به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، چهارشنبه، 29 تیرماه 1401، هشتادویکمین محفل ماهانه و دوستانۀ مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، موسوم به شوق دیدار، با حضور جمعی از اساتید و دوستداران فرهنگ ایرانزمین، در سالن کتابخانۀ این مؤسسه برگزار شد.
در این جلسه محمدحسین ساکت، عضو هیئت مدیره مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، پس از خوشامدگویی به حاضران و تبریک عید غدیر، به مناسبت به نقل جملهای از امیر مؤمنان پرداخت و گفت: عمرو بن جاحظ، از نوابغ ادبیات عرب و دارای گرایش اموی، میگوید ای کاش تمام کتابهای من نبود و فقط این جملۀ علی (ع) از من بود و آن جمله این است که «قیمة کل امرء ما یحسنه»؛ «ما یعلمه» هم گفتهاند. حکیم ناصر خسرو هم میگوید «ارزش هر کس به قدر علم اوست / این چنین گفته امیرالمؤمنین». در اینجا منظور کاری است که معرف شخصیت ذاتی یک شخص است.
وی در ادامه به برخی رویدادهای فرهنگی گذشته و آینده، از جمله برگزاری مراسم یادبود دکتر احمد مهدوی دامغانی، بزرگداشت دکتر اصغر دادبه، همایش میراث باستانشناختی و بازخوانی هویت ملی ایران، انعقاد تفاهمنامه همکاری میان مؤسسۀ میراث مکتوب و کتابخانه آستان قدس رضوی، درگذشت دکتر حسن ذوالفقاری، برگزاری نکوداشت و اهدای لوح تقدیر میراث مکتوب به دکتر محمود جعفری دهقی، به دکتر ابراهیم دیباجی و به دکتر سجاد آیدنلو از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و به دست دکتر اکبر ایرانی، اشاره کرد. وی همچنین از آثار تازه منتشرشدۀ میراث مکتوب، یعنی کلیات اشعار وقاری طبسی یزدی، جُمَل الفلسفة، نظم الأنماط المُبدَعات من کتاب الإشارات، کتابُ المُهَذَّب فِی المَصادر و شمارههای جدید نشریات میراث مکتوب نیز نام برد.
در ادامۀ نشست حبیب راثی به نمایندگی از ستاد برگزاری مراسم گرامیداشت زندهیاد دکتر احمد مهدوی دامغانی به ارائۀ توضیحاتی درباره این مراسم، که روز چهارشنبه پنجم مردادماه 1401، ساعت 9 تا 12، برگزار خواهد شد، پرداخت.
راثی با اشاره به برگزاری این مراسم از سوی مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، مؤسسه روزنامه اطلاعات و مرکز فرهنگی شهر کتاب، گفت: در برگزاری مراسم گرامیداشت زندهیاد دکتر احمد مهدوی دامغانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، کتابخانه حضرت اللهالعظمی نجفی مرعشی، آستان قدس رضوی، رادیو فرهنگ و برخی سازمانهای علمی و فرهنگی دیگر نیز مشارکت و همکاری دارند.
وی با اشاره به ارائۀ سخنرانیها به دو شکل حضوری و ویدئویی، گفت: در بخش حضوری در خدمت اساتید مهدی محقق، محمود مهدوی دامغانی، سید علی موسوی گرمارودی، سید علیمحمد سجادی، غلامعلی حداد عادل، محمدعلی آذرشب، احمد جلالی، رضا مختاری، علی مهدوی دامغانی خواهیم بود. در بخش تصویری نیز در خدمت اساتید سیدحسین نصر، فریده مهدوی دامغانی و چند نفر دیگر از علاقهمندان استاد خواهیم بود.
راثی افزود: در بخشی از این مراسم مستندگونهای مشتمل بر تصاویر منتشرنشده استاد پخش خواهد شد و در بخش دیگری شاهد رونمایی از آخرین اثر استاد احمد مهدوی دامغانی با عنوان “گلشن معنا (ترجمه مجموعهای از مدایح معصومین علیهم السلام)” چاپ شده توسط مؤسسه انتشارات اطلاعات، خواهیم بود. همچنین نمایشگاهی از آثار منتشرشده استاد در فضای مؤسسه بر پا خواهد بود.
در بخش بعدی نشست عارف نوشاهی، فهرستنویس و نسخهپژوه اهل پاکستان، دربارۀ فعالیتها و آثار خود در چند سال اخیر سخن گفت.
وی با اظهار خرسندی از حضور در محضر دو استادی که 30 سال پیش شاگرد آنان بوده، یعنی دکتر مهدی محقق و دکتر ژاله آموزگار، گفت: دیدار این دو استاد از همه چیزهایی که در این سفرِ تقریبا یکماهه تجربه کردم برای من نعمت بزرگتری بود. آنچه امروز انجام میدهیم حاصل آن چیزی است که از اساتید دیروز آموختهایم و من برای طول عمر این دو استاد بزرگوار دست به دعا هستم.
