به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، چهارشنبه، 26 مردادماه 1401، هشتاد و دومین محفل ماهانه و دوستانۀ مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، موسوم به شوق دیدار، با حضور جمعی از اساتید و دوستداران فرهنگ ایرانزمین، در سالن کتابخانۀ این مؤسسه برگزار شد.
در این جلسه دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، پس از خوشامدگویی به حاضران، به ارائۀ گزارشی از فعالیتهای مؤسسه در ماه اخیر پرداخت، از جمله برگزاری گرامیداشت زندهیاد استاد احمد مهدوی دامغانی در پنجم مردادماه به مناسبت چهلمین روز درگذشت ایشان با همکاری مؤسسۀ اطلاعات و مؤسسۀ فرهنگی شهر کتاب.
دکتر ایرانی با اشاره به دوران حضور و تدریس 30 ساله استاد مهدوی دامغانی در ایران و سپس 30 سال حضور در آمریکا، گفت: ایشان در دانشکدۀ معقول و منقول و دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران و در دفتر شخصیشان به تدریس اشتغال داشتند و بعد هم که به آمریکا رفتند در هاروارد تدریس میکردند و به نوعی معرف فرهنگ ایران و تشیع در آنجا بودند.
وی با اشاره به ارتباط مستمر مؤسسۀ میراث مکتوب با مرحوم استاد مهدوی دامغانی، گفت: ما چند کتاب را با مقدمه استاد به چاپ رساندیم و دو سه مقاله مفصل از ایشان را چاپ کردیم و ارتباط خیلی خوبی با ایشان داشتیم. استاد مهدوی دامغانی شخصیت برجستهای بودند که خدمات زیادی به فرهنگ ایران و تشیع کردند.
وی با اشاره به چاپ ضمیمهای از سوی مؤسسۀ روزنامۀ اطلاعات ویژۀ دکتر مهدوی دامغانی، گفت: ما هم در مؤسسۀ میراث مکتوب قصد داریم یادداشتها، مقالات و خاطرات علاقهمندان دربارۀ استاد مهدوی دامغانی را در قالب ضمیمه گزارش میراث چاپ و منتشر کنیم. بنابریان از تمامی علاقهمندانی که از آن استاد کمنظیر، یادداشت، خاطره، دستخط، تصویر و یا اسنادی در اختیار دارند، دعوت میشود تا مطالب خود را با ذکر مشخصات فردی، بهمنظور چاپ در این ویژهنامه به نشانی پست الکترونیکی AM.Damghani@mirasmaktoob.ir، ارسال فرمایند.
وی یادآور شد که علاقهمندان به مشاهدۀ مراسم گرامیداشت زندهیاد استاد احمد مهدوی دامغانی میتوانند با مراجعه به اینستاگرام مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به نشانی mirasmaktoob ویدئوی ضبط شدۀ این برنامه را ببینند.
در ادامۀ جلسه کلیپی با موضوع معرفی کتاب «گلشن معنا» آخرین اثر زندهیاد احمد مهدوی دامغانی که پیشتر در سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده بود، به نمایش درآمد. این اثر حاوی نوزده قصیده و قطعه در مدح پنج تن از معصومین (علیهمالسلام) و ساقی کربلاست که پس از درگذشت این استاد نامدار حوزۀ ادبیات عرب منتشر شد و در مراسم گرامیداشت وی که در پنجم مردادماه سالجاری برگزار شد، رونمایی گردید.
دکتر ایرانی همچنین با اشاره به درگذشت امیرهوشنگ ابتهاج، از تصحیح ایشان از دیوان حافظ یاد کرد و با اشاره به ملاقاتش با ایشان گفت: ما با دکتر محمد باقری سردبیر مجله میراث علمی اسلام و ایران، خدمت استاد ابتهاج رسیدیم و نسخهای از اقدم نسخ دیوان حافظ کتابت 801 قمری را، که به صورت نسخهبرگردان در انتشارات مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به چاپ رسیده بود، تقدیمشان کردیم. تصحیح دیوان حافظ به سعی سایه بر اساس 29 نسخۀ دستنویس و دو نسخۀ چاپی (چاپ قدسی و قزوینی) انجام شده که قرار شد در بازنگری و چاپ مجدد، با نسخۀ 801 هم مقابله صورت گیرد.
