ميراث مكتوب- پنجاه و دومين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب با عنوان« نقد و بررسي كتاب الاغراض الطبيه و المباحث العلائية » و با سخنراني دكتر حسن تاج بخش، دكتر علي اشرف صادقي، دكتر محمد وجگاني، دكتر محمدرضا شمس اردكاني، روز دوشنبه 11 ديماه ماه 85 در اين مركز برگزار شد.
در ابتداي اين نشست، دكتر ايراني گفت: كتاب الاغراض الطبيه سيد اسماعيل جُرجاني تصحيح آقاي دكتر حسن تاج بخش، يكي از مهم ترين كتاب هاي پزشكي و تاريخ پزشكي است.
مدير عامل مركز پژوهشي ميراث مكتوب افزود: اين كتاب در واقع خلاصه اي است از كتاب ذخيره خوارزمشاهي از همين مؤلف. مراكز مختلفي بعضاً اين كار را در دست تحقيق و تصحيح داشتند، ما هم يكي از آن مراكز بوديم، هرچند بعضاً اين كارها دوباره كاري به حساب مي آيد، اما در حوزه پژوهش نسخ خطي، آنچه كه مهم هست اين كه روي جريان احياي نسخ بايد به خصوص در بحث مباحث علمي و تاريخ علمي، هرچه بيشتر كار و عرضه شود، چرا كه براي جامعه علمي مورد نياز است و البته هرچه سرمايه گذاري ها روي كارهاي نشده و مهم تر گذاشته شود، اولويت دارد و بايد مراكزي كه در حوزه تحقيق و تصحيح متون كار مي كنند، از كارهاي هم، به نوعي مطلع باشند تا كسي شروع به كاري نكند كه ديگري آن را به اتمام رسانده است.
در ادامه اين نشست، دكتر محمدرضا شمس اردكاني گفت: از مركز پژوهشي ميراث مكتوب و خصوصا آقاي ايراني تشكر مي كنم كه وارد موضوع و مبحثي شدند كه قريب به 800، 900 سال همين جور از زمان «سيد اسماعيل» تا حالا روي زمين مانده و كسي به آن دست نزده بود. به هر حال وقتي آقاي دكتر تاج بخش بخواهند دست به يك كاري بزنند مشخص است كه چيز گرانبهايي گيرمان مي آيد و من خيلي خوشحالم كه اين اتفاق افتاد و از افتخارات فرهنگستان علوم يكي اين كتاب الاغراض الطبيه است كه بيرون آمد. كاري كه روي الاغراض شد، كار وسيع تري است. اين را به جرأت بگويم كه الان شايد 10، 12 كتاب طب سنتي قديم را در دست بازنويسي داريم، همه اين ها را من متوقف كرده بودم، فقط و فقط به دليل اين كه قسمت آخر كتاب الاغراض بيرون بياد. كمااينكه من اعتقاد دارم در عالم پزشكي جهان، كسي به اندازه سيد اسماعيل جرجاني نبوده است و واقعا در كتاب ذخيره اش، كتاب اغراضش و كلا در كليه آثار پزشكي اش اين را به جرأت مي توان ديد.
وي ادامه داد: به نظرم مي آيد كه حضور اين دو جلد كتاب در بين جامعه علمي ما، يك افتخاري هست. در حقيقت، كاري بسيار بسيار بزرگ و درخور تقدير است. آقاي دكتر تاج بخش شناخته تر از آن هستند كه بخواهد در مجلسي از آثار ايشان ذكري شود، ولي شايد همين بهانه اي باشد كه ما به نقد و بررسي كتاب الاغراض بپردازيم. واقعا جاي افتخار است براي فرزندان اين مرز و بوم كه يك پزشك ما به اين دقت، وارد حوزه ادبيات مي شود و اديب ديگرمان با اين دقت وارد حوزه پزشكي مي شود. واقعا اين جاي افتخار دارد. اميدواريم كه حضرت استاد سال هاي سال به همين كارها مشغول باشند، كتاب هاي ديگري هم هست كه مدت زيادي است روي زمين مانده، انشاالله آن ها هم دست به كار شوند و بتوانيم استفاده بكنيم.
دكتر محمد وجگاني نيز در اين نشست، گفت: سيد اسماعيل جرجاني با نگاشتن كتاب هاي ذخيره خوارزمشاهي و الاغراض الطبيه كه به ترتيب دو دايرة المعارف بزرگ و متوسط طب زمانند، ديگر پرچمدار طب فارسي شد.
