میراث مکتوب- میراث علمی اسلام و ایران، سومین نشریۀ میراث مکتوب است. آینه میراث نخستین فصلنامه (و سپس نیم سالنامه) مرکز پژوهشی میراث مکتوب می باشد که از سال 82 تا کنون منتشر می شود و 50 شماره از آن با 27 ضمیمه، تقدیم علاقه مندان شده است. این مجله، سال گذشته درجۀ علمی و پژوهشی را از کمیسیون نشریات علمی کشور دریافت کرد.
دومین نشریه این مرکز، دوماهنامۀ گزارش میراث است که در آن مطالب و مقالات کوتاه تحقیقی، نسخه شناسی، متن شناسی، نقد متون و گزارش همایشهای علمی، تاریخی و ایران شناسی چاپ می شود. اخیراً ویژه نامه انتحال و کتابسازی در گزارش میراث، بازتاب گسترده ای داشت. هیچ وقت از چاپ مجله ای تا این حد مسرور و راضی نبودم. بسیاری از بزرگان بابت انتشار این شماره، تشویقها کردند و تحسینها نمودند.
اکنون ویژه نامۀ دیگری از گزارش میراث را در دست آماده سازی و صفحه آرایی داریم که ویژۀ نقد کتاب و متونی است که امسال و سال گذشته منتشر شده است. در این شماره، حدود 50 کتاب و متن چاپ شده نقد و بررسی شده است. این کوشش نیز از آن روست که می دانیم نقد امری حیاتی برای اعتلاء و نیزآسیب شناسی حوزۀ تألیف، پژوهش و تصحیح متون است. اگر پدید آورنده بداند که باید نسبت به نوشته و کار خود پاسخگو باشد، حتماً اصول پژوهش و نگارش را رعایت و احیاناً از وسوسه های سرقت و کتابسازی دوری می جوید.
سومین نشریه ای که اکنون موفق به نشر آن شده ایم، دو فصلنامۀ میراث علمی اسلام و ایران است، مجله ای که ویژۀ پژوهشهای تاریخ علم و فناوری در دورۀ اسلامی است تا با ارائۀ گزارشها، مقالات و ترجمه ای از تحقیقات دیگران، سهم ایران و اسلام را در گسترۀ دانش بشری و تأثیراتی که تا قرون اخیر بر آن به جای گذاشته بازنمایاند.
شگفتا – دست کم تا آنجا که سواد این حقیر قد می دهد- در این یکصد سال اخیر نشریه ای مستقل، تخصصی، پژوهشی و یا حداقل همگانی برای دانش آموزان نخبه و با استعداد کشور، در موضوع تاریخ علوم دورۀ اسلامی- جز ویژه نامه هایی قلیل- منتشر نشده، خوشبختانه پس ازانقلاب اسلامی، برخی مؤسسات علمی تأسیس شدند، از جمله پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران که این پژوهشکده علاوه بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در زمینۀ تاریخ علم، اقدام به چاپ نشریه ای تخصصی با عنوان و موضوع تاریخ علم نموده است و توانسته تا حدودی جای خالی یک نشریۀ پژوهشی در حوزۀ تاریخ علم را پر کند. بحمدالله تاکنون 10شماره از آن بعضاً با ضمائمی ارزشمند منتشر شده است.
به هر روی، نمی دانم چرا یکی از مصائب و گرفتاریهای فرهنگی و تاریخی ما این بوده است که کمتر از داشته ها و دستاوردهای فکری و علمی گذشتگان خود استفاده و یا اطلاع رسانی کرده ایم. درست است که اروپاییان پیش و بیش از عالمان ایرانی به پژوهش در باره آثار علمی دانشمندان تمدن اسلامی پرداخته اند، لیکن سزاست و بجاست، بل واجب است که به انجام پژوهشهای تازه روی آوریم، هرچند نباید از کوششها و پژوهشهای دیگران غافل شده و یا ره اغراق پیش گرفته و کار آنان را بی نقص بدانیم، بلکه باید در پی تکمیل و ترمیم آثارآنان نیز باشیم.