در ادامه دکتر ایرانی ضمن معرفی نشریه وطن یولی، گفت: یکی از نشریاتی که در کشور بی سر و صدا و بدون حمایت جدی منتشر میشود ماهنامه وطن یولی (راه وطن) است که دوستانی علاقهمندانه این نشریه را چاپ میکنند. وی ضمن معرفی داوود دشتبانی از بنیانگذاران نشریه وطن یولی که در جلسه حاضر بود، از ایشان خواست درباره اهداف نشریه سخن بگوید.
داوود دشتبانی نیز با اشاره به اهمیت آذربایجان در فرهنگ و ادب و هویت ایرانی، به طرح برخی مسائل و نگرانیها مربوط به آذربایجان پرداخت و گفت: مثل همه ایرانیان، مردم آذربایجان همیشه میهنپرست و میهندوست و فدایی میهن بودهاند اما چند دههایست که عدهای اقلیت تحت عنوان پان ترک ظهور کرده و فعالیت میکنند و متأسفانه در این روزها با کمک و مدد مسئولان کشوری و لشکری بازارشان رونق هم دارد و جولان هم میدهند و از حمایت مسئولان محلی هم برخوردارند و به عناوین مختلف و به اشکال گوناگون فعالیتهای مخرب انجام میدهند و وضعیت تأسفبرانگیزی در شهرهای ما آذریها رقم خورده است.
وی با بیان این که با سیاستهای بومیگزینی دانشجو، بومی کردن معلمین، بومی کردن سربازی و بومی کردن مسئولین استانی عملا تجزیه فکری و فرهنگی اتفاق افتاده است، اظهار کرد: وقتی اکثر قریب به اتفاق جمعیت منطقه از دوره دانشآموزی تا اشتغال در شهر خودشان هستند و هیچ ارتباطی با سایر مناطق کشور برقرار نمیکنند و مسئولین هم بومی و محلی هستند و تربیت ملی هم توسط نظام آموزشی صورت نمیگیرد و از آن سو هم تبلیغات و هجمه ترکیه و باکو را داریم و در کنار آنها عربستان و اسرائیل نیز مشغول فعالیتاند، طبعا شرایط خوبی وجود نخواهد داشت.
وی با اشاره به فعالیت شبکههای ماهوارهای در این زمینه، افزود: چهار شبکه تلویزیونی تجزیهطلب دائما در حال نفرتپراکنی علیه ایران و کرد و ارمنی و فارس و … و تقدیس هویت ترکی و ترکان باستان و ترکان جهان و … هستند.
وی با اشاره به شناخته شده بودن فعالین این قشر و فعالیتهایشان در چند ساله اخیر، گفت: استاد خطیبی در تبریز و ارومیه برای شاهنامه برنامه داشتهاند و آقای ایرانی چندین بار سفر کردهاند و موضوع آذربایجان وجهه همتشان بوده و این فعالیتها تا حدی اثرگذار بوده و از اتفاقاتی که در آذربایجان دارد رقم میخورد و میتواند بر اذهان نسل جوان اثر بگذارد و در آینده خطراتی را برای میهن رقم بزند، مانع شده است.
وی همچنین با اشاره به روند شکلگیری و فعالیت نشریه وطن یولی، گفت: در سال 85 بر سر کاریکاتور روزنامه ایران غائلهای به پا شد و دو سه روز شاهد شورش گستردهای در آذربایجان بودیم که برای خود من شکآور بود که چطور پان ترکیستها توانستهاند این گونه عدهای از جوانان ما را این طوری همراه کنند. از آن دوره انگیزه شروع شد و وطن یولی را ابتدا در دانشگاه تهران با راهنمایی اساتیدی مثل جناب دکتر منصور و دیگر اساتید بزرگوار شروع کردیم و تا امروز به شکل سراسری منتشر میشود. این نشریه محوری شد که بسیاری از جوانان و دانشجویان و اساتید را یافتیم که با ما همراه شدند و کار گسترش پیدا کرد. جلسات شاهنامهخوانی که مدتها بود در تبریز و ارومیه فراموش شده و به جای آن جلسات فضولی خوانی بر پا شده بود، با حضور استاد خطیبی و دوستان دیگر دوباره رونق یافته و پرچم شاهنامه در تبریز و ارومیه بلند شده است.
