به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و چهل و چهارمین نشست از سلسله نشستهای این مؤسسه، به مناسبت «گرامیداشت زادروز دکتر مجدالدین کیوانی» روز جمعه 10 بهمنماه 1399 از طریق صفحۀ اینستاگرام مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب برگزار شد. در این نشست مهدی کیوان، استاد بازنشستۀ گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، رضا نیلیپور، استاد گروه گفتاردرمانی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، محمدرضا بهاری، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان، اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، و الوند بهاری، پژوهشگر زبان و ادب فارسی، سخن گفتند.
در ابتدای این نشست دکتر اکبر ایرانی، سخنان خود را با ابیاتی از یک غزل سعدی آغاز کرد:
ای پیک پیخجسته که داری نشان دوست / با ما مگو به جز سخن دلنشان دوست
حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود / یا از دهان آن که شنید از دهان دوست
ای یار آشنا علم کاروان کجاست / تا سر نهیم بر قدم ساربان دوست
گر زر فدای دوست کنند اهل روزگار / ما سر فدای پای رسالترسان دوست
خصوصیات اخلاقی و شخصیتی دکتر مجدالدین کیوانی
وی سپس ضمن تبریک زادروز دکتر کیوانی و آرزوی تندرستی و طول عمر برای ایشان، به سابقۀ آشنایی خود با دکتر کیوانی در اوایل دهۀ 1380 اشاره کرد و گفت: ارتباط ما با ایشان از سال 1390 وارد مرحلۀ جدیدی شد. دکتر کیوانی از شمارۀ 51 و 52 مجلۀ آینۀ میراث زحمت ترجمۀ چکیدۀ مقالات این مجله به انگلیسی را عهدهدار شدند و از شمارۀ 53 تا کنون افتخار داشتیم که ایشان سردبیر آینۀ میراث باشند.
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب افزود: دکتر کیوانی بیش از سردبیرهای پیشین مجله برای ویرایش مقالات وقت میگذارند و حتی به نوعی ویرایش را به مقالهنویسان آموزش میدهند و گاهی به عنوان آسیبشناسی مقالات علمی پژوهشی نکاتی را بیان میکنند.
وی در ادامه دربارۀ خصوصیات اخلاقی دکتر کیوانی گفت: یکی از بارزترین خصوصیات فردی ایشان حسن خلقشان است که «به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد». خنده بر لب داشتن، شاداب بودن و هیچگاه خم به ابرو نیاوردن از ویژگیهای اخلاقی ایشان است. من ندیدم که لب به شکوه بگشایند و از کسی گلایه کنند، مگر که مسئلهای اجتماعی مطرح باشد، که اتفاقا در این زمینه پیشگام هم هستند. مطلقا از کسی بدگویی و شماتت نمیکنند.
دکتر ایرانی، فروتنی، تواضع و مهربانی، را از دیگر ویژگیهای اخلاقی دکتر کیوانی عنوان کرد و ادامه داد: شوخطبعی، بذلهگویی، نکتهسنجی و به تناسب یک موضوع بیت شعری آوردن و مجلس را با نشاط و شاداب کردن از ویژگیهای خاص ایشان است و به قول امروزیها وجودشان انرژی مثبت است.
وی با بیان این که وقتشناسی و خوش قول بودن از ویژگیهای مشهود در سلوک اجتماعی دکتر کیوانی است، اظهار کرد: ایشان اگر مقاله یا مطلب یا یادداشتی را قول بدهند آن را به موقع تحویل میدهند. به قول معروف حرفشان سند است و مسئولیتپذیری و سختکوشی در تعهداتشان هست و هر قولی بدهند تمام و کمال و به درستی آن را عملی میکنند.
دکتر ایرانی از نوعدوستی، خیرخواهی، توجه به خواسته دیگران، کمک علمی به دیگران، و دستگیری از اهل فرهنگ به عنوان برخی از دیگر ویژگیهای ارزشمند دکتر کیوانی اشاره کرد و گفت: تا کنون چند جلد کتاب با پشتیبانی ایشان و جلب حمایتهایی از سوی ایشان به چاپ رسیده است.
وی همچنین با اشاره به دردمندی و دغدغهمندی دکتر کیوانی، گفت: ایشان در یادداشتهایی که در طول این هفت سال در مجلۀ آینۀ میراث به چاپ رساندهاند نکات ارزشمندی را دربارۀ مسائل علمی مطرح میکنند و همچنین وقت صرف کرده و مواردی را که نیازمند اصلاح است یا اشکالات مقالات را برای نویسندگان مینویسند که اینها همه از روحیۀ معلمی ایشان و دغدغهمندیشان سرچشمه میگیرد.
