میراث مکتوب- مراسم یادبود دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی، از سوی خانۀ اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بنیاد اندیشه و احسان توحید، کانون یزد تبار و موسسه فرهنگی و اجتماعی اندیشه روشن ندوشن یکشنبه هشتم خردادماه ۱۴۰۱ در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در این مراسم اصغر دادبه چهره ماندگار ادبیات فارسی، سیدمحمود دعایی، مدیر موسسه اطلاعات، حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، فریدون مجلسی، نویسنده و پژوهشگر، محمود اسعدی، مدیر موزه و سرای چهرههای ماندگار به ایراد سخن پرداختند و کلیپ سخنان رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه تهران پخش شد، پیام دکتر هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات توسط دکتر امیرحسین جلالی ندوشن قرائت شد و پیام مهران اسلامی ندوشن فرزند استاد نیز پخش شد.
در ابتدای مراسم سهیل محمودی، شاعر زبان پارسی که اجرای برنامه را برعهده داشت، گفت: در سده اخیر نسلها را که مرور میکنیم، دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن یکی از استوانههای فرهنگی به شمار میآیند که بلاتردید استاد بود. کسی که آثار او با چند نکته محوری از جمله ایران، فرهنگ ایران و زبان و ادب فارسی پیوند دارد.
وی با بیان اینکه زندهیاد محمدعلی اسلامی ندوشن عمری بایسته، طولانی و برومند داشت، افزود: ای کاش پیکر ایشان به ایران برگردد و امیدواریم اینگونه باشد و همانگونه که خود میخواست در آرامگاه خیام و یا آنگونه که اهل ندوشن میخواهند در ندوشن به خاک سپرده شود.
در ادامه این مراسم دادبه، چهره ماندگار ادبیات فارسی سخن خود را با یک بیت شعر آغاز کرد و گفت:
رفتی و آنچنان به خیال من اندری/ گویی که در برابر چشمم مصوری/ فکرم به منتهای جمالت نمیرسد/ که از هر چه در خیال من آید نکوتری. روزهای بعد از درگذشت ایشان من چند سخنرانی کردم. پرسیده بودند از من که ایشان چه کرده و چرا مهم است؟ که پاسخ این پرسش را نوشتم و در اعتماد نیز چاپ شد. ایشان از ایران سخن گفته است، از عشق سخن گفته است، سیری در عشق کرده است تا عشق به میهن که به تجربه دریافته است که سرچشمه اینجاست. حدیثِ عشق نداند کسی که در همه عُمر / به سَر نکوفته باشد درِ سرایی را.
وی افزود: اسلامی ندوشن دریافته بود که سرچشمه اینجاست و اگر مام میهن نباشد بقیه حرفها بیمعناست. این ظرفی است که جمله مظروفهای ما یعنی ارزشهای ملی و ارزشهای دینی در این ظرف معنا پیدا میکند. اگر مظروف بدون ظرف یافتید به من هم بنمایانید و از سیر عشق او را که از کوبیدن در سرای معشوق که باید از آنجا آغاز شود، تا خیال معشوق تا عشق به میهن تا اینکه یک عمر از عشق سخن گفتن چه معنایی دارد، در خصوص همه اینها سخن گفتم.
دادبه بیان کرد: میخواهم به پرهیز از افراط و تفریط، یک مساله به ظاهر ساده ولی بسیار مهم اشاره کنم که ایشان در جای جای آثار خود از آن سخن گفته است. توسعه به اعتدال، گفتن ساده است و عمل کردن دشوار.
وی در ادامه گفت: با دو نقل از قرآن کریم و ژان پل سارتر این گفته را روشن میسازم. قرآن میفرماید: فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ، اما هرکس اعمال وزن شدهاش سنگین و باارزش است؛ خدا معدل میگیرد، اگر نیکیها بر بدیها بچربد، فرد در رضوان جای میگیرد و اگر وزنه دیگری سنگینتر باشد در جهنم، یعنی معدلگیری.
این استاد برجسته ادبیات فارسی افزود: ژان پل سارتر سخنی معروف دارد، میگوید تا کسی درنگذرد، نمیتوانیم بگوییم او چه شخصی بوده است. از هر زاویهای نگاه کنیم یعنی معدلگیری، ما معمولا چنین نمیکنیم و معمولا بر اساس یک مورد جزئی داوری کلی میکنیم. با یک سخن کسی به عرش علیین میرود و با یک سخن دیگر فرو میافتد.
وی بیان کرد: در همین روزهایی که گذشت، حرفهایی خواندیم که نمونه بارز صدور حکم کلی در یک مورد جزیی بدون تحقیق بود. از جمله با کمال تاسف سخن این بود؛ «چنانکه ما آثار ایشان را خواندیم و چنان که توصیه کرده بودند، در ایران باید زندگی کرد، در ایران باید ماند، در ایران باید مُرد و اکنون میبینیم که ایشان در کانادا زندگی میکرده است.»
وی به فیلمی که در ابتدای این مراسم پخش شد اشاره کرد و گفت: آنچه که در این فیلمها دیدیم، حضور ایشان تا سال 95 در ایران را نشان میداد. استاد هر سال یا دو سال یکبار برای سخنرانی به کانادا میرفت و با فرزندانش هم دیدار میکرد. استاد عزیز ما در سن 94 سالگی که به آنجا رفت، طبیب اجازه پرواز و برگشت به ایشان نداد و استاد در آنجا ماند تا از دنیا رفت. این یک نمونه است از چیزهای دیگر. ما باید نگاه کنیم و معدل بگیریم.
دادبه افزود: اسلامی ندوشن عشق مجسم به ایران بود. به ایرانی که خودش بارها بر اساس پرهیز از افراط و تفریط توضیح داده است که هرگاه میگویم ایران منظورم یک تکه خاک نیست، به تعبیر او با یادگارهایی که در این خاک هست یعنی فرهنگ، اگر این پیوند نباشد، خاک معنا ندارد. ما با لفظ که بازی نمیکنیم، یک پیوندی هست. او بارها نشان داده است که ما آنسوی تاریخ چگونه بودیم و این سوی تاریخ چگونهایم. اگر در لحظاتی از خودش غافل شده از ایران غافل نشده است.
وی بیان کرد: وقتی که میگفت بپرهیزیم از افراط و تفریط، یعنی نگاه به میهن هم باید با اعتدال باشد. ایشان معتقد بود ایران مثل معشوقهای غزل فارسی است که هم فریبنده است و هم آزاردهنده. آزاردهنده یعنی چه، یعنی کاستیهایی وجود دارد که این کاستیها باز از کوتاهی ماست.
این چهره ماندگار ادبیات فارسی در ادامه گفت: ما تا قرن چهارم بسیار درخشان پیش رفتیم چه در نبردهای نظامی و چه در نبردهای فرهنگی. در قرن چهارم چون آنگونه میاندیشیدیم ابنسیناها و ابوریحانها داشتیم. فکر فلسفی و فکر کلامی در کنار هم حرکت میکرد و پیشرفت فکری و علمی دقیق و درست بود اما متاسفانه از قرن پنجم کلام بر فلسفه چیره شد. تکرار و تکرار و تاکید و تاکید. متاسفانه از حمله مغول و فترتی که پیش آمد ما هنوز گرفتار آن خرد دربندیم. آن پرورش و آن تعلیم است که میتواند جوانان ما را آزاداندیش بار بیاورد.
دادبه افزود: من با دو جمله از مرحوم اقبال لاهوری سخن را به سر میبرم، اقبال میگوید اگر از من بپرسید بزرگترین توفیق عربها چه بود، بلادرنگ پاسخ میدهم فتح ایران و میافزایم، عربها با فتح ایران همان اندازه کامیاب شدند که رومیان با فتح یونان. تمدن اسلامی به کودکی ماند که صلابت را از پدر سامی و لطافت را از مادر آریایی گرفته است. اگر این اتفاق نمیافتاد تمدن اسلامی ناقص میشد.
وی بیان کرد: آن گلچینی که استاد اسلامی از آن سخن میگوید که این فرهنگ و تمدن را ساخت، علامه اقبال این گونه بیان میکند. تاکید و تاکید استاد از افراط و تفریط این است. باید صاحبان فرهنگ و فرهنگ همسان به پیش بروند. به امید اینکه برسیم به اعتدالی که ایشان از آن سخن میگوید.
در ادامه کلیپی از رضا داوری اردکانی، فیلسوف و متفکر ایرانی و استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه تهران پخش شد.
داوری اردکانی در این کلیپ گفت: استاد اسلامی ندوشن نویسندهای بود که همواره سفارش میکرد ایران را از یاد نبرند، طبیعی است که ایران نیز او را از یاد نبرد. او یکی از ایرانیترین دانشمندان ایران بود. او به دیگران و غیرایرانیان احترام مینهد. او همه همت خود را برای شناساندن ایران گذاشت. آثار شاعران مهمی را ترجمه کرد. او مرد سیاست نبود اما درک درستی از سیاست داشت.
داوری اردکانی با بیان اینکه دکتر اسلامی ادیب و شاعر و نویسندهای بود که در جان و روان مردم نفوذ کرده بود، گفت: او که از کودکی با ادبیات آشنا شده بود در رشته حقوق مدرک دکتری گرفت. او درد ایران را باز میگفت. نوشتن از ایران و کار ایران شغل او نبود، زندگی او بود. او در ادب و فرهنگ ایران و جهان کارهای بزرگی کرد و آثار بزرگی از خود بر جای گذاشت.
فیلسوف و متفکر ایرانی و استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد: اگر بخت با او یار بود داشتن همسری دانشمند و نجیب بود. دکتر شیرین بیانی این استاد متواضع در معرفی همسر خود مینویسد؛ شریک زندگی من شخصی انسان دوست و به شدت ایران دوست و نویسندهای با استعداد فراوان و آگاه به زیر و بم مردمان بود. از راه دور به ایشان سلام میکنم و یکبار دیگر درگذشت استاد اسلامی را تسلیت میگویم و دوام عمر پربرکتشان را آرزو دارم.
در ادامه این مراسم یادبود دکتر امیرحسین جلالی ندوشن پیام دکتر هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات را قرائت کرد؛ در این پیام آمده بود: به نام خداوند جان و خرد، برای انجام چهارمین دوره شیمی درمانی در بیمارستانم اما دوستان از من خواسته بودند برای گرامیداشت استاد فقید ایراندوست ایرانشناس سخنی بگویم که نه دانستههای من در تراز فرهیختگان سخنور است نه محدودیتهای بیماری و درمان اجازه حضور میدهد. به ناچار از تجربهام در نزدیکی و برخورداری از فضل آن بزرگ نوشتهای کوتاه تقدیم میکنم.
خانیکی در ادامه این پیام گفت: اسلامی ندوشن و گفتوگویی بر سر چهارراه فرهنگها. ساختار فکر و اندیشه زندهیاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن نمونه بارز یک ساختار گفتوگویی بود، چنانکه خودش نیز آن را موهبتی میدانست، که با دو فرهنگ سر و کار داشت. یکی فرهنگ بومی ایران و دیگری فرهنگ دنیای غرب و میگفت زندگی من بر سر یک چهارراه خیمه زده است. قدیم، جدید و شرق و غرب.
وی افزود: او اهل نفی یک فرهنگ و تمدن نبود. او همواره دست به انتخاب میزد و آنچه را با اخلاق سازگار میدید، مورد توجه قرار میداد. هر چند به ادبیات ایران عشق میورزید. همچنین اگر به شخصیتهای مورد علاقهاش بنگریم با نامدارانی چون شکسپیر، تولستوی، جواهر لعل نهرو، حافظ، فردوسی و کسانی دیگر روبهرو میشویم که نشاندهنده عمق نگاه او به ادبیات جهانی است. همیشه میگفت از نوشتن یک هدف بیشتر نداشتم و آن این بود که حق خود را ادا کنم. او چنان که خود قبول داشت کامیاب زیست چون آن گیاه نوک تپه که در نوک تپه زیست ولی باد زد و کمرش را شکست و او گفت که ارزش داشت، که هر دو سوی تپه را هم ببینم.
سیدمحمود دعایی در ادامه این مراسم به ایراد سخن پرداخت و گفت: من به بزرگان و سرورانی که در این کشور نقش داشتند، عشق میورزم. اسلامیندوشن انسان فرهیختهای بود که بسیار از زمان خودش فراتر بود. وی تنها عنصر فرهیخته و ارجمندی بود که تحت تاثیر شانتاژها قرار نگرفت. او در انزوای خودخواستهای قرار داشت که به آن افتخار میکرد.
در ادامه دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: در ادامه صحبتهای دکتر دادبه باید بگویم تمدنهایی که عقل را بر صدر نشاندند، نتیجه قهری آن اعتدال بوده است. محبوبترین اثر استاد ندوشن با خرد آغاز شد، ابن سینا رسالهای دارد به اسم رساله معراجیه که به عربی نوشته شده است تحت عنوان معراجنامه که به فارسی هم ترجمه شده است.
وی افزود: ابن سینا در این اثر کل معراج پیامبر را بر بنیاد عقل تاویل کرد. سلطان محمد نگارگر این را تصویر کرده است و در این اثر ابنسینا عقل را نماد رهزن دانسته است. روزی پیامبر به امام علی (ع) فرمود اگر دیدی که مردمان به خالق خود تقرب میجویند، تو به عقل و انواع و مراتب عقل سبقت بگیر. دادبه به نکته دقیقی اشاره کرد؛ اینکه چرا ایران شیعه را پذیرفت، به دلیل عقلانیت امام علی بود.
وی افزود: اگر ایران نبود اسلام در ریگزار عربستان دفن میشد زیرا ما میراثبر عقلانیت و خرد بودیم. ایران و شاهنامه شناسنامه ایران با خرد آغاز میشود. اینکه چگونه در جان جناب ندوشن مولانا و فردوسی با هم جمع میشوند، عجیب است. استاد ندوشن اعتقاد دارد که فرهنگ چهار رکن اصلی دارد؛ فردوسی، مولانا، حافظ و سعدی.
بلخاری ادامه داد: این خرد را بر بنیاد یک روایت از اوستا بیان کنم. در شاهنامه دو اصطلاح چه بسیار و وسیع مترادف هم به کار میرود. یکی هنر و دیگری خرد. در بسیاری از قسمتهای شاهنامه این ترادف وجود دارد که ادراک این دو بدون همدیگر ممکن نیست. هنر نزد ایرانیان است و بس. این هنری که بحث میشود موسیقی نیست. در بیشتر جاها ظهور جمالشناسانه خرد هنر است. شاهنامه مفهوم خرد را از یسنا گرفته است. قوهای روحانی که ممیز خیر و شر است و نکته دوم صفت بهمن است. بهمن در ایران نماد خرد است و شیخ اشراق نور اول را بهمن قرار داد یا هومنه یعنی منش نیک و هر که شاهنامه را مقتدای خود قرار داد، زیستی خردمندانه داشت.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: ظرف اگر جانش وسعت نداشته باشد، امکان عقل و عشق ندارد و این نشان از وسعت جان ما در وحدت عقل و عشق دارد. شاید جان ایرانیان جان محمد است که امکان عقل و عشق را با هم دارد. در آثار هیچ کسی همچون استاد ندوشن وحدت عقل و عشق را نمیبینیم. به روح بلند استاد محمدعلی اسلامی ندوشن سلام و درود میفرستیم و امیدواریم خداوند ایشان را با ابرار محشور بفرماید.
در ادامه این مراسم مجلسی، نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه ابعاد و جنبههای مختلف شخصیت اسلامی ندوشن در اینجا توسط بزرگان بازگو شده است، گفت: وقتی اسلامی ندوشن برای تحصیل به تهران آمد، چند سالی از همسنهای خودش بزرگتر بود، ولی از آنجایی که شاعری را شروع کرده بود، به کافه نادری میرفت، به مجله سخن میرفت. جوانان برای عدالتخواهی در آنجا جمع میشدند، نه به دلیل سیاسی. ایشان مقدار بسیار زیادی از مسیر را طی کرد، با دوستانی آشنا شد ولی جذب حزب توده نشد.
وی افزود: نمیتوانیم بگوییم که آرمان اجتماعی نداشت. آرمان و تفکر سیاسی داشت، ولی هر چیزی در زندگی او به جای خویش نیکو بود. در مقالاتی که او نوشته است، به وضوح علائق او ذکر شده است و علائق او را نشان میدهد. باید نوشتههای او را که در زمانهای مختلف نوشته شده بازخوانی کرد و بعد با معدلگیری قضاوت کرد.
در ادامه این نشست دکتر محمود اسعدی، مدیر موزه و سرای چهره ماندگار با بیان اینکه به سهم خودم به همسر زندهیاد اسلامی ندوشن و خانواده گرامی ایشان تسلیت میگویم، گفت: توفیقی داشتم در چهار دهه با این بزرگان بزرگ شدم. در طول این مدت 5 یا 6 نفر بودند که زندگی یک قرنی داشتند و از زندگی خویش به خوبی بهره گرفتند. از این افراد میتوانم محمدعلی جمالزاده، منوچهر ستوده و زندهیاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن را نام ببرم.
وی افزود: در حدود سه دهه قبل به اصرار خواستم با ایشان یک برنامه حرفهای کامل داشته باشیم و در مورد مسایل مختلف با ایشان به گفتوگو نشستیم، اما ایشان تاکید کردند «تا زمانی که زندهام این مستند پخش نشود» و تا امروز این مستند پخش نشده است. از میان شخصیتهایی که با آنها مصاحبه کردم، تنها دو نفر خواستند که مصاحبه آنها در زمان حیاتشان پخش نشود، اسلامی ندوشن و عبدالحسین زرینکوب. چرا چنین درخواستی داشتند، نمیدانم.
