در این مراسم ابتدا دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ضمن عرض تبریک سالروز ولادت حضرت زهرا (س) و روز زن گفت: در فرهنگ اسلامی، طلب علم و آموختن بر هر مرد و زن مسلمان به طور یکسان واجب است. در طول تاریخ ما به بسیاری از زنانی بر میخوریم که علاقه مند به علم و دانش و فرهنگ بودند، حتی بعضی از دانشمندان بزرگ همچون ابنرشد اندلسی اظهار تأسف میکنند که چرا برخی از زنان مثل گیاه در خانه میرویند در حالی که زن میتواند قاضی و فرمانروا باشد.
وی افزود: برخی از زنان در جریان علم و دانش زمان خود قرار میگرفتند و بخشی از تاریخ علم و معرفت بشری مرهون آنان است، همچون ریحانه دختر حسین خوارزمی که ابوریحان بیرونی کتاب مهم خود دانشنامۀ بزرگ نجوم و ستاره شناسی یعنی التفهیم لاوائل صناعه التنجیم را با خواهش و تشویق او به رشته تحریر درآورد. دکتر محقق همچنین از زرین گیس، دختر شمس المعالی یاد کرد که از ابن سینا تقاضا نمود اختلاف طول شهر جرجان را تصحیح کند و ابن سینا این خواهش را اجابت و رسالهای بنام آن بانوی علمدوست و فرهنگخواه نوشت که ابوریحان در کتاب تحدید نهایات الاماکن خود از آن نام برده است.
به گفتۀ رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی شهده دختر ابونصر دینوری که کتاب الاموال ابوعبید قاسم بن سلام که – از مهمترین کتابهای اقتصادی اسلامی است-، در سال پانصد و شصت و چهار ۵۶۴ در بغداد بر او قرائت شده و صحت و درستی اخبار و روایات و اسناد آن مورد تصدیق و گواهی او قرار گرفته است. این زن، از چنان مقام والایی برخوردار بوده که محدثان اسلامی از او تعبیر به فخرالنساء الشیخیه الصالحه الکاتبه کردهاند.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با اشاره به زحمات دکتر حسن انوری در عرصه فرهنگ و زبان فارسی اظهار داشت: دکتر انوری یکی از مهمترین فرهنگهای فارسی یعنی فرهنگ سخن را با کوشش فراوان در هشت جلد تألیف کردهاند که کاری ارزشمند است.
دکتر محقق با ابراز خشنودی از اینکه اهالی آذربایجان علاقه زیادی به زبان فارسی دارند و بسیاری از عالمان این خطه خدمات بزرگی به فرهنگ و زبان فارسی نمودهاند،گفت: دکتر انوری نمونۀ بارزی از این افراد است. یا آیت الله محمدعلی مدرس تبریزی که میگفت اگر چه زبان من به ترکی باز شد ولی با فراگیری الفبا باب علم و ادب و فرهنگ به قلب من باز گردید.
وی در ادامه تصریح کرد که فن فرهنگ نویسی در میان مسلمانان رواج داشته است و حتی مهمترین فرهنگ زبان عربی توسط یک ایرانی یعنی مجدالدین فیروزآبادی نوشته شده است.
آقای دکتر انوری به تمام معنا، انسانی آزاده است
در ادامۀ این مراسم علیاشرف صادقی مدیر گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: من سال ۱۳۴۰ تا ۴۲ در مؤسسۀ لغت نامۀ دهخدا مشغول به کار بودم و دکتر انوری از سال ۱۳۴۱ به آنجا تشریف آوردند که رابطۀ دوستی ما از همان جا آغاز شد و در حال حاضر نیز در فرهنگستان زبان و ادب فارسی در خدمت ایشان هستیم.
وی ادامه داد: آقای دکتر انوری به تمام معنا، انسانی آزاده است. شخصی غنی و ملایم، دوست داشتنی و بسیار خوشفکر، عدالت دوست و نوع دوست. علاوه بر این، ایشان در داوری بسیار منصف هستند. از نظر علمی آقای دکتر انوری خدمات بسیاری به زبان فارسی کرده اند. هممیهن نان آذربایجانی ما همواره در مسئلۀ خدمت به زبان فارسی پیشقدم بودهاند و چندین استاد برجستۀ زبان فارسی از آن خطه برخواستهاند. استادان برجسته ای چون مرحوم محمدامین ریاحی، مرحوم دکتر زریاب خویی، مرحوم دکتر منوچهر مرتضوی، دکتر خیام پور و در نسل های بعد می توان از مرحوم دکتر بهمن سرکاراتی و دکتر ژاله آموزگار نام برد و مقدم بر همۀ آنها مرحوم سید حسن تقی زاده که نبوغ علمی وی نظیر نداشت و مورد قبول تمام مستشرقین بود و ما باید به این ها ببالیم.