وی با اشاره به تلاشهای جمهوری آذربایجان برای معرفی نظامی گنجوی به عنوان شاعر ملی این کشور، گفت: جمهوری آذربایجان با تکیه به درآمدهای نفتی هزینههای زیادی در سطح جهانی انجام میدهد تا نظامی گنجوی را شاعر ملی آذربایجان معرفی کند. آقای دکتر ایرانی همت کردند و مسئولین را بیدار کردند و سال گذشته همایشهایی برای بزرگداشت نظامی گنجوی برگزار شد اما واقعا هم در عرصه بین المللی و هم داخلی من از اساتید خواهش میکنم که یکی از وجه همتهایشان را موضوع آذربایجان قرار بدهند و توجه کنند که خیلی تبلیغاتت سنگینی از آن سو دارد برای تغییر هویت در آذربایجان انجام میشود و ما دو سه دهه دیرتر از آنها دست به کار شدهایم و داریم تلاش میکنیم که آب را به جوی برگردانیم.
وی سپس با نشان دادن تصویری از یک جوان در ورزشگاه تبریز که پرچم ترکیه را بر لباسش نقش زده، گفت: پرچم مقدس ایران را در تبریز آتش زدند و قاضی دادگاه علیه چنین اتفاق وحشتناکی حکم تخریب اموال عمومی داد و آن فرد پستی که این کار را کرده بود گفت که این از اموال عمومی نبوده و من با پول خودم این پرچم را خریده و آتش زدهام. پرچم ترکیه و آذربایجان به وفور در شهرهای ما به اهتزاز در میآید. از کودکی خانه ما و مدرسهام در اردبیل در نزدیکی شهیدگاه جنگ چالدران بود. ما این همه شهید در مقابل ترکان عثمانی دادهایم و امروز ترکیه فیلم و سریال ساخته و از زبان سلطان عبدالحمید میگوید ما روزی پرچم ترک را در تبریز به اهتزاز در خواهیم آورد و برادران ترک خود را در آذربایجان نجات خواهیم داد. ترکیه چندین سریال ساخته و مسئولان ما نه واکنش نشان میدهند و نه اعتراض میکنند و نه همتی دارند و نه کاری انجام میدهند و این واقعا درد بزرگی است.
در ادامه دکتر ایرانی خطاب به داوود دشتبانی گفت: درود بر همت و عشق شما و ادامه داد: این از افتخارات میراث مکتوب بوده که با کسانی که فقط از روی عشق به وطن و کشورشان عدهای را دور خودشان جمع کردهاند همراهی و همکاری کرده است. ما الان شاهد تحولی هستیم در آن مناطق و آسودهتر میتوانیم حضور داشته باشیم و نشست برگزار کنیم؛ گرچه همین نشست آذربایجان و شاهنامه که دو ماه پیش در ارومیه برگزار شد، به قدری با تبلیغات منفی همراه شد که آتشنشانی و پلیس در اطراف یک جلسه کوچک جمع شده بودند که مبادا اتفاقی بیفتد. البته افرادی هم در جلسه حضور داشتند و سؤالاتی پرسیدند و از سر بی اطلاعی اشکالاتی مطرح کردند که آقای دکتر آیدنلو با تسلط کاملی بر حوزه شاهنامه دارند، همگی را پاسخ داد. من به سهم خودم و از طرف همگی به آقای دشتبانی دست مریزاد میگویم و برایشان آرزوی موفقیت داریم و هر کمکی بتوانیم در خدمت ایشان و همکارانشان هستیم.