وي افزود: پزشكي كهن ايران و جهان اسلام و تاريخ آن، گوهري ناصُفته و دُرّي نايافته است كه دست بيداد زمان، نامهرباني توانمندان و ناسپاسي گروهي از تَنداران و فرزندان و دلباختگي و خود فراموشي ايشان در برابر بيگانگان و نورسيدگان، آن را به يكباره به دست فراموشي سپرده است، اما پزشكان دانشور و نامور ايران و جهان اسلام همچون «علي ابن قَبَّن طبري»، «محمدبن زكرياي رازي»، «علي ابن عباس مجوسي اهوازي»، «حسين ابن عبدا… ابوعلي سينا»، «ابوالقاسم حنف ابن عباس زهراوي» و سرانجام «سيد اسماعيل جُرجاني» چهره هاي درخشان آسمان دانش و اختران جهان افروز و زداينده تاريكي هاي ناداني اند، كه نامشان جاويد است و يادشان هرگز از خاطره خداوندان دانش و بينش و ژرف نگران به فراموشي سپرده نخواهد شد. چنانچه كه در شرح حال سيد اسماعيل جُرجاني ملاحظه خواهند فرمود بزرگان دانش زمان او را زنده كننده پزشكي خواندند و همين كتاب گرانقدر الاغراض الطبيه كه اكنون در پيش رو است، گواهي بر اين سخن دُرفِشان است.
دكتر علي اشرف صادقي هم بر اين باور است كه آقاي دكتر تاج بخش، استثنا هستند كه با فن تصحيح متون آشنايي دارند. اين كتاب را خوشبختانه ايشان تصحيح كردند و كس ديگري آن را چاپ نكرد.
استاد زبان شناس و عضو فرهنگستان ادامه داد: در ميان متخصصان رشته هاي علمي، كمتر كسي پيدا مي شود كه به اصول تصحيح متون قديمه آشنا باشد. كتاب هايي هم كه آقايون اطبا چاپ كردند، همه را زير و رو كردم و آنها از عهده هيچ كدام بر نيامدن كه هيچ، بعضي ها، كتاب ها را هم خراب كردند و بهتر است بعضي از كتاب ها كه يكي دو جلدش چاپ شده، بقيه اش ديگر چاپ نشود. بنده همين جا پيشنهاد مي كنم، بهتر است فرهنگستان علوم بيايد و بعضي از اين كتاب هاي پزشكي قديم و آن نسخه خطي خوب قديمي اش را بگيرد و عينا بصورت عكسي چاپ كند. اين كاري بود كه مرحوم استاد دكتر خانلري در بنياد فرهنگ كرد. اغراض و ذخيره را آن جا به صورت عكسي چاپ كرد، نسخه خطي كاملش را به صورت عكسي چاپ كرد و اگر آن موقع كسي مي خواست اين ها را تصحيح كند، از عهده بر نمي آمد. حالا آقاي دكتر تاج بخش، استثنا هستند كه با فن تصحيح متون آشنايي دارند. اين كتاب را خوشبختانه ايشان تصحيح كردند و كس ديگري آن را چاپ نكرد.
دكتر حسن تاج بخش نيز در اين نشست گفت: الاغراض، قسمت هايي اش غلط است، ولي قسمت هايي اش هنوز با ارزش است و مي شود از آن استفاده كرد و اين هديه اي به نسل هاي امروز و فرداي ايران است.
وي در پنجاه و دومين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب، افزود: قديمي ترين نسخه الاغراض، تاريخ 599 است و نيمي اش هست. اين كتاب “هراچي اُقلو” است و در كتابخانه هراچي اُقلو تركيه. مرحوم استاد مينويي ميكرو فيلم آورده، ميكروفيلم خيلي خرابي هم هست و چشم را شديد آزار مي دهد. مركب پخش شده است. يعني در همان قرن كه سيد اسماعيل جرجاني فوت شده است. بنابراين به عنوان نسخه اساس- منهاي مقدمه كه نداشته يا افتاده – براي قسمت اول به كار بردم. نسخه ديگري هست، نسخه سپهسالار كه از آن كتاب هايي است كه اعتمادالسلطنه داشت و به مرحوم سپهسالار مي فروشد و آن را به عنوان ذخيره ايشان وقف مي كند. تاريخ آن 651 است. نسخه كتابخانه اَياسوفيه 670 است كه هر سه اين نسخه ها، يك ريشه است، بخاطر اينكه در خيلي از جاها افتادگي ها كاملاً مشترك است. بنابراين آن را به عنوان نسخه اساس قسمت دوم، به كار بردم. يك نسخه اي داريم در كتابخانه دانشكده پزشكي كه الان آن در كتابخانه مركزي است كه تاريخ آن 653 است. نسخه خوبي است، كامل هم هست، ولي بهر حال تا حد زيادي ويرايش شده است. نسخه اي كه آقاي دكتر در اختيارشان هست، نسخه ايست خوانا و كامل، اما غلط و افتادگي خيلي دارد.