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب همچنین به انتقاد دکتر کیوانی به ممیزی که در یادداشتهای ایشان هم منعکس شده اشاره کرد و گفت: خود ایشان در ترجمۀ کتاب ظل السلطان با این چالش مواجه شدهاند. برای چاپ این کتاب از ایشان خواسته شده بود که عبارات و کلماتی را تغییر دهند، اما ایشان که معتقد به امانتداری در ترجمه هستند نپذیرفتند که چیزی جز آنچه نویسنده گفته است، در متن بیاورند.
در ادامه این نشست دکتر رضا نیلیپور ضمن تبریک زادروز دکتر کیوانی، به سابقۀ آشنایی خود با ایشان اشاره کرد و گفت: افتخار آشنایی من با دکتر کیوانی به دورۀ تعطیلی دانشگاهها برمیگردد. در آن دوره من از دانشگاه جنگزدۀ جندیشاپور مأموریت پیدا کردم که در تهران و در مرکز نشر دانشگاهی، در کنار دیگر استادان و همکارانی که دستی در تألیف کتاب داشتند، منابع رشتۀ زبانشناسی و زبان انگلیسی را اصلاح کنیم. در همین دوران بود که من با دکتر کیوانی آشنا شدم و دستاورد این آشنایی نیز تدوین و ترجمۀ آثار علمی و کتابهای بسیاری در مرکز نشر دانشگاهی و بعدا در دانشگاه پیام نور بود. ایشان در انتشارات دانشگاه پیام نور نیز آثار فراوانی را ویرایش علمی کردند.
وی ادامه داد: از جمله آثار دکتر کیوانی در این زمینه ویرایش علمی یکی از کتابهای دکتر لطفالله یارمحمدی بود. کار دیگر ایشان ترجمه کتاب «روانشناسی خواندن» بود که هنوز هم جزو کتابهای برجسته و معتبر است. ترجمۀ کتاب «اشکال یک اسطوره؛ گونهگونی شخصیت ادبی حضرت یوسف» تألیف زندهیاد دکتر سعید ارباب شیرانی به فارسی نیز از آثار ماندگار دکتر کیوانی است.
وی سخنان خود را با خواندن شعری از هوشنگ ابتهاج به پایان رساند:
چه فکر میکنی / جهان چو آبگینه شکستهایست / که سرو راست هم در او / شکسته مینماید
چنان نشسته کوه / در کمین این غروب تنگ / که راه / بسته مینمایدت
زمان بیکرانه را تو با شمار گام عمر ما مسنج / به پای او دمیست این درنگ درد و رنج
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند / رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست / زنده باش…
تاریخِ مجدالدین کیوانی، تاریخ تغییر و تحول و دگرگونی است
سخنران بعدی نشست دکتر مهدی کیوان، استاد تاریخ و برادر دکتر مجدالدین کیوانی، بود که با سپاس از برگزارکنندگان این نشست، گفت: بسیاری از افراد فاقد تاریخ هستند، یعنی مدام تکرار میشوند و فعالیتهای روزمرۀ تکراری انجام میدهند، ولی مجدالدین کیوانی هر روزش با روز پیش متفاوت است و تاریخش تاریخ تغییر و تحول و دگرگونی.
دکتر کیوان خطاب به جوانان، وجود و شخصیت مجدالدین کیوانی را برای آنان آموزنده خواند و گفت: صدای معلمی ایشان صدای دوستی و محبت بود، در حالی که این روزها بعضا معلمی آغشته به انگیزههای مادی شده است. جوانان ایرانی باید بپذیرند که شایستگی بزرگ شدن در جهان را دارند و شرق و غرب را میتوانند از نظر علمی و فرهنگی تسخیر کنند.
وی ضمن تقسیم زندگی دکتر مجدالدین کیوانی به سه دوره، گفت: دورۀ اول دورۀ زندگی در اصفهان تا رفتن به انگلستان برای تحصیل در مقطع دکتراست. دورۀ دوم دورۀ زندگی در تهران و فعالیت او در این دوره شامل معلمی و تألیف و ترجمه است. نقطۀ اوج او در این دوره تربیت شاگردان و پرداختن به کتاب است. دورۀ سوم دورۀ زندگی وی در آمریکاست. در این دوره ایشان بر تألیف و ترجمه متمرکز است.
