میراث مکتوب- محمد جعفر یاحقی، استاد زبان ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: حافظ بازوی توانای موسیقی سنتی است که محمدرضا شجریان با اشعار او معجزه کرده است.
یاحقی در خصوص این دو چهره ملی اظهار کرد: حافظ و شجریان دو نقطه روشن هنر و شعر فارسی هستند. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در تعبیری میگوید «شجریان در موسیقی، مانند حافظ در شعر است». در حقیقت هم تقارن خاصی بین این دو شخصیت وجود دارد.
وی افزود: شعر حافظ از طریق موسیقی بر دل مردم نشسته و این موضوع به گسترش شعر حافظ کمک کرده است؛ چنان که اشعار حافظ به توفیق موسیقی سنتی ایران کمک کرده است که مرحوم استاد محمدرضا شجریان در قله درخشان این کوه قرار دارد. بخشی از توفیقات شادروان شجریان مربوط به شعر حافظ است و اشعار بسیار خوبی از حافظ را انتخاب کرده و به صورتهای مختلف خوانده است که هر کدام در دل مردم جای گرفته است.
یاحقی با اشاره به اهمیت استفاده از اشعار حافظ در قالب موسیقی عنوان کرد: در روزگار کنونی، مردم وقت مطالعه کتاب ندارند. شاید برخی حتی سواد خواندن اشعار را هم نداشته باشند؛ هرچند که خواندن اشعار حافظ سواد خاصی نمیخواهد و همه از او لذت میبرند اما فهم چنین اشعاری نیازمند برخی مهارتهاست. با این حال موسیقی زبان عام است و هر فردی میتواند آن را بفهمد.
درخشش اندیشه حافظ او را جهانی کرده است
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه حافظ چهرهای بینالمللی است بیان کرد: حافظ علاوه بر مرزهای جغرافیایی، از مرزهای زبانی فارسی نیز گذشته و این عظمت کار او و درخشش اندیشهاش را نشان میدهد که توانسته در عرصه فرهنگ و ادبیات جهانی جاودانه شود. بدون تردید بسیاری از کشورها، ایران را با حافظ میشناسند و از طریق او است که به حوزه زبان فارسی و عرفان اسلامی وارد میشوند و منش ایرانی را در شعر و نگرش حافظ میبینند.
وی خاطرنشان کرد: به نظر من حافظ در قالب غزلیات محدود خود جوهر فرهنگ ایران را متبلور کرده است. تعداد غزلیات حافظ زیاد نیست و قالب غزل هم میدان کوچکی است که به تعبیری برای یک شاعر میتواند محدود باشد اما خاصیت غزل این است که تنوع مضامین هر بیت آن میتواند متفاوت باشد که حافظ این کار را انجام داده و به مرحله درخشش در این زمینه رسیده است.
یاحقی تصریح کرد: در یک تشبیه حافظ مانند یک زنبور عسلی میماند که بر روی گلهای متعدد و متنوع فرهنگ ایران نشسته است؛ شهد آن را مکیده و در وجود خود آن را به عسلی گوارا تبدیل کرده است که در کام تمام مردم مزه میکند. اینطور نیست که تصور کنیم فقط سلایق خاصی اشعار حافظ را میپسندند بلکه حافظ متعلق به تمام مردم، با سلایق و عقاید مختلف است.
استاد زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی ادامه داد: در سراسر دورانی که پس از حافظ زندگی کردهایم، گمان نمیکنم او مخالفان زیادی داشته باشد. حتی آنها که متشرع هستند و یا خود را متشرع مینمایانند، حافظ را پسنیدهاند. از طیف افراد در سطوح مختلف درک و فهم، همگی حافظ را پسندیدهاند؛ از فیلسوفترین و متفکرترین انسانها که عمیقترین اندیشهها را میتوانند داشته باشند تا عادیترین و عامترین مردم از اشعار حافظ مطلب میآموزند و لذت میبرند.
یاحقی با اشاره به طیف وسیع علاقهمندان به حافظ گفت: گمان میکنم بدون تردید در ادبیات فارسی، شاعران دیگر این خصوصیت را ندارند. خیام ممکن است از نظر فکری مهم باشد اما هرگز عمومیت و گستردگی مخاطبان حافظ را ندارد؛ فردوسی و مولوی نیز همینطور. البته سعدی کمی بیش از باقی شعرا مخاطب عام دارد و میتواند در این زمینه با حافظ رقابت کند اما به نظرم آن طیفهای متنوعی که در شعر حافظ غرق شدهاند و لذت میبرند، بسیار وسیع است و فقط یک شاهکار جهانی میتواند چنین نقشی در بین مردم داشته باشد.
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد: از لحاظ زمانی نیز حافظ بیزمان است؛ اینطور نیست که بگوییم در یک دورهای خاص به او، به دلایل خاصی توجه شده و بعد فراموش شده است. از روزگار حافظ تا امروز تقریبا هیچ دورهای نبوده که کمعنایتی نسبت به حافظ وجود داشته باشد.
استفاده از عنوان «حافظ بس» در مطبوعات
وی با اشاره به پرداختن مطبوعات به موضوع حافظ و حافظشناسی آن هم با تنوع و تکرار بسیار بیان کرد: تا کنون چندین مرتبه در مطبوعات ایران از عنوان «حافظ بس» استفاده کردهاند؛ این عبارت مانند کلمه آتشبس است به دلیل اینکه آنقدر زیاد درباره حافظ نوشته شده که مطبوعات اعلام کردند درباره حافظ مطلبی چاپ نخواهیم کرد و از عنوان حافظ بس استفاده کردند.
یاحقی اضافه کرد: این خصلت جاودانگی حافظ است که توانسته روح جاودانگی فرهنگ را در شعر خود بازتاب دهد و نه تنها فرهنگ ایرانی بلکه فرهنگ جهانی و انسانی از سخن حافظ لذت میبرد و مخاطب او قرار میگیرد؛ این توفیقی است که کمتر شاعر فارسیزبانی به دست آورده است.
این پژوهشگر ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: حافظ یک استثنای منقطع در زبان فارسی است و من در تاریخ ادبیات کسی را نمیبینم ک به اندازه او از جهات مختلف توانسته باشد توفیق پیدا کند. طبعا امروز ما چنین شاعرانی نداریم و باید شعر امروز را در سطوح خیلی پایینتر بررسی کنیم؛ هرچند که به هرحال باید مقتضیات این زمان را هم مدنظر داشت. ممکن است در زمان کنونی برخی شاعران از حافظ هم بهتر باشند اما مطمئن هستم که هرگز نمیتوانند مانند حافظ مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: البته فردوسی نیز نه به عنوان یک شاعر بلکه به عنوان زندهکننده میراث ملی همیشه مورد توجه بوده است اما شاعران امروز برخلاف حافظ زمانمند و مخاطبمحور هستند و طیف مخاطبانشان محدود و متفاوت با یکدیگر است. حافظ طیف وسیعی از مخاطب دارد که در روزگار ما هیچ شاعری در این زمینه به او نخواهد رسید. ممکن است شاعران امروز بنا به مقتضیاتی، این روزگار را خوب درک کرده باشند اما وقتی در آینده این مقتضیات تغییر کند، قطعا شعر آنها از رونق خود میافتد؛ برخلاف شعر حافظ که هرگز از رونق نیفتاده است.
فال حافظ، یادگار این شاعر در زندگی مردم
یاحقی با اشاره به فرهنگ تفال به حافظ در زندگی ایرانیان تصریح کرد: پیشینه فال گرفتن از دیوان حافظ خیلی قدیمی است؛ این موضوع از همان زمان حیات حافظ اتفاق افتاد که نشاندهنده ارتباط عمومی مردم با حافظ است. تاریخچه تفال به دیوان حافظ ثبت شده و اینطور نیست که بر حسب شایعات باشد. من مدخل فال حافظ را در دانشنامهای نوشتهام و در آنجا اسناد و مدارکی در این خصوص وجود دارد.
استاد ادبیات دانشگاه فردوسی در رابطه با فاصله گرفتن مردم از ادبیات و گعدههایی مانند جلسات حافظخوانی گفت: طبیعتا ممکن است که از حافظخوانی فاصله گرفته باشیم اما حافظ به شیوهای دیگر خود را نمایان میکند و در شبهای چله، مراسمات ازدواج و سنتهای مختلف از تفال زدن به حافظ و خواندن اشعار او استفاده میشود.
منبع: ایسنا