میراث مکتوب- همایش «میراث مشترک ایران و هند؛ نسخ خطی: ظرفیتها و چالشها»، امروز یکشنبه، 24 بهمن 1400 آغاز شد. یکی از سخنرانان روز نخست این همایش دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، بود. در ادامه متن سخنرانی ایشان را میخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
همچو عزم سفر هند که در هر دل هست
رقص سودای تو در هیچ سری نیست که نیست
با عرض سلام خدمت حضار محترم، پژوهشگران، استادان و دوستداران میراث مشترک ایران و هند. نخست لازم میدانم تشکر کنم از ریاست محترم سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی جناب آقای مختارپور در برپایی چنین همایش ارزشمندی و اینکه به بنده افتخار دادند سخنانی چند از طرف ایشان خدمت شما عرض کنم و همینطور حاصل کوششهایی که در طول این سی سال در مؤسسهٔ میراث مکتوب انجام گرفته و خدماتِ ارزشمندی را که بزرگان فرهنگ ایران و هند در این حوزه کردند، بیان کنم. سخن خود را با کلامی از شادروان جواهر لعل نهرو نخست وزیر فقید هند، از کتاب کشف هند آغاز میکنم: «ایرانیان و هندیان مانند دو برادری هستند که بر سر یک دو راهی از هم جدا شدند و یکی به طرف مشرق رفت و دیگری به طرف مغرب، فرزندانِ آنان خاطرات گذشته را از یاد بردند و بکلی از یکدیگر بیخبر ماندند. تنها چیزِ مشترکی که میان آنها باقی مانده بود نغمههایی از چند سرود باستانی بود که هنوز با نیلبکهای خودشان مینواختند و همین نغمهها باعث شد پس از قرنها نبیرهگانِ آن دو برادر همدیگر را بازشناختند و به یکدیگر پیوستند».
این همایش هر چند نخستین همایشی نیست که در حوزۀ میراثِ مشترک برگزار شده، امّا اولین گامِ ارزشمندی است که در زمینهٔ نسخههای خطی، چالشها و مباحثِ مربوطِ به متونِ کهن، فهرستنگاری، تحقیق و تصحیح، نسخهشناسی و مباحث فنی برگزار میشود. نخست شایسته است که گرامی بداریم نام و یاد و خاطرۀ خادمانِ این میراثِ مکتوب و این میراثِ مشترک را و از تنی چند از آنان یاد کنیم؛ همچون مرحوم پروفسور نذیر احمد، شادروان پرفسور امیرحسن عابدی و زندهیاد حسنِ انوشه و همینطور مرحوم احمد منزوی. خدماتِ این بزرگان بر کسی پوشیده نیست و سه جلد کتابی که به عنوان دانشنامۀ زبان و ادب پارسی در شبه قاره هند تدوین شد خدمتِ بزرگی بود که آقای حسن انوشه کرد و یادِ همهشان را گرامی میداریم.
امّا دربارۀ پیشینۀ این میراث مشترک، دهها کتاب، صدها مقاله و هزاران نسخهٔ خطی برجای مانده است. اشارهٔ زندهیاد جواهر لعل نهرو به این پیشینه و این پیوستگی فرهنگی قابلِ توجه است. مرحوم سعیدِ نفیسی میفرمایید «تمدّنِ آریاییهای هند و ایران در هفت هزار سالِ قبل از میلاد یکی بود و این حلقهٔ ارتباطی بارِ دیگر در قرنِ چهارم مجداً برقرار شد و حضورِ ادبی و فرهنگی و هنری ایرانیان در جایجای هندوستان رونقِ دوچندان گرفت.» به گفتهٔ مرحوم همایی «خدمتی که هندیان در فرهنگنویسی به ایرانیان کردند مانند خدمتی بود که ایرانیان به زبان و فرهنگ و ادبیاتِ عرب کردند، و هندیان بالغ بر دویست فرهنگِ ادبی در شبه قاره تدوین نمودند». به قول صائب تبریزی که خود عصارهٔ دو فرهنگ ایران و هند است:
هند را چون نستایم، که درین خاک سیاه
شعله شهرت من جامه رعنایی یافت
قریبِ هشتصد سال است حضورِ زبان فارسی در شبه قاره هند باعثِ تولید، انتشار، تألیف و تدوینِ هزاران اثرِ ادبی، علمی، عرفانی و فلسفی شده، که نمودِ این شاهکارهای ادبی و هنری را در کارگاهِ اکبرشاه میبینیم. بالغ بر پنجاه اثر نفیس مانند شاهنامهٔ فردوسی، خمسهٔ نظامی، جامعالتواریخ فضلالدین همدانی در این کارگاه نگارگری شد، طراحی شد، خطاطی شد، که در جایجایِ موزههای جهان پراکنده شده و یادگارهایی از این اثر باقی مانده است.