وی در مورد فعالیتهای خود در سالهای اخیر گفت: ما طرح چاپ فاکسیمیله نسخههای خطی نفیس پاکستان را اجرا کردهایم و تا کنون سه نسخه خطی با مقدمه من در پاکستان منتشر شده است. یکی از آنها «منهج الرشاد» شیخ زینالدین خوافی بود که قبلا آقای نجیب مایل هروی آن را به صورت حروفی چاپ کرده بودند، اما یک نسخه خطی در پاکستان وجود دارد که در زمان حیات مؤلف کتابت شده و از آن نظر اهمیت داشت.
وی ادامه داد: نسخه دوم که از نظر هنری و خوشنویسی و تذهیب اهمیت داشت، «هفت بند ملا حسن کاشی» است. این نسخه به خط یکی از خوشنویسان هند، آقا میرزا دهلوی، در قرن سیزدهم کتابت شده است و نستعلیقی بسیار عالی و تذهیبات ارزشمندی دارد. ما این رسالۀ مختصر 28 صفحهای را به صورت رنگی چاپ گلاسه کردیم. من هم مقدمهای بر آن نوشتم که این هفت بند چه تأثیری در شبه قاره داشته است؛ چه از لحاظ محتوا و چه این که خطاطان این هفت بند را بارها خوشنویسی کردهاند.
وی در معرفی نسخه سومی که به صورت عکسی در پاکستان به چاپ رسانده، گفت: این نسخه کتابی است با عنوان «الفتوحات المکیه و الفیوضات المدنیه» اثر شیخ عبدالحق محدث دهلوی، یکی از محدثان شبه قاره در قرن یازدهم، است. ایشان در سال 996 به حجاز میروند و چند سال آنجا میمانند و هر چه نسخههای عربی و فارسی، بیشتر عربی، دیدهاند در بیاضی به خط خودشان استنساخ کردهاند. این نسخه حدود 153 رساله عربی و چند رساله فارسی را در بر دارد.
وی همچنین با اشاره به تداوم طرح کتابشناسی آثار فارسی چاپ شده در شبه قاره، گفت: من این طرح را نیز که پیشتر تا جلد چهارم آن در میراث مکتوب چاپ شده بود، ادامه دادهام. آن چهار جلد از ابتدا تا سال 2007 را شامل میشد که 25 هزار کتاب چاپی بود. ما حدود 10 هزار کتاب دیگر را که از سال 2007 تا 2022 چاپ شده یا در جلدهای قبلی نیامده شناسایی کردهایم که در دو جلد پنجم و ششم ارائه خواهد شد.
وی همچنین از تصحیح کتاب رشحات عین الحیات تألیف فخرالدین علی بن حسین واعظ کاشفی، خبر داد و گفت: این کتاب که توسط موقوفات افشار به چاپ خواهد رسید تذکرۀ عرفانی نقشبندیه تا قرن نهم است. مؤلف فرزند حسین واعظ کاشفی، مؤلف تفسیر حسینی، انوار سهیلی و روضة الشهدا است. این کتاب قبلا در ایران چاپ شده بود اما نسخههای بهتر و کهنتری به دست آمد که من بر اساس آنها این اثر را تصحیح کردم.
وی در پایان با اشاره به وجود نسخههای بسیار زیاد در پاکستان که هنوز فهرست نشده است، گفت: من در فرصتهایی که دارم به فهرستنویسی این نسخهها مشغولم.
در بخش پایانی این نشست هم علی شاپوران از پژوهشها و فعالیتهای علمی خود سخن گفت و در ابتدا با اشاره به تمرکزش بر نسخهنویسی و نسخهنگاری شاهنامه در شیراز قرن هشتم، گفت: اینکه شیراز به چه طریقی مرکز شاهنامهنگاری شده و چگونه بر نسخههای بعدی اثر کرده و چگونه بر تصحیحهای ما از شاهنامه اثر گذاشته است، داستان مفصلی دارد.
وی ادامه داد: اگر دقت کنیم میبینیم از نسخههای کهن موجود از شاهنامه تعدادی که مربوط به قبل از قرن هشتم است تقریبا میتوان مطمئن بود که در شمال غربی ایران فرهنگی پدید آمده، از جمله نسخه فلورانس، نسخه بیروت، نسخه معروف لندن، همه در محدوده آذربایجان، شرق آناتولی و احیانا شمال ناحیه شام پدید آمدهاند و بعد دیگر از این ناحیه نسخهای به دست ما نرسیده است.