این استاد تاریخ در خصوص عوامل شکلدهنده به شخصیت مجدالدین کیوانی، ضمن اشاره به تأثیرات پدر و مادر، تربیت خانوادگی و تأثیرپذیری از عمویشان سید مجتبی کیوان، معلم و شاعر، به عنوان عوامل شکلگیری شخصیت همه فرزندان خانواده، گفت: این عوامل سبب شد که ما همگی اهل کتاب شویم. برادر من ترکیبی از هنر و دانش است. یکی از ویژگیهای خاص مجدالدین فهم و درک موسیقی بود. همچنین وی از کلاس چهارم دبیرستان با تخلص «مجدی» شعر میسرود. همچنین خویشاونددوستی و دستگیری از اطرافیان یکی از ویژگیهای اخلاقی وی است.
وی دکتر مجدالدین کیوانی را ترکیبی از فردوسی، سعدی، حافظ و ناصرخسرو دانست و گفت: برادر من مانند سعدی هم مؤلف بود و هم معلم. مجدالدین مصداقی از شعر «درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر آوری چرخ نیلوفری را» است. او باد خیرهسری را بیرون کرد و خردورز بوده است. او فوقالعاده دقیق و فوقالعاده آرام بود. از همسر او فروغ کیوانی هم تشکر میکنم که اگر او نبود مجدالدین نمیتوانست به راه خود ادامه دهد.
مجدالدین کیوانی؛ کیانبان زبان و فرهنگ ایران
در ادامه نشست دکتر محمدرضا بهاری، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان، به بیان مطالب خود پرداخت و در ابتدا ضمن تبریک زادروز تولد دکتر مجدالدین کیوانی، گفت: بر دستان مردی بوسه میزنم و سر تعظیم و کرنش فرو میآورم که تمامی سالها، روزها و ساعات عمر گرانبهایشان را در پاسداری و کیانبانی و صیانت از زبان و فرهنگ سرزمینمان گذراندند و کمر همت به ردای خدمت بستند و رسالتی بس پربها را به تعهد و تدبر بر دوش گرفتند.
دکتر بهاری ضمن بیان این مطلب که دکتر کیوانی با خلق آثار گرانبها و ترجمۀ کتب بسیار، نامشان در شمار مؤلفین پرکار دانشنامهنویسی در ایران به ثبت رسیده است، اظهار کرد: اشراف ایشان بر ادبیات فارسی و تصوف و عرفان موجب شده است تا آثار بسیاری را در تصوف و عرفان از خواجه عبدالله انصاری تا سهروردی و مکتب اشراق، میراث تصوف، ترجمۀ شعر صوفیانه، ترجمۀ فراسوی ایمان و کفر، ترجمۀ اشعار تعلیمی شیخ محمود شبستری، ترجمۀ حلاج و دهها اثر ماندگار دیگر از ایشان به یادگار بماند.
وی از تأسیس دانشسرای عالی زاهدان با تلاش دکتر کیوانی یاد کرد و گفت: حضور پر خیر و برکت ایشان در زاهدان راهاندازی نخستین مؤسسۀ آموزش عالی کشور را در این منطقه رقم زد و بعد از آن بود که دانشگاه سیستان تأسیس شد. حضور ایشان در کسوت ریاست دانشسرای عالی و در مقام استادی و افشاندن دانه در حوزۀ علم و تقویت و پرورش نیروهای بومی و دبیران مجرب و کارآزمودۀ آموزش و پرورش در پنج رشتۀ ادبیات، زبان انگلیسی، تاریخ، جغرافی و ریاضی، به صورت شبانه و روزانه، و کوشششان برای گسترش بیشتر این رشتهها، با توجه به کمبود اساتید در آن زمان و فراخواندن استادن بهنام و توانمند از تهران، شیراز، تبریز و …، کارهایی نیست که فراموش شود. دعای خیر مردم سیستان و بلوچستان بدرقۀ راهشان است و همیشه از ایشان به نیکی یاد میکنند.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان افزود: بعد از گذشت تقریبا 46 سال، ارتباط دانشجویان ایشان با این استاد گرانقدر و فهیم قطع نشده است. ما همیشه از نصایح ایشان و توصیههایشان برای اصلاحاتی که در کارمان لازم است، بهره میبریم.