در ادامه این نشست کاوه تیموری، خوشنویس، شعری از استاد شهریار با مضمون تمجید از ایران و ایرانی خواند:
سالها مشعل ما پیشرو دنیا بود / چشم دنیا همه روشن به چراغ ما بود
درج دارو همه در حکم حکیم رازی / برج حکمت همه با بوعلی سینا بود
قرنها مکتب قانون و شفای سینا / با حکیمان جهان مشق خطی خوانا بود
عطر عرفان همه با نسخه شعر عطار / اوج فکرت همه با مثنوی مُلا بود
داستانهای حماسی به سرود و بسزا / خاص فردوسی و آن همت بی همتا بود
کلک سحار نظامی به نگارین تذهیب / کلک مشاطۀ طبعی که عروس آرا بود
پند سعدی کلمات ملک العرش علا / غزل خواجه سرود مَلاء اعلا بود
عاشقی پیشه کنای دل که به دستان گویند / وامقی بود که دلباخته عذرا بود
گر سخن از صفت قهرو غرور ملیست / کاوه ی ماست که بر قاف قرون عنقا بود
تاج تاریخ جهان کوروش اهخامنشیست / کز قماش و منشی محتشم و اولا بود
عدل کسرا چه همایی است همایون سایه / که نه در صحنه تاریخ چنینی سیما بود
شاه شطرنج فتوحات، همانا نادر / کز سلحشوری و لشکر شکنی غوغا بود
شمع در پرده فانوس به پروا سوزد / ناز پروانه که بی پرده و بی پروا بود
آن چه شاه ولی و صوفی صافی مشرب / به صفای تو که دردانۀ این دریا بود
هر گلی کز چمن باغ جنان آبی خورد / ناز پروردۀ این خاک عبیرآسا بود
بس توحش که در او شد به تمدن تبدیل / آمدن و یرغو و رفتن یسق و یاسا بود
خاتم گمشده را باز بجو ای ایران / که بدان حلقه جهان زیر نگین ما بود
شهریار از تو نوای نی و ناقوس خوش است / این غزل را نسب از کوس بلند آوا بود
در بخش بعدی دکتر یوسف ثبوتی به بیان مطالبی پرداخت و در ابتدا با اشاره به غیر قابل مقایسه بودن ظرفیتهای فرهنگ و تمدن ایرانی با ظرفیتهای قومیتها، خطاب به دشتبانی گفت: خیلی نگران نباشید تبریز و آذربایجان بسیار بزرگتر از آن است که افراد بدون اطلاع از تاریخ بتوانند آسیبی به آن بزنند.
بنیانگذار دانشگاه علوم پایه زنجان در ادامه با اشاره به انتخاب سال 2022 از سوی یونسکو به عنوان سال علوم پایه گفت: این انتخاب با نظر به اهمیتی که علوم پایه در تحول دنیای قدیم به دنیای جدید در طول 200، 300 سال گذشته داشته، انجام شده است.
این چهرۀ ماندگار ادامه داد: ما در سالهایی هستیم که تکنولوژی دیجیتال و رباتیک دنیا را به طور کاملا غیرمترقبهای دارد عوض میکند. آقای هراری می گوید 200 سال پیش آدم میتوانست پیشبینی کند که 50 سال بعد چه اتفاقی خواهد افتاد. حالا ممکن بود یک شاهی برکنار شود و ندانیم چه کسی جای او را خواهد گرفت اما اصناف مختلف کار خود را میکردند. ولی الان در دنیایی هستیم که نمیتوانیم تصور کنیم 20 سال آینده چه خواهد شد. علوم و فناوریهای جدید، مانند رباتیک، دیپ لیرنینگ و متاورس به قدری دنیا را سریع متحول میکند که پیش بینی حتی 10 سال آینده هم مشکل است و از این لحاظ یونسکو امسال را سال جهانی علوم پایه اعلام کرده است.