دکتر صادقی سپس به خدمات علمی دکتر انوری اشاره کرد و گفت: دکتر انوری خدمات بسیاری کرده اند و ایشان سالها استاد دانشگاه تربیت مدرس بودند و شاگردان بسیاری را پرورش دادند و کتابهای بسیاری هم در حوزه زبان فارسی در حوزۀ آموزش زبان فارسی، دستور زبان فارسی و تصحیح متون منتشر کردند. ایشان با مرحوم دکتر حسن احمدی گیوی کتابی برای دستور زبان فارسی نوشتند که سالها است به عنوان کتاب مرجع استفاده می شود.
وی افزود: ایشان با تألیف فرهنگ سخن به جوانان و زبان فارسی خدمت بزرگی کردند. چرا که فرهنگ های پیشین از نظر مِتُد و روش دچار فقر بودند. اولین فرهنگ روشمند زبان فارسی، فرهنگ بزرگ سخن بود که ایشان و همکارانشان در مؤسسۀ سخن آن را طرح ریزی کردند. این فرهنگ، فرهنگ فارسی معاصر و برای جوانان مفید است. فرهنگ هایی که پیش از فرهنگ سخن وجود داشت، همه بر مبنای فارسی کهن بود ولی دکتر انوری تعدادی از جوانان را دور خود جمع و شیوه نامهای را تدوین کردند و با روش های امروزی این کار را با به بهترین نحو به سامان رساندند.
مدیرگروه فرهنگ نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیان کرد: در کتاب زندگی نامۀ دکتر حسن انوری که انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تدوین کرده است دیدم که ایشان ۶۰ جلد کتاب تألیف کرده اند که هر کدام از این جلدها حتی اگر مقدار کمی فایده داشته باشد جمع این کتاب ها برای درس خوانندگان فایدۀ بسیار خواهد داشت. البته همۀ این آثار مورد استفاده است و موجب ماندگاری نام ایشان خواهد بود.
تعداد پایاننامههای مربوط به دستور زبان کاهش یافته
در ادامه دکتر غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، وی را به دلیل توجه به دستور زبان فارسی و فرهنگنامهنویسی قابل احترام خواند و گفت: در ساختمان زبان و ادب فارسی، دستور زبان حکم اسکلت را دارد. همان طور که ساختمان قائم به اسکلت است و در و پنجره و نقاشی و سایر تزئینات بعد از استواری اسکلت امکان ظهور پیدا میکنند، در مقولۀ زبان هم دستور زبان است که به اصل زبان استواری میبخشد هرگاه توجه به دستور زبان در جامعهای کم شود، باید احساس خطر کرد. من در سالهای اخیر گاهی چنین احساسی داشتم.
وی در ادامه افزود: تصور میکنم اگر به موضوع پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری زبان فارسی در کشور مراجعه کنیم و تعداد پایاننامههایی را که با موضوع دستور زبان فارسی نوشته میشوند با هم مقایسه کنیم، درمییابیم تعداد پایاننامههای مربوط به دستور زبان کاهش یافته و این، علامت خوبی نیست. این مسأله به نوعی نشان میدهد که استادان و دانشجویان به نوعی حوصله ندارند وقت خود را صرف دستور زبان کنند.
وی به تلاش های دکتر انوری در زمینۀ تألیف آثاری در حوزۀ دستور زبان فارسی اشاره کرد و گفت: دکتر انوری، چنین شخصیتی داشتند و سالهای زیادی از عمر عزیز خود را صرف تألیف کتابهای دستور برای دانشآموزان مدارس کردند. همینجا یاد میکنم از دوست و همکار ارجمند ایشان، مرحوم دکتر حسن احمدی گیوی که آن مرد بزرگ هم آذربایجانی بود و به دستور زبان فارسی عشق میورزید.
حداد عادل در ادامه گفت: بنده اصرار و تاکید تأکید دارم بر اینکه در زبان فارسی، همواره فرهنگهای متنوعی تألیف شود. من، توجه به فرهنگ لغت را نشانه زنده بودن زبان میدانم در زبان انگلیسی تاکنون چند صد فرهنگ زبان تألیف شده است. آقای علمی و دکتر انوری، کاری را در مدت هشت سال به انجام رساندند و فرهنگ بزرگ «سخن» تألیف شد و زبان فارسی، صاحب فرهنگ لغت پاکیزه و روشمندی شد. در اوایل انتشار این فرهنگ، مقام معظم رهبری، در زمان بازدید از نمایشگاه کتاب تهران این فرهنگ را دیدند و خوشحالی خود را از تألیف آن اعلام کردند.
