میراث مکتوب – نشست رونمایی ششمین جلد کتاب مزدکنامه (6) با حضور دکتر علی اشرف صادقی (زبانشناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، دکتر محمود جعفری دهقی (دانشیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران) و سیدعلی آلداوود (مصحح و نسخهشناس) روز سهشنبه پنجم اسفندماه در سرای اهل قلم برگزار شد.
محمدحسین ساکت نیز دبیری نشست را بر عهده داشت. علاوه بر سخنرانان دکتر ایرانی، رئیس میراث مکتوب و مهرداد ملکزاده، باستانشناس نیز در این نشت حضور داشتند.
در ابتدای این نشست محمدحسین ساکت با تقدیر از انتشار مجلدات مزدک نامه به یاد مرحوم مزدک کیانفر بیان کرد: مجموعۀ مزدک نامه دربرگیرندۀ مباحث گوناگون در رشته های اسلام شناسی و علوم و آنچه مربوط به تمدن ایران است می شود. البته نام دیگر مزدک نامه پژوهش های ایران شناسی که این عنوان دامنۀ کار را نشان می دهد.
یادنامه هایی که در رثای عزیزان درگذشته منتشر شد
سپس دکتر علی اشرف صادقی با اشاره به نخستین یادنامهها که به یاد عزیزان از دست رفتۀ استادان منتشر شده است، گفت: مجموعه ای به ابتکار آقای کیانفر بنیان گذاشته شده تداعی کنندۀ کار مرحوم افشار است که نخست برای پدرش محمود افشار نامواره را تهیه دید که بعد از ده جلد پژوهش های ایران شناسی شد. زمانی که بابک فرزند مرحوم افشار درگذشت به علاقۀ خودش که چاپ کتاب و تصحیح متون بود دوجلد یادنامه را برای فرزند درگذشته اش به نام کتابفروشی منتشر کرد. بر این اساس عده ای در شهرهای مختلف تحقیق کردند که کتابفروشی ها چگونه دایر شده است که نتیجۀ این پژوهش مقالههای پرباری از جمله مقالۀ «کتابفروشی قم»از جواد بشری و همچنین مقالۀ دیگری از پرویز اذکایی بود که به خوبی به کتابفروشیها پرداخته بودند. بشری درباره کتابفروشهای قم مقاله بسیار خوبی نوشته بود و اطلاعات بسیار مفصل و کمیابی را در این مقاله گنجانده بود.
وی افزود: این کتاب که جلد شش آن منتشر شده است در مسائل مختلف مربوط به ایران گردآوری شده و مهم ترین ابتکار آن فصل بندی است و اگر فردی می خواهد در زمینۀ دین یا ادبیات کار کند به همان فصل رجوع می کند. این یادنامه فرصت خوبی برای تحقیق است و جا دارد افراد دیگر آن را تکمیل کنند.
در بسیاری از کتابها شروع یادنامهنویسی به ایرج افشار، ایرانشناس فقید برمیگردد. در حالی که نخستین یادنامه با انتشار کتابی به منظور بزرگداشت یاد فرزند از دست رفته دکتر احمد آرام مرسوم شد.
صادقی با اشاره به جلد ششم مزدک نامه اظهار کرد: این مجلد به مطالب متنوعی از ایران پرداخته است. ابتکاری که در این مجلد به کار گرفته شده، فصلبندی خوب مقالهها در عناوین موضوعی معین است. برای مثال اگر فردی بخواهد در حوزه ایرانشناسی یا زبانشناسی مطالعه کند، به آسانی میتواند سراغ مطالبی برود که در نظر دارد.
وی با اشاره به نحوۀ پیدایش تکمله عنوان کرد: مزدکنامه اثر خوبی است که اگر در مطالب آن مطالعه و تحقیق شود، در صورتی که نقص یا کمبودی در آن باشد، فرد دیگری برای اصلاح یا تکمیل کردن نقص آن میتواند تکملهای بنویسد. البته این نحوه دقت و پژوهش در آثار دیگران سبب پیشرفت و پویایی علم در کشور ما خواهد شد.
این عضو پیوستۀ زبان فرهنگستان ادب فارسی با اشاره به مقالۀ «تاملی در نام و اشتهار کرگان» نوشته اکبر راشدی نیا بیان کرد: نویسندۀ این مقاله به نکتهای دربارۀ ابوالقاسم کرگانی اشاره کرده که دیگران به این امر پی نبردهاند. این نکته درباره نام و عنوان این عارف قرن ششم و هم عصر با ابوالقاسم فردوسی است.