وی به عنوان یک اخترفیزیکدان، با اشاره به به کار گیری تلسکوپ جیمز وب در چند ماه اخیر و تونمندیهای آن گفت: نتیجۀ پژوهشها در این زمینهها و همچنین دادههای تلسکوپ جیمز وب این است که تقریبا الان میتوانیم مطمئن باشیم هر ستارهای که در آسمان هست اطراف آن هم سیارهای وجود دارد و فقط خورشید ما نیست که سیاره دارد. در کهکشان ما 200 میلیارد ستاره وجود دارد و تقریبا همین تعداد کهکشان وجود دارد. خیلی سیارات شبیه به زمین هم وجود دارد و اگر شبیه زمین هستند و اگر روی زمین حیات هوشمند به وجود آمده، آیا خیلی بعید است که فکر کنیم که چند 10 سال دیگر بتوانیم مطمئن باشیم که در این دنیا کره زمین هیچ حالت استثنایی ندارد و بشری که ما باشیم هیچ حالت استثنایی نداریم و دنیا نظایر زمین و نظایر موجود هوشمند ممکن است بسیار فراوان داشته باشد؟ اینها جنبههای روز دانش امروزی است.
در ادامه دکتر ایرانی استاد دکتر انوری را یکی از مفاخر و از ادامه دهندگان راه بزرگانی مثل علامه دهخدا، استاد معین و همکار استاد دبیرسیاقی معرفی کرد و از ایشان درخواست کرد که برای حاضران در جلسه سخن بگویند.
دکتر انوری نیز با ابراز خوشحالی از حضور در جلسه ماهانۀ میراث مکتوب، گفت: از حضور در مجلسی که از علوم گوناگون حضور دارند بسیار خوشحالم و از آقای ایرانی صمیمانه تشکر میکنم و میتوانم بگویم که «الأسماء تنزل من السماء»؛ ایشان ایرانی به معنای لغوی کلمه هستند که دارند فرهنگ ایرانی را گسترش میدهند و از کسانی که به ایران و زبان فارسی کمک میکنند، حمایت میکنند.
وی ناظر به بحث مطرح شده در جلسه دربارۀ آذربایجان، گفت: چندی پیش یکی از دوستان از آمریکا به من نامهای نوشت و خیلی ناراحت بود از این که بعضیها میگویند و تصور میکنند ایران دارد تکه تکه و آذربایجان از ایران جدا میشود. من در جواب نوشتم ایران خاکی نیست که تکه تکه شود؛ ایران یک روح است. شما قرن هشتم را در نظر بگیرید؛ در قرن هشتم ایران تکه تکه بود و هر منطقه کوچکی یک حکومت مستقل داشت، اما در همان حال، روح ایران شاعری به جهان هدیه کرد که شاعران جهان در مقبالش سر خم میکنند. پس نترسیم. ایران روح است و روح ایران هرگز نخواهد مرد و به نظر من روزی خواهد رسید که این روح بزرگ خاکها را یک تکه خواهد کرد.
در بخش بعدی دکتر امین لو، پزشک و نمایند اسبق شبستر در مجلس شورای اسلامی، دربارۀ جایگاه آذربایجان در تمدن، فرهنگ و ادب ایران سخن گفت و بیان کرد: نظامی، شاعر اهل آذربایجان، سروده است «همه عالم تن است و ایران دل / نیست گوینده زین قیاس خجل / چون که ایران دل زمین باشد / دل ز تن به بود یقین باشد». این عبارات حاکی از آن است که ایران و آذربایجان یکپارچه بودهاند و ما دنبال روحی هستیم که تجزیهپذیر نیست.
وی ادامه داد: اولین کسی که شعر فارسی گفت رودکی بود. چند سال از آن گذشت که قطران آن قصاید غرا را گفت؟ شاید 150 سال بیشتر نگذشته بود. ناصرخسرو قبادیانی در سفرنامهاش گفته در تبریز قطران نام شاعری را دیدهام که شعر فارسی نیکو میسرود. زمانی که شاهنامه فردوسی سروده شد چند سال از آن گذشت که نظامی خمسه را سرود؟ اینها پا به پای هم قابل قیاساند؛ یکی از خراسان و یکی از آذربایجان. نقشی که فردوسی از خراسان برای تمدن ایران داشت نظامی هم از آذربایجان پا به پای او چنین نقشی را ایفا کرد. اگر سعدی و حافظ از شیراز برخاستند و غزل را به اوج رساندند و هر کدام سبکی را ابداع کردند، صائب تبریزی نیز سردمدار سبک هندی شد و اشعاری به آن زیبایی را سرود.