دکتر محمدرضا بهاری همچنین در پایان از کوششهای دکتر کیوانی در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی نیز به عنوان فعالیتهایی حائز اهمیت، قابل توجه و فراموش نشدنی یاد کرد.
در بخشی از این نشست نیز الوند بهاری شرحی از زندگی دکتر مجدالدین کیوانی ارائه کرد. وی در ابتدا بخشی از متن نوشتۀ دکتر کیوانی را قرائت کرد: «روز دهم بهمنماه 1316 در محلۀ شمسآباد اصفهان متولد شدم. تحصیلات دبستانی و دبیرستانی را تا پایان سوم دبیرستان در اصفهان گذراندم. ترک تحصیل کردم و راهی اهواز شدم. پس از دوسال به اصفهان بازگشتم و دوره دوم دبیرستان را در رشته ادبی آغاز کردم. چون عاشق ادبیات فارسی بودم، سه سال دوم را برخلاف سه سال اول با لذت و موفقیت تمام به پایان بردم. در آن روزگار عموماً نه مدارس کتابخانهای داشتند نه محلات شهر. نه مراکز رنگارنگی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وجود داشت که کتابهای مناسب سنین کودکان منتشر کند و آنها را در انتخاب کتاب راهنمایی کند و نه کتابخانۀ سیاری. نه ناشری که سرش به تنش بیارزد پیدا میشد، نه کتابفروشیای که بتوان در آن چرخی زد و کتابی انتخاب کرد. از نمایشگاه کتاب و تلویزیون و اینترنت هم خبری نبود. هیچ نشانی از محافل سخنرانی، مجالس بزرگداشت، شهر کتاب و امثال اینها در گوشه و کنار شهر به چشم نمیخورد. … این را هم بیفزایم و سخن را تمام کنم. خداوند این لطف را به من داشته که همیشه، گرچه نه چندان زود و سر فرصت، ولی پیش از آن که زیاد دیر شده باشد و نشود دیگر کاری کرد تصمیمی را که به صلاحم بوده گرفته و کاری که باید بکنم کردهام. صدای زنگ اخطار را در واپسین لحظات شنیدهام و معمولا دست به کار شدهام.»
بهاری در بخش دیگری با اشاره به تحصیلات دکتر کیوانی گفت: ایشان در دانشسرای عالی در مقطع کارشناسی رشتۀ زبان و ادب فارسی تحصیل کردند. بعد از آن به انگلستان رفتند و دورۀ کارشناسی ارشد و دکترا را در رشته زبانشناسی کاربردی گذراندند. ایشان بعد از بازگشت به وطن در گروه زبانهای خارجی دانشسرای عالی مشغول تدریس بودند، اما چند سال پس از شروع به تدریس در دانشسرای عالی در سال ۱۳۵۳ مأمور میشوند برای راهاندازی شعبۀ دانشسرای عالی در زاهدان. بنابراین آقای دکتر کیوانی بنیانگذار دانشسرای عالی در زاهدان بودند و تا سال 57 ریاست این دانشسرا را به عهده داشتند. ایشان همواره از چهار سالی که در زاهدان خدمت کردند، از خاطرات تلخ و شیرین و بعضاً غریبی که از زاهدان و دانشسرا داشتند، از شاگردانشان و از دوستانی که پیدا کردند، بارها سخن گفتهاند.
در ادامه دکتر مجدالدین کیوانی ضمن تشکر از برگزاری این جلسه و سخنرانان، گفت: از بردار سخن گفتن دشوار است. من از بردارم تشکر میکنم. ایشان تاریخ را بدون تاریخ آموزش میدهد. ایشان معتقد است تاریخ یک روند متوالی دارد. زمان حال را باید نتیجۀ گذشته دانست و آنچه در گذشته رخ داده مقدمه یا زمینهساز آن چیزی است که در حال رخ میدهد. بنابراین تاریخ یک دانش به هم پیوسته است و اینکه بگویند در تدریس فقط تا فلان مقطع تاریخی را میتوانی ارائه کنی، این دیگر تاریخ نیست، بلکه قصه و داستان است.
وی گفت: چهار سال از عمر من در زاهدان سپری شد که یکی از دورههای بسیار پر فراز و نشیب و پرخاطرۀ من است و از این نظر بهترین دوران زندگی من بوده است؛ چرا که هم جوانتر بودم و هم تجربیات زیادی به دست آوردم و درس آموختم و خیلی خوشحالم که اولین دوره دانشجویان دانشسرای عالی زاهدان، از بچههای همان منطقه، در آن دانشسرا استخدام شدند.
