کد خبر:14911
پ
D8ACD8B9D981D8B1DB8CD8A7D986_1

دشواری‌های کتابخانه‌های دیجیتال در ایران

فعالیت‌هایی که در کشور ما در زمینۀ کتابخانه‌های دیجیتال انجام می‌شود بسیار کند، نامنظم، بدون امکانات و مهمتر از آن بدون برنامه و تنها مطابق با الزامات جاری است.

میراث مکتوب- روند ایجاد کتابخانه‌های دیجیتال در ایران به کندی پیش می‌رود. در همین رابطه گفتگویی با رسول جعفریان، رئیس کتابخانۀ دانشگاه تهران دربارۀ ضرورت‌ها و دشواری‌های این حوزه انجام شده است که آن را در ادامه می‌خوانید.

 

شما چه وقتی که رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی بودید و چه حالا که در کتابخانه دانشگاه تهران هستید، برای انتشار دیجیتالی منابع آرشیوی کارهای مهمی انجام دادید. ابتدا بفرمایید اصلا کِی و چطور به ضرورت این امر واقف شدید. این را به این دلیل می پرسم چرا که کمتر دیده شده که مسئولانی که درگیر امور کلان سیاست‌گذاری هستند، و خصوصا روحانیون که غالبا نگاه خوش‌بینانه‌ای به امور تکنولوژیک ندارند، دغدغه هایی از این جنس داشته باشند.

بنده در سال 1374 کتابخانه تخصصی تاریخ قم را تأسیس کردم و از همان زمان، کار کتابداری حرفه ای را شروع کردم. پیش از آن، از سال 1368 با کامپیوتر کار می کردم و کتابها و مقالاتی را که می نوشتم، خودم تایپ می کردم. بنابر این از همان وقت، مفهوم سرچ لفظی را در فایل های زرنگار به طور کامل دریافتم. این که چه قدر کار را آسان می کند. اما مهم تر از اینها، از سال 1370 یا 1371 در مرکز علوم اسلامی نور بودم و بخش تاریخ آنجا را تاسیس و اداره می کردم. اولین برنامه مرکز، انتشار بحار روی دیسکت های کوچک بود. این نخستین تجربه ما بود. در حوزه تاریخ، اولین بار، چندین کتاب تاریخی قدیمی را با عنوان نور السیره (یک) عرضه کردیم. سرچ لفظی در این کتابها، کار را بسیار آسان کرد. کنار آن نوعی خاص از کار فهرست نویسی کامپیوتری را هم انجام دادیم. نور السیره (دو) مشتمل بر کتابهای بیشتری، نزدیک به چهارصد مجلد بود. در مرکز نور، بعدها، سی دی «تراجم و کتب شرح حال»،  سی دی «جغرافی» و «تراث» هم آماده شد. بنابرین از نزدیک به سی سال پیش با این مفاهیم آشنا بودم. وقتی در سال 1387 به کتابخانه مجلس آمدم، نخستین برنامه کتابخانه دیجیتالی را، ابتدا به صورت ساده ای راه انداختیم. کار را رها نکردم و دنبال آن، نسخ خطی و چاپ سنگی را در زمان کوتاهی کمتر از یک سال اسکن کردیم. البته بخش اندکی از قبل اسکن شده بود، اما اسکن مجموع نسخ خطی به صورت سه شیفت، شامل 23 هزار مجلد طی نه ماه تمام شد. در نهایت، با موافقت هیئت امنا، این کتابها شامل بیش از 20 هزار خطی و بالغ بر ده هزار کتاب چاپ سنگی و سربی روی وبسایت کتابخانه مجلس قرار گرفت. آن زمان، این قبیل کارها در دنیا کم و بیش آغاز شده بود، اما در ایران خیلی تازگی داشت. درباره این که سیاست‌گذاران ما خیلی به این قبیل مسائل اهمیت نمی دهند، با شما موافقم. تاکنون نیز نوعی محافظه کاری شدید در این زمینه هست. روحانیون که به جای خود، بقیه هم افکارشان متاثر از همانهاست؛ چپ و راست هم ندارد. تفهیم این مسائل، نیاز به تغییر ذهن آنها دارد که به سادگی هم ممکن نیست. هر وقت در کتابخانه مرعشی قم، و مهم تر، کتابخانه آستانه قدس تغییری دیدید، آن وقت احتمال بدهید که امیدی برای تغییر وجود دارد.