نخستین مصححان آثارِ ادبی در شبه قارهٔ هند ظهور کردند. عبداللطیف عباسی گجراتی، مثنوی معنوی را با پنجاه نسخه تحقیق و تصحیح کرد و نام آن را نسخهٔ ناسخه سقیمه نامید. همینطور تصحیح دیوانِ سنایی و آثار دیگری که در عصر صفوی انجام شد.
امّا چاپِ آثار و کتابها و متونِ فارسی و عربی در سال 1781 یعنی حدود 80 سال پیش از ظهور چاپ در ایران انجام گرفت. کتابشناسیِ آثارِ چاپی و متون در شبه قاره هند و پاکستان و بنگلادش در چهار جلد، توسطِ کتابشناسِ برجسته و نسخهشناس و فهرستنویس پاکستانی جنابِ آقای دکتر عارفِ نوشاهی تدوین شد. معرفی حدود دوازده هزار کتاب و رساله در این چهار جلد نشاندهندهٔ حجم بالایِ آثاری است که در این 300 سال در شبه قاره هند و پاکستان و بنگلادش چاپ شده و دو جلدِ دیگر هم ذیل دارد که آمادهٔ چاپ میشود.
به هر روی به رغم کوششهای بسیاری که در تألیفِ کتابشناسیها و فهرستنویسی نسخ خطی در شبه قاره هند صورت گرفته هنوز کارِ ناکرده بسیار است. پروفسور ام. اس. خان کتابشناسِ برجسته کتابشناسی توصیفی 110 فهرستِ نسخهٔ خطی یعنی بالغ بر حدود 200 جلد فهرست را معرفی کرد که 150 هزار نسخهٔ خطی در این کتابشناسیها شناساند.
عمر خالدی پژوهشگر مؤسسهٔ آقاخان در حوزهٔ معماری که ایشان هم 28 کتابخانهٔ هند را بررسی کردند، کتابشناسی کردند و مشتمل بر 120 هزار نسخهٔ خطی را معرفی کردند. طبق گزارشی که World Survey of Islamic Manuscripts چاپِ الفرقان ارائه کرده بالغ بر 400 هزار نسخهٔ خطی در شبه قاره هند و پاکستان در موضوعاتِ زبان فارسی و عربی و اردو تاکنون فهرست شده است که احتمالاً همین حدود یا بیشتر همچنان فهرست ناشده باقی مانده و باید عزمی جزم کرد و اینها را فهرستنویسی کرد. نباید دور داشت خدماتِ مرکزِ میکروفیلمِ نور آقای دکتر خواجه پیری را که بالغ بر 50-60 هزار نسخه را فهرست کردند، اسکن کردند، فهرستنویسی به دو زبان فارسی و انگلیسی کردند و سایتی دارند و خدماتِ ارزشمندی انجام میدهند و این مؤسسه توانسته گامِ مؤثری در جهتِ شناسایی نسخ خطی بردارد و امیدواریم که در جهتِ تحقیق و تصحیح اینها هم گامهای مؤثرِ دیگری برداشته شود. من سخن خودم را با چند پیشنهاد به اتمام میرسانم، کارهایی که خوب است پی گرفته بشود و این همایش بتواند گامِ مفیدی باشد در جهتِ تحققِ اهدافی که در نظر گرفته است:
1- فهرستنویسی نسخههایِ خطیای که تا کنون فهرست نشده است.
2- تهیهٔ فهرستِ مشترکِ نسخههای خطیِ فارسی در تمامِ کتابخانههای هند.
3- اسکن نمودنِ آثارِ خطی ارزشمند به ترتیبِ اولویت و در دسترس قرار گرفتنِ تصاویرِ آنها.
4- تأسیسِ بانکِ جهانیِ نسخِ خطی فارسی و عربی با همکاری همهٔ کشورهای اسلامی و جوامعِ فارسی زبان.
5- ضرورتِ ترجمه به فارسیِ تمامِ فهارسِ نسخِ خطی هند که به زبانهای انگلیسی و اردو نوشته شده است.
6- کمک به ترویج و تحقیق و تصحیحِ متونِ خطی.