وی با بیان این که نسخههای بعدی نفیس یا کمتر نفیسی هستند که از شیراز به دست ما رسیدهاند، اظهار کرد: مشخص کردن ارتباطهای این نسخهها با هم و این که اصلا اهالی شیراز زمان حافظ در دوران اینجوی و مظفری برای شاهنامه چه کارکردی قائل بودهاند و از متن آن و از محتوای آن چه انتظاری داشتهاند و به لحاظ ادبی چگونه با آن مواجه میشدهاند و آیا آن را بیشتر تاریخ میدیدهاند یا بیشتر داستان، برای استفادههای سیاسی چه معنایی داشت، محل تأمل است. به نظر میرسد هر کسی که میخواست اعلام کند که حکومتم را تثبیت کردهام سفارش تهیه یک نسخۀ شاهنامه را میداده است.
وی با اشاره به وجود نزدیک به 15 نسخه نوشته شده در شیراز از قرن هشتم، گفت: این نسخهها از 11 مادرنسخۀ مختلف نوشته شدهاند. سؤال مهمی که وجود دارد این است که این مادرنسخهها کجا هستند. ما در حال حاضر فقط یکی از آنها را به نوعی میتوانیم بگوییم در اختیار داریم. در مجموع معلوم نیست این نسخهها از روی چه نسخههایی نوشته شدهاند، چقدر تلفیقی هستند، چقدر مادرنسخه منفرد داشتهاند و به چه علت جانشین نسخههای قبلی شدهاند که طبیعتا کهنتر بودهاند.
وی همچنین با اشاره به ارتباط نسخههایی مثل نسخه موزۀ بمبئی با نسخهنگاری شاهنامه در شیراز، گفت: این نسخه احتمالا در شیراز نوشته شده اما دربارۀ تاریخ و محل آن نتیجۀ قطعی وجود ندارد بخاطر این که خود نسخه ظاهرا دیگر در دسترس نیست، ولی نشانهای از اقبال به شاهنامه پیش از دورۀ اینجوی در شیراز است؛ چون ظاهرا اواخر دوران اتابکان سلغری نوشته شده و بعد احتمالا از طریق هرمز به هند راه پیدا کرده است. من قرار است در سالهای آینده روی این موضوع کار کنم و اگر به نتیجه برسد قدم خوبی برای تبارشناسی نسخههای خطی شاهنامه و تعیین جایگاه هر نسخه در مسیر رسیدن به ضبط اصلی است.
وی همچنین با اشاره به یکی دیگر از فعالیتهای خود، گفت: کار دیگری که با راهنمایی دکتر علیاشرف صادقی انجام شده و قرار است در میراث مکتوب منتشر شود فرهنگ عربی فارسی المرقاة است. این اثر که به بدیع الزمان نطنزی منتسب بوده در سال 1346 چاپ شده است. استاد صادقی در سال 1381 اثبات کردهاند که المرقاة نمیتواند اثر نطنزی باشد و قطعا مؤخر از السامی فی الاسامی است. من این بخت را داشتم که نشان دهم حدس استاد درست است. این اثر در آذربایجان یا کردستان یا شرق آناتولی تألیف شده است.
وی با بیان این که در حال حاضر نسخههای خیلی خوبی از آن در دست داریم، اظهار کرد: من فرضیهای دارم که تألیف این اثر پاسخی بوده به تبدیل زبان فارسی به زبان رسمی در ناحیه آناتولی و به نوعی برای فارسی آموختن کسانی بوده که عربی می نوشتهاند؛ چه عرب زبان چه غیر عرب زبان. در خود متن چنین چیزی وجود ندارد و به عکس به نظر میرسد برای عربی آموختن فارسیزبانان نوشته شده، اما وجود اشاراتی در خود متن و حواشی موجود به زبان ترکی در همه نسخهها نشان میدهد که برای آموختن فارسی نوشته شده است. اگر این فرضیه اثبات شود شاید بشود آن را با دوران آلب ارسلان ملکشاه سلجوقی مقایسه کرد که در آن دوران هم چنین اتفاقی افتاده است.
در بخشی از نشست نیز فاطمه قاضیها، سندپژوه و پژوهشگر تاریخ، گزارشی از کتاب خود با عنوان دختران ناصرالدینشاه ارائه داد و به صورت کوتاه به معرفی دختران ناصرالدین شاه پرداخت و به سرگذشت آنان اشاره کرد.
کاوه تیموری، هنرمند خوشنویس، نیز که در این جلسه تابلویی را به خط خود تقدیم مؤسسۀ میراث مکتوب و نشستهای چهارشنبههای آخر ماه کرده بود، متن خوشنویسی شده را، که شعر سعدی با مطلع «یارا بهشت صحبت یاران همدمست / دیدار یار نامتناسب جهنمست»، قرائت کرد.
برای دیدن تصاویر این نشست کلیک کنید.