وی در پایان با اشاره به تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی تصریح کرد: گروهی نزدیک به ۵۰ نفر در گروه فرهنگنویسی دکتر صادقی تألیف یک فرهنگ جامع را بر عهده دارند. مطمئن هستم که قدر فرهنگ دکتر صادقی را دکتر انوری میداند و قدر فرهنگ دکتر انوری را دکتر صادقی. تجربه دکتر انوری در کاری که دکتر صادقی، انجام میدهد، قطعاً مفید بوده است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: ما در ایران، وارد دنیایی شدهایم که به فرهنگنویسی به عنوان یک علم نگاه میشود البته نمیخواهیم زحمات پیشینیان را انکار کنیم. هرکاری با نقص شروع میشود و سپس به تکامل میرسد، بنده از آن جهت که دکتر انوری به دستور زبان فارسی و فرهنگنویسی اهتمام کرده است، احترام زیادی برای ایشان قائلم. دکتر انوری بسیار کم سخن هستند، پرکار و کمحرف و در جلسات فرهنگستان معمولاً حرف نمیزنند. من گاهی با لطایفالحیل ایشان را در فرهنگستان به حرف میکشم. عجیب هم این است که ایشان نام فرهنگشان را فرهنگ سخن گذاشتهاند.
گل همیشه بهار سخنوری، سعدیست
در این مراسم دکتر سیدعلی موسوی گرمارودی نیز شعری به مناسبت بزرگداشت سعدی شعر زیر را برای حاضران قرائت کرد:
خزان چوآید و در بوستان مقر گیرد
صفا زطرف گلستان، ره سفر گیرد
چو لشکری که گشاید به فتح، بارویی
خزان قلمرو گلزار، سر به سر گیرد
چو آتش است مگر، اوفتاده در تن باغ
که شعلهاش همه در جان خشک و تر گیرد
هزار شعله برافروزد از چراغ، انار
وز آن، لهیب خزان، باز، تیزتر گیرد
قبای سبز، برون آورد زتن، گلشن
که تا زدست خزان، جامهای دگر گیرد
کلاه و جامه رنگینۀ خزانی را
یکی به برکند و آن دگر، به سر گیرد
غریو باد برآید میان شاخِ درخت
چو بانگ رعد که در کوه و درکمر گیرد
بتوفد از سرخشم و زپا برآرد گل
قضا رسیده، مگر دست گل، قدر گیرد
چو تازیانه، به کف، باد بگذرد از باغ
چنار، خم شود و دست بر کمر گیرد
چو آدمی نگرد روزگار فانی گل
سزد که دل زبقای زمانه برگیرد
بتاب رخ زجهان زآنکه رو بدین دنیا
هرآنکه بیشتر آورد، نیشتر گیرد
مبین که آب رساند تو را به نخل وجود
ببین که از پیافکندت تبر گیرد
خزینهای نگشوده زهیچ گنج به رنج
به افعیات زجفا زهر در جگر گیرد
براین تهی دل پرنیش، امید نوش مبند
که دیدهای ز نیِ بوریا، شکر گیرد؟
در این زمانه کز اهریمنان پاییزی
به جان باغ جهان شعلههای شر گیرد؛
گُلی ببوی که چون صد خزان برآن گذرد
مشام روح از آن عطر بیشتر گیرد
بجوی گل زگلستان سعدیِ شیراز
که بوستان دلت بوی مشکتر گیرد
گل همیشه بهار سخنوری، سعدیست
که ژاله هنرش، خرده برگهر گیرد
از اوست پرتوی ار درکلام هرکه جزاوست
چنان که پرتو خود را زخور، قمر گیرد
در آن زمانه، بجز سعدی از فروغ سخن
که دیدهای زحلب تا به کاشغر گیرد؟
معارف بشری را به لفظ پاک دری
نوشته است کزآن بهرهها بشر گیرد
چنان زنقش معانی، صور کند در لفظ
ندانی آن که کدام از کدام اثر گیرد
هزار صورت گلگون برآورد به غزل
چنان که باغ گل از شعر او، صور گیرد
بنای نثر گذارد فشرده برایجاز
فزون معانی، از الفاظِ مختصر گیرد
نه مرد گفتن و دُر سفتن و سخن، تنهاست
کزو چکاد عمل هم، شکوه و فر گیرد
به گرمپویه، جهان را چو خور بپیماید
هزار تجربه از سیرِ مستمر گیرد
دلا تو نیز چنو برنشان نهال کمال
زجانِ خود بدهش آب تا ثمر گیرد
صبا به تربت سعدی پیامِ ما برسان
که سر بر آرد و از حال ما خبر گیرد
من این چکامه به سعدی فراز آوردم
زمن، بضاعتِ مُزجاتِ من اگر گیرد
سرود موسوی این چامه را به گرمارود
کزان مسیح نفس، همّتی مگر گیرد