وی ادامه داد: انقلابیونی مثل ستارخان و باقرخان از تبریز برخاستند و ایران را حفظ و مشروطیت را پا بر جا کردند. در زمان حمله روسها به ایران در عهد قاجار چه کسانی خون دادند؟ آذربایجان با این که راههای ارتباطیاش را بسته بودند از ایران جدا نشد. دوست عزیز ما امروز گریه کرد اما ستارخان هم گریه کرد؛ وقتی که بانویی تبریزی گفت ما خاک میخوریم ولی خاک نمیدهیم. اینها ارزش است. ممکن است نوادری و چند نفری باشند و کارهایی انجام دهند ولی آذربایجان اینها را نمیپذیرد. اگر قرار بود بپذیرد در زمان پیشهوری انجام میشد. شما فکر میکنید آذربایجان را پهلوی نجات داد؟ آذربایجان را خود آذربایجانیها نجات دادند. آذربایجانیها تحمل نیاوردند که این کار اتفاق بیفتد. همگی، علمایشان، بازرگانانشان، با سوادانشان، همگی بسیج شدند علیه آن جریان. ایران را هم آذربایجان نجات داده است. در جنگ هشت ساله سردارانی مثل باکری از کجا آمدند؟ من توصیه میکنم که نگران نباشید.
وی افزود: این مسائل البته خیلی خوب بود و هشدار است، ولی اگر اینها را خیلی پر رنگ کنید انگار که ما نمیتوانیم خودمان را حفظ کنیم. آذربایجانی بر نمیتابد که بگویند آذربایجانیها میخواهند آذربایجان را از ایران جدا کنند. به هیچ وجه. آذربایجان سر ایران است و آذربایجان همیشه دل در گرو ایران داشته است. هر چه در آذربایجان هم نوشتهاند به فارسی بوده و در واقع ما خودمان را جدای از ایران نمیدانیم و خودمان را فدای ایران میدانیم.
در ادامه دکتر ایرانی با یادآوری این نکته که دغدغه دوستان بخاطر مسائل ریزی است که بهتر از ما میدانند و شاهد فعالیتهایی هستند که صورت میگیرد، اظهار کرد: بعضا نشریات و کتابهایی آنجا چاپ میشود که مسئلهدار است. به عنوان مثال همین پارسال کتابی به عنوان دیوان ترکی نظامی گنجوی چاپ شد. این کتاب را که وزارت ارشاد به آن مجوز داده و در تبریز چاپ شده بود برای من فرستادند. الان ظاهرا مجوز آن باطل شده است ولی به هر حال پخش میشود. این کارها در اثر کم توجهی برخی از مسئولین میشود که باید بیشتر توجه کنند. مجلاتی هم هست که خیلی فعالیت دارند و مرتب گزارشهای آنها میآید. به هر حال نگرانیها جدی است.
در ادامه دکتر ایرانی کتاب تازه منتشر شده مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب با عنوان تاریخ رستم خان سپهسالار را معرفی کرد.
در بخش دیگری نیز داوود دشتبانی گفت: من ذرهای نگران تجزیه ایران نیستم. من نگرانیم و احساساتی شدنم و دغدغهام بخاطر جوانان همشهری خودم است که نوکری و مزدوری بیگانه میکنند و پرچم بیگانه را به دست میگیرند. من نگران آنها هستم هر چند اندکاند. همان اعضای فرقه دموکرات چه بیچارگیها و آوارگیها کشیدند. مگر هموطن ما نبودند؟ گمراه شدند و نوکری بیگانه کردند و به چه بیچارگیها افتادند. من عرض کردم این پان ترکها اقلیت اندکی هستند که قطعا نخواهند توانست به تمامیت ایران ضربه و آسیبی بزنند اما باید نگران همان معدود جوانان این کشور بود که میتواند انرژی و انگیزهشان در خدمت کشور خودشان قرار بگیرد اما میروند مزدوری بیگانه میکنند. تبلیغ بیگانه میکند. همین برای من آذری ننگ و خفت است و من ناراحت آنها هستم وگرنه همین طور است که اساتید میفرمایند.