مدیر موزه و سرای چهره ماندگار در ادامه گفت: امروز نگاهی به فیلم اسلامی ندوشن کردم، ایشان در مورد جریان روشنفکری و روشنفکران در ایران سخن گفته بود، به صراحت بیان میکند که جریان روشنفکری از مشروطه به بعد چگونه شکل گرفت و روشنفکران چه کسانی بودند.
اسعدی افزود: اساسا چرا شخصیتی مانند زندهیاد اسلامی ندوشن یا زرینکوب احساس امنیت ندارند تا در زمان خودشان در مورد اندیشه سخن بگویند. کسینجر طرحی بود که بر اساس این طرح در دانشگاه هاروارد سمیناری تشکیل میدادند با حضور مخالفان آمریکا و به سخنان مخالفان گوش میسپردند، این طرح تا امروز هم ادامه دارد، اسلامی ندوشن کتابی دارد که در این کتاب نظرات ایشان در مورد آمریکا بسیار جالب است.
اسعدی در ادامه گفت: ایشان از آمریکا به عنوان کشوری بسیار قدرتمند از نظر تکنولوژی و در عین حال یاغی که میخواهد بر همه کشورها سیطره یابد، یاد میکند. من معتقدم سه دوره زندگی ایشان شاخصههای خاص داشت و اینکه نظر کلی در مورد یک شخصیت بیان کنیم، اشتباه است. علاقه ایشان به سعدی هم بسیار در آثارشان مشهود است. سعدی از نظر ایشان انگار تنها شخصیت ماندگار است.
مدیر موزه و سرای چهره ماندگار با بیان اینکه پیشنهاد میکنم جایزهای به نام ایشان تعیین کنیم، گفت: پیشنهاد میکنم جایزه ایرانشناسی اسلامی ندوشن را نه فقط از بعد دانشگاهی بلکه از بعد مردمی تعیین کنیم، زیرا ایشان در سفرهایش با مردم جهان در ارتباط بود. این جایزه را به نام ایشان سالانه یا دو سالانه تاسیس کنیم تا جوانان ما کتابهای ایشان را بیشتر بخوانند. ایشان شخصیت قابل اعتماد و موجهی است که آنچه میگوید از روی آگاهی است.
وی بیان کرد: آزادی فرع بر آگاهی است و باید آگاهی مردم را با آثار ایشان بالا ببریم. باید فکری برای جایگزین کردن اطلاعات خوب با اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی رواج دارد، بکنیم.
در پایان مراسم نیز پیام فرزند زندهنام دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن پخش شد، در این پیام آمده بود: به نام خداوند جان و خرد، به نوبه خود و در حد خودم از حاضران تشکر میکنم، پدرم هیچگاه جزو هیچ گروه یا دستهای نبوده است. شما که ایرانی هستید و زبان پارسی میدانید، بدانید که ایران کشور بزرگی است و باید تاریخ آن را خواند. پدرم کسی بود که در روستای کوچکی متولد شد ولی به نیاز یادگیری خویش پاسخ گفت و راه خویش را پیدا کرد و برای یادگیری ابتدا به تهران و سپس به خارج از کشور رفت. سلامت جسم ایشان با درست غذا خوردن و با ورزش کردن و پیادهروی تامین میشد و سلامت روح ایشان با مطالعه و وقت تلف نکردن تامین میشد. ایشان زندگی بسیار سالمی داشت تا اینکه دیگر رمقی باقی نماند. روح ایشان شاد.
اسلامی ندوشن، ادیب، مترجم و استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی بود که عمر پربرکت خود را صرف تحقیق در آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد. آثار او در بیش از ۵۰ مجلد در موضوعات گوناگون ادبی، فرهنگی و اجتماعی منتشر شده است که از جمله آنها میتوان به «چهار سخنگوی وجدان ایران»، «تأمّل در حافظ»، «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «سرو سایهفکن»، «ایران و جهان از نگاه شاهنامه»، «نامه نامور»، «ایران را از یاد نبریم»، «به دنبال سایه همای»، «ماجرای پایانناپذیر حافظ»،«ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم»و … اشاره کرد.
این چهره ماندگار زبان و ادب فارسی سهشنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ پس از یک دوره بیماری در کانادا دار فانی را وداع گفت.
منبع: ایبنا