میراث مکتوب- کتاب «جان آسوده» که دربرگیرندۀ سه رساله از میراث تصوف شبهقاره است، با تصحیح سلمان ساکت و محمدصادق خاتمی از سوی نشر ادبیات چاپ و منتشر شد.
در کتاب «جان آسوده» رسالههای راحت القلوب، (یکی از «ملفوظات» شیخ شرفالدین مَنیَری)، وفاتنامۀ شیخ شرفالدین مَنیَری به قلم مرید و شاگردش زین بدر عربی و وصیتنامۀ خواجه نجیبالدین فردوسی به چاپ رسیده است که همگی به طریقۀ کبرویۀ فردوسیه پیوند میگیرند.
از آنجا که آراء و دیدگاههای صوفیانۀ شیخ منیری در مقام یکی از مشایخ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه در ایران کمتر شناخته شده است، در این کتاب این سه رساله تصحیح شدهاند.
در پیشگفتار کتاب به قلم مصححان میخوانیم:
«به باور محققان، نخستین بارقههای پیوند فرهنگی و تاریخی میان ایرانیان و ساکنان شبهقاره در حدود 2500 سال پیش درخشیدن گرفت. از آن زمان بود که روابط بازرگانی میان بخشهایی از هند با شهرهایی در کرانۀ دجله و فرات و کشورهای آسیای غربی از طریق خلیج فارس برقرار شد. از مدارک تاریخی چنین برمیآید که در سدۀ سوم هجری، برای نخستین بار، هندوان فرصت یافتند تا با فارسیزبانان آشنا شوند. در اوائل سدۀ چهارم هجری در سند، منطقهای تاریخی در غرب شبهقاره و دروازۀ ورود زبان فارسی به آن سامان، شاعری ظهور کردمشهور به رابعۀ قزداری، که اشعار فصیحی از او در قدیمترین تذکرهها بر جای مانده است، سپس در عصر غزنویان، شاعران نامداری در شبه قاره پدید آمدند، تا آنجا که در لباب الالباب، فصلی به شعرای غزنه و لاهور اختصاص یافته و این از رونق زبان و ادب فارسی در هند شمالی حکایت میکند. نثر فارسی نیز از اواخر سدۀ ششم هجری در شبه قاره رواج یافت؛ ابتدا در غزنین آغاز شد و سپس به لاهور و ملتان، دهلی و دیگر مراکز فرهنگی راه یافت و چون به زبان دیوانی و درباری انتخاب شد، به تدریج در بین اقشار مختلف جامعه و در میان نومسلمانان و بومیان غیرمسلمان گسترش یافت.
تصوف نیز که در سدههای دوم و سوم هجری به عنوان جریانی فعال در شبه قاره ظهور یافت، با یافتن زمینهای مساعد و استثنایی برای رشد و گسترش، نقشی عظیم در گسترش اسلام در میان کشورهای آن منطقه، به ویژه هندوستان، ایفا کرد. پدیدآورندگان این جریان، ایرانیانی بودند که به شبهقاره مهاجرت کردند و اسلام را با زبان پارسی در آن سامان گسترش دادند، چنان که صوفیان بسیاری مانند هجویری (م: حدود 470 ق.)، پیش از حملۀ مغول و نیز عارفانی مانند میر سید علی همدانی (م: 786 ق.)، پس از یورش مغولان و نیز پس از آن، تا سدههای هشتم و نهم هجری، از ایران به آن سرزمین مهاجرت کردند.