وی با بیان نقل قولی از زندهیاد امینریاحی سخن خود را به پایان برد و گفت: زندهیاد محمد امین ریاحی خویی به شوخی به دوستی گفته بود «جوان مگر تو آذری هستی که اینقدر میهنپرستی؟!». آذریها همیشه همین طور بودهاند و خواهند بود.
در بخش دیگری از این محفل دکتر محمود جعفری دهقی پس از اشاره به هدف انجمن ایرانشناسی پایهگذاری شده در دانشگاه تهران برای معرفی بهتر ایران به جوانان، به معرفی نشریۀ علمی دوزبانۀ «زبان و کتیبه» پرداخت که تا کنون 4 شماره از آن به چاپ رسیده است.
بخش دیگری از این نشست به شعرخوانی محمدحسین ساکت اختصاص داشت که شعری سروده شده در تاریخ 1/9/1399 را برای حاضران خواند.
شرمنده ز بیدادیم
هر چند که این ویروس، شوم است و بسی منحوس / در چشم خردورزان، در حکم یکی ناقوس
هشدار دهد باری تا چند ستمکاری / در دادگری گامی پنهانی و نامحسوس
خودکامگی و نیرنگ تا چند فریب و رنگ / وقت است که بگریزی از اهرمن سالوس
در کفر به سر بردن خوشتر که ستمکاری / این است طبیعت را هم سیره و هم ناموس
تا در تو توانی هست وا کن گره از هر کس / زنهار مکن کاری تا باز خوری افسوس
در خانه جان بنشان آزادی و رادی را / هر واژه زیبا را دریاب از آن قاموس
خواهی برهی از درد درمانگر مردم شو / پویای ره بقراط یا رازی و جالینوس
از سینه برون افکن هر کینه دیرینه / تا آنکه نبینی باز در خواب شبت کابوس
بوسیدن دست کس از بهر نیاز و نان / خوی بد دونان دان دستان هنر میبوس
ما پیشرو دادیم دانشگر و رزمنده / با شیر خدا همدم با رستم یل مأنوس
فرهنگ کهن در پارس پرورد حقوق فرد / ما مردم ایرانشهر میراثبر سیروس
ویروس جهان پیما گیرندۀ جان ما / بگریز همین اکنون از کشور کیکاووس
ای داور بخشنده پوزشگر درگاهیم / شرمنده ز بیدادیمای خفته به خاک طوس
غمگینی و بیماری زود است به سراید / از بارگه دادارای یار مشو مأیوس
در پرتو همیاری با تکیه بر اندیشه / هر کار روان گردد چون آب در اقیانوس
خوباوری و کوشش زیبندۀ ایرانی / برگیر نگاه خویش از لندن و چین و روس
از بند کج آیینی بگسل تن و جانت را / فرزند زمان میباش نی زاده دقیانوس
در بخش پایانی این جلسه از خانم اکرم سلطانی، سرپرست سابق بخش تألیف مؤسسه لغتنامه دهخدا، به پاس خدمات ایشان طی سالیان طولانی در این مؤسسه، تجلیل و لوح تقدیر مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به ایشان اهدا شد.
دکتر ایرانی ضمن اهدای این لوح تقدیر گفت: مؤسسۀ میراث مکتوب همیشه سعی کرده قدردان خدمات و زحمات افرادی باشد که به زحمات و خدمات آنها توجهی نمیشود یا کمتر میشود یا به هر دلیلی از کنار آن گذشته میشود. خانم سلطانی در بخش تألیف مؤسسه لغتنامه دهخدا زحمات زیادی کشیدندو در سال گذشته هم که جایزه دهخدا برگزار شد، من از نزدیک شاهد پیگیریهای ایشان بودم و ما سزاوار ندانستیم از خدمات ایشان بی توجه گذر شود.
در ادامه نیز از حبیب راثی و مجید احسانی نیک به پاس فعالیتهایشان برای برگزاری مراسم بزرگداشت زندهیاد استاد احمد مهدوی دامغانی تشکر و لوح تقدیری به آنان اهدا شد.