محمد رسولی به عنوان یک پژوهشگر در عرصه ادبیات و خصوصاً شاهنامه تلاشِ قابل توجهی برای ارائه نظریهای متفاوت پیرامون شاهنامه داشته است. او با گذار از مطالعات بینامتنی در شاهنامه، اکنون از بطن شاهنامه نظریهای جالب توجه استخراج کرده است. وی در گفتوگویی که در ادامه میخوانید به شرح این نظریه پرداخته است.
ارتباط شما با شاهنامه از کجا آغاز شد و در این راستا چه ثمره و آثاری از شما به جای مانده است؟
علاقه به شاهنامه از شاهنامهخوانیِ پدرم آغاز شد. او نیز شاهنامه را از ابعاد دیگری دنبال میکرد. پس از آنکه این علاقه در من شکل گرفت به دنبال تحقیق و تفحص در این حوزه رفتم. در حال حاضر باید بگویم سالیان متمادی است که به عنوان یک پژوهشگر نامه باستان (شاهنامه) نتیجۀ برخی پژوهشهایم را در قالب کتاب، مقاله، سخنرانی، یادداشتهای علمی و فیلمنامه و حتی ساخت فیلم در اختیار شاهنامه دوستان قرار دادهام.
بیش از سی عنوان کتاب تألیف کردهام که البته دو یا سه عنوان آن هنوز منتشر نشده است. با توجه به نوع نگرش و بینشی که به شاهنامه دارم در همه ی آنها شاهنامه را نیز مورد نظر داشته ام. اما 10 کتاب با موضوع شاهنامه دارم.
بیش از یکصد مقاله و نوشته راجع به شاهنامه منتشر نمودهام. پنجاه برنامۀ رادیویی راجع به شاهنامه داشتهام که از رادیوهای سراسری کشور پخش شده است. چندین برنامۀ تلوزیونی با همین موضوعات داشتهام که از تلوزیونهای داخلی و خارجی پخش شدهاند. چند فیلنامه و کتاب با رویکرد داشتن قابلیت فیلنامهنویسی تدوین کردهام که یکی از آنان به نام «ناسوخ» فیلم شده و از روی آن فیلم کوتاه «ناسوخ» نوشته شده است. آشنایان با شاهنامه بهتر پیام فیلم «ناسوخ» را متوجه میشوند.
همچنین چند سال است که کلاسهای شاهنامهپژوهی تخصصی دایر مینمایم و این کلاسها متشکل از ادیبان، پژوهشگران، صاحبنظران و دانشمندان این حوزه است که به بحث و بررسی و تبادل نظر راجع به شاهنامه میپردازند. نام برخی از کتب منتشره توسط اینجانب در باره ی شاهنامه عبارتند از :«نگاهی نو به شاهنامه»، «پندهای شاهنامه»، «خردنامه»، «گفتارهای شاهنامه»، «داستان باستان»، «مقالات شاهنامه»، «آشپزی و خوراک در شاهنامه»، «بزرگمهر حکیم در شاهنامه»، «مبانی حقوق عمومی در ایران کهن»، «حقوق زن در تاریخ شاهنامه» والخ است.
البته عرض کردم در سایر کتب هم محتویات و پیام شاهنامه و آن جهان بینی که در شاهنامه است مورد نظر قرار گرفته است. برای مثال کتاب « مکتب ایرانی» تا حد زیادی متاثر از جهانبینی موجود در شاهنامه است. علاوهبر اینها دهها سخنرانی با موضوعات شاهنامه در دانشگاهها، مراکز علمی و جاهای گوناگون انجام دادهام. تقریباً همۀ سخنرانیها و مصاحبهها با استقبال مخاطبین روبرو شده و همیشه پس از هر مصاحبه یا سخنرانی تعدادی افراد گفتهاند، از این ساعت دید ما به شاهنامه تغییر کرد!
علت این واکنش چیست و وجه تمایز صحبتهای شما با سایر پژوهشگران درچیست؟
مطالعات و بررسیهایی گه دراین سالها بر روی شاهنامه داشتهام من را به نتیجهای شگرف رساند. به بیانی دیگر این حقیقت را برایم آشکار کرد که تمام شاهنامه تاریخ است! هر چیزی که در شاهنامه آمده یعنی یک روزی در ایران محقق شده است. خب، البته گفتن این حرف آسان است. اما اثبات آن بسیار سخت است.