ادبیات صوفیانهای که بعدها در قالب نظم و نثر در مراکز خانقاهی شبهقاره پدید آمد، از جملۀ عرصههای بسیار مهم و مؤثر فکری و فرهنگی ایرانی ـ اسلامی بود که در آن سرزمین آثاری ماندگار از خود بر جای گذاشت. این آثار به دلیل نفوذ تصوف خراسان و عراق در شبهقاره از سدههای پنجم و ششم هجری به بعد، اغلب از سبک و شیوۀ آثار صوفیان خراسان و عراق متأثر بوده است. یکی از گونههای مهم ادبیات صوفیانه در شبهقاره، آثاری است با عنوان «ملفوظات/ امالی» که به صورت مکتوب و گردآوردۀ سخنان مشایخ دربارۀ سیروسلوک، یا امور دینی و اجتماعی است. میان نویسندگان جریان تصوف در شبهقاره، شرفالدین منیری (661 ـ 782 ق) پرتألیفترین شیخ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه در استان بهار هندوستان است که افزون بر آثار زیاد و متنوع، ده مجموعۀ ملفوظات از او باقی مانده که «راحت القلوب» از جملۀ آنهاست و از جهات گوناگون درخور توجه و اهمیت است. افزون بر این یکی از مریدان خاص شیخ منیری با نام زین بدر عربی (م پس از 782 ق) گزارش آخرین روز حیات او را در اثری با عنوان «وفاتنامه» گردآوری کرده که ارزنده و خواندنی است. این دو رساله به همراه «وصیتنامۀ» نجیبالدین فردوسی در سال 1321 ق. به شیوۀ چاپ سنگی در مطبع مفید عام آگره منتشر شده است.»
دربارۀ شرفالدین منیری
شرفالدین منیری در دوران پادشاهی سه سلسلۀ نخست از سلاطین دهلی میزیست؛ یعنی دورانی که به باور محققان در آن رابطهای دوسویه میان اهل تصوف و حکومت دهلی شکل گرفت. شرفالدین نیز در دوران فرمانروایی ناصرالدین محمود از دودمان غلامان که در دهلی بر تخت بود، زاده شد. شرفالدین با سلاطین خلجی و تغلقیان رابطۀ ویژهای نداشته، چنانکه در منابع نیز گزارشی از ارتباط او با پادشاهان این دو سلسله نیامده است. سالهای پایانی عمر شیخ منیری با نخستین سلسله از سلسلههای هفتگانۀ مستقل مسلمان، یعنی «سلاطین بنگال» مصادف بود که با ضعف روزافزون قدرت سلاطین دهلی در سال 739 تا 884 ق . بر این ناحیه حکم راندند. بر طبق گزارش ساعات پایانی آخرین روز حیات شرفالدین که توسط مرید خاص او «زین بدر عربی» در رسالۀ «وفاتنامه» آمده، شیخ در شهر بهار سال 782 درگذشت. با توجه به مجلس پنجم «راحت القلوب» و دیگر آثار شرفالدین از جمله «مکتوبات صدی» پیداست که او بر مذهب اهل سنت و جماعت و به طور ویژه اشعریان و در مذهب فقهی، پیرو ابوحنیفه بوده است.
طریقۀ کبرویۀ فردوسیه نسبت روحانی خود را به سیفالدین باخرزی یکی از خلفای بزرگ نجمالدین کبری میرساند. نجیبالدین فردوسی جانشین و از خلفای رکنالدین دوستتر میداشت که بیسروصدا زندگانی را به سر برد؛ اما مریدان نجیبالدین موجب شهرت او شدند. شرفالدین منیری در سال 690 به همراه برادر بزرگتر خود در جستجوی مرشدی راهی دهلی شد. در این سفر نخست به خدمت نظامالدین اولیاء و سپس در پانیپت به خدمت شرفالدین پانیپتی معروف به بوعلی قلندر رسید؛ اما ظاهراً میان آنان رابطۀ ارادتی پیش نیامد. او وقتی به حضور خواجه نجیبالدین فردوسی در دهلی راه یافت، دست ارادت به خواجه نجیب داد و خواجه نیز وصیتنامه و خرقۀ خلافت به شرفالدین داد و روش طریقت را به او تلقین کرد و بدین ترتیب شیخ منیری در شمار پیروان طریقۀ کبرویۀ فردوسیه درآمد و به مقام خلافت رسید.
از آثار منیری در چهار بخش ترجمه و شرح، رسائل، ملفوظات و مکتوبات میتوان به این موارد اشاره کرد: مطالب الطالب معروف به شرح آداب المریدین، ارشاد السالکین و برهان العارفین، مرآة المحققین، رسالۀ اوراد، رساله در هدایت حال، رساله در ذکر، رسالۀ مکیه یا ذکر فردوسیه، مکتوبات صدی، فواید رکنی، ملفوظات و …. .
دربارۀ رسالاتِ سهگانۀ کتاب جان آسوده
راحت القلوب به همراه وفاتنامه از زین بدر عربی از شاگردان و مریدان منیری است. راحت القلوب مشتمل بر ده مجلس است که تاریخ ثبت آن مجالس معلوم نیست. وفاتنامه نیز مشتمل بر وقایع آخرین روز از زندگی شیخ منیری یعنی ششم شوال سال 782 است. زین بدر عربی از مریدان خاص و بسیار نزدیک شیخ منیری و در شمار افرادی بوده که در اوایل دورۀ اقامت شرفالدین در بهار سعادت مریدی او را یافته بود. «راحت القلوب» از شمار متونی است از گونۀ مقالات شمس تبریزی؛ بدین معنا که از سوی زین بدر تحریر یافته، اما هیچگاه مورد بازنگری شیخ قرار نگرفته است. به جز مجلس دهم، دیگر مجالس با یک پرسش اصلی از شرفالدین آغاز شده که از رهگذر آنها میتوان عناوینی را برای هر مجلس در نظر گرفت. زین بدر گرچه تاریخ برگزاری این مجالس را ثبت نکرده، اما به نام برخی از مریدان و افرادی که در این مجالس حاضر میشده و سؤالاتی که میپرسیدهاند، اشاره کرده است. مضامین این کتاب غالباً موضوعات عرفانی، دینی، اخلاقی و گاه کلامی است و به طور کلی دربرگیرندۀ دستورالعملها و ارشادهای شیخ منیری است که مسائل علمی و پیچیدۀ تصوف را با زبانی ساده و عباراتی متناسب با فهم اشخاص متوسط الحال شرح داده است.
زین بدر در دیباچۀ خود بر «وفاتنامه» دربارۀ انگیزۀ نگارش و سبب تألیف این اثر آورده است که بعضی از یاران که در زمان درگذشت شیخ منیری حاضر بودند، از او خواستند آنچه شرفالدین «در وقت وداع هر کسی را فرمودهاند و وصیت کردهاند، در کاغذی جمع کن، تا غایبان را از آن حظی و نصیبی باشد». این رساله امکان آگاهی از سبک نگارش زین بدر عربی به عنوان یکی از پارسینویسان شبهقاره و نیز اطلاع از میزان دانش او دربارۀ عرفان و تصوف اسلامی را فراهم میکند. آگاهی از اسامی برخی از مریدان و نیز برخی از اهل سیاست که در زمان درگذشت شیخ شرفالدین حضور داشتهاند، نیز از دیگر فواید این رساله است. همچنین ثبت دقیق زمان درگذشت شیخ منیری که اختلافی در آن نمیباشد.
سومین رسالهای که در این کتاب تصحیح شده، وصیتنامۀ خواجه نجیبالدین فردوسی مراد منیری است. این رساله تنها اثری است که از خواجه نجیب باقی مانده که افزون بر آگاهی از سبک نگارش او، مرامنامۀ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه را نیز نمایان میسازد؛ زیرا به باور نگارندگان شرفالدین برخی از گزارههای نجیبالدین و نیز موضوعات مورد اشارۀ او در این وصیتنامه را در آثار خود بهویژه در «مکتوبات صدی» بسط و شرح داده است.
با توجه به اینکه نسخهای از این رساله شناسایی نشده است، این سه رساله از روی چاپ سنگی سال 1321 قمری تصحیح گردیده است.
کتاب «جان آسوده» با قیمت 55 هزار تومان از سوی نشر ادبیات چاپ و منتشر شد.