حال پس از دهها سال(البته جز نشریه تاریخ علم مذکور) نشریۀ تاریخ علم دیگری – و البته با نگاه و رویکردی همگانی- پا به میدان نشر گذاشته تا کوششهای علمی، ابتکارات، ابداعات، تولیدات، اختراعات و دستاوردهای اندیشمندان مسلمان ایرانی را که بعضاً تأثیری عمیق در آراء و اندیشه های دانشمندان دیگر اقوام و ملل بشری داشته اند، بازنموده و معرفی کند و از همّت و هوش سرشار جوانان بااستعداد و علاقه مند ایرانی مدد گیرد و با نشر تحقیقات و مقالات آنان، مردم ایران را از گسترۀ دانش و بینش پیشینیان و رمز و راز کامیابی ها و توفیقاتشان، آگاه سازد تا بدانند علل و عوامل شکوفایی تمدن اسلامی و نیز اسباب افول خورشید آن، چه بوده و بکوشد تا بار دیگر، عقد ثریای دانش را چنگ زند و نردبان آسمان ترقی را بپیماید و طرحی نو در اندازد و کوششهای اندک دیگران را جبران نماید واهمال نه چندان کوچک متولیان امر را گوشزد کند.
و اما مع الاسف در تحقیقات عربان و غربیان، به سهو یا از سر عمد، برخی از نوآوریهای دانشمندان ایرانی را به نام خود ثبت و ضبط کرده اند، نامی نبرده و رسم امانت پاس نداشته اند و برای خود فضیلتها تراشیده اند، دانشمندان ایرانی، چون رازی، ابن سینا، بیرونی، خوارزمی و دهها عالم دیگر را عرب خوانده اند و در تلفظ اروپایی، نام آنان را تغییر داده اند، مثلاً ابن سینا را «اوِ سین» کرده اند. چندی پیش یک آفریقایی که دانشجوی زبان فارسی دانشگاه تهران است و زبان فرانسوی زبان رسمی کشور اوست، می گفت من تا ایران نیامده بودم تصور می کردم ابن سینا یک فیلسوف و طبیب فرانسوی است و اصلاً آثار عربی و فارسی ندارد!!
به هر روی، سه چهار سالی بود که در اندیشۀ راه اندازی مجلۀ میراث علمی بودیم. خدای را سپاس که دکتر محمد باقری، مدیر سابق گروه تاریخ علم بنیاد دایرة المعارف اسلامی و سردبیر پیشین مجلۀ پژوهشی تاریخ علم پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران، با قبول زحمت سمت سردبیری، آرزوی میراث مکتوب را برآورده ساخت. ارتباطات علمی ایشان با پژوهشگران تاریخ علم خارجی و داخلی، سبب شد که اغلب، عضویت در شورای علمی مجله را بپذیرند و بر اعتبار و وجاهت آن صحه گذارند. امید که با دادن مطالب و مقالات خود، غنای میراث علمی را دوچندان سازند.
اکنون مدیر داخلی، ویراستار و بیش از نیمی از نویسندگان و مترجمان و همکاران علمی این نشریه، از همان دانشجویان و فارغ التحصیلان پژوهشکدۀ تاریخ علم هستند که به یاری ما برخاسته اند و با تقدیم پژوهشها و مقالات ارزشمندشان، ما را رهین منّت و همّت ستودنی خود کرده و خواهند نمود.
حال مژده یاران را، که به لطف و پشتکار دوستان وسردبیر محترم، نخستین شمارۀ میراث علمی اسلام و ایران، هرچند در شمارگان محدود(به دلیل مضایق مالی جاری)، به دست چاپ سپرده شد و به زودی وارد عالم مطبوعات و محافل علمی و دانشگاهی کشور خواهد شد، طبعاً اگر به میراث مکتوب (علماً و مالاً) مدد رسانده شود، این مرکزخواهد توانست تعهدات علمی خود را و پژوهشهای بسیاری را انجام دهد و این نشریۀ سودمند نوظهور علمی را هم به مقصد خواهد رساند. ان شاءالله
دومین نشریه این مرکز، دوماهنامۀ گزارش میراث است که در آن مطالب و مقالات کوتاه تحقیقی، نسخه شناسی، متن شناسی، نقد متون و گزارش همایشهای علمی، تاریخی و ایران شناسی چاپ می شود. اخیراً ویژه نامه انتحال و کتابسازی در گزارش میراث، بازتاب گسترده ای داشت. هیچ وقت از چاپ مجله ای تا این حد مسرور و راضی نبودم. بسیاری از بزرگان بابت انتشار این شماره، تشویقها کردند و تحسینها نمودند.
اکنون ویژه نامۀ دیگری از گزارش میراث را در دست آماده سازی و صفحه آرایی داریم که ویژۀ نقد کتاب و متونی است که امسال و سال گذشته منتشر شده است. در این شماره، حدود 50 کتاب و متن چاپ شده نقد و بررسی شده است. این کوشش نیز از آن روست که می دانیم نقد امری حیاتی برای اعتلاء و نیزآسیب شناسی حوزۀ تألیف، پژوهش و تصحیح متون است. اگر پدید آورنده بداند که باید نسبت به نوشته و کار خود پاسخگو باشد، حتماً اصول پژوهش و نگارش را رعایت و احیاناً از وسوسه های سرقت و کتابسازی دوری می جوید.
سومین نشریه ای که اکنون موفق به نشر آن شده ایم، دو فصلنامۀ میراث علمی اسلام و ایران است، مجله ای که ویژۀ پژوهشهای تاریخ علم و فناوری در دورۀ اسلامی است تا با ارائۀ گزارشها، مقالات و ترجمه ای از تحقیقات دیگران، سهم ایران و اسلام را در گسترۀ دانش بشری و تأثیراتی که تا قرون اخیر بر آن به جای گذاشته بازنمایاند.
شگفتا – دست کم تا آنجا که سواد این حقیر قد می دهد- در این یکصد سال اخیر نشریه ای مستقل، تخصصی، پژوهشی و یا حداقل همگانی برای دانش آموزان نخبه و با استعداد کشور، در موضوع تاریخ علوم دورۀ اسلامی- جز ویژه نامه هایی قلیل- منتشر نشده، خوشبختانه پس ازانقلاب اسلامی، برخی مؤسسات علمی تأسیس شدند، از جمله پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران که این پژوهشکده علاوه بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در زمینۀ تاریخ علم، اقدام به چاپ نشریه ای تخصصی با عنوان و موضوع تاریخ علم نموده است و توانسته تا حدودی جای خالی یک نشریۀ پژوهشی در حوزۀ تاریخ علم را پر کند. بحمدالله تاکنون 10شماره از آن بعضاً با ضمائمی ارزشمند منتشر شده است.
به هر روی، نمی دانم چرا یکی از مصائب و گرفتاریهای فرهنگی و تاریخی ما این بوده است که کمتر از داشته ها و دستاوردهای فکری و علمی گذشتگان خود استفاده و یا اطلاع رسانی کرده ایم. درست است که اروپاییان پیش و بیش از عالمان ایرانی به پژوهش در باره آثار علمی دانشمندان تمدن اسلامی پرداخته اند، لیکن سزاست و بجاست، بل واجب است که به انجام پژوهشهای تازه روی آوریم، هرچند نباید از کوششها و پژوهشهای دیگران غافل شده و یا ره اغراق پیش گرفته و کار آنان را بی نقص بدانیم، بلکه باید در پی تکمیل و ترمیم آثارآنان نیز باشیم.
حال پس از دهها سال(البته جز نشریه تاریخ علم مذکور) نشریۀ تاریخ علم دیگری – و البته با نگاه و رویکردی همگانی- پا به میدان نشر گذاشته تا کوششهای علمی، ابتکارات، ابداعات، تولیدات، اختراعات و دستاوردهای اندیشمندان مسلمان ایرانی را که بعضاً تأثیری عمیق در آراء و اندیشه های دانشمندان دیگر اقوام و ملل بشری داشته اند، بازنموده و معرفی کند و از همّت و هوش سرشار جوانان بااستعداد و علاقه مند ایرانی مدد گیرد و با نشر تحقیقات و مقالات آنان، مردم ایران را از گسترۀ دانش و بینش پیشینیان و رمز و راز کامیابی ها و توفیقاتشان، آگاه سازد تا بدانند علل و عوامل شکوفایی تمدن اسلامی و نیز اسباب افول خورشید آن، چه بوده و بکوشد تا بار دیگر، عقد ثریای دانش را چنگ زند و نردبان آسمان ترقی را بپیماید و طرحی نو در اندازد و کوششهای اندک دیگران را جبران نماید واهمال نه چندان کوچک متولیان امر را گوشزد کند.
و اما مع الاسف در تحقیقات عربان و غربیان، به سهو یا از سر عمد، برخی از نوآوریهای دانشمندان ایرانی را به نام خود ثبت و ضبط کرده اند، نامی نبرده و رسم امانت پاس نداشته اند و برای خود فضیلتها تراشیده اند، دانشمندان ایرانی، چون رازی، ابن سینا، بیرونی، خوارزمی و دهها عالم دیگر را عرب خوانده اند و در تلفظ اروپایی، نام آنان را تغییر داده اند، مثلاً ابن سینا را «اوِ سین» کرده اند. چندی پیش یک آفریقایی که دانشجوی زبان فارسی دانشگاه تهران است و زبان فرانسوی زبان رسمی کشور اوست، می گفت من تا ایران نیامده بودم تصور می کردم ابن سینا یک فیلسوف و طبیب فرانسوی است و اصلاً آثار عربی و فارسی ندارد!!
به هر روی، سه چهار سالی بود که در اندیشۀ راه اندازی مجلۀ میراث علمی بودیم. خدای را سپاس که دکتر محمد باقری، مدیر سابق گروه تاریخ علم بنیاد دایرة المعارف اسلامی و سردبیر پیشین مجلۀ پژوهشی تاریخ علم پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران، با قبول زحمت سمت سردبیری، آرزوی میراث مکتوب را برآورده ساخت. ارتباطات علمی ایشان با پژوهشگران تاریخ علم خارجی و داخلی، سبب شد که اغلب، عضویت در شورای علمی مجله را بپذیرند و بر اعتبار و وجاهت آن صحه گذارند. امید که با دادن مطالب و مقالات خود، غنای میراث علمی را دوچندان سازند.
اکنون مدیر داخلی، ویراستار و بیش از نیمی از نویسندگان و مترجمان و همکاران علمی این نشریه، از همان دانشجویان و فارغ التحصیلان پژوهشکدۀ تاریخ علم هستند که به یاری ما برخاسته اند و با تقدیم پژوهشها و مقالات ارزشمندشان، ما را رهین منّت و همّت ستودنی خود کرده و خواهند نمود.
حال مژده یاران را، که به لطف و پشتکار دوستان وسردبیر محترم، نخستین شمارۀ میراث علمی اسلام و ایران، هرچند در شمارگان محدود(به دلیل مضایق مالی جاری)، به دست چاپ سپرده شد و به زودی وارد عالم مطبوعات و محافل علمی و دانشگاهی کشور خواهد شد، طبعاً اگر به میراث مکتوب (علماً و مالاً) مدد رسانده شود، این مرکزخواهد توانست تعهدات علمی خود را و پژوهشهای بسیاری را انجام دهد و این نشریۀ سودمند نوظهور علمی را هم به مقصد خواهد رساند. ان شاءالله
اکبر ایرانی- میراث مکتوب