صادقی با اشاره به ابهام در نام (ابوالقاسم عبدالله بن علی طوسی) افزود: در منابع تاریخی نام وی «عبدالله بن علی» ثبت شده است، اما عموم طبقات و تذکرههای صوفیه نام او را «علی» ثبت کردهاند و ظاهراً منشاء اشتباه همۀ آنها کتاب کشف المحجوب هجویری است. هجویری یا ناسخان کتاب کشف المحجوب نام شیخ را به اشتباه «ابوالقاسم علی کرکانی» ثبت کردهاند و دیگران به تبعیت از او نام شیخ را «علی» پنداشتهاند. از معاصرین عطاردی گفته است این همان تیمور گورکان است که ایشان جواب می دهند از زمان مغول ها این کلمه به زبان فارسی آمده است. نکتۀ دیگری مؤلف مقاله یافته که در عجایب المخلوقات آمده است که در ذیل مدخل «فرس الماء» آمده: یکی از حیوانات عجیب الخلقه ای که قزوینی در این کتاب ذکر کرده است، کره اسبی است که از جفت گیری ماده اسب و اسب آبی به دنیا آمده است و ماده اسب از آن شیخ ابوالقاسم کرگان بوده است. یک روز شیخ ابوالقاسم با اسب و کره اسب خود از همان رودخانه ای که اسب آبی در آنجا زندگی می کرد رد می شد که اسب آبی از آب بیرون می آید و کره اسب را با خود به آب می برد. شیخ چندین مرتبه برای یافتن کره اسب خود به آن منطقه می رود ولی نه اسب آبی را می یابد و نه کره اسب را. او که کره اسب خود را از دست داده بود و دنبال آن می گشت به ابوالقاسم کُرگان معروف می شود. این وجه تسمیه را برای ابوالقاسم کرگان گفته است و نام های جغرافیایی با پسوند نسبت ذکر شده است منسوب به شخصی است. در این مقاله اشتباهاتی دیدم عبدالغافر فارسی را عبدالغفار گفته است.
مقالۀ دکتر نصرالله پورجوادی و مقالۀ دکتر محمد جعفری دهقی دیگر مقالاتی بود که دکتر علی اشرف صادقی به نکات آن اشاره کرد و بیان کرد: من کتابی به عنوان ریشه شناسی نام های جغرافیایی ایران که امیدوارم به سرانجام برسد. خطری در شناسایی نام های جغرافیایی وجود دارد این است که در دوره ای وضع شده که زبان های دیگری در این مناطق صحبت می شده است. ما می خواهیم آن را با فارسی امروز توجیه کنم اغلب کسانی که ریشه شناسی عامیانه می سازند با آن صورتی که برای خودشان آشنا هست می خواهند ریشه شناسی کنند که این کار نشدنی است در منطقۀ سمرقند و بخارا قبلاً زبان سغدی رایج بوده است و قبل از اینکه زبان دری جایگزین زبان شود زبان محلی سغدی بوده و نام های جغرافیایی منشاء آن زبان سغدی است وقتی به نام ها نگاه می کنیم مانند کتاب تاریخ بخارا به منشاء سغدی پی می بریم و کلمۀ بخارا نیز سغدی است.
جز عشق دوست ماندگار نیامد
محمود جعفری دهقی یکی دیگر از سخنرانان این نشست بیان کرد: اما شاعر نیستم اما تحت تأثیر درگذشت مزدک قرار گرفتم و به همین بهانه قطعه شعری را میخوانم:
شب در سکوت رفت و یار نیامد
صبر و دعای ما به کار نیامد
شاخی – نسیم را – زجای نجنبید
شوقی به چشم انتظار نیامد
آن ساقه کش به آب چشم نشاندم
در کشتگاه من به بار نیامد
غیر از تو وان صدای اناالحق
منصور دیگری به دار نیامد
بعد از تو در سرای شب زدۀ ما
دیگر به خاطرم قرار نیامد
خون در رگان باغ فرو مرد
صد گل فسرد و نوبهار نیامد
آن روزگار روشن دیدارت
از دست رفت و روزگار نیامد
رفت آنکه رفت، با که توانم گفت
رودی که رفت دگربار نیامد
گرچه گذشت بی تو، لیک دل ما
هرگز به دوریت کنار نیامد
هرچه بجز نشان توام گم شد
جز عشق دوست ماندگار نیامد
وی سپس افزود: برخی وجودشان مایۀ برکت و برخی دیگر نبودشان (مرگ آنها) نیز مایۀ برکت و خیر است. مزدکنامه حاصل برکت مزدک کیانفر است که برای وی آرزوی مغفرت میکنم. بنده نیز مانند دکتر صادقی معتقدم که طبقهبندی این اثر بسیار درست است و در این مجلد مطالبی که مورد نیاز ماست برای مثال از تاریخ، ایرانشناسی، زبانشناسی و نقد ادبی به درستی در آن طبقهبندی شده است. بنده افتخار داشتم که در دو شماره آن نقش بسیار کمی داشته باشم.
دانشیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران با اشاره به مقالهای که دربارۀ «آب و اسطوره آب» تألیف کرده است، عنوان کرد: سرزمین ما به دلیل موقعیت کویری دچار خشکسالی است. در اساطیر ایران مطالبی تحت عنوان باران، ایزدان مربوط به باران به مرور ایجاد شده و گذشتگان ما توانستهاند با درایت این کمآبی را مدیریت کنند. آثار قنات هایی که از دورۀ هخامنشی در اطراف کویرهای ایران ایجاد شده، یکی از نشانههای آن مدیریت است که متاسفانه امروز به دلیل سوءتدبیر در شرایطی مناسبی قرار ندارند.
جعفری دهقی با اشاره به اسطورۀ تیشتر (ایزد باران) گفت: این ایزد مسئول باران است و اهورامزدا این ایزد را به این منظور آفریده است که مایۀ برکت، رطوبت، رشد گیاهان و زندگی انسانها باشد. در مقابل اهریمن دیوی به نام اپوش خلق کرده که از دو واژه «اَپ» یعنی آب و «وش» به معنی کشنده شکل گرفته که در شاهنامه نیز در داستان رستم و اسفندیار از آن نام برده شده است. در این اسطوره دو اصل اهورمزدا و اهریمن قرار دارد و نکته جالب اینکه هرچه انسانها در درگاه اهورامزدا دعا بخوانند و تقاضای باران کنند، تیشتر قویتر میشود و هرچه به ایزد باران بیتوجهی کنند، تیشتر ضعیف و اپوش قویتر میشود.
این استاد دانشگاه دربارۀ نبرد تیشتر و اپوش بیان کرد: رعد و برقی که در آسمان شکل میگیرد، در اثر برخورد اسب تیشتر و اپوش است که اگر تیشتر موفق شود، باران میبارد و اگر اپوش بر تیشتر چیره شود، خشکسالی رخ خواهد داد. البته در این مقاله به جشنهای باران اشاره شده که ابوریحان بیرونی برخی از این جشنها را در آثارش ذکر کرده است.برای مثال 19 بهمن جشن آب ها و جشن آبریزان که 30 بهمن هرسال است . بیرونی آن را مربوط به خشکسالی دوران پیروزی ساسانی می داند و قحطی بزرگ آن دوره و دعای آذرفرنبغ که به سبب آن خداوند این آفت را از ایرانشهر بیرون می برد.
جعفری دهقی با اشاره به مقاله دیگر خود در ششمین مجلد «مزدکنامه» عنوان کرد: مقاله بنده «گزارشهای تاریخی و زبان شناسی درباره برخی جای واژههای کرمان» نام دارد که به ریشهشناسی برخی مکانها و شهرهای کرمان میپردازد. البته بنده درباره این نوع پژوهشها بر خلاف سایر پژوهشگران تلاش میکنم که نظر قطعی ارائه ندهم و با لفظ (شاید) یا (ممکن است) درباره این مباحث اظهارنظر کنم. در این مقاله ریشه شناسی شهرهای کرمان، ماهان، سیرجان مورد بررسی قرار گرفته است.
وی در پایان از جمشید کیانفر به دلیل توجه به مقالات جوانان در جلد شش مزدک نامه قدردانی کرد.
سپس محمدحسین ساکت در تأیید گفته های جعفری دهقی بیان کرد: سوالی مطرح است که اتیمولوژی (ریشه شناسی) یک کار ادبی است یا یک کار زبان شناسی. البته پژوهش های زبان شناسی خیلی زیاد است و پاره ای از کاوش ها در زبان شناسی به این اتیمولوژی کمک کرده است.
تأکید بر بالا بردن دقت
سخنران دیگر این نشست سیدعلی آلداوود با اشاره به سنت پسندیده یادنامه گفت: سنت یادنامهنگاری از ایرج افشار برجای ماند و جمشید کیانفر نیز در تهیه و تدوین مزدکنامه به وی نظر داشته است. هرچند افشار در سن پیری دو جلد کتابفروشی را به یاد فرزندش بابک منتشر کرد و به دلیل کهولت سن در تدوین این دو مجلد حوصله چندانی به خرج نداد، اما کیانفر در انتشار مزدکنامه تلاش کرد که این اثر با دقت و حوصله تهیه و چاپ شود و این اثر اکنون دارای فصلهای معین و مباحث جداگانه ادبی، تاریخی و زبان شناسی و سایر مطالب است.
این محقق با اشاره به مقاله «آزادی و قانون در اندیشه طالبوف تبریزی» اظهار کرد: این مقاله بسیار مفید است و اطلاعات سودمندی دارد. اما به نظر بنده درباره نقش طالبوف در باره انتقال مفاهیم آزادی و قانون اندکی اغراق در آن دیده میشود. در این مقاله نویسنده معتقد است که طالبوف نخستین فردی است که مفاهیم آزادی و قانون را در نوشتههای وی میتوان پیدا کرد.
آل داوود با اشاره به میرزاملکم، ملقب به ناظمالدوله، روشنفکر، روزنامهنگار، دیپلمات و سیاستمدار دوره قاجار افزود: ملکم یکی از روشنفکرانی است که آثاری درباره قانون و دموکراسی را ترجمه کرده است. به نظرم در مقاله مورداشاره حق افرادی مانند ملکم و برخی روشنفکران هم عصر وی نادیده گرفته شده است.
وی با اشاره به مقاله «تحلیل محتوایی و تطبیقی روزنامههای مشروطهخواه تهران و شهرستانها» بیان کرد: در این مقاله برخی اشتباهات دیده میشود. مثلا در یک قسمت آن سال درگذشت سیدضیاءالدین دهه 1330 ذکر شده است و در جای دیگری نویسنده این اشتباه را تصحیح میکند و مینویسد: «مرگ سیدضیاء در کنار مرگ اسدالله علم در سال 1348 از موجبات کم شدن مشاوران دانا و عاقل از کنار محمدرضاشاه است.» در حالی که باید گفت مرگ علم درفروردین سال 1357 اتفاق افتاد.
تأخیر در انتشار به دلیل بالا بردن کیفیت
در پایان نشست جمشید کیانفر که مجلدات مزدک نامه را در رثای فرزندش منتشر کرده است، گفت: تا کنون 330 نفر در نوشتن مقالههای این مجموعه که پنجهزار صفحه را دربرمیگیرد، حضور داشتند. همچنین در مجلد سوم این مجموعه از پیرویخواهان جمشید کیانفر و پروین استخری در تهیه و تدوین مزدک نامه به ایرج افشار سخن گفته شده است.
وی با اشاره به نوع دستهبندی برخی مقالهها عنوان کرد: با وجود اینکه دوستان از طبقهبندی مقالات در این مجموعه تمجید کردند، اما برخی اوقات بعضی مقالات را به دشواری میتوان در یک گروه گنجاند. برای نمونه مقالههای دکترابریشمی ظاهراً مربوط به رشتۀ کشاورزی است، اما محتوای مقالههای وی به زبانشناسی نزدیکتر است و از طرفی قرار دادن مقالههای وی در این گروه باعث میشود که خواننده بیشتر به آن نظر کند. بنابراین ما سعی کردیم که مقالهها در گروهی که به محتوای آنها نزدیکتر است، قرار داده شوند.
این مصحح با اشاره به تاخیر در انتشار مزدکنامه (6) اظهار کرد: این مجلد قرار بود در سال گذشته منتشر شود، اما به دلیل اشکالات فنی و نه اشکال مالی کار با تاخیر مواجه شد و دلیل آن هم کیفیت نامناسب کاری بود که به ما ارائه شد. اگر این کیفیت در جلد نخست رخ میداد، شاید به انتشار آن اقدام میکردیم اما از آنجا که به مجلد ششم رسیده بود، تلاش کردیم تا به صورت شایستهتر و ارزشمندتری ارائه شود. البته این تاخیر سبب شد که مجلد هفتم هم آماده شود به طوری که در آغاز سال 94 مجلد هفتم مزدکنامه آماده انتشار خواهد شد.
در پایان این نشست از جلد مزدک نامه (6) رونمایی شد.
گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.