میراث مکتوب- «فرهنگنویسی» عنوان یکی از نشستهای دومین روز از آیین پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی بود که صبح چهارشنبه، ۲۶ اردیبهشت 1403 با حضور دکتر علیاشرف صادقی، دکتر مهدی کمالی، زهرا جعفری و دکتر سید محمد صاحبی در تالار دکتر شهیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد. عناوین ارائهشده در این نشست از سوی صاحبنظران به ترتیب عبارت بود از «آیا در تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی میتوان از فرهنگهای قبلی استفاده کرد؟»، «نشان (برچسب) مَجاز در فرهنگ لغت»، «لزوم داشتن نقشۀ راه و شیوهنامۀ مدون برای تدوین فرهنگ» و «درآمدی بر تدوین اصطلاحنامه» بود.
استفاده از فرهنگهای پیشین در تدوین فرهنگ جدید
دکتر علیاشرف صادقی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر گروه فرهنگنویسی نخستین سخنران این نشست تخصصی بود. او دربارۀ اینکه آیا در تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی میتوان از فرهنگهای قبلی استفاده کرد یا خیر؟ گفت: ما تا پیش از لغتنامۀ دهخدا فرهنگهایی داشتهایم که اکثر قریب به اتفاقشان در هند و تعدادی در ایران تألیف شدند. شاید بتوان گفت اولین فرهنگ جامع زبان فارسی لغتنامۀ دهخداست و سپس دو فرهنگ فارسی قابل اعتنای دیگر؛ یکی «معین» و دیگری «سخن» هستند. همچنین فرهنگ «نظام» قابل توجه است. با لشکرکشی سلطان محمود غزنوی به هند، زبان فارسی هم وارد این کشور شد و بهتدریج زبان اردو به عنوان ترکیبی از یکی از گویشهای هندی نو و زبان فارسی به وجود آمد و فرهنگ ایرانی بسیار مورد توجه قرار گرفت. درنتیجه هندوهای مسلمان که زبان ادبی و علمیشان فارسی بود ناگزیر از آموزش این زبان شدند و کتابهایی را در دستور زبان و آموزش لغت به نگارش درآوردند. فرهنگهایی که توسط آنها نوشته شد مورد استفادۀ فارسیآموزان هندی بود ولی ما چون دست به کار تألیف فرهنگ فارسی نشدیم بهناچار از آنها استفاده کردیم. جامعترین این فرهنگها، فرهنگ «برهان قاطع» است. از آنجایی که تألیف هر فرهنگ نو مبتنی بر فرهنگ پیشین بود، اشتباهات هم نسل به نسل تکرار شد و ما اشتباهات قوّاس را در برهان قاطع هم میبینیم که از آنجا به لغتنامۀ دهخدا و سپس به فرهنگ فارسی معین راه یافته است.
او همچنین به این نکته اشاره کرد: زندهیاد علامه دهخدا بسیار علاقهمند بود که با حسن نیت کامل برای زبان فارسی فرهنگی جامع بنویسد اما با تیزبینی و هوش سرشار خود در برخی مواقع چنان افراط کرده است که به نظرش رسیده اشعار شعرای قدیم را میبایست تصحیح کند و به سلیقۀ امروزی درآورد. به گونهای که مرحوم مجتبی مینوی در مقالهای با عنوان «جنون تصحیح اشعار قدما» به انتقاد از او پرداخته است. صادقی همچنین اشاره کرد: مرحوم دهخدا نظر به آنکه قصد تدوین اثری جامع را داشته تمامی واژههای بیشاهد را نیز در لغتنامه خود آورده است، که کاری خطاست و مرحوم دکتر محمد معین نیز چون فرهنگ خود را مبتنی بر لغتنامه دهخدا نگاشت چنین کرده و از این بابت میبایست بسیار محتاطانه به فرهنگ معین رجوع کرد. صادقی در پایان از فرهنگ سخن به عنوان بهترین فرهنگ موجود نام برد. او فرهنگ معاصر را فرهنگی متقن خواند، چراکه کلمهای بیشاهد در آن یافت نمیشود. او همچنین دلیل تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی را آن دانست که فرهنگی شامل و پوشانندۀ تمام کلمات فارسی متون قدیم و معاصر باشد ضمن اینکه گوشهچشمی هم به فارسی تاجیکی و افغانستانی (دری) داشته باشد.
از لزوم داشتن نقشۀ راه تا درآمدی بر تدوین اصطلاحنامه
زهرا جعفری دیگر سخنران این نشست تخصصی بود که به «لزوم داشتن نقشۀ راه و شیوهنامۀ مدون برای تدوین فرهنگ» پرداخت. او در پاسخ به این که فرهنگ لغت چیست و هدف از تألیف آن چیست، گفت اولین و سادهترین پاسخی که به این پرسش میتوان داد این است: منبعی که کسی برای یافتن معنای لغت یا اصطلاحی به آن رجوع میکند.
همچنین دکتر سید محمد صاحبی، عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از «درآمدی بر تدوین اصطلاحنامه» سخن گفت. او در تعریف «اصطلاحنامه» آن را از مهمترین انواع واژگان کنترلشده دانست که در آن اصطلاحات یک زمینۀ موضوعی با نظمی خاص و با رعایت رابطه میان اصطلاحات کنار هم قرار گرفتهاند.
دکتر مهدی کمالی، آخرین سخنران این مراسم بود که در خصوص «نشان (برچسب) مَجاز در فرهنگ لغت» صحبت کرد. او با اشاره به اینکه تقریباً در همۀ فرهنگهای لغت فارسی که در دورۀ معاصر نوشته شده برخی از کلمات مجازی معرفی شده است به این پرسش پاسخ داد که آیا فرض اینکه تشخیص مجازی بودن معنی با شمّ زبانی کاملاً میسر است و نیاز به ملاک عینی نیست، درست است یا خیر؟
منبع: فرهنگستان زبان و ادب فارسی