کد خبر:14410
پ
D8B1D8B3D8AAD985-D8A7D984D8AAD988D8A7D8B1DB8CD8AE-211×300-1

«نویسنده رستم التواریخ کیست؟»؛ نمونۀ پژوهشی نظام‌مند

«نویسنده رستم التواریخ کیست؟» یک پژوهش نظام‌مند و علمی و کتابی با مضمونی نو به قلم جلیل نوذری است.

میراث مکتوب- «نویسنده رستم التواریخ کیست؟» کتابی با مضمونی نو به قلم جلیل نوذری است که توسط انتشارات وزین مرکز پژوهشی میراث مکتوب چاپ شده است. این کتاب حاصل یک کار پژوهشی است که در ۱۲ گفتار تدوین شده است.

نویسنده کتاب در گفتار نخست به بیان مسئله و فرضیه در پژوهش خود می‌پردازد. در گفتار دوم طرح کلی از متن رستم‌التواریخ به خواننده ارائه می‌شود. خوانندگان می‌توانند نسخه‌های خطی و چاپی شناخته شده از رستم‌التواریخ را که تاکنون بررسی و منتشر شده در گفتار سوم ملاحظه کنند. در گفتار چهارم همه آثار منتسب به رستم‌الحکما معرفی می‌شود. در گفتار پنجم همه پژوهش‌ها و اظهارنظرهایی که تاکنون توسط محققان و نویسندگان مختلف در باب رستم التواریخ ارائه شده، گردآوری شده است. همه داده‌هایی که از رستم‌الحکما در اختیار ماست، در گفتار ششم می‌توان دنبال کرد. در گفتار هفتم نویسنده به بیان ویژگی‌های متن رستم‌التواریخ اعم از خصوصیات زبانی، نگارشی و محتوایی آن می‌پردازد. در گفتار هشتم با ویژگی‌های نویسنده رستم‌التواریخ آشنا می‌شویم. در گفتار نهم سایر نشانه‌هایی که فرضیه نویسنده را تایید و تکمیل می‌کند، می‌توان مطالعه کرد. در گفتار دهم نویسنده به تکمیل فرضیه خود می‌پردازد و آن را درستی آزمایی می‌کند. در گفتار یازدهم به دغدغه اصلی خوانندگان می‌پردازد و دلایل پنهان‌کاری نویسنده رستم‌التواریخ را در بیان هویت خویش بیان می‌کند. در گفتار آخر هم نویسنده بار دیگر به متن اصلی رستم التواریخ برمی‌گردد و این بار با فرضیه خود که دیگر آن را اثبات شده می‌داند، مجددا متن کتاب را بازخوانی و تحلیل می‌کند.

رستم‌التواریخ نوشته «محمدهاشم آصف» مشهور به رستم‌الحکماست که در آن تاریخ، ادب و سیاست به هم آمیخته است و زیر و روی جامعه ایران را در دوران پرآشوب پایان کار شاه سلطان حسن تا دوره قاجارها به تصویر می‌کشد.(ص۱۸) رستم‌الحکما ادعا می‌کند که شرح رویدادها بر پایه دیده‌ها و دانسته‌های پدر، پدربزرگ، عموی پدرش و و شنیده‌ها و مشاهده‌ها و مطالعاتش است. در این‌که رستم‌التواریخ کتابی مهم و در خور اعتناست، همه پژوهشگران هم نظرند. رستم‌التواریخ کتابی جامع با نثری ساده و آمیخته به طنز است که محتوای ضد استعماری دارد و از انحطاط صفویه تا امنیت دوره کریمخانی تا اطلاعات ریزی درباره مشاغل و قیمت‌ها که نشانگر اهمیت دادن به اقتصاد است، به دست می‌دهد.(ص۴۲) در این کتاب حوادث و وضع اجتماعی و اخلاقی مردم قرن دوازدهم به خوبی تشریح شده است و آیینه تمام نمای جامعه‌ای است که آن را ستم طبقاتی و فساد مالی و اخلاقی فرا گرفته است.(ص۵۹) در این کتاب برخی عبارات نو مانند «معمار ایران ویران»، «ایران‌مدار»، «دولت ایران» و «کشور ایران» آورده شده است که باز هم نگرشی نو را نشان می‌دهد.(ص۵۹) ساده‌نویسی سبک نگارشی رستم‌التواریخ نکته‌ای است که همه پژوهشگران بر آن تاکید کرده‌اند. حتی برخی پژوهشگران رستم‌التواریخ را یکی از منابع مهم و کم‌نظیر تجربه تجدد در ایران به شمار آورده‌اند.