دکتر کیوانی همچنین با اشاره به محرومیت استان سیستان و بلوچستان، گفت: این جای تأسف دارد که استانی که هم از نظر ذخایر زیرزمینی فوقالعاده است و هم فرزندانی واقعا فوقالعاده دارد، در محرومیت به سر میبرد. خوشحالم که دانشجویان من در آنجا، با درجات دانشگاهی مختلف، اهل فکر و دلسوز هستند.
ماجرای ترجمۀ کتاب «پله پله تا ملاقات خدا»
وی با اشاره به ماجرای ترجمۀ کتاب «پله پله تا ملاقات خدا»، گفت: پس از فوت مرحوم زرینکوب و در حالی که پیش از آن من کتاب «تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن» را ترجمه کرده بودم، خانم دکتر قمر آرین، همسر دکتر زرینکوب، از من خواستند که یکی از کتابهای مرحوم زرینکوب را به انگلیسی ترجمه کنم. ترجمۀ این کتاب یکی از خاطرات بسیار معنوی زندگی من است. نثر زرینکوب نثر سادهای نبود اما این کتاب ترجمه و به خوبی چاپ شد. نکته جالب توجه دربارۀ این کتاب آن است که ترجمۀ انجام شده از سوی داوران منتخب وزارت ارشاد به عنوان کتاب سال جهانی انتخاب شد، اما در آستانۀ برگزاری جلسه معرفی منتخبان و اهدای جوایز، به ما اعلام کردند که جایزه به این کتاب تعلق نخواهد گرفت و ما بعد از نزدیک به 10 سال که از این ماجرا گذشته هنوز اطلاعاتی از دلیل لغو آن جایزه نداریم.
دکتر کیوانی افزود: در واقع در آن زمان وزارت ارشاد اعلام کرده بود که از انتقال فرهنگ ایرانی و اسلامی به خارج از کشور حمایت میکند، اما در همان زمان با کتابی که دربارۀ فرهنگ و شعر ایران و فارسی به انگلیسی ترجمه شده بود چنین برخوردی صورت گرفت.
وی سپس ضمن شرحی از زندگی خود در اصفهان، از علاقه و فعالیتهایش در زمینههای هنری سخن گفت و در ادامه افزود: من برای تحصیلات دانشگاهی هم در رشتۀ حقوق دانشگاه تهران و هم در رشتۀ ادبیات دانشسرای عالی قبول شدم، اما به دلیل علاقه به ادبیات، به دانشسرای عالی رفتم. دورۀ بسیار خوبی بود و برخی از بهترین دوستان من دوستان همان دوره هستند؛ از جمله مرحوم محمد حقوقی، که در ادبیات مدرن و شعر صاحبنظر بود، منصور اوجی، و اسماعیل خویی.
دکتر کیوانی افزود: همچنین من در دورۀ دانشسرای عالی اساتید بزرگی داشتم از جمله استادان سعید نفیسی، فروزانفر، سعید صفا، مهدی بیانی، و دو تن از محبوبترین استادان من صادق کیا و حسین خطیبی.
وی دربارۀ روند کاری خود گفت: من از سال 1347 که وارد دانشگاه شدم، پس از چند سال تدریس، به عنوان رئیس دانشکده منصوب شدم. در این دوره انجام کارهای پژوهشی برای من کمی سخت شده بود و تنها برای یک مجله با عنوان «مجموعه» کار میکردم. پس از آن که به زاهدان رفتم نیز فرصت تحقیق چندانی نداشتم. پس از انقلاب که وارد مرکز دائرة المعارف شدم در آنجا بود که تحقیق و نوشتن مقالات دائرة المعارفی را شروع کردم. در این دوران هم مقاله نوشتم هم ویرایش کردم و هم برای دانشنامه کار میکردم.
دکتر کیوانی همچنین در توصیهای به نویسندگان مقالات گفت: به نظر من مقالاتی که در مجلات چاپ میشوند باید نمونۀ نثر فارسی باشند. من از دوستانی که مقاله مینویسند میخواهم که فقط به خواندن مقالات خود اکتفا نکند. مقالات دیگر را هم و سخن سردبیر را هم بخوانند. باید بین عنوان مقاله و محتوای آن هماهنگی وجود داشته باشد . من بارها این را تأکید کردهام.