دكتر تاج بخش ادامه داد: خود سيد اسماعيل جرجاني وقتي كه غرابادين ذخيره را مي نويسد، در داروهايش مي گويد كه يك كلماتي هست، اسامي هست كه من نمي دانم چي هست، كسي نمي داند اين چيست. حالا با اين دست بردن ها، دست دست هاي اين چنين فرهنگي، اين چنين لغاتي در بيايد، خيلي است. با همه اشكالاتي كه اين فرهنگ مي تواند داشته باشد، اما يقيين بدانيد به نسبت خودش اشتباهاتش حتي در زبان، بسيار كمتر از كتاب هاي فرهنگ ديگر نسبت به خودش است.
در پايان اين نشست، جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد.
آقاي كرامتي گفت: موردي كه بيشتر از همه براي من جلب توجه كرده، فهرست منابع كتاب هستند كه خيلي به چاپ ها يا ترجمه هاي معتبر كتاب ها استناد نشده است. يا به عبارت بهتر در خيلي از موارد كه متن اصلي در دسترس بوده، من نمي دانم براي چه به ترجمه هاي فارسي مراجعه شده است.
دكتر تاج بخش در پاسخ گفت: من اساس كارم اين هست كه خوب تصحيح بكنم و آن مدرك تتمه را بيش از اين ديگر فرصت نداشتم كه بروم اصلش را ببينم. اين ديگر كار شماهاست كه برويد و ببينيد.
آقاي كرامتي ادامه داد: من گمان مي كنم درباره نسخه شناسي، آقاي دكتر در مبحث نسخه شناسي الاغراض، خيلي عنايت كامل نداشتند. گمان مي كنم ايشان به فهرست نسخه هاي فارسي كه استاد منزوي سال ها پيش منتشر كرده بودند، فقط مراجعه كردند.
دكتر تاج بخش در اين مورد گفت: بله من از نسخه كه نسخه شناسي آقاي منزوي گفته بود، استفاده كردم. ضرورتي هم بيش از اين نمي ديدم. 5 نسخه خطي را ديدم و روي هم ريختم.
دكتر صادقي هم گفت: مي خواهم پيشنهاد كنم همان طور كه الان هندي ها پيش قدم شدند و يك مؤسسه طب يوناني درست كردند و هر سال سميناري مي گذارند، چرا ما يك طب اسلامي، يك مركز طب اسلامي رسمي كه همين فرهنگستان علوم پزشكي و فرهنگستان علوم، به اصطلاح اربابانش و دائر كنندگانش باشند، چرا دائر نكنيم.
دكتر تاج بخش چنين پاسخ داد: اين كار خيلي مهم است. اگر حضرت ايراني هم در اين مورد كوشش كنند و يك سميناري بگذارند، آنطور كه پيشنهاد شد، بسيار جالب مي شود، يعني ما شايد روي دست آن ها بلند شديم. چرا؟ براي اينكه سرمايه الفاظ، مال ماست.
دكتر ذاكري هم گفت: اين كار تصحيح متون، بسيار كار دشوار و وقت گير و پر زحمتي است. مي خواهم ازجناب آقاي دكتر تاج بخش تشكر كنم و بگويم كه از اين انتقاداتي كه بعضا خواهد شد، نوميد نشوند و اين كارها را دنبال كنند و جامعه علمي ايران را از وجود پر ثمر خودشان بهره مند بفرمايند. به هر حال، هر كس هر چه بنويسد كساني به حق يا نابحق از او انتقادهايي خواهند كرد و مهم هم نيست. بايد اين چيزها باشد تا علم پيشرفت بكند.
دكتر تاج بخش در پاسخ گفت: بنده به واسطه خونريزي كه در شبكيه چشمم به خاطر همين كتاب الاغراض شد، ديد چشم چپم را از دست دادم. هر كتابي را كه نوشتم، حدود بيست جلد كتاب نوشته ام و هر كتابي را كه نوشتم، يك عده اي دشمن شناخته شده پيدا كردم و صدها دوست ناشناخته و اين دوستان ناشناخته به دشمنان شناخته مي چربند و كار خودم را كردم.