 

آماری دارید که تاکنون چه تعداد سند، نسخه خطی و منابع آرشیوی در دوران شما در نهادهای مختلف دیجیتالی شده؟ و آیا بعد از شما، این کار در آن نهادها ادامه پیدا کرده یا متوقف شده؟

نسخه های خطی کتابخانه مجلس و نیز سنگی ـ سربی های همان اولین مجموعه ای است که بنده روی نت گذاشتم. نمی دانم بعد از بنده، چه مقدار کتاب اسکن شده، و آیا آنها هم روی وبسایت کتابخانه مجلس هست یا نیست. گزارش هایی که نزدیک عید امسال از مدیریت قبلی داشتم ناامیدکننده بود. بنده به واسطه مجلس، از کتابخانه خواستم کتابهایی را که در سالهای اخیر اسکن شده تصویرش را به بنده بدهند. گفته شد جمعا از سال 95 تا آغاز 99 حدود 400 اسکن شده است. و اما در دانشگاه تهران هم تا این لحظه که خدمت شما هستم، 57 هزار پایان نامه ارشد و رساله دکتری، و 15 هزار و 465 نسخه خطی روی وبسایت کتابخانه مرکزی است. چهارهزار عکس نیز قابل دسترسی است. نشریات و اسناد هم این روزها بارگذاری خواهد شد. در وبسایت کتابخانه تاریخ قم (sohalibrary) نزدیک به چهل هزار کتاب در حوزه تاریخ قابل دسترسی است. می دانید که در ایران، نسخ خطی بسیار زیاد است، و اگر  تصویر همه آنها در اختیار پژوهشگران باشد بسیار عالی خواهد بود. کتابخانه ملی تنها کتابخانه ای است (بجز مجلس و دانشگاه) که شماری از نسخ خطی خود را با تصاویر نسبتا ضعیف عرضه کرده است. این بخش، امروز هم در کنار کارهای دیگری که در این کتابخانه شد، مجددا رونمایی شد. بنده عدد دقیق را نمی دانم.

 

یکی از نگرانی ها درباره دیجیتالی کردن منابع آرشیوی و عمومی کردن آنها، ملاحظات سیاسی و چه بسا عقیدتی است. اما بسیاری از پژوهشگران معتقدند حتی اسناد و مدارکی مثل نشریات که محتوای محرمانه و طبقه‌بندی‌شده ندارند هم اغلب به سختی قابل دسترسی هستند و کتابخانه‌ها و مراکزی که به این مواد آرشیوی دسترسی دارند، با آنها همکاری نمی‌کنند. با توجه به تجربه ای که دارید، علت مخالفت با دیجیتالی و عمومی کردن منابع آرشیوی را چه می دانید؟

به نظر این مسأله علل مختلف دارد. اولا ناآشنایی مدیران و سیاستگذاران که شناخت درستی نسبت به این مساله ندارند و از نزدیک نیاز به آن را حس نمی کنند. دیگر این که بسیاری از اینها، نگاه های امنیتی دارند. این مسأله منحصر به ایران نیست، در دنیا، حوزه فضای مجازی به هر نوع آن، در معرض این شبهات هست و ایران هم از این معنا مستثنا نیست. طبعا نگاه امنیتی به برخی از ابعاد آن، مثلا انتشار کتابها و اسناد قدیمی، کودکانه است، اما اتفاق می افتد. مسأله دیگر، هزینه است که این قبیل کارها نیاز به سرمایه گذاری های جدی دارد و ما به خصوص طی سالهای اخیر، با گرفتاری های مالی که داریم، از این امور عقب هستیم. مشکل دیگر هم بحث مالکیت است. بسیاری از کتابخانه ها فکر می کنند به تمام معنا مالک آثاری که دارند هستند و اختیار نشر آنها در دست آنهاست. برخی هم که مشکل مالی دارند، به عنوان درآمد به این مسأله می نگرند و منابع را کنترل می کنند تا بتوانند بابت آنها مبالغی دریافت کنند. بنابر این مجموعه ای از عوامل سبب می شود تا در این زمینه فکری نشود. شاید باید موارد را از هم تفکیک کرد، یا با فناوری، راهی برای حل برخی از این مشکلات یافت. بنده بیش از همه، عامل جهالت و نادانی نسبت به این حوزه را سبب این محدودیت ها می دانم. شاید اگر یکی از اینها، یک کار پژوهشی نیازمند به اسناد و ارجاعات کرده بود، سهل گیرانه تر برخورد می کرد. این را هم بیفزایم که برخی از مراکز کتابخانه ای، خلاف هم می گویند، در حالی که کار جدی در این زمینه نکرده اند، آمارهای عجیب و غریب می دهند. متاسفانه، تصمیم گیری های ما چنان است که تا به سخت ترین مرحله نرسیم، کاری نمی کنیم. تمام اینهایی که عرض کردم، در حوزه اسناد، نسخ خطی و نشریات قدیمی است. درباره کتابهای جدید و مقالات تازه، نیازمند طرح مباحث دیگری هستیم که عمده آنها مسائل حقوقی و مالی است.

 

با توجه به اینکه در ایران قانون کپی رایت رعایت نمی شود، چقدر این مسئله در مسیر دیجیتالی کردن منابع مشکل زاست؟

ببینید، کلا مشکلات حقوقی و مالی در این زمینه هست. در هر بخشی هم جدی است. شما درباره مقالات علمی پژوهشی پایگاه های اطلاعاتی خارج از کشور، آنها که مشروط به پرداخت وجوهی هستید، حتی با نبودن قانون کپی رایت در ایران، مشکل دارید. دانشگاه تهران، بسیاری از این پایگاهها را دارد، اما به هیچ وجه از روال حقوقی موجود خارج نمی شود و حاضر به دسترسی نامشروع نیست. درباره کتابهای چاپ خارج کشور، البته در کانال های تلگرامی می شود آنها را گذاشت، اما در کل، اقدام خوبی نیست و تصویر مناسبی از ایران ارائه نمی دهد. به نظرم، باید از منابع آزاد (Open Source)، کتابهای تاریخْ‌گذشته اما مورد نیاز، پایان نامه های دانشگاه های دولتی و آزاد و دیگر مراکز تحصیلی که اختیارشان با مدیران دولتی یا شبه دولتی است، از اسناد موجود در مراکز دولتی، از نسخ خطی کتابخانه های بزرگ که همه یا دولتی هستند یا شرعی و وقفی شروع کرد. اینها هیچ محدودیتی ندارند، جز تصمیم مدیران. جالب است که بسیاری از آنها حتی زیر بار مصوبات مجلس و هیئت دولت هم نمی روند. درباره پایان  نامه ها و رساله ها، بسیاری از دانشگاه ها به رغم مصوبات مجلس و دولت، هنوز همکاری با ایرانداک ندارند و خودشان هم پایگاه های اطلاعاتی مناسب برای عرضه ندارند. به نظرم، در این زمینه باید دولت با جدیت بیشتری کار کند، هرچند دولت بر کتابخانه هایی مثل آستان قدس یا مرعشی یا ملک و امثال اینها تسلطی ندارد تا کاری انجام دهد. یادتان باشد که وقتی کتابخانه دیجیتال می گوییم، صرفا معنایش مصرف مفت از فایل های الکترونیکی نیست. طبیعی است که در مواردی دولت و ملت باید برای این کار هزینه کنند. مهم این است که امکانش فراهم باشد. چنان که عرض کردم، برای توسعه علم در ایران، پزشکی یا فیزیک یا رشته های فنی یا هر رشته دیگری، شما باید هزینه های گزافی بکنید که مطمئن هستم جز چند نفر در وزارت علوم یا برخی از دانشگاهها، تصور روشنی از این حجم گردش مالی ندارند. دانشگاه تهران که شرایط خوبی دارد، سالانه بیش از 10 میلیارد تومان می باید هزینه کند که در مواردی، بدهی های سنگین دارد. تا وقتی این سرمایه گذاری ها در حوزه علم نشود، و این پایگاهها که منبع پژوهش های نو هستند در اختیار دانشجویان و استادان نباشند، علم پیشرفت نخواهد کرد. کسی با فشار آوردن به مغزش نمی تواند علم بدست آورد، بلکه با مطالعه آخرین پژوهشهای علمی می تواند پیشرفت کند.

 

در گام اول، منابعی که امکان ارائه دیجیتالی آنها برای اغلب کتابخانه ها و مراکز معتبر وجود دارند و چندان آنها را به زحمت و دردسر نمی اندازد، به نظر شما کدامند؟

پیش از این اشاره کردم، نسخ خطی، کتابهای چاپی تاریخ‌گذشته که مع الاسف و مع الاسف زمان 50 سال بعