میراث مکتوب- نخستین نشست از نشستهای وبیناری علمی- پژوهشی «از هفت شهر عشق تا هزار وادی اندیشه» (در بزرگداشت عطار و خیام نیشابوری) با همت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران (شعبه خراسان) و مرکز فرهنگی و بینالمللی شهر کتاب با سخنرانی رضا اشرفزاده و رجبعلی لباف خانیکی و شماری از علاقهمندان، پژوهشگران و دانشجویان برگزار شد.
در آغاز نشستهای بزرگداشت عطار و خیام نیشابوری از مضامین فکری مشترک نزد این دو شاعر سخن گفته شد.
نخستین نشست از نشستهای وبیناری علمی- پژوهشی «از هفت شهر عشق تا هزار وادی اندیشه» (در بزرگداشت عطار و خیام نیشابوری) با همت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران (شعبه خراسان) و مرکز فرهنگی و بینالمللی شهر کتاب با سخنرانی رضا اشرفزاده و رجبعلی لباف خانیکی و شماری از علاقهمندان، پژوهشگران و دانشجویان برگزار شد.
علی صادقیمنش، دبیر نشست، از عطار به عنوان راوی آزادی و عرفان یاد کرد.
به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری، آزادگی از بند قدرتهای حاکم و مسلط بر زمان و پرهیز از آلودن دامان شعر به مدح و ریا، عطار نیشابوری را در سپهر پرستاره ادب فارسی، فریدی یگانه ساخته است.
محمدجعفر یاحقی، رییس انجمن ترویج زبان و ادب فارسی (شعبه خراسان)، نیز در سخنانی کوتاه، هدف از برگزاری این سلسله جلسات را اعتلای هرچه بیشتر زبان و ادبیات فارسی دانست و خاطرنشان کرد: برآنیم که طی این بازه زمانی یک ماه و چندروزه، پیوسته و مدام یاد و نام دو تن از برجستهترین مفاخر فرهنگی و ادبی خودمان را در فضای کشور طنینانداز کنیم.
رضا اشرفزاده هم به «اندیشههای خیامی در مختارنامه عطار» پرداخت و اظهار کرد: درباره عطار و اندیشههای برجسته او در دو حوزه نظم و نثر فارسی، بسیار گفتهاند و شنیدهایم امّا درباره وجوه تشابه فکری او و خیام تاکنون کمتر سخنی به میان آمده است.
این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد با بیان اینکه قالب رباعی قالبی ایرانی و مخصوص به خراسانیان بوده است، اظهار کرد: من بر این گفته شواهد و مستندات متعددی دارم که جدا از روایت شمس قیس رازی در کتاب «المعجم»، تحقیقات گسترده آکادمی علوم ادبی تاجیکستان هم بر آن صحه میگذارد.
او سپس با خواندن نمونههایی از رباعیات مختارنامه عطار و مقایسه آنها با برخی رئوس اندیشگی حکیم عمر خیام، تصریح کرد: مسائلی همچون خودشناسی و تامل در مفهوم بنیادین حیات، خوشباشی و دمغنیمتی و نیز مرگاندیشی از جمله بارزترین مضامین فکری مشترک نزد عطار و خیام است.
رجبعلی لباف خانیکی هم به بحث درباره «نیشابور در روزگار عطار نیشابوری» پرداخت.
این باستانشناس و پژوهشگر اظهار کرد: بر اساس مطالعات باستانشناسی، منطقه نیشابور و به خصوص شهر نیشابور دست کم از حدود پنجهزار سال پیش در عرصه تاریخ حضور چشمگیری داشته است امّا عصر عطار برای نیشابور دورانی بسیار تعیینکننده بود.
او افزود: به گواه تاریخ، نیشابور تا اواسط قرن ششم هجری، اعتباری پیوسته رو به فزونی داشته است امّا شاید از شوربختی عطار بوده که در روزگاری ولادت و پرورش یافته که این شهر با مصائب و بلایای متعددی دست به گریبان بوده است.
خانیکی با خواندن نمونههایی از آثار و مدارک تاریخی کهن، از فتنه غز و بروز بلایایی چون قحطی، وبا و زلزله به عنوان بخشی از وقایع تاریخی روزگار عطار نام برد و گفت: امّا بزرگترین و فاجعهبارترین رویداد تاریخی این عصر همانا یورش مغولان به نیشابور بود که سرانجام دارالعلم جهان اسلام را به زانو درآورد و شیخ فریدالدین عطار نیز جان بر سر آن نهاد و نامش در صف خیل عظیم شهدای شهر نیشابور ثبت شد.
علاقهمندان میتوانند این نشستهای هفتگی را از نشانی برخط: https://meeting5.hsu.ac.ir/b/hak-ktd-vwg دنبال کنند.
منبع: ایسنا