میراث مکتوب – نوشتاری که در ادامه میآید متن کامل سخنان استاد محمد روشن است که دقایقی کوتاه در مراسم رونمایی کتاب جامع التواریخ برای حاضران سخن گفت.
به نام خدا. سروران گرانمایه استادان ارجمند، خانمها و آقایان گرامی
چگونه شکر این نعمت توان گزارد که در کانونی چنین گرم و دلپذیر مجال ایستادنم باشد و شرار ناتوانی خود را تاب آوردن بتوانم
قطره دریاست اگر با دریاست
ور نه او قطره و دریا دریاست
سپاسگزار مهربانی جناب آقای دکتر اکبر ایرانی، مدیر فرهیخته نشر میراث مکتوب، و بزرگان و سرورانی که عنایت شان مرا شامل گشته است. شادمانی خریدن کتاب را به زمستان ۱۳۲۵ خورشیدی در شهر سامره یافتم که با مادر و پدر سفری به عتبات عالیات داشتیم. «باب الریه» وصف چاه امام زمان عج الله تعالی و «مدینه الکوفه» هر دو کتابی مصور با کاغذ گلاسه و چاپ به نسبت فاخر و جلد قهوه ای رنگ که اینک با کتابخانه به کتابخانۀ دانشگاه شهرکرد با هفده هزار جلد محفوظ است.
آشنایی با کتاب و خرید آن با همراهی دو استاد فرهیخته دست داد: روان شاد استاد رضا شاد قزوینی دبیر ادبیات و استاد خط دبیرستان شاپور؛ روانش از بخشایش ایزدی برخوردار. و استاد فریدون نوزاد پسر خاله ارجمند که خود در شعر و ادب و هنر سابقه ای درخشان و پایگاهی بلند دارد. آشنایی دیرینه با حاج غلامرضا طاعتی که مدیر کتاب فروشی طاعتی رشت و از پیشگامان گسترش کتاب در گیلان بود. نخستین مجلۀ ارزندهای که بنده توفیق آشنایی و خرید آن را یافتم مجله یغما بود که هر شمارۀ آن به شانزده تومان تهیه میشد در حالی که ماهیانه و مقرری من در آن زمان بیست تومان از روان شاد پدرم بود. سپس مجله سخن، ارمغان، دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کاوش، خروس جنگی و تضاد و دیگر مجلهها.
از بختآوری بود که هیچ گاه دلبستۀ مجلاتی که بعد ها رنگین نامه نام یافت، نشدم. رمان خوانی را با اشتفان تسوایگ آلمانی شروع کردم که از پیشگامان رمان نویسی در عصر ما تلقی میشد. سپس به گورکی، جک لندن و چخوف، اشتان بک، فالکنر ، هرمان هسه و رومن رولان به ترجمه هنر مندانۀ هـ الف به آذین (مرحوم مهندس محمود اعتمادزاده) رسیدم. نکتهای گفتنی آن که هرگز خود یک بیت شعر گفتن نتوانستم و یک قصه نوشتن را توانایی نیافتم. از یاری بخت افتخار آشنایی با استاد پورداود در کتابفروشی طاعتی بود سپس دکتر معین و مدرس رضوی و این که رساله دوره لیسانس من در آن روزگار باید به راهنمایی استاد مرحوم دکتر حسین خطیبی باشد که چاپ نخستین آن را دانشگاه تهران مباشرت کرد در حالی که این عنایت در حقیقت به لطف استاد شاد روان ایرج افشار بود زیرا که دانشگاه تهران فقط در سهم استادان و مدرسان دانشگاه بود. سپس تفسیر سوره یوسف به گزینش احسان یار شاطر در بنگاه ترجمه و نشر کتاب و منشآت خاقانی که عرض کردم. بی گمان افزون بر تعالیم پدر و مادر از یاری همسرم باید سپاسگزاری کنم.
………………………………………………….
اخبار مرتبط
استاد روشن در تصحیح انتقادی بسیار خوش سلیقه است
استاد روشن به غواصی اقیانوس فضیلتی ایران پرداخت
گزارش از سهیلا یوسفی