میراث مکتوب – وصفِ طعام دیوانِ بُسحاقِ اطعمۀ شیرازی است؛ کتابِ کمنظیری که سفرۀ روزانۀ مردمانِ روزگارِ تیموریان و اطعمه و اشربۀ آن روزگار را به دستِ ما رسانده. این شیرازیِ خوشقریحه که در قرنِ نهم زندگی میکرده بهجای آنکه مثلِ بیشترِ شاعرانِ آن روزگار غزلی دربارۀ معشوق و محبوب بسراید زبان به ستایشِ خوردنیها و نوشیدنیهایی گشوده که در سفرۀ تودۀ مردم یافت میشده و شعرهایی سروده که نقیضۀ مشهورترین و بهترین شعرهای حافظ و سعدی و باقی شاعرانِ نامدار است و سراسر دربارۀ غذاهایی که در سفرۀ آنها که در شمارِ اشراف نبودهاند یافت میشده؛ سندی ماندگار که میرزا حبیبِ اصفهانی مترجمِ خوشقریحۀ کتابِ«حاجیبابای اصفهانی» ۱۳۳ سال پیش از این در دارالسّعادهی استانبول منتشرش کرده و فرهنگِ مختصری هم به کتاب افزوده؛ دایرةالمعارف کوچک خوردنیها و نوشیدنیهایی که در دیوانِ بُسحاق آمده و نام بسیاری از آنها بهمرور از یاد رفته است.
بسحاق اطعمه در نگاه استادان
دکتر ذبیحاللّه صفا:بُسحاق بهجای هزل و طعنِ اجتماعی جوابها و استقبالهای خود را منحصر به توصیفِ اغذیه و اطعمه کرد و یقین است که در ذکرِ این اوصاف سخنِ او خالی از بیانِ آرزوهای پنهانیِ طبقاتِ محرومِ جامعهی آن زمان ــ و شاید خودِ شاعر ــ نبود و حتّا او در پشتِ پردهی این «اوصافِ اغذیه و اطعمه» گاه به بعضی معاصرانِ خود میتاخت و جنبهی طنز و نقد به سخنِ خود میداد (تاریخ ادبیات ایران، جلد چهارم).
ادوارد براون:نُسَخِ خطیِ دیوانِ ابواسحاق فراوان نیست.قدرِ این مجموعه هرآینه مجهول میمانْد هرگاه در اسلامبول بهکوششِ خستگیناپذیرِ دانشمندِ مرحوم «میرزا حبیبِ اصفهانی»به طبع نمیرسید.این چاپِ دیوانپایان مییابد به فرهنگِ کوچکی در معنای پارهای اصطلاحاتِ طبّاخی و لغاتِ مُشکلِ اطعمه که در ضمنِ دیوان آمده است و ــ غالباً ــ طعامهایی است که دیگر در مطابخِ ایران به عمل نمیآورند و کیفیتِ پُختنِ آنها نامعلوم است (تاریخ ادبی ایران، جلد سوّم).
نجف دریابندری:نقیضههای شیخ اطعمه با استادی و ظرافتِ بسیار ساخته شده است و، تا آنجا که نگارنده میتواند بگوید، از لحاظِ تیزیِ طنز و شیرینیِ کلام در نوعِ خود در ادبیّاتِ جهان بیمانند است. در میانِ ما قدرِ این شاعر چنانکه باید شناخته نشده است و غالباً او را شاعری لوده و شکمباره تصوّر کردهاند و حال آنکه نقیضهسُراییِ او در حقیقت ریشخند زدن به لودگی و شکمبارگی است.واژهنامهی دیوانِ شیخِ اطعمه درعینحال رسالهای است در آشپزی که از قرنِ نهمِ هجری به جا مانده است. چیزی که مهم است، آنچه در این واژهنامه و در متنِ دیوانِ شیخ آمده است به غذاهای تودهی مردم، و گاهی مردمِ فقیر، مربوط میشود. از آنجا که اطلاعاتِ مندرج در دیوانِ شیخِ اطعمه در هیچ جای دیگر دیده نمیشود، این اثرِ ادبی از لحاظِ تاریخچهی آشپزیِ ایرانی سندِ گرانبهایی است (کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز، جلد اوّل).
علیاصغر حکمت: قبرش در زاویهی جنوبِ غربیِ تکیهی چهلتنانِ شیراز باقی است… و عوامِ شیراز را اعتقاد بر آن است که هر که، شبِ جمعه، با نیّتِ خالص، به زیارتِ قبرِ شیخ رَوَد و در آنجا بعد از قرائتِ فاتحه و اخلاص از روحِ شیخ طلبِ طعامی نماید، مطلوبِ او حاصل گردد. (تاریخ ادبیات ایران، جلد چهارم).
بُسحاقِ اطعمه شیرازی، وصف طعام، ویرایش متن: محسن آزرم، تهران، چشمه، 1393.