همچنین در این کتاب نشانه‌هایی از عرفی شدن سیاست و تفکر که از ریشه‌های اصلی جنبش مشروطه است، به چشم می‌خورد. افزون بر آن چند و چون قشری‌گری مذهبی و تاثیر این نفوذ در سرنوشت جامعه را از این کتاب می‌توان یافت. در رستم‌التواریخ تقابل حکومت کریم خان با سلطنت سلطان حسین و خیراندیشی‌های اولی و خام اندیشی‌های دومی به چشم می‌خورد.(ص۵۶) همچنین برخی پژوهشگران اشارات رستم‌الحکما را «روشنگر» و «جالب توجه» می‌پندارند. حتی عده‌ای معتقدند که رگه‌هایی از فلسفه تاریخ و اندیشه سیاسی در این کتاب دیده می‌شود.(ص۵۹) در تاریخ دوران اسلامی ایران چنین وضعیتی در برخی دوره‌ها (پس از حمله مغول، در آستانه ظهور صفویان و پس از انقراض صفویان) مشاهده می‌شود. پس از حمله مغول در مواجهه فرهنگ‌ها پدیده‌ای به نام عبید زاکانی زاده شد. در واپسین سال‌های قرن نهم و آغاز قرن دهم در گرماگرم مناقشه تشیع و تسنن پدیده بدایع‌الوقایع واصفی خلق شد. پدیده رستم‌التواریخ نیز پس از سقوط صفویان گوشه چشمی به مناقشه طریقت و شریعت دارد. (ص۶۱)

افزون بر رستم‌التواریخ تاکنون سه نوشته دیگر از رستم‌الحکما چاپ شده است. البته غیر از این چهار کتاب، کتاب‌های فراوان دیگری هم به او نسبت داده‌اند که بیشتر آن‌ها به خط او در کتابخانه‌های عمومی و شخصی دیده شده‌اند. دغدغه اصلی نگارنده کتاب «نویسنده رستم التواریخ کیست؟» این است که پس از گذشت ۱۸۰ سال از زمان ادعایی نگارش متن رستم‌التواریخ و ۴۷ سال از زمان انتشار نخستین چاپ آن، هیچ ردی از رستم‌الحکما در تذکره‌ها و تراجم احوال یافت نشده است.[۱]

در این‌که رستم التواریخ کتاب مهم و در خور اعتنایی است، تردیدی وجود ندارد. معمولا در ایران صاحبان قلم از خانواده‌های مشخص و طبقه اجتماعی خاصی بوده‌اند و این چنین نبوده که فردی بی پیشینه خانوادگی بیاید و آن همه کتاب بنویسد و آگاهی کاملی از منابع مکتوب ایران داشته باشد و به شاهان «حساب و کتاب» و پیروی از «نظام مهندسی» و «مشورت» را یادآوری کند و داده‌های ریزی از قیمت‌ها و درآمدها و مالیات‌ها ارائه کند و دارای ذهنی دانشنامه‌ای باشد و شناخته‌شده نباشد و قطعا چنین کسی فردی حکومتی و متنفذ است.(ص۶۸ و ص۶۹)

پرسش‌های اصلی نویسنده کتاب این است:

چرا چنین شخصیت مدعی نام آوری که القابی برای خود متصور است که دلالت بر سرشناس بودن او دارد و نویسنده پرکاری است، در میان معاصران خود ناشناس مانده و در هیچ کتاب و تذکره دیگری نامی از او و خاندانش نیست؟ انگیزه اصلی او از این پنهان کاری چیست؟

«جلیل نوذری» طی یک پژوهش نظام‌مند و علمی به این پرسش‌ها پاسخ و کار در خور اعتنا را انجام داده و ساز و کاری روش‌مند برای تعیین هویت نویسنده در پیش گرفته است. او با نگاهی موشکافانه و ذهنی کنجکاو فهرستی از بهترین گزینه‌ها را تهیه کرده و نهایتا به نام رضا قلی خان هدایت می‌رسد. حال نویسنده بایستی به اثبات فرضیه خود بپردازد. پس از بررسی ویژگی‌های متن رستم‌التواریخ (گفتمانی، تاریخ نگاری، زبانی) و شباهت آن با آثار رضا قلی خان هدایت فرضیه نویسنده نزدیک به قبول‌تر می‌شود.(ص۸۰)

ویژگی‌های نویسنده رستم‌التواریخ عبارتند از: دغدغه ایران داشتن – ذهن دانشنامه‌ای داشتن – جوینده متون و حساس به خط و کتابت – آشنا با جنوب ایران – درگیری ذهنی با متون دینی – ذهن و زبان به روز داشتن که همه این ویژگی‌ها نیز نشان می‌دهد رضا قلی خان هدایت پشت نقاب رستم‌الحکما پنهان شده است.(ص۱۴۱) نویسنده تلاش کرده تا به پرسش بعدی پژوهش خود این‌که چرا رضا قلی خان هدایت پشت یک نام مستعار پنهان شده، بپردازد. هدایت که از معتمدان امیرکبیر بود به رغم خواسته قلبی خود از سوی شخص اول و دوم مملکت (ناصرالدین شاه و میرزا آقاخان نوری) مجبور به نگارش تاریخی دولتی(روضه الصفا) شده که گزارش‌های آن مغایر با عقاید واقعی مولف است، بپردازد و از ترس جان، عقاید واقعی خود را با هویتی ساختگی در رستم‌التواریخ به رشته تحریر درآورده تا برای آیندگان باقی بماند. آن‌چه از مقایسه کریمخان با حاکمان روز و مقایسه دستگاه قاجاری با صفوی در رستم التواریخ می‌خوانیم، موید این مطلب است.(ص۲۲۰ و ص۲۲۱) در دوران استبداد قاجاری، هدایت از ترس جان تقیه پیشه کرده و دست به آفرینش یک اثر ادبیات سیاسی در اعتراض به وضعیت رو به نشیب ایران عصر قاجاری می‌زند. هدایت پس از نگارش کتاب سفارشی روضه الصفا به نگارش رستم‌التواریخ می‌پردازد تا اندکی از درد وجدان خود بکاهد و برای آیندگان روشنگری کند.

کتاب «نویسنده رستم‌التواریخ کیست؟» کوشش یک پرسش علمی، فرضیه‌سازی برای جواب و راستی آزمایی آن است که به نظر می‌رسد در برخی موارد نویسنده برای اثبات فرضیه خود به طول و تفضیل پرداخته اما از ارزش علمی کار او کاسته نمی‌شود. عمده‌ترین ایرادی که بر نویسنده می‌توان گرفت این است با وجود تعدد نسخ خطی به قلم رستم‌الحکما بایستی حتما با نمونه خط باقی مانده از رضا قلی خان هدایت مقایسه می‌شد و این یک دلیل می‌توانست کل فرضیه کتاب را اثبات کند.

[۱] ۰نویسنده مقاله فهارس کتاب های حدایق الشعرا و طرایق الحقایق و تاریخ حیات مردان نامی (محمد علی بامداد) و مرآه الوقایع مظفری را ملاحظه نموده است. مطلب خاصی راجع به رستم الحکما یافت نشد.

فاطمه ذکاوتی قراگوزلو

منبع: همدان‌نامه

 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612