برخیها هم پس از من بر اساس تقلید و عقب نماندن از قافله چنین گفتند. لیکن اگر با ایمان این حرف را بزنند سبب سعادت ماست. ایمان به گفته از علم به موضوع پدید می آید.
آنها به تاریخی بودن شاهنامه باور ندارند. زیرا فکر میکنند برخی مطالب شاهنامه امکان واقعی بودن ندارد. برای مثال سیمرغ به عنوان یک پرنده که با انسان سخن میگوید کجای تاریخ واقعی است؟! دو مار که بر دوش ضحاک می روید چطور ممکن است در تاریخ روی داده باشد و….؟ یا رویین تنی اسفندیار چطور ممکن بوده است؟ اصلا در چه دوران تاریخی است؟ بنابراین چون پاسخ منطقی برای این پرسشها ندارند ،در دل به تاریخی بودن شاهنامه باور ندارند و فقط به تقلید از بنده گاهی چنین میگویند.
اما من با صدای بلند و با جرات و یقین می گویم که همه شاهنامه روایت واقعی از تاریخ است. به قول شاعر :
می گویم و از عهده اش می آیم برون.
مردمان طالب شنیدن حقیقت و حرف نو هستند. حرف درست، حرف حق است. مردم وقتی حرف نو بشنوند که درست، حق و علمی و منطقی باشد استقبال میکنند.
البته حاسدان، کم دانان،بسته اندیشان( دگم اندیشان) هم حرفهای منفی خود را راجع به کشفیات بنده میزنند که اصلا مهم نیست. من به آنچه که پی بردهام و با زحمت بسیار به لطف ایزدی به آن رهنمون گشتهام، میپردازم و دستاورد پژوهشهایم در اختیار مردمان قرار میدهم تا خدمتی به ایران عزیز و فرهنگ رخشا و عظیم ایران نموده باشم. همه هر چه داریم از ایران است و همه عمر باید در خدمت ایران باشیم.
برخی باورهای خود راجع به محتویات شاهنامه را به اجمال برایمان توضیح دهید.
شاهنامه یک کتاب تاریخی محض است. هر چه در شاهنامه آمده، یعنی در عالم خارج محقق شده و سپس وارد شاهنامه شده است. محتویات شاهنامه، ساخته ی حکیم بزرگ ابوالقاسم فردوسی نیست! بلکه ایشان آثار منثوری که این وقایع در آنها نوشته شده بود را منظوم ساخته است. ایران دارای چهارده هزار سال تاریخ است. بخش اعظم تاریخ ایران مربوط به پیش از باستان! است. ما آن دوران قبل از باستان را « دوران کهن» مینامیم.
وقایع آن دوران پیش از باستان، یعنی دوران کهن، در شاهنامه آمده است. ایران در دوران کهن دارای جامعۀ سیاسی به معنای تعریفی که امروزه در حقوق عمومی و علوم سیاسی از جامعه ی سیاسی ارائه میشود، بوده است.
هنگام بررسی و مطالعۀ این کتاب تاریخی، یعنی شاهنامه، با آن جامعۀ سیاسی آشنا و سایر مفاهیم و ویژگیهای هرجامعۀ سیاسی را در آن میتوانیم بیابیم.
از این رو یکی ازمناسب ترین تخصصها برای شاهنامهپژوهی، مسلطین به علم حقوق عمومی هستند. ادبیاتیها (با همه احترام زیاد و ارج فراوانی که برای آنها قائلیم) ناخواسته شاهنامه را محصور و محدود به مباحث ادبیاتی مانند عروض و قافیه و وزن و اینها نموده بودند و از گنجهای شایگان موجود در آن غافل مانده بودند و دیگران را هم دور نگاه داشته بودند. چون شاهنامه کتاب تاریخ است میتوان در آن به هنر ایرانی، معماری ایرانی، دانش ایرانی، رشد تمدن بشری، حکمرانی خوب، صفات لازم برای شهریاری، آفات حکمرانی، فواید انسجام ملی، لزوم پاسداری از میهن و منافع ملی و….پی برد.
منبع: اطلاعات