کد خبر:22591
پ
Neshast-67-b

شصت و هفمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب

شصت و هفمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب با عنوان « چهره گشايي، نقد و بررسي كتاب روضةالانوار خواجوي كرماني» و با سخنراني دكتر مظاهر مصّفا، دكتر مهدي نوريان و دكتر محمود عابدي (مصحح اثر)، روز دوشنبه 29 مهر ماه 87 در اين مركز برگزار شد.

ميراث مكتوب- شصت و هفمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب با عنوان « چهره گشايي، نقد و بررسي كتاب روضةالانوار خواجوي كرماني» و با سخنراني دكتر مظاهر مص�’فا، دكتر مهدي نوريان و دكتر محمود عابدي (مصحح اثر)، روز دوشنبه 29 مهر ماه 87 در اين مركز برگزار شد.
در ابتداي اين نشست دكتر اكبرايراني مدير عامل مركز پژوهشي ميراث مكتوب، گفت: رمز گشايي از يك متن، به صرف نسخه بدل دادن نيست كه آن هم خودش، تخصص و ممارست مي خواهد و تعهد، كه انتخاب نسخه بر چه اساسي بايد باشد و چه متني بايد انتخاب بشود و نسخه اصلي كار قرار بگيرد.
وي از بحث تصحيح متون، به عنوان يكي از مباحث ميان رشته اي و چند دانشي ياد كرد و افزود: در طول اين يكصد سال اخير كه در ايران به  تصحيح متن رو آورده شده، دو دسته مصحح داشته ايم، گروهي كه دانشمند بودند، اما به روش و روش مندي كمتر توجه داشتند و گروه ديگري كه روش مند بودند، ولي دانش كار را نداشتند كه اين ها بيشتر هستند كه البته بعضاً در روش شان هم بايد تجديد نظر كنند.
در ادامه، دكتر مظاهر مص�’فا به عنوان اولين سخنران گفت: بدون تعارف بايد بگويم كه ما به اندازه شمار انگشتان دست، نسخه شناس نداريم.
 وي از دكتر عابدي تقاضا كرد كه تاليفات بيشتري عرضه كند و به زمانه اي اشاره نمود كه توجه دانشجويان، دانشگاه ها، محققان و استادان به متن كار زبان و ادبيات فارسي كمتر است و تاكيد كرد: بارها گفته ام كه در حال حاضر چهارصد هزار نسخه خطي فارسي در شبه قاره موجود است. اين چهارصد هزار نسخه خطي فارسي مربوط به نهصد سال مدنيت، تمدن و فرهنگ ايران زمين است، اما كسي نيست كه به اين نسخه ها توجه كند.

دكتر مهدي نوريان، سخنران بعدي نشست،گفت:  نسخه هاي روضه الانوار خيلي زياد است و دكتر عابدي كار محققانه و آگاهانه اي كردند كه از نسخه هاي متاخر، چشم پوشيده و به نسخه هاي معتبر نزديك به زمان شاعر، اكتفا كرده است. 
وي اولين و مهم ترين كار در كارهاي ادبي را، تصحيح انتقادي و علمي متون دانست و ادامه داد: تا وقتي كه متن صحيح دقيقي در دست نباشد، هرگونه قضاوتي راجع به آن اثر، بي بنياد و بي اساس است. گاهي ممكن است قضاوت هايي صورت بگيرد كه واقعا در حق شاعر و نويسنده  اثر، ظلم بشود.
دكتر نوريان ضمن تقدير از تلاش هاي سازمان ميراث مكتوب كه كارنامه درخشاني در زمينه تصحيح و چاپ متون اصيل و با ارزش ادبي و تاريخي، از خود به جا گذاشته، گفت: اين سازمان، وظيفه بسيار مهم و ارزنده اي را به عهده گرفته و واقعا خدمت بزرگي است و به فرهنگ اين مملكت خدمت مي كند و جلوگيري كرده از اين كه بسياري از ميراث هاي ارزشمند نياكان ما در طاق نسيان بماند و در دسترس علاقه مندان قرار نگيرد.
دكتر محمود عابدي مصحح اثر نيز در اين نشست، گفت: خواجو يك شاعر درجه دوم و حدواسط سعدي و حافظ است، اما شعر خواجو هم در شناختن شعر سعدي مهم است و هم در شناختن شعر حافظ و من به اين دليل به سمت خواجو رفته ام.
وي ازخواجو به عنوان يك شخصيت استثنايي و خيلي عجيبي ياد كرد و افزود: خواجو عارف نيست، يعني اگر عارف بود اين قدر از اين شاخه به آن شاخه و از اين ممدوع به آن ممدوع و از اين شهر به آن شهر نمي رفت. عرفان خواجو يعني عرفان قرن هشتم كه با عرفان مولوي خيلي متفاوت است. زبان خواجو، زبان تصوف عرفانه، اما فكر خواجو، فكر عرفاني نيست، چون شاعر از نظر فكر و از نظر دل مطمئن است و متكي به چيزي نيست.
 در پايان اين نشست، جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد.

دكتر مصفا در پاسخ به  يك سوال، راجع به نشانه گذاري در شعر، گفت: حافظي كه شاملو چاپ كرد، اولين متني بود كه در آن نشانه گذاري كردند. نشانه گذاري به خصوص در شعر، گاهي سبب ايهام و ابهام مي شود و بعد هم فهم خواننده را هم مي گيرد. من به طور كلي با نشانه گذاري از اولي كه باب شد، مخالف بودم. بسياري از چيزها كه جمله سوالي است، يك علامت سوالي جلويش مي گذاريم، جمله سوالي كه ديگر احتياجي به علامت ندارد.
دكتر مجتبايي نيز گفت: واقعا ما يك ميراث بسيار، بسيار سنگين داريم كه در اطراف دنيا پراكنده است و يك همتي آقاي دكتر ايراني بفرمايند كه حداقل كتابخانه هاي داخل ايران، كتاب ها را اين طور حبس نكنند. خود من سال ها بود كه از آستان قدس يك نسخه اي را مي خواستم و بالاخره نتوانستم بگيرم. اين را بايستي كه يك اقدام دامنه دارتر و شايد از طريق مقامات فرهنگي و دولتي بشود ترتيبي داد كه نسخه ها را بتوان در اختيار اشخاص قرار داد. اين ها حق هيچ فردي نيست و مال مردم و تاريخ ايران است.
دكتر پورجوادي هم اشاره كرد: بين سعدي و حافظ از چند شاعر اسم برده شد، از جمله از سلمان و خواجو و نظامي و اميرخسرو. حالا من واقعا نمي دانم كه تا چه اندازه اميرخسرو در داخل شاعراني مانند سعدي و حافظ بگنجد، اما به نظر مي رسد شاعران خيلي بيشتري بودند كه هنوز ما آنها را نمي شناسيم و يك نگاه اجمالي به كتاب دكتر مصفا نشان مي دهد شاعراني كه در اوايل قرن هفتم زندگي مي كردند، تعدادشان چقدر زياد بوده و بسياري از اين ها، شايد آثارشان درست معرفي يا پيدا نشده است.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612