میراث مکتوب- سیام فروردین سالگرد تولد استاد نامدار فهرستنویسی، محمدتقی دانشپژوه است. بدین مناسبت یادش را گرامی داشتهایم.
حوزه کار استاد دانشپژوه، حوزه فهرست نویسی، نسخه شناسی و فهرستپژوهی بود و شاید از نظر گستردگی کار بی نظیر باشد. جنبه ای که معمولا بر آن تکیه میشود، نقش ایشان و شیفتگی اش به کتاب و فهرست نسخ خطی و زندهکردن آثار گذشته ما زیر نظر ایشان است؛ ولی مهمترین ویژگی مرحوم دانشپژوه به نظر من این بود که فیلسوف و منطقدان بزرگی بود. ایشان به عنوان مصحح، آثار بزرگی در حوزه منطق و فلسفه چاپ کرده؛ اما فراتر از این بود. یک بار به ایشان گفتم: شما به آنتون چخوف می مانید. چخوف پزشک خیلی خوبی بود، اما می گوید: پزشکی همسر قانونی من است، ولی ادبیات معشوقه من است. شما هم همین جورید. در واقع تمام کارهای محققانه ای که می کنید یک طرف، ولی آن چیزی که در درون شما می جوشد، همان عشق به خردورزی است که در فلسفه و منطق منعکس شده.
بی تردید در سراسر جهان هیچ کس شایسته تر از ایشان نبود که تاریخ مفصل منطق را بنویسد. دو سه تا کتاب به زبان های انگلیسی هست، بهخصوص از پیترز که راجع به ورود منطق ارسطویی به جهان اسلام و گسترش آن است و در ضمن به سیر آن می پردازد؛ ولی هیچ کدام از آنها قابل مقایسه با کار آقای دانشپژوه نبود. مرحوم افشار هم در جایی نوشته بود که اصولا در حوزه تحقیقات، بیشترین آثار ایشان در زمینه فلسفه، منطق و کلام است. نیمی از آثاری هم که ایشان تصحیح کرده اند، در همین حوزه است؛ ولی آنچه مهم است، مقدمه هایی است که نوشته اند و نمی دانم چرا قدر این چیزها را نشناختند. مهمترینش مقدمه ای است که بر کتاب «نزهه الارواح» شهرزوری نوشته اند که کتابی است در حوزه تاریخ فلسفه و در حقیقت تذکره الفلاسفه است و مقدمه بیش از ۱۵۰ صفحه است. آقای افشار که اعتقادی هم به فلسفه نداشتند، در جایی نوشتهاند در کتابشناسی مأخذ فلسفه اسلامی، تا کنون اثری به این گستردگی و گرانقدری نوشته نشده است.
مقدمه مفصلی دیگری که در این مورد نوشته اند، بر کتاب منطق ابن سهلان ساوی است. این یک متن کوتاه منطق است. خود ابن سهلان در ایران کمتر شناخته شده است. او منطقدان بسیار برجسته ای بود و بهترین کتابش «البصائر النصیریه» که راجع به منطق است. محمد عبدو دانشگاه الازهر را بالاخره راضی کرد شما که با فلسفه دشمن اید، دستکم یک کتاب منطق در این حوزه مهم بخوانید و خودش کتاب البصائر النصیریه را چاپ کرد. آقای دانشپژوه متوجه شدند که این چه اهمیتی دارد، به خصوص آثار فارسی او. سه رساله که یکی همین رساله تبصره است، ولی مهمتر آنکه ۱۵۰ صفحه مقدمه بر این رساله کوتاه نوشتند و در آن از ورود فلسفه، از فلسفه ارسطو شروع کردهاند. اولش از منطق چین صحبت کرده اند، بعد از منطق هند، بعد منطق در یونان، منطق ارسطو ، ورودش به جهان اسلام و سیر آن. بهویژه خوب توجه کرده اند به این که ما در حوزه منطق چه کارها و نوآوری های کرده ایم.
مهمترین کار ایشان در حوزه منطق، جمع آوری کلیه آثار فارابی است به نام «منطقیات فارابی» در سه جلد مفصل و با آن مقدمه مفصلی که باز راجع به فارابی نوشته اند و معلوم کرده اند که قدر فارابی چقدر در جهان اسلام ناشناخته مانده است. در واقع باید گفت ابن سینا در حق دو نفر ظلم کرد! فارابی واردکننده منطق است، اما کارش پراکنده است. رازی هم در حوزه پزشکی کارش پراکنده است. ابن سینا از نظریات آنها استفاده کرده، اما آمده به طور سنجیده و منظم و مرتب در دو کتاب شفا و قانون کاری کرد که بعد از آن کسی نه به کتابهای رازی نگاه کرد و نه به کتابهای فارابی، بهخصوص به منطق فارابی.
سال ۶۱ ـ ۶۲ نشر دانشگاهی کتاب می آورد. من یک کتاب منطق از آنجا خریدم که بخشی از کتاب ارسطو بود، همان بخشی که در زمینه منطق است و زینرمان آن را به انگلیسی ترجمه کرده و مقدمه مفصلی هم بر آن نوشته. این کتاب را در مجله نشر دانش معرفی کردم. دو سه روز بعد آقای دانشپژوه پرسید این کتاب را از کجا آوردید؟ و به قدری شیفته این کتاب بود که آن را به ایشان دادم و هنوز هم این کتاب در مجموعه ایشان در کتابخانه مینوی هست. و ایشان بعد از این مطلب مفصلی درباره این کتاب نوشت. من به همین دلیل اینقدر به مستشرقین اعتقاد دارم. این که فردی با این وسعت دانش می آید و رساله کوتاه فارابی را با این تفصیل به جهان معرفی می کند که ما قدر یکی از بزرگان خود را بدانیم.
کامران فانی
منبع: روزنامه اطلاعات