میراث مکتوب – آنچه در ادامه می خوانید متن سخنرانی دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب است که در آیین گشایش مرکز کوشیارشناسی در دانشگاه گیلان ارائه شد:
بررسی سیر تحولات تاریخی و بازشناسی دلایل شکوفایی و رکود فرهنگی و علمی، امری نیست که هیچ ملتی از آن مستغنی باشد. پیدایش دانشمندان بزرگ در چهارپنج قرن طلایی شکوفایی تمدن اسلام و ایران، اندیشمندان غرب را واداشت که تلاش کنند تا به رمز و راز این تحولات عظیم علمی پی ببرند. برای همین است که بیشترین مقالات و تحقیقات را آنها در بارۀ آثار علمی گذشتگان فرهیختۀ تمدن اسلامی انجام داده اند. در سالهای اخیر کوششهای بیشتری برای مطالعه این آثار در بین پژوهشگران ایرانی صورت گرفته، چرا که نسل کنونی آگاه تر از پیش، به فکر بازشناسی هویت فرهنگی و علمی خود افتاده و مراقب است تا جلوی مفاخر تراشی عربها و ترکها و دیگران را بگیرد. تاریخ علم نگاران عرب، مثل فؤاد سزگین، رشدی راشد، احمد جبار و دیگران، دانشمندان ایرانی امثال محمد بن زکریای رازی، ابن سینا، ابوریحان بیرونی و ده ها نویسنده و محقق مسلمان ایرانی را به صرف این که کتب خود را به زبان عربی – که زبان علمی آن روزگاران بوده – نوشته اند آنان را عرب می شمارند. ازاین رو، وظیفه همۀ ما دشوار تر از گذشته است که هم باید برای پژوهش و انتشار و معرفی آثار علمی مفاخر گذشته مان بکوشیم و هم با بازسازی هویت فرهنگی و تاریخی خود بر پایۀ خود باوری، بنیادهای علمی آینده را پایه ریزی کنیم. به قول شاعرعرب که شعر وی را ابوالمعالی قابوس بن وشمگیر در قابوس نامه نقل کرده و مبیّن و مؤیّد سخن ماست،
العلی محظورة الا علی من بنی فوق بناء السلف
ترقی و پیشرفت علمی بر هیچ ملتی ممکن نیست، مگر آنکه اساس کار خود را بر پایۀ اندیشه ها و آثار علمی پیشینیان قرار دهد.
بی شک یکی از این مفاخر تمدن ساز در گسترۀ دانش بشری، کوشیار بن لبّان باشهری گیلانی است.
كوشیار گیلانی از دانشمندان برجسته ای است كه آثارعلمی او در سده های چهارم و پنجم هجری به رشد و شکوفایی دانش، فرهنگ و تمدن اسلامی یاری فراوان رسانده است. در همین دوران، دانشمندان مشهوری همچون بتّانی، ابوالوفاء بوزجانی، خجندی، ابوریحان بیرونی، ابن سینا و بسیاری دیگر، تألیفات و فعالیت های علمی چشمگیری داشته اند، به طوری كه كارهای آنان، دوران مهمی از تاریخ و فرهنگ جهانی و به طور كلی دانش بشری را متحول ساخته است.
شیدایی و شیفتگی فراگیری دانش در این دوران، در میان دانشمندان مسلمان بخصوص ایرانیان، شگفت آور است. نیز رونق روزافزون تألیف کتب علمی و تبادل آثار بین دانشمندان دیگر شهرها و حتی کشورهای اسلامی، با وجود کمبود امکانات تکثیر و نبود وسایل نقل و انتقال کتاب به دیگر شهرها، امری قابل مطالعه است.
ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهرفی الجواهر چاپ میراث مکتوب، بیش از یکصد منبع را ذکر می کند که از دمشق و هند و چین و اصفهان و .. به دستش رسیده و جالب این که برخی از مؤلفان این آثار، از معاصران وی بوده اند. این دستیابی حیرت انگیز به کتابهای دیگران، در زمانی که وسایل پست و مراسلات جز اسب و گاه کشتی نبود، نشان از علم دوستی و بلوغ و تعالی روحیۀ پژوهش و کنکاش ایرانیان دارد. در همین روزگار تحقیقات نشان می دهد که مغربزمین، دوران جاهلیت قرون وسطی را تجربه می کرد، برای مثال موجودی کتابخانه های آکسفورد، کمبریج و کینزکالج در انگلیس به 500 عنوان بیشتر نمی رسید و آن هم در صندوقچه های دربسته غیر قابل دسترسی نگهداری می شد. پیشرفت دانش های پایه در قلمرو کشورهای اسلامی از ایران بزرگ آن روزگار تا کشورهای عربی – اسپانیایی و آسیای میانه و شمال فریقا فراگیر شده بود. جالب این که در آغاز این عصر طلایی، ریاضیدانان و اخترشناسان پیشگام بودند. دلیل پیشرفت آن ها را می توان دست کم در دو موضوع دانست:
1 . رونق سنت های ریاضی شرق و ویژگی هایی كه از دانش یونانی با نظریه های منطقی اش وارد قلمرو اسلامی شد.
2 . علاقه دانشمندان ایرانی به مسئله های كلی اصول و مبانی این دانش. به تعبیر دیگر، توجه دانشمندان دورۀ اسلامی به مسئله های كاربردی كه با نیازهای عملی پیشه ها، داد و ستدها و ساخت و سازها پیوند داشت، از ویژگی های علوم دقیقه در این دوره است.
كوشیار گیلانی به عنوان اخترشناسی بزرگ و طراح ابزارهای اخترشناسی شهرۀ آفاق شده است. در عین حال، كارهای او در رشته ریاضی نیز مهم و ستودنی است. برای مثال كتاب اصول حساب هندی او، نقش مهمی در تاریخ ریاضیات داشته است.
حضور تأثیر گذار شخصیت علمی کوشیار در آثار و انظار اندیشمندان زمان خود، حاکی از این است که وی دانشمندی پرآوازه بوده است، به طوری که بزرگان آن عصر را تحت تأثیر دانش خود قرار داد، از این روست که هر یک در کتب و اشعار خود از او به نیکی یاد کرده و یا از دیدارهای خود با وی سخن گفته اند، چنانکه ابوریحان بیرونی هنگام اقامت در ری با كوشیار ملاقات كرده و در کتابهای تحدید نهایات الاماكن و نیز مقالید علم الهیئه، به مناسبتهایی از وی نام برده است. به نظر می رسد بیرونی این جمله را در وصف او گفته است:
«تنها كسی حق دارد دانشمند واقعی شمرده شود، كه در همان حال كه فیلسوف است و آشنایی عمیق با مسئله های نظری دارد، به عمل می پردازد و در پژوهش ها دقیق است».
یا عروضی سمرقندی در کتاب چهارمقاله یکی از کتابهای کوشیار را معتبر و قابل استفاده و استناد دانسته و از آن چنین یاد می کند: « از شرایط منجم یکی آن است که مجمل الأصول کوشیار را یاد دارد…».
از آنچه برخی چون سعدی و جرجانی از کوشیار نقل می کنند، دانسته می شود که وی دانشمندی مؤدب و متخلق بوده است. موضوعی که کمتر در منابع برمی خوریم به اخلاق و ادب علمی و منش حرفه ای نویسنده و مؤلفی اشاره شده باشد. سعدی در باب چهارم بوستان، پند ارزشمندی را از زبان کوشیار گیلانی بازگو میکند.
سید اسماعیل در پایان کتاب ذخیرۀ خوارزمشاهی (ص 301 نسخۀ 5156 دانشگاه تهران) و پیش از ورود به بخش داروشناسیِ اثر، آنجا که به اعتذار خود برای پایان دادن کتاب اشاره می کند، حکایتی را دربارۀ کوشیار نقل میکند که نشانگر توجّه کوشیار به انجام کارهای ممتاز است. حکایتی از توجّه و برتری دادن به کیفیّت در برابر کمیّت:
«به شهر گرگان از ولایت گیلان، منجّم و فاضل {که} او را کیا کوشیار گفتندی … و امروز فرزندان او اندر نواحی قم مقام دارند و علم نجوم ورزند و بنده ایشان را به شهر قم دیده است و اندردست ایشان کتابها دید، به خطّ {این} کیا کوشیار و خطّی سخت عجب از خوبی و پاکیزگی و همواری. بنده تعجب کرد. ایشان چون دیدند که بنده تعجب میکند، گفتند: ما را حکایت کردهاند از وی که عادت او چنان بوده است که در وقت ملولی و مشغولی، هیچ دفتر و قلم بر دست نگرفتی و آن روز که نشاط چیزی نبشتن داشتی، قلمهاء بسیار ببریدی و پیش خویش بنهادی و به هر قلمی خطّی چند نبشتی. چون دانستی که سر قلم بخواهد گشت، آن قلم بنهادی و دیگری برداشتی. چون ملول شدی یا سخنی بایستی گفت، دفتر بنهادی. پس کسی او را گفت: تو را تا دفتری تمام کنی، روزگار بسیار باید. وی گفت: بلی روزگار بسیار باید، لکن هرکه از پسِ من دفترِ من بیند، نگوید دیر نبشت لکن گوید درست و خوب و پاکیزه نبشت».
مرکز پژوهشی میراث مکتوب که در چند سال اخیر به لطف استاد دکتر باقری، توفیق برگزاری چندین همایش علمی از جمله همایش بین المللی میراث علمی خواجه نصیرالدین طوسی، غیاث الدین جمشید کاشانی و کوشیار گیلانی را در کارنامۀ خود داشته است، ضمن تلاش برای ادامۀ این دست همایشهای سالانه، نشریه میراث علمی اسلام و ایران را به سردبیری ایشان، راه اندازی کرد.
طبعاً توجه به تحقیقات دانشمندان اروپایی در زمینۀ علوم دورۀ اسلامی و کوشش برای پشتیبانی از پژوهشهای جدید توسط پژوهشگران جوان و معرفی هرچه بیشتر آثار و اندیشه های علمی مفاخر ایرانی، به منظور تقویت هویت فرهنگی نسل جوان، از اهداف این مؤسسه است.
در پایان لازم می دانم اهتمام دانشگاه گیلان را در افتتاح اتاق کوشیارشناسی برای مطالعات آثار این دانشمند بزرگ و نیز برای ترویج و شناسایی بهتر تاریخ ریاضیات و نجوم دورۀ اسلامی ارج نهاده و به استاد دکتر باقری عزیز بابت این همه کوشش و فداکاری و تلاش بی وقفه در اعتلای تاریخ علم در کشور تبریک عرض می کنم.