ميراث مكتوب- پنجاهمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب با عنوان« تأثير مولوي بر انديشه هاي اقبال» و با سخنراني محمدحسين ساكت، دكتر سهيلا صلاحي مقدم و دكتر تحسين فراقي(پاكستان) ، روز دوشنبه 13 آذر 85 در اين مركز برگزار شد.
در ابتداي اين نشست، دكتر اكبر ايراني مدير عامل مركز پژوهشي ميراث مكتوب، گفت: اين مركز، دو سال قبل به مناسبت صد و بيست و هشتمين سالروز و زادروز علامه اقبال لاهوري، همايشي در دانشگاه تهران برگزار كرد كه با پيام دو رئيس جمهور ايران و پاكستان آغاز شد و به زعم يكي از مسئولان آن دانشگاه، در اين تالار علامه اميني حدود هشتصد نفر جمعيت به احترام اقبال لاهوري كه رمز وحدت و اشتراك معنويت دو ملت ايران و پاكستان است، حضور داشتند.
وي با تاكيد بر اين مهم كه همدلي قبل از هم زباني است، افزود: علامه اقبال لاهوري به عنوان كسي كه شايد صحبت كردن به فارسي را نمي دانست، ولي دو سوم اشعارش، به زبان فارسي است و چنان سروده كه اين همه مورد توجه واقع شده و به خاطر الهاماتي كه به ايشان در شعر تحت تاثير مولوي، حافظ و سعدي شده، براي ما عزيز است. وظيفه خودمان مي دانيم هر كسي را كه به فرهنگ ملي و ميراث معنوي و مشترك ما خدمت كند، ارج نهيم و به ياد او باشيم.
در ادامه نشست، دكترمحمدحسين ساكت معتقد بود كه اقبال لاهوري، نه تنها شاعر بزرگ اسلام و انديشمند جهان معاصر است ، بلكه از نظر ما ايراني ها، احياگر سترگ زبان فارسي زبان و ادبيات فارسي در شبه قاره است.
وي با اشاره به اين موضوع كه اقبال براي ما ايراني ها شخصيت شناخته شده اي است و بيش از هفتاد سال است كه ايرانيان در ايران زمين از اقبال سخن مي گويند، افزود: اقبال، هنگامي زبان فارسي را به عنوان زبان پيام رساني خودش برگزيدكه دست استعمار انگليس، دانسته مي خواست اين ريشه كهن را در آن سرزمين قطع كند و اقبال به آساني مي توانست مثل تاگور، زبان انگليسي را برگزيند و به همان نام آوري و شناختي برسد كه از نظر ظاهر تاگور رسيد
دكتر تحسين فراقي از پاكستان به عنوان سخنران بعدي نشست، گفت: بين اقبال و مولوي، نه تنها در اصول شعري، بلكه در موضوعات شعري نيز تشابه بسياري وجود دارد و در تصوراتي كه هر دو از انسان و حيات و ديگر تصورات فرعي ارائه مي دهند، تشابه شگفت آوري وجود دارد.
رئيس پيشين بخش زبان و ادبيات اردويي دانشگاه پنجاب، افزود: در سخنراني هايي كه اقبال به زبان انگليسي فرموده، تماما نام مولوي وجود دارد و با تمام وجود فكر و ذهن خود را وقف مولوي كرده و به اوضاع و احوال پر آشوب زمانه نظر افكنده و آثار خوبي كه بهترين معرف خوبي است، نه تنها در اشعار تمجيد، بلكه بيش از اين اشعار نيز، عشق و علاقه خود را به اشعار مولوي ابرازداشته است.
دكتر تحسين فراقي همچنين تاكيد كرد: اين حقيقت را نبايد از نظر دور داشت كه رابطه مريد و مرادي بين مولوي و اقبال به اين صورت نيست كه اقبال شخصيت خودش را در مولوي گم كرده باشد.
دكتر سهيلا مقدم به عنوان آخرين سخنران، گفت: اقبال لاهوري بسيار به ايران و به حكمت باستان ايران، علاقه مند است، يعني عاشق عرفان و ايران است.
استاديار زبان فارسي دانشگاه الزهرا، افزود: محور افكار اقبال، بحث خودي است. اين خودي به صورت بسيار اعجاب انگيز و خلاقي در كار اقبال به دو شكل جلوه گر مي شود؛ يك، بحث خودي عرفاني و دو، بحث خودي اجتماعي. بنابراين ما در همه آثار اقبال علي الخصوص جاويد نامه، با يك عرفان اجتماعي روبرو هستيم و اين براي جهان امروز بسيار كارساز است.
دكتراي زبان و ادبيات فارسي ادامه داد: اقبال، خلاقيت دارد، يعني اين خلاقيت اوست كه وي را جاودان كرده، تفكر او، تفكر اعلايي است و تقليدي نيست، لذا به اين خاطر، جاودان است. شادمان، چرا كه عشق خدا را مي طلبد و در سير خدا، حركت مي كند.
در پايان اين نشست، جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد.