میراث مکتوب- مراسم بزرگداشت ابوریحان بیرونی، روز 13 شهریورماه 1400، به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و با سخنرانی جمعی از اندیشمندان برگزار شد. در ادامه، متن سخنان احمد تمیمداری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در این مراسم، به مناسبت سالروز بزرگداشت ابوریحان بیرونی بازنشر شده است.
ابوریحان بیرونی کتب متعددی نوشته و در خوارزم به دنیا آمده و در غزنی فوت شده است. مرد بسیار دانشمندی است و به ریاضیات نیز بسیار علاقه دارد و سعی میکند ریاضیات را در سایر علوم دخالت بدهد و از اولین کسانی است که سینوس زاویه یک درجه را محاسبه و حرکت وضعی زمین را کشف کرده و همچنین مساحت زمین را محاسبه و جهت قبله را تعیین کرده است. بنابراین کارهای مهمی انجام داده و ما بنا است در باب شرح فکر او سخن بگوییم. شرح فکر ابوریحان با توجه به اینکه اکثر کتب وی نیز از بین رفته، بسیار دشوار است و آن مقدار که بنده مطرح میکنم، این است که چنین شخصیتهایی وقتی در کارهای خود موفق میشوند که پشتوانههای فکری و پشتوانههای علمی داشته باشند و از پشتوانههای مالی و حمایتی نیز برخوردار باشند.
ابوریحان و دفاع از هند در مقابل یونان
ابوریحان وابسته به دربار غزنویان بود و در سفرهای سلطان محمود نیز حاضر بود و به هند نیز رفت و پس از اینکه محمود برگشت، او در آنجا ماند و ۱۵ سال در هند توقف کرد و زبانهای هندی را آموخت و چنان سانسکریت را آموخت که میتوانست از متون یونانی را به سانسکریت ترجمه کند. در قرن سوم و چهارم و دورهای که مأمون عباسی بیتالحکمه را تأسیس کرد و آرای حکمای یونانی را مد نظر قرار داد که این آرا ترجمه شود، یک نوع یونانزدگی باب شد، اما ابوریحان معقتد بود که ریشههای علوم در هند است، نه در یونان، در حالی که در آن زمان بسیاری از اندیشهها به سمت یونان بود. بر اساس یک فرضیه آب و هواشناسی، سرزمینهای شرقی و آسیایی زمانی که دوره باران را میگذرانده، اروپا سرزمین یخبندان بوده است و به صورت جنگلی زندگی میکردند، اما سرزمینهای شرقی تبدیل به کویر میشود و علوم به سرزمینهای اروپایی و از جمله به یونان منتقل میشود. بنابراین خیلی از آرای اندیشمندان را که میخوانید، اینطور است که ریشههای علوم در یونان بوده، اما ابوریحان میگفت بسیاری از علوم ریشه در هند داشته است.
البته در مورد ایران نیز این مسئله مطرح است، اما بیرونی چون حدود ۱۵ سال در هند زندگی کرده، تمرکزش بیشتر در آنجا بوده است. البته در دورههای نخستین و در سالهای نخست، دانشمندان هندی او را نمیپذیرفتند؛ چون با مسلمین رابطه خوبی نداشتند. ارتباط زبانی و فرهنگی داشتند و با یکدیگر مرتبط بودند، اما به عنوان دین از دوره پس از اسلام ارتباطی نداشتند و حتی دانشمندانی که اسلام را هم نمیپذیرفتند، فرهنگ ایرانی را ارج مینهادند. این یکی از عقاید بسیار مهم ابوریحان است.
ابوریحان و ابداع
نکته مهم دیگر در مورد اندیشه بیرونی این است که معمولاً در طول قرون و اعصار، دانشمندان از یکدیگر تقلید و رونویسی میکنند؛ یعنی یک تعداد علومی داریم که تکراری هستند که برخی دانشمندان علومی را کشف میکنند و تکرار میشود و یک موقع ممکن است که حتی چند قرن تکرار ادامه یابد. اما قسمت دیگر علوم، علوم ابداعی است و ابوریحان یکی از کسانی است که دارای ابداع و کشف و اختراع است.
اما در مورد یکی از دانشمندان مطرح آلمانی به نام زاخائو نیز باید اشارهای داشته باشم. زاخائو یکی از دانشمندان آلمانی و استاد زبانهای شرقی در دانشگاه برلین بود. او یکی از مترجمین کتاب تحقیق ماللهند نیز بود و این کتاب را به زبان آلمانی و انگلیسی ترجمه کرد و ارزش کارش به این است که اگر او این کتاب را ترجمه نکرده بود، ممکن بود مانند سایر کتابهای بیرونی محو شود. از بیرونی کتب بسیاری نقل شده که فقط سه کتاب باقی مانده و دیگر کتب از بین رفته است.
در اینجا باید به تاریخ علوم در اسلام نیز اشاره کنم. تاریخ ایران از دوره پس از اسلام یک تاریخ است و تاریخ پیش از اسلام یک تاریخ دیگری است. در دوره اسلامی، قرن اول قرن فتوحات و قرن دوم قرن استقرار حکومتهای اسلامی و قرن سوم نیز شروع نهضتهای ملی و نهضتهای استقلالطلبانه و نیمه استقلالطلبانه است. در قرن چهارم دانشمندان بزرگی ظهور کردند که جنبه بینالمللی دارند. البته ترجمه از قرن سوم آغاز شده و قرن سوم قرن ترجمه عنوان شده است و قرن چهارم نیز قرن تحقیق روی آثاری بوده که ترجمه شده بودند و در آن زمان در ایران و کشورهای دیگر یک عدهای دوستدار یونان و یک عدهای نیز یونانزده بودند. کار مهم بیرونی این بود که نشان دهد غیر از یونان، سرزمینهای دیگری هم هست که دائرمدار علم و دانش بوده است و ابوریحان بسیار علاقهمند ریاضی بوده است و توجه کنید که بسیار دشوار بود که به زبان و ادب سانسکریت ورود پیدا کند.
به علت اینکه استعداد بالایی داشت، توانست زبان یونانی و سانسکریت را بیاموزد. همچنین زبان عربی را نیز خوب میدانست و به قدری به زبان سانسکریت تسلط یافت که میتوانست کتابهای هندی را به زبان سانسکریت ترجمه کند.
از جمله کارهای مهم بیرونی این بود که سعی میکرد ریاضیات را در علوم مختلف نافذ کند و مهم این است که میگویند دانشهایی معتبر هستند که با ریاضیات قابل توجیه و تفسیر باشند و امروز میبینیم که حتی در روانشناسی، آمار و ریاضیات نقش مهمی در تبدیل کیفیتها به کمیتها دارند و بیرونی سعی داشت که هندیها را از علوم یونانی باخبر کند و به آنها بیاموزد به غیر از یونانیها در سرزمینهای دیگر نیز دانشمندانی بودهاند که ریشههای علوم را در آنجا میشود پیدا کرد و به سه موضوع توجه داشت؛ هندسه اقلیدس، اسطرلاب و یکی هم مجستیک. این سه کتاب را از سانسکریت به زبان عربی ترجمه کرده و باید توجه کنیم که بیرونی در محاسبات ریاضی خودش در مثلثات، سینوس زاویه یک درجه را محاسبه کرد و جهت قبله را معین کرد. از همه مهمتر نیز کشف حرکت وضعی زمین بود که کمتر مورد توجه واقع شده است.
اما نکته مهم این است که سرنوشت ابوریحان بزرگترین سرمشق برای ما است که به اکتشاف و اختراع حرف جدید و همچنین به دانشهای نوین برسیم.
منبع: ایکنا