میراث مکتوب- تهیۀ لغتنامه برای ترکی آذری امری لازم و درست است. لغتنامهای که زبان روزمره و زبان شعری و ادبی مردمان ترکزبان ایران را حفظ و پایهای برای آموزش این زبان به دور از ویروس پانترکیسم باشد.
اما شواهد و قرائن میگوید در لغتنامهای که زیر نظر آیتالله عاملی، امام جمعه عزیز اردبیل، نوشته میشود چنین منظوری برآورده نخواهد شد. نگرانیهایی عمدهای وجود دارد.
به نظر میرسد در این لغتنامه، به جای جمعآوری لغات از زبان روزمرۀ مردم و آثار خلق شده در حوزۀ ترکزبانان ایران، دست به کپی کردن لغات نامأنوس از لغتنامههای اویغور و … کرده و آن را به نام ترکی آذربایجانی به ترکزبانان ایران معرفی کردهاند. لغاتی که نه در زبان ترکزبانان ایران کاربرد دارد و نه حتی یک بار در شعر شاعران آذربایجان استفاده شده است. لغاتی که هیچ سابقهای در تاریخ مکتوب و شفاهی آذربایجان ندارد و حتی در آن سوی ارس نیز استفاده نمیشد و ورود آنها به زبان باکو حاصل مهندسی زبان و هضم لهجۀ کهن مردمان آن سوی ارس در زبان مهندسی شده توسط محافل پانترکی است.
نقطۀ فاجعهبار، استفاده از الفبای لاتین و نیز لهجۀ غیرایرانی در نگارش کلمات است. همه میدانیم ترکی آذربایجانی در لهجه و نحوۀ قرائت و کتابت کلمات، تفاوتهای زیادی با ترکی خالص دارد که این تفاوتها نه ضعف که نقطۀ قوت ترکی آذربایجانیست. همین تفاوتها فراتر از هر چیزی هویت ایرانی و شیعی، ترکی آذربایجانی را نشان میدهد. متأسفانه نویسندگان این دایرة المعارف در دام تفکر پانترکی افتاده و هم با نگارش لاتین و هم با غلبه دادن لهجههای غیر ایرانی ترکی، تیشه به ریشۀ زبان مادری ما زدهاند.
با قرائت غیر ایرانی حاکم بر این لغتنامه، عملا باید فاتحۀ زبان مادری ترکزبانان ایران خوانده شود و همه باید خود را آماده کنیم تا لغات اویغور و ترکی باکو و استانبول را به خورد فرزندان آذربایجان بدهند.
اما چرا چنین اتفاقی افتاده است؟
مروری بر اسامی اعضای هیئت علمی این لغتنامه، خبر از یک نفوذ فاجعهبار و وحشتناک در یک نقطه حساس میدهد. اختصاصا چند اسم خطرناک و بدسابقه در هیئت علمی به چشم میخورد.
نفر اول این لغتنامه، حسین محمدزاده صدیق با آن سوابق مشعشع کمونیستی و پانترکیست. نشر عقاید الحادی، نفی وجود خدا، توهین به امام خمینی (ره) و انتشار مجلات مارکسیستی در سوابق علنی او به چشم میخورد. وی در دورهای علی الظاهر تواب شده و به ناگاه همان صدیق ملحد و کمونیست، تبدیل به عارف بالله شده و شروع به نفوذ در نهادهای حکومتی میکند و همه جا زهر خود را علیه هویت ملی ایران میریزد. این مرد هزارچهره سابقۀ نفوذ و اخراج در بنیاد آثار امام و بیت رهبری را دارد. اما تکاپوی چند دههای او در نفوذ و تخریب هویت ایرانی و نشر اکاذیب و جعل سند و دیوان پایان یافتنی نیست. او را از در میرانند و از پنجره داخل میشود. کسی که به شهادت آثارش دشمنی خونی با ایران دارد و در واقع پدرخواندۀ ادبیات پانترکی در ایران است.
بسیاری دیگر از هیئت علمی این لغتنامه شاگردان و سینهچاکان صدیقاند.
محمدرضا باغبان از پیروان صدیق هم در روش منافقانه و هم در جعل تاریخ است. جالب اینکه این فرد علنا با شبکۀ موهن و فاسد گوناز تی وی گفتگو و با احمد اوبالی ناصبی و اهانتکننده به اهل بیت (ع) در ارتباط است و دائما مورد مدح و تحسین این شبکه قرار میگیرد.
دیگر عنصر ضد انقلاب و ضد ایران پرویز زارع شاهمرسی است. مروری در نوشتههای او خبر از یک اندیشۀ ضد ایرانی و پانترکیست و به شدت ضد امنیتی میدهد. او در یک مقاله به نام ریشههای پانترکیسم در ایران، با تمام تلاش منافقانه، پرده از ذات خود بر میدارد و مینویسد:
“پانترکیسم هزینههای فراوان سیاسی و امنیتی را به دولت تحمیل کرده است. همین مسئله این امیدواری را بوجود آورده است که به ادامۀ این روند میتوان امتیازات بیشتری از دولت گرفت”
“برگزاری همایش زبان مادری در تبریز، برگزاری مراسم بزرگداشت وفات ستارخان و تبلیغ بیسابقۀ آن در رسانهها و … نشانههایی از آن امر است که احتمالاً فشار و هزینههای امنیتی و سیاسی پانترکیسم دولت را به نوعی عقبنشینی وادار کرده است و شاید بتوان با ادامۀ سیاست فشار از پایین و امتیازگیری از بالا به نتایج بهتری رسید.”
ملاحظه میفرمایید که نامبرده تئوری ضد امنیتی حجاریان یعنی فشار از پایین و چانهزنی از بالا را این بار در میدان تجزیهطلبی ارائه میدهد.
آقای احد بیوته که به عنوان سرپرست این لغتنامه معرفی شده به نظر فرد ناصالحی نیست. اما مروری در سوابق وی نشان میدهد فرد ساده لوح و سبکی است که دنبال پروژههای رأی جمعکن و انتخاباتی است و احتمالا با همین اهداف، نقطۀ نفوذ جریان محمدزاده صدیق در این دانشنامه شده است.
اساسا نفاق و نفوذ همیشه از نقطه بلاهت و طمع اتفاق میافتد. این کمدین شبکه استانی اردبیل که در برابر دوربینها سادهدلانه میرقصد و دغدغههای انتخاباتی برای مجلس دارد در جایگاهی نشسته که پیش از این در ایران افرادی چون دهخدا و معین مینشستند. پیداست دادن جایگاههای بزرگ به افراد نالایق و شعاری چنین فاجعههایی به بار میآورد.
نفوذ این چهرهها در لغتنامهای که با بودجه نظام و آبروی امام جمعه اردبیل قرار است پایه و اساس پرداخت به زبان ترکی آذربایجانی به عنوان میراث ایرانی و شیعی باشد دردناک است. اما از همه دردناکتر، تطهیر چنین چهرههایی در ذیل نام حضرت آیتالله عاملی است.
رضا. ش