کد خبر:21717
پ
D8AFDB8CD988D8A7D8B1

زبان فارسی پیونددهندۀ اندیشه‌ها در قفقاز

وبینار «بناهای کتیبه‌دار قفقاز» با سخنرانی مرتضی رضوان‌فر از سوی گروه مطالعات و حفاظت معماری و شهری ایران دانشگاه تهران برگزار شد.

میراث مکتوب- وبینار بناهای کتیبه‌دار قفقاز با همت گروه مطالعات و حفاظت معماری و شهری ایران دانشگاه تهران و با همکاری انجمن علمی مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران برگزار شد.

مرتضی رضوانفر در این وبینار با اشاره به شهر دربند در روسیه امروزی که زمانی، شمالی‌ترین شهر ساسانیان بود، گفت: در تاریخ آمده است که خسرو انوشیروان (پادشاه سلسله ساسانیان/ ۵۳۱ تا ۵۷۹ میلادی) به دستور پدرش (قباد ساسانی)، هزاران نیرو و خانواده‌های آنها را به این منطقه برد تا دیواری ۴۰ کیلومتری با کارکرد دفاعی بسازند و ضمن احداث یک حصار دور شهر، در آنجا بمانند و زندگی کنند.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی با اشاره به دژ معروف شهر دربند با نام نارین قلعه، اظهار داشت: این قلعه سال ۲۰۰۳ میلادی در فهرست یونسکو ثبت جهانی شد. در میان معیارهای ثبت این اثر در یونسکو، به ساسانی بودن معماری قلعه نیز اشاره شده و یادآوری شده است که این بنای ساسانی، به مدت ۱۵۰۰ سال کارکرد دفاعی داشته است. زیرا اقوامی که قرون بعد به آنجا رفتند نیز آن را مرمت و از آن استفاده کردند.

این پژوهشگر یادآور شد که دست‌کم دو کتیبه فارسی و ۳۲ کتیبه پهلوی در نارین قلعه و دیوارهای آن وجود دارد که اغلب این کتیبه‌ها را معماران نوشته‌اند.

شعری که نخ تسبیح اندیشه‌ها است

رضوانفر اظهار داشت: زبان فارسی در طول تاریخ، گاه نقش نخ تسبیحی را ایفا کرده است که با آن، می‌توان رد پای شباهت‌های فرهنگی را یافت. مثلا بالای سردر بناهایی در شهرهای دربند در روسیه، باکو در جمهوری آذربایجان، کابل در افغانستان، پیشاور در پاکستان، راولپندی در هند، می‌توان این بیت «گشاده باد به دولت همیشه این درگاه / به حق اشهد ان لا اله الی الله» را مشاهده کرد.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی با اشاره به اینکه فقط در شهر ابیانه در ایران، ۱۲ سردر با این شعر را شناسایی کرده است، یادآور شد: سردرِ یک بنا، پیشانی و نماد ایدئولوژی صاحب آن بنا است و به همین دلیل، شعری که در گستره‌ای بزرگ از جغرافیای تمدن‌های آن روز روی سردرها استفاده می‌شد، هم شباهت‌های فرهنگی را نشان می‌دهد و هم حاکی از نقش زبان فارسی به عنوان نخ تسبیه این باورها و فرهنگ‌ها است.

شعر فارسی به مثابه زبان دین

رضوانفر در بخش دیگری از سخنان خود، به نقش زبان فارسی در باورهای دینی مسلمانان در کشورهای مختلف پرداخت و درباره منطقه قفقاز گفت: در حالی که خطاطی‌های محراب‌ها در مساجد ایران معمولا به زبان عربی است، در بسیاری از مسجدهای قفقاز، ما شاهد حضور ادبیات فارسی در محراب هستیم.

وی افزود: اصولا دو عنصر در مساجد قفقاز چشم گیر است؛ نخست، شعر محتشم کاشانی (باز این چه شورش است…) و دوم، نشان شیر و خورشید که البته از این نشان به عنوان نماد اسدالله امام علی (ع) و ذوالفقار (شمشیر امام) استفاده شده است. همچنین روی آرامگاه‌ها و سنگ مزارها که از عناصر مقدس بصری هستند نیز در منطقه قفقاز شاهد حضور برجسته شعر فارسی هستیم.

نمادهایی از تداوم اندیشه ایرانی

رضوانفر با نمایش تصاویری از مسجدی در ماخاچ‌قلعه پایتخت جمهوری داغستان، توضیح داد: روی این مسجد که ۹۰ سال پس از الحاق منطقه به قلمروی روس‌ها ساخته شده است، همچنان کتیبه‌هایی با نام شاهان ایرانی وجود دارد. البته برخی گروه‌های تندرو در منطقه، عمدا نام شاهان ایرانی را با سنگ زده‌اند تا این تداوم اندیشه و وابستگی فکری، مشخص نباشد.

این استاد مردم‌شناسی با اشاره به قحطی نیمه دوم قرن نوزدهم در ایران، گفت: در این دوره، گروه‌هایی از ایرانیان از مناطق مختلف به منطقه قفقاز مهاجرت کردند. به همین دلیل، در شهرهای مختلف، مانند دربند، ماخاچ‌قلعه، ولادی قفقاز، آستاراخان، قیزلار و… بناهایی با نام مسجد ایرانیان  وجود دارد. همچنین در ماخاچ‌قلعه، آرامگاه ایرانیان را دیده می شود که روی سنگ مزارها، با عباراتی مانند ایرانی و سرابی، زنجانی، اردبیلی، قزوینی و… توضیح داده شده است که اصلیت این فرد(متوفی) به کدام منطقه از ایران تعلق دارد.

رضوانفر با اشاره به روستاهایی که با نام ایران در داغستان و قفقاز وجود دارد، گفت: در روستایی به نام پرشیا، اهالی روستا خود را آذربایجانی و گیلانی می‌دانند و در زمان بازدید ما از آنجا، فردی به نام سید مازندرانی کدخدا بود که می‌گفت «اصلیت گیلانی دارد.»

روستاهای جالقان و میتاقی / اوستیا، ایرانی‌تباران قفقاز

رضوانفر با اشاره به دو روستای همجوار شهر دربند، گفت: این دو روستا، جالقان و میتاقی نام دارد. ساکنان این دو روستا می‌گویند «از نسلی هستند که خسرو انوشیروان با خودش به این منطقه آورده بود»؛ اهالی میتاقی معتقدند به زبان قرن ششمی سخن می‌گویند و جالقانی‌ها نیز بر این باورند که به گونه‌ای از زبان پهلوی که در قرن دوم رایج بود، صحبت می‌کنند. حتی برخی ترانه‌هایی که مادران و مادربزرگ‌ها در این منطقه برای کودکان می‌خوانند، بسیار به ترانه‌های نام‌آشنا در ایران شبیه است و فقط بعضی واژگان آنها تفاوت دارد.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی با اشاره به جمهوری خودمختار اوستیا گفت: مردم اوستیا به منطقه خود ایرستون و به زبان خود که شاخه‌ای از زبان‌های ایرانی است، «ایرونی» (Ironi) می‌گویند. در شمال این منطقه نیز روستای ایران وجود دارد. همچنین بلندترین کوه اوستیا البرز است که با تلفظ محلی البروس (ارتفاع ۵۶۴۲ متر) گفته می‌شود. برخی بر این باورند که «آریایی‌ها از نزدیکی همین کوه البرز در اوستیا تقسیم شدند به مناطق مختلف کوچ کردند.»

کتیبه‌های ایرانی در باکو

رضوانفر با اشاره به ایچری‌شهر که بافت قدیم باکو در جمهوری آذربایجان که ارگ باکو نیز نامیده می‌شود، گفت: از سردرِ این مجموعه که ثبت جهانی شده است تا داخل آن، کتیبه‌های فارسی را مشاهده می‌شود. کتیبه‌های این مجموعه، به دوره‌های مختلف تاریخ مربوط است. در مسجد جمعه این شهر نیز فرمان شاه عباس صفوی (سلطنت ۹۶۵ – ۱۰۰۷ هجری شمسی) برای عفو مالیاتی باکو دیده می‌شود. چندین کتیبه فارسی با خط نسخ، ثلث و خطوط دیگر مربوط به شاه طهماسب صفوی (سلطنت ۹۳۰–۹۸۴ هجری قمری) ، اولجایتو خدابنده (هشتمین سلطان ایلخانان/۷۰۳ تا ۷۱۶ ه. ق) هم در همین مسجد وجود دارد.

وی توضیح داد: کمی پایین‌تر از مسجد جمعه در مجموعه ایچری شهر، کاخ شروان‌شاهان دیده می‌شود که ۷۰۰ قطعه کتیبه که از قعر دریای مازندران کشف شده، در آن نگهداری می‌شود. که به نظرم این تکه کتیبه‌ها احتمالا نوعی طلسم بوده‌اند؛ چون خط بسیار زشتی دارند، برخی نمادها مانند انسان، گاو و دیو روی آنها دیده می‌شود و از کنار هم قراردادن آنها نمی‌توان به هیچ جمله معناداری رسید. روی برخی کتیبه‌ها هم نام‌هایی مانند فریبرز، منوچهر و… مشاهده می شود. محراب مسجد بیگلر و نیز آتشگاه باکو از دیگر اماکنی است که کتیبه‌های فارسی روی آن دیده می‌شود.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی با برشمردن کتیبه‌های فارسی در مناطق نارداران و گنجه، گفت: در شهر بردعه پایتخت تاریخی اران، مقبره‌ای وجود دارد که اهالی محل، آن را به نوشابه خانم منتسب می‌کنند. نوشابه خانم، همان کسی است که در شاهنامه فردوسی هم وصف او آمده است. هرچند به نظر می‌رسد بنای مقبره به دوره سلجوقیان مربوط باشد.

وی افزود: مقبره بهمن میرزا، پسر عباس میرزا (از شاهزادگان قاجار و فرزند فتحعلی‌شاه) هم کنار آرامگاه نوشابه خانم قرار دارد و روی آن، این بیت از فردوسی نوشته شده است: «اگر سال گردد فزون از هزار / همین بود خواهد سرانجام کار»

کتیبه‌های فارسی در نخجوان

رضوانفر با برشمردن کتیبه‌های فارسی در جمهوری خودمختار نخجوان، گفت: نگین معماری نخجوان، آرامگاه مومنه خاتون (عروس سلجوقی) است که ۲۳ متر ارتفاع دارد و بالای آن با خط کوفی نوشته شده است: «ما بگردیم پس بماند روزگار / ما بمیریم این بماند یادگار»

وی افزود: در مسجد جامع نخجوان هم کتیبه‌ای فارسی وجود داشت که به اسم مرمت به موزه برده و جایش روی مسجد پر شده، همچنین در غار معروف به اصحاب کهف هم کتیبه‌ای فارسی درباره اقدامات حاکم محلی وقت دیده می‌شود. در مسجد جامع شهر اردوباد، کتیبه شاه عباس مبنی بر معافیت مادام‌العمر اهالی اردوباد از مالیات وجود دارد. چون اهالی اردوباد در مقابل حمله‌های عثمانیان مقاومت می‌کردند و دو بار توسط عثمانیان قتل عام شده بودند، شاه عباس به خاطر ارادت و وفاداری اهالی محل به ایران، این منطقه را برای همیشه از مالیات معاف کرد.

رضوانفر با بیان اینکه «در قبرستان ملک بهرام اردوباد نیز سنگ مزارهایی به فارسی وجود دارد»، ابراز امیدواری کرد که از کتیبه‌های فارسی مسجد گوهریه در شهر شوشی محافظت شود.

قدیمی‌ترین نشان اسدالله در ارمنستان

رضوانفر با برشمردن کتیبه‌های فارسی مساجد ارمنستان، گفت: مسجد کبود، محراب‌هایی برای شیعیان و سنی‌ها دارد که روی هر دوی آنها متون فارسی درج شده است. همچنین شعر محتشم کاشانی (۹۰۶-۹۰۵ هجری قمری) در حسینیه این مسجد می‌توان دید.

عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی گفت: در روستایی در ارمنستان، مسجدی وجود دارد که بنای آن اکنون درون باغچه یک خانه واقع شده است و پیرزنی که مالک این خانه بود، به فرزندانش وصیت کرده بود که از این مسجد مانند یک کلیسا محافظت کنند. درون این بنا، نام‌های الله، محمد (ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) دیده می‌شود و تصویر شیر با شمشیر ذوالفقار در دست و سال ساخت (۶۶۱ ) درج شده است. با توجه به اینکه سال ۶۶۱ به دوران قبل از صفویان و به عصر ایلخانان مربوط است، می‌توان گفت تاریخ شیر (اسدالله) و شمشیر (ذوالفقار) به دوران پیش از صفویان نیز برمی‌گردد.

منبع: ایرنا

 

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612