ميراث مكتوب- دكتر منصور صفت گل در نشستي با عنوان « نقد و بررسي كتاب هاي ارشاد و مجالس جهانگيري »، گفت: در بررسي كه من از كتاب مجالس جهانگيري و اين 114 مجلسي كه در اين كتاب آمده، كردم، به بهترين شكل مي شود فرهنگ درباري مغولان هند را از خلال اين مجلس ها استخراج كرد.
وي در پنجاه و هشتمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب كه روز دوشنبه 25 تيرماه ماه 86 در اين مركز برگزار شد، افزود: بايد به آقاي دكتر نوشاهي خسته نباشيد بگويم كه به رغم مشغله هاي زيادي كه در پاكستان – در دانشگاه و ديگر فعاليت هاي علمي- دارند، اما همچنان تمركز اصلي فعاليت هاي تحقيقي شان در تصحيح و بررسي نسخه هاي خطي فارسي است، آن هم در عرصه اي كه دامنه مكتوبات به زبان فارسي بيكرانه است و آرزو مي كنم روزگاري را ما ببينيم كه تمام ميراث مكتوب زبان فارسي در هندوستان و پاكستان شناسايي و دست كم فهرست بشوند و انشاالله محققان ايراني و مخصوصا محققان پاكستاني، همت بيشتري براي شناسايي و دست كم انتشار و بررسي اين آثار، داشته باشند.
وي درباره كتاب مجالس جهانگيري گفت: متن كتاب مجالس جهانگيري، متني است مربوط به قرن يازدهم هجري قمري و تقريبا به چند جهت متن غير متعارفي است، از لحاظ متوني كه در حوزه تاريخي ممكن است مورد بررسي قرار بگيرند. جهت اول اين كه در دوره خاصي اين متن فراهم آمده كه شايد اگر به دوره خاص اين متن، توجه نكنيم شايد نتوان محتواي آنچه را كه در مجلس ها گذشته، به خوبي و همه جانبه درك كرد.
دكتر صفت گل ادامه داد: اواخر قرن دهم هجري قمري و اوايل قرن يازدهم هجري، دوره باشكوهي در تاريخ سلطنت به عبارتي يا به اصطلاح مغولان هند يعني دوره اكبري و دوره جهانگيري بود. نگاه مختصري به تاريخ هند در دوره اكبري و دوره جهانگيري نشان مي دهد كه از جهات متعدد – چه به لحاظ سازمان سياسي، تشكيلات و ديواني و ساختار فرهنگي تحولات ادبي و مخصوصا مذهبي – اين دوره، دوره بسيار مهمي بود، نه فقط براي تاريخ هندوستان آن دوره و پس از آن، بلكه حتي براي جهان اسلام، چرا كه تغييراتي در دوره مخصوصا اكبري در حوزه مذهب، صورت مي گيرد كه بعدا تاثير خودش را بر دوره-هاي بعدي تاريخ هندوستان و البته حتي تاريخ ايران و ماورالنهر و عثماني و آن حوزه پر تب و تاب دنياي اسلام آن روزگار هم مي گذارد كه تجلي آن هم در آن نظام التقاطي ديني است كه اكبر و مشاورين اكبر كه عمدتا مجتهدهاي فراري و مهاجر از ايران بودند، حمايتش مي كردند. نوعي دين الهي كه تركيبي بود از آراء و عقايد مذاهب گوناگون و احتمالا هوشمندانه متناسب با تنوع فرهنگي و مذهبي كه در خود هندوستان وجود داشت. چه بسا اين كه شرايط خاصي را پس از فوت اكبر و آمدن جهانگير و سلطنت جهانگير ايجاد كرده بود.
وي همچنين گفت: بخشي از سياست دوره جهانگيري مي توانست متفاوت از دوره اكبري باشد و در حقيقت ادامه همان فضا و ساختار سياسي و فرهنگي و ادبي است. پس، مجلس هايي كه در اين كتاب تصوير شده و ثبت شده در يك دوره شكوفايي اقتصادي، اقتدار سياسي و ثروتمندي فوق العاده دربار مغولان هند، ترتيب داده مي شود و اثرات اين رونق و شكوفايي را مي شود در مجلس ها ديد. اين متن از لحاظ فهرست كتاب حاوي 122 مجلس است كه البته آقاي دكتر نوشاهي در مقدمه شان هم اشاره كرده-اند كه بين مجالس 110 تا 119 هشت مجلس آن افتاده است. فهرست كتاب به ما مي گويد 122 مجلس و عنوانها هم همين است، اما بهرحال در رديف از مجلس 110 ناگهان به مجلس 119 مي رود، بنابراين آن هشت مجلس در متن نيست و از لحاظ زماني بين سال 1017 تا سال 1020 قمري، اين مجلس ها ثبت شده اند كه كمترين مجلس ها مربوط به سال 1017 است كه فقط 3 مجلس درآن منعقد شده و بيشترين مجلس ها مربوط به سال 1019 هجري قمري است كه 64 مجلس در آن سال ثبت شده، 47-48 مجلس هم در سال 1020 است و 6 مجلس هم در سال 1018. خود عنوان اين كتاب، البته خيلي جالب است، ((مجالس)) در سنت ايراني آن روزگار -قرن دهم و يازدهم- در عثماني، در ايران، در ماورا النهر و در هندوستان، مجلس هم مي تواند به ذهن متبادر كند.
دكتر صفت گل افزود: در بررسي كه من از كتاب مجالس جهانگيري و اين 114 مجلسي كه در اين كتاب آمده، كردم، به بهترين شكل مي شود فرهنگ درباري مغولان هند را از خلال اين مجلس ها استخراج كرد. روي جلد كتاب هم آمده: مجالس شبانه؛ نوعي شب نشيني هاي تا حدودي غير رسمي، البته به دليل حضور جهانگير خيلي هم غير رسمي نمي توانست باشد، ولي ظاهراً از عبارتي كه خود جهانگير هم بكار مي برد، مي شود فهميد كه قصد داشته واقعا آن را به شب نشيني هايي تبديل كند كه در آن از حافظ شعر مي خواندند، از شاهنامه مي خواندند، تاريخ بيهقي را مي خواندند، از گذشته سخن مي گفتند، مقايسه مي كردند كه آيا شعر سعدي بهتر است يا شعر حافظ و كداميك بر ديگري برتري دارد.