ميراث مكتوب- سيد جلال حسيني بدخشاني در نشست «رونمايي از ديوان قائميات» تاليف حسن محمود كاتب(قرن هفتم هجري) گفت: به قول استاد شفيعي كدكني اين كتاب از چند جهت بي نظير است، اولاً، از قيامت. تنها كتابي است كه مسلماً در آن زمان نوشته شده و از لحاظ لغات مصطلح در ادبيات اسماعيلي غني ترين كتاب است.
پژوهشگر و مصحح اثر، در هشتاد و سومين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب كه روز چهارشنبه 11آبانماه 90 در مجتمع باغ زيبا تهران برگزار شد، افزود: به نظر من جناب شفيعي كدكني كبريت احمر هستند، همه كس مي خواهد ايشان را بينند و داشته باشد، ولي هيچ وقت كسي ايشان را نمي بينند،ان شاء الله هرجا هستند سالم، سر حال و شاد باشند و كاري كه براي ديوان قائميات كردند، هيچگاه فراموش نخواهد شد. من با شعر زياد دم خور نيستم، شاعر نيستم، شعر هم نگفته ام و آنچه باعث شد من زحمت اين كتاب را قبول و براي چاپش اقدام كنم، اين بود كه اين كتاب از حيطه فراموشي 400 ساله اش بيرون بيايد. حدود 760 سال پيش اين ديوان سروده شده است. در مملكت ما ايران، مثل ساير كشورهاي اسلامي متاسفانه فرقه گرايي زياد است، يك فرقه كه بيايد مي خواهند فرقه ديگر از بين برود. فلسطيني ها و اسرائيلي ها دو پسر عمو هستند، اما مي خواهند همديگر را از بين ببرند. دارنده اين كتاب به خاطر اينكه از اذهان گم نشود، آن را داخل جرز ديوار گذاشته و روي آن را گچ مي كند و به اميد اينكه روزي دوباره ديوار خراب و كتاب بيرون بيايد، اين كتاب را پنهان كرد. اتفاقاً از ناصر خسرو اقدم نسخ موجود در اين كتاب هم در جرز ديوار بوده، 40-50 سال پيش كه من در دهات اسماعيليه گشت مي زدم، به يكي از دوستان گفتم در مملكت شما كه يك زمان كوهستان و يكي از مراكز بزرگ اسماعيليه ايران بوده و پدران شما هم شاعر و هم صاحب علم و حكمت بوده اند و ميراثش بين شماست، چه چيزي باقي مانده، آخوند ملا مرتضي كه 20 سال پيش فوت كردند، گفتند يك ديواني هست اينجا كه تا حالا كسي آن را نديده و اين ميراث ماست. گفتم اين را به آقاي ايوانف نشان داده ايد، گفتند نه ايشان آمدند اينجا، اما آن را نشان نداديم، چون كسي جلد هاي كامل اين ديوان را نديده، اين ديوان 7 جلد است و اين فقط 2 جلدش است، البته آن زمان من خيلي جوان بودم و به قول معروف از اين گوش مي شنيدم و از گوش ديگر مي رفت. وقتي كم كم به موسسه مطالعات اسماعيليه لندن پيوستم و آنجا كار را شروع كردم، باز نسخه پراكنده اي از ديوان پيدا شد و من تصميم گرفتم اين كتاب را از نهانخانه تاريخ بيرون بكشم و در اذهان عام قرار دهم.
وي ادامه داد: چون خودم نمي توانستم، دنبال كسي مي گشتم كه بتواند اين كار را انجام دهد و چه كسي بهتر از استاد شفيعي كدكني كه در عصر ما لااقل از سنگين ترين وزنه هاي ادب و شعر پارسي است، استاد اديب و بي نظير زبان فارسي در دانشگاه و من از هر كتاب و شعر او كه مي خواندم، لذت برده ام. ايشان با خوشرويي قبول كردند، البته ما يك شفيعي كدكني ديگر هم در لندن داريم كه خوشبختانه ايشان كبريت احمر نيستند و همينجا هستند. استاد لندولت هم اينطوري است، هيچكس پيدايش نمي كند و اگر كاري داشته باشي و به ايشان مراجعه كني بايد قيد زمان را بزني، يعني اگر بگويند انجام مي دهم، انجام مي دهند، اما بُعد زمانش از بين مي رود. در دوسال، 3 سال، 4 سال، 5 سال!
وقتي كه من اين كتاب را به استاد شفيعي كدكني دادم، پيه آن را به تن خودم ماليده بودم كه ايشان هر وقت دلشان بخواهد اين كار را انجام خواهند داد و خوشبختانه الان در سال پنجم هستيم و مقدمه نوشته شده است. من اينجا بايد از ديدگاه ناشر كتاب صحبت كنم. چون ناشر كتاب مي خواهد كتاب فروش برود و اگر آنچه داخل كتاب است را بگويم، شما ديگر آن را نخواهيد خريد. براي اينكه، شما كتاب را بخريد، من از چيزهايي كه در كتاب هست، نبايد صحبت كنم، ولي چاره اي نيست، چند كلامي عرض مي كنم. آن اين است كه ديوان قائميات آنطور كه اساتيد قبل از بنده فرمودند يك رويدادي است، نه تنها در ادبيات فارسي، بلكه در ادبيات اسماعيلي هم.
حسيني بدخشاني همچنين گفت: دوره قيامت و تعليمات حسن صباح و جانشينانش و حسن علي ذكر السلام كه البته استاد شفيعي كدكني با آقاي ايراني كه خدمتشان رسيديم، اصرار داشتند كه اين علي ذكر السلام است. اين اگر غلط باشد غلط مصطلحي است بين جماعت اسماعيليه، ايشان علي ذكر سلام همانطوركه جويني گفته لغت مشهوري شد براي امامان اسماعيليه، اين علي(علا) ذكر سلام است، اما آن زمان كه نسخه برداري و حروف چيني مي شده بعضي جاها علي(علا)، علي مانده است كه ان شاء الله در چاپ بعدي با گزارش ها و اطلاعاتي كه اساتيد فني بدهند، اصلاح خواهد شد و از بين خواهد رفت. علي ذكر سلام در بين 49 امامي كه اسماعيليه(فرقه اسماعيليه) تا امروز دارند، يكي از شاخص ترين افراد اين سلسله امامت است، يعني اسماعيليه امروز كه يكي از پيشرفته ترين جوامع اسلامي است در دنياي امروز؛ هيچگاه نمي توانست به شكلي كه الان كريم آقاخان آن را رهبري مي كند، رهبري كند. اگر اين علي (علا) ذكر سلام دعوت از قيامت نكرده بود. با اعلام دعوت قيامت، البته در فرقه فاطمي ما داريم زماني كه فلسفه وارد مساله اسلام شد، امامان اسماعيلي تعليم را گرفتند و يك راهي پيدا كردند براي بيان تلفيق دين و فلسفه، ولي كاري كه علي ذكر سلام كرده بود، يك مقدار چرب تر است، نه تنها تلفيق فلسفه است، بلكه شكل تصوف را هم وارد اين معركه كرده. يعني فلسفه اسلامي بعد از علي ذكر سلام اين گونه بود كه يك شخص مي توانست متشرع صد در صد باشد، يعني بدون اينكه يك دقيقه عبادتش و يا نمازش را فراموش كند، اسماعيلي بوده و مي توانست يك فيلسوف تمام عيار باشد، مثل خواجه نصيرالدين طوسي، مي توانست اصلا با مذهب آشنايي نداشته باشد. براي تمام اينها جايي باز شد درمكتب اسماعيلي.
به گفته وي، يكي از افسران انگليسي در حدود 70-80 سال پيش كتابي درباره تاريخ ايران نوشته ، اولين باري كه با اسماعيلي ايران مواجه شد، در سده بيرجند مذهب و پيروان مذهب اسماعيلي را ديد كه گفت: «مذهب اسماعيلي يك مذهبي است براي هر كس كه مي خواهد مذهبي باشد و براي هر كس يك چيزي دارد، چه فيلسوف، چه صوفي، چه متشرع تا از كجاي كار و آغاز سخن چه باشد؟!» از ديدگاه تشرع در شريعت نگاه كند، ديدگاه تصوف نگاه كند يا از ديدگاه تعليم صرف كه دعوت از قيامت اصولاً تعليم صرف است، يعني حق را به محق شناختن.
مصحح اثر از همه، از استاد كدكني، از جناب آقاي دكتر فرهادي كه با صبوري او را در اتمام اين پروژه در اين چند سال ياري كرد، در از نشر ميراث مكتوب و آقاي ايراني و از آقاي باهر تشكر كرد و گفت: من درتنظيم ديوان قائميات، حقيقتاً نقش زيادي نداشته ام. كارها را ديگران كرده اند و من فقط سر جمع شان كردم و در اين راه از استاد لندولت هم بايد تشكر كنم.
صبح الهدي تجلي لطفً علي غنا
غم را كجا وجود بماند چو ما بريم
نام حسن محمدبن علي ذكر سلام
در نسخه اول اين كلمة لطف، فيض نوشته شده بود. صبح الهدي تجلي فيض و…. كه من مانده بودم كه اين فيض چيست؟ كه يك روز پروفسور لندولت آمدند كنار من و من گفتم استاد اين كلمه اي است كه من هر چه فكر مي كنم معني آن را نمي فهمم و هر جايي هم مراجعه كرده ام، معني آن را پيدا نمي كنم. استاد گفتند كه اين شعر است و شعر وزن دارد، اگر وزنش را پيدا كنيم، كلمه پيدا مي شود. گفتند:« اين كار را با هواي گرم و كت نمي شود انجام داد». كت شان را درآورده و مشغول بررسي و پيدا كردن وزن شدند و بالاخره گفتند كه اين يا لفظ است و يا لطف. از يكي از اين دو حالت خارج نيست. اين دو كلمه فقط با وزن جور در مي آيد، اما فيض اصلاً. تا اينكه نسخه بعدي از ديوان پيدا شد و خوشبختانه لطف بود.
صبح الهدي و تجلي لطفً علي غنا و…
اين شعر بسيار مشهور حسن محمود كاتب است كه در جهانگشاي جويني هم نقل شده و تمام كساني كه به نحوي از حسن ياد كرده اند، اين شعر را- نه به عنوان اينكه از حسن محمود بوده- گفته اند كه اين دعوت قيامت است.
غم را كجا وجود بماند چو ما بريم
نام حسن محمد بن علي ذكر سلام
يعني امامت همه چيز شد در دعوت اسماعيليه. من گردآورنده كوچكي هستم، اگر كار بزرگ است، بايد دعا كنيم بر حسن محمود كاتب كه 700 سال پيش اين اشعار را نوشت و اين نكته را هم بايد بگويم كه اشعار ديوان اينقدر لذت بخش است وخوب سروده شده كه بعضي وقت ها ما بي سوادها مي گوييم، كيف مي كنيم. يعني شعر را مي خوانيم و كيف مي كنيم. به نظرم آقاي شفيعي كدكني هم كه مي گويند «اين ديوان يك نوع تفنن هنري است»، به اين دليل است كه مهارت اين شخص در به كار بردن كلمات و رديف كردن كلمات به قدري قوي است كه براي آدم عجيب است.
وي ضمن ياد و تشكر از مرحوم شفيع رضايي كه نسخه اصلي در خاندان ايشان بود، ادامه داد: به قول استاد شفيعي كدكني اين كتاب از چند جهت بي نظير است، اولاً، از قيامت. تنها كتابي است كه مسلماً در آن زمان نوشته شده و از لحاظ لغات مصطلح در ادبيات اسماعيلي غني ترين كتاب است، هم از كتابهاي خواجه نصير مثل تصورات، آغاز و انجام و تبرا و محبوب المومنين و تمام اين كتابها. من زحمتي كه كشيدم، تمام كلماتي را كه فكر مي كردم از لحاظ دعوت اسماعيلي يا ادبيات فارسي اهميت داشته باشد، آورده ام. مقدمه اصلي كتاب را هم آورده ام و آن نظمي كه در كتاب بود جزء مقدمه كتاب هست، يعني هر كس كه كتاب را باز كند، اول آن مقدمه را مي خواند و مي بيند اين ديوان در اصل به چه شكلي مرتب بوده و چرا آن را الفبايي كردم؟ چون من به ديوان ناصر خسرو نگاه كردم و همچنين به ديوان خاقاني و ديدم كه كاري كه اساتيد بزرگ قبل از ما كرده اند، حيف است كه زياد در آن دست ببريم.
برگ سبزي است تحفه درويش
چه كند بينوا همين دارد.