میراث مکتوب- کتاب «زبان میانگان فارسی و شاهنامۀ فردوسی» به کوشش فیروزه دیانت و مهران افشاری از سوی انتشارات جهان کتاب در ۲۲۰ صفحه چاپ و منتشر شده است.
این کتاب دربرگیرندۀ گفتگوهایی است که میان کتایون مزداپور و فیروزه دیانت و مهران افشاری دربارۀ پیشینۀ زبان فارسی و ارزشمندی شاهنامۀ فردوسی، صورت گرفته است. این گفتگوها به زبانی ساده، بدون ساختار و استنادهایی که در نوشتههای تحقیقی باید رعایت شود، انجام گرفته است.
گفتگوها با موضوع «زبان فارسی و گویشها» آغاز شده و در ادامه مباحثی چون تاریخ زبان فارسی، شاهنامۀ فردوسی، زبانهای ایرانی، داستانسرایی در ایران باستان و …. مطرح شده است.
بخش دوم کتاب دربارۀ «تاریخ زبان فارسی» است. در این بخش دربارۀ متون فارسی دری آمده است: «زبان فارسی میانۀ زرتشتی با پهلوی ساسانی فقط به صورت نوشتاری در دست است و اطلاع ما دربارۀ آن بازمیگردد به کتابهای قدیمی. اما فارسی دری تا قرون اول اسلامی هنوز به نگارش درنیامده بود. دیگر آنکه پهلوی خصائصی دستوری دارد که در فارسی دری دیده نمیشود. البته مهمترین این خصائص دستوری، ویژگی صرف فعل با شیوه و طرزی است که موسوم به ارگاتیو است. این طرز صرف فعل هنوز در برخی از زبانهای زنده از زبانهای استان فارس گرفته تا حوالی اصفهان دیده میشود. زبان فارسی دری نظیر این طرز تصریف فعل را ندارد و از وشاهد برمیآید که هرگز این خصیصۀ دستوری را نداشته است». (ص ۲۶)
گفتگو دربارۀ شاهنامۀ فردوسی در بخش سوم کتاب آمده است. در بخشی از این گفتگو آمده است: «هنگامی که میگوییم «شاهنامه شناسنامۀ ملی ماست» و هنگامی که میگوییم «فارسی زبان واسط و میانگان در حوزۀ فرهنگی نوروزی و ایران بزرگ» است، از بقای وحدتی نشانی را بازمییابیم که در عین حال، دگرگونی و تحولی را بهویژه تنوع و کثرتی را در خود دارد و آن را بازنمون میکند. البته مرزهای سیاسی ایران امروزی با این پنداشتهها و تصورات در انطباق نیست. هزار سال از آن تاریخ گذشته است. مختصر اینکه بهخوبی به نظر میرسد فردوسی در عهد خود و در حوادث آن زمانهف نماینده و طرفدار گروهی است مبارز در حفاظت از ملیت ایرانی. به نظر میرسد این گروه با دیگران در جدالی سیاسی بودهاند. شاعر بزرگ ملی ماست که با توفیق تمام در آن روزگار حمله و آشوب، نمادی از وحدت ملی و ملیت ایران را بازآرایی کرده است». (ص ۶۰)
داستانپردازی در شاهنامه موضوعی است که در بخش چهارم بدان پرداخته شده است. در این بخش کتایون مزداپور میگوید: «فردوسی در شعر درخشان داستانی خود به اجزایی چنان خرد و هماهنگ میپردازد که دربارۀ هر کدام میشود به بحث و گفتگو پرداخت. این قدرت کلام بهراستی باید لغت «سحرآسا» را برای توصیفش به کار برد. همین قدرت کلام است که رستم را این همه اقتدار و توان بخشیده است که قهرمانی شده است ملی، با وجهی از قداست و افسانه». (ص ۶۶)
در بخش بعدی کتاب دربارۀ برخی از نامها و واژهها از استاد سؤالی پرسیده شده و ایشان پاسخ گفته است؛ لغاتی چون شگفتید، سازیدن و …. .
زبانهای ایرانی، اساطیر، داستانسرایی در ایران باستان، اسطوره و تاریخ در شاهنامه، و واژهسازی در زبان فارسی دیگر موضوعاتی است که از خلال گفتگو با استاد به دست آمده است.
فهرست مطالب کتاب:
یادداشت
زبان فارسی و گویشها
تاریخ زبان فارسی
شاهنامۀ فردوسی
داستانپردازی در شاهنامه
نامها و واژهها در شاهنامه
زبانهای ایرانی
اساطیر
داستانسرایی در ایران باستان
اسطوره و تاریخ در شاهنامه
واژهسازی در زبان فارسی
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، کلیک کنید.