میراث مکتوب- روز سیام آبان ماه که مصادف با روز جهانی فلسفه است؛ به عنوان روز «فارابی» در تقویم ملی ایران به ثبت رسیده است. این نامگذاری به آن دلیل است که «فارابی» را بنیانگذار حقیقی فلسفه در تمدن اسلامی میدانند.
پیشنهاد روز بزرگداشت فارابی از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به شورای فرهنگ عمومی کشور ارائه شده و در سال ۱۳۹۹ با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۳۰ آبان ماه مصادف با روزجهانی فلسفه، به عنوان روز بزرگداشت این حکیم برجسته ایرانی در تقویم ملی ایران به ثبت رسیده است. ناگفته نماند که کشور ترکیه در پی پروندههای مصادره مفاخر، هنر و آثارِ تاریخی ایران از سوی کشورهای همسایه در سال ۱۳۹۸ خانه-موزه فارابی فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی را به مناسبت هزاروصدوپنجاهمین سالگرد تولد او افتتاح کرد؛ این اقدام توسط دانشگاه ملی فارابی قزاقستان و شهرداری استانبول، با حمایت شورای همکاری کشورهای ترکزبان و سفارت قزاقستان در ترکیه صورت گرفته است که در همان سال واکنشهای رسانههای خبری کشور را در پی داشت.
فارابی کیست؟
ابونصر محمد بن محمد فارابی، (۲۵۹-۳۳۹ ق) در شهر فاراب خراسان دیده به جهان گشود. در ایرانی بودن فارابی شکی نیست و از جهت آنکه منسوب به فاراب یا پاراب است که در ناحیه ترکستان ساحل غربی رود جیحون (ماوراءالنهر) نزدیکی بلخ قرار داشته، نژاد ترکی و محل تولد (فاراب) وی را از ایران خارج نمیکند، چه آنکه در قلمرو وسیع ایران نژادهای مختلف زندگی میکردند.
وی نخستین فیلسوفی است که در دوره اسلام ظهور کرده و روی همین اصل او را «استاد الفلاسفه» مینامند و همچنین نخستین فیلسوف اسلامی است که به ترجمه آثار علمی و حکمت یونان به زبان عربی پرداخت و نقش بسزایی در رواج فلسفه در جهان اسلام داشت. ابونصر فارابی سومین فیلسوف در جهان بود که تمدن بشری به طرحهای او در سازندگی جوامع مدیون است.
از جزئیات زندگی و تحصیل او در جوانی گزارش مستندی وجود ندارد؛ تنها مشخص است که پدر و پدربزرگ او از نظامیانی بلندمرتبه در دولت سامانیان بودند.
فارابی در علم فلسفه، منطق، جامعهشناسی، پزشکی، ریاضیات و موسیقی تخصص داشت. بیشترین آثار او در زمینه فلسفه، منطق، جامعهشناسی و همچنین دانشنامهنویسی بود.
فارابی کسی بود که ساز قانون را به صورت ۴۵ سیمی اختراع کرد. فارابی در کتاب «موسیقی کبیر» خود درباره این ساز توضیح داده است. «موسیقی کبیر» که گفته میشود شاهکار فارابی در علم موسیقی است، به زبان عربی نوشته شده و آذرتاش آذرنوش، آن را به فارسی برگردانده است. فارابی در این کتاب نظرات گذشتگان درباره موسیقی را جمعآوری کرده و از دو نوع تنبور بغدادی و خراسانی و سازی به نام شاهرود حرف میزند.
فارابی معلم مطلق زمان خود بود؛ او برای دستیابی به نظریه جدید سیاسی خود، فلسفه ایرانشهر (بخشی از تاریخ اندیشه ایرانی که معتقد به شاه آرمانی و فره ایزدی است و ریشه در دوره ساسانی دارد) را با اندیشه اسلامی (نظریه خلافت اسلامی) و دانش یونانی آشتی داد.
فلسفهای که فارابی مطرح کرد، بر اندیشه فیلسوفان بعد از خود تاثیر قابلتوجهی گذاشت. دغدغه اصلی فارابی پیوند بین دین و فلسفه بود، همچنین عقیده داشت دین پیامبر با حکمت یونانی تناقضی ندارد و اختلافات آنها مربوط به ظواهری است که با تاویلات فلسفی برطرف میشوند.
لقب فارابی
فارابی به القاب مختلفی شهرت یافت؛ اما مهمترین و اصلیترین لقب او، «معلم ثانی» بود. او بهعلت معلومات عمیق خود در علوم مختلف، بهخصوص در فلسفه، حکمت و موسیقی، بعد از ارسطو که معلم اول بود، «معلم ثانی» لقب گرفت.
لقب «مؤسس فلسفه اسلامی» را نیز به این علت به او دادند برای اولین بار فلسفه را بهطور جدی وارد دنیای اسلام کرد، همچنین «انتقالدهنده منطق صوری یونان به جهان اسلام» از دیگر عناوینی به شمار میرود که در تاریخ اندیشه اسلامی برای فارابی در نظر گرفتهاند.
حیات علمی
فارابی در جوانی به بغداد و ناحیه خلافت عباسیان و بعد به حلب و دمشق در سوریه امروزی رفت و در همان جا هم درگذشت. فارابی تا حدود چهل سالگی در فاراب به تحصیل علم مشغول بود و سپس برای تکمیل مبانی راهی بغداد شد و مدت زیادی را در بغداد ماند و آموختههای خود را در آنجا تکمیل کرد، سپس در سال ۳۳۰ق، به حلب در سوریه رفت. وی در پناه امیر سیفالدوله حمدانی (والی حلب از طرف دو خلیفه عباسی راضی و مقتدر) در این شهر زندگی کرد؛ زیرا سیفالدوله قدر او را میدانست و از او تجلیل میکرد و عطاها میبخشید؛ البته فارابی از آنهمه عطاها چشم پوشید و فقط روزانه به چهار درهم اکتفا کرد.
فارابی تحصیلات خود را در بخارا و بغداد گذراند. آثار فلسفی او راه را برای مریدان و دانش آموزان خودش باز کرد و به عنوان منابعی مهم برای نسلهای پس از مرگش هم باقی ماند. فارابی نقش بسیار مهمی در جدا کردن علوم الهیات از علوم عقلی فلسفه ایفا کرد.
ابن خلکان مورخ معروف میگوید: فارابی بخشی از عمر خود را صرف یادگیری زبان کرد. او زمانی که به بغداد آمد، زبان عربی را خوب نمیدانست؛ اما وقتی که از بغداد به دمشق رفت، یکی از زبان شناسان خوب عربی بود. فارابی زبانهای عربی، ترکی، فارسی، اردو و یونانی را به صورت علمی آشنا بود.
مدینه فاضله و فارابی
فارابی بر روی مساله شناخت مفهوم «خوشبختی» در زندگی انسان بسیار تحقیق کرد، او با شناخت فلسفه یونان، اندیشههای جدید و تجارب سفرهای خود نظریهاش را در زمینه «خوشبختی» انسان ارائه داد.
فارابی با طرح موضوع «مدینه فاضله» که با مدینه فاضله افلاطون همخوانی دارد، بسیار مشهور شد، او «مدینه فاضله» را شهر خوشبختی میداند که همه انسانها از راه عقل خواهان رسیدن به آن هستند.
فارابی در نهایت «خوشبختی» را با عقل، شعور، آگاهی و درک مرتبط میداند و نتیجه میگیرد که انسان جاهل هرگز خوشبخت نخواهد بود.
آثار فارابی
فارابی در طول زندگی خود، آثار تالیفی بسیاری بهجای گذاشت که تاثیر شگرفی در تغییر فضای دینی و علمی بعد از او ایجاد کردند. تذکرهنویسان براین عقیدهاند که فارابی بر کتابهای ارسطو از جمله ارغنون، طبیعت، کائنات جو، مابعدالطبیعه و اخلاق ارسطو تعلیقاتی نوشت که بعضی از آنها مفقود شدند. این آثار اهمیت آثار بعدی او را نداشتند و نوعی تمرین فلسفه به شمار میرفتند.
کتابهای «احصاءالعلوم» و کتاب «الحروف» از مهمترین آثار فارابی به شمار میروند و بهجهت تقسیمبندی علوم در آنها قابل تامل هستند. طبق نظریه ارسطو، علوم به دو بخش نظری و عملی و گاهی نیز به سه بخش نظری، عملی و شعری تقسیم میشد که هرکدام نیز سه علم را در برمیگرفتند. ارسطو علوم نظری و عملی را به ۶ علم ریاضی، طبیعی، الهی، اخلاق، سیاست مدن و تدبیر منزل تقسیم کرد. فارابی اساس این تقسیمبندی را به هم نزد؛ اما سیاست مدن و تدبیر منزل را حذف کرد و علم منطق، زبان، فقه و کلام را به آن افزود. با این توضیح، فارابی ترتیب تقسیمبندی علوم را در کتاب احصاءالعلوم چنین آورده است: زبان، منطق، ریاضی، طبیعی، علم الهی، علم مدنی، فقه و کلام.
مهمترین آثار فارابی عبارتاند از:
* «آنچه باید پیش از آموختن فلسفه بدانیم» که فارابی در آن هندسه، منطق، اخلاق نیک و کنارهگیری از شهوت را پیشنیازی برای پرداخت به فلسفه میداند و به شرح هریک از آنها میپردازد.
* «سیاست شهری» که درباره اقتصاد سیاسی نوشته شده است.
* تحصیل السعاده را فارابی درباره اخلاق و فلسفه نظری نوشته است.
* الجمع بین رای الحکیمین درباره ایجاد هماهنگی بین آرای افلاطون و ارسطو است
* رساله فیالعقل درباره ماهیت عقل، چیستی آن و اقسام عقول نوشته شده است.
* رساله فب اثبات المفارقات در اثبات وجود موجودات غیرمادی است.
* کتاب الموسیقی الکبیر جنبههای گوناگون موسیقی مانند مقدمات آن را تعیین میکند. او در این کتاب اصول فلسفی درباره موسیقی، کیفیتهای کیهانی و تأثیرات آن را بیان میکند.
*فصولالحکم درباره حکمت الهی است و به ۷۴ مبحث درباره نفس اختصاص دارد.
* رساله فی السیاسه به بحث درباره سیاست میپردازد.
* آراء اهل المدینه الفاضله و مضاداتها به تشریح مدینه فاضله (آرمانشهر) و ویژگیهای آن اختصاص دارد.
* اغراض ارسطو فی مابعدالطبیعه از کتابهای مهم فارابی است که در شرح کتاب مابعدالطبیعه ارسطو نگاشته شده و ابن سینا هم از آن بهره برده است.
منبع: میراث آریا