کد خبر:18475
پ
irani_0-1

«نمایش» گاه کتاب امسال(1)

قلم به دست گرفتن مثل قدم زدن در پارک، هم حال می خواهد و هم حوصله! در این مدت کسی نگفت چرا ننوشتی و سخنان صد من یک غاز خود را بلغور نکردی؟

میراث مکتوب – دیباجه:

دو ماهی است دست به قلم نشده و یادداشت روز را بروز نکرده ام. قلم به دست گرفتن مثل قدم زدن در پارک، هم حال می خواهد و هم حوصله! در این مدت کسی نگفت چرا ننوشتی و سخنان صد من یک غاز خود را بلغور نکردی؟ و همین کافی بود بر اینکه نوشتن و نانوشتن این کمینه، فرقی به حال احدی ندارد. البته اخیراً به برخی دوستان اهل قلم چندین بار گفتم که به قول معروف مارا یاری کنند تا ما بچه داری کنیم. معلوم شد همه گرفتارند و ماند و ماند، با گذشت دوماه بیخ ریش خودمان فلذا گفتیم که تا صفحه به طور اتومات، تاریخ مصرفش منقضی نشده چیزکی بنویسیم. قلمم قلم سابق، وقتی حرفی برای گفتن نداری، بسان شاعری هستی که برای ساخت بیتی، مجبوری بجای «کشش از کوشش» یاری طلبی و یاد آیۀ شریفۀ: « فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ…  آن گاه درد زايمان او را به سوى تنه درخت خرما كشانيد.» می افتی و منتظر فرصتی هستی تا بل موضوعی دستاویز سخن یادداشت جدید سردبیر شود.

الغرض و به قول عربها: واما بعد،

 نمایشگاه کتاب امسال در بوته آزمون دیگری است. آیا می توان به اقبال به آن و استقبال از آن امیدوار بود؟ آیا فروش امسال روزنه امید نشر را بازتر خواهد کرد؟

زمانی گمان می رفت که اقبال به کتاب یا عدم رویکرد به آن، یک مسألۀ صرفاً اقتصادی است. گذشت زمان نشان داد و جمع کثیری را براین باور استوار داشت که می تواند اقتصادی هم باشد، چنان که گذشتِ زمان عیان کرد که برخی ناهنجاریهای اجتماعی می تواند واکنشی به نوع رویکرد و نگاه فرهنگی متولیان امور دینی، مجریان تأمین امنیت اجتماعی و برخی دولتیان به مقوله های اجتماعی باشد.

به نظر می رسد اگر شرایط  گشایش و رونق فضای فرهنگی و هنری کشور با عملکرد مجریان امور در تعارض باشد، طبعاً این موضوع به عدم اقبال مردمی و همراهی نکردن در رونق امور یادشده، منجرخواهد شد.
از سوی دیگر وقتی متولیان فرهنگی کشور، در اجرای یک ارکستر سمفونیک سراسری فرهنگی، خواسته یا ناخواسته، سازهای ناکوک به دست دارند، طبعاً مستمعان، صاحبان سازها را بر سر ذوق نخواهند آورد. یکی در صدا و دیگری در سیما، یکی در حراست دیگری در فراست و … نظرات متنوع و متفاوت دارند، مثلاً یکی مستقیم روزنامه ای را توبیخ می کند و دیگری کنسرت مجوز داری را امر به امحا می فرماید، آنگاه با تأخیری چند، فلان معاون یا سخنگو مصاحبه می کند و قول پیگیری می دهد!
از این رو، روند رو به تزاید این ساختارها، مَثَل معروف «هر روز دریغ از دیروز» را یادآور می شود. قرائتهای متفاوت از فرهنگ و هنر با تنوع گستردۀ مصادیق آنها از یک سو، محترم نبودن مصوبات سازمانها و وزارتخانه های مسئول ذیربط از سوی دیگر، بر دشواری کار در سیاستگذاریهای فرهنگی و هدایت امور افزوده است. مثلاً وقتی کتابی با مجوز ادارۀ کتاب چاپ می شود، برخی را خوش نمی آید و دست به قلم در روزنامۀ متبوع یا پا به قدم در سیما و صدا می شوند.

یادش بخیر سال 69-70 در دفتر مطالعات دینی هنر حوزۀ هنری – که من در آن ایام خدمت نظام را با نوشتنم درباره موسیقی از دیدگاه اسلام- می گذراندم و حاصلش چند کتاب شد، وارد اتاق مرحوم سید مرتضی آوینی که رئیس آن بخش بود شدم، چهره ای برافروخته داشت. انگشتانش را لای موهایش کشید و گفت: آقای سردبیر روزنامه … که از نزدیک مرا خوب می شناسی! چرا قبل از این که دست به قلم بشوی، یک تلفن به من نزدی که برایت موضوع را روشن کنم؟ پرسیدم سیدنا چرا برآشفته ای مگر موضوع چیست؟ گفت: ما روی جلد مجله سوره عکس یک کوزه سفالی مربوط به دو سه هزار سال قبل از اسلام که تصویر بانویی نامشخص و مبهم دارد گذاشتیم و به عنوان یک اثر هنری چاپ کرده ایم، آنوقت آقای سردبیر در سرمقاله خود «رطب و یابس» را برما بسته که علی الاسلام السلام. طبعاً وقتی به امثال آوینی اعتماد نباشد و بر او خورده و ایرادهای ناوارد گرفته می شود، روشن است که از تأثیر کلام و تأسیس یک ساختار منسجم کاسته می شود.

به نظر بنده هنر اداره امور فرهنگی در کشور در این است که به ساختارهای متقن و اصول فرهنگی ماندگار بیندیشیم و به متولیان ایمان بیاوریم و از کاری که موجب سلب اراده و اعتمادشان می شود بپرهیزیم و از همگانی کردن و پای ملت را به میان کشیدن و سیاسی کردن پدیده ها و امور فرهنگی، هنری و اجتماعی بپرهیزیم و بدانیم هر موضوع را که ما بیخود حساس کنیم، مردم هم با نگاه سیاسی به آن با ما مقابله می کنند. شاید موسیقی و حجاب و کتاب هم از این مقوله مستثنا نباشد.

(ادامه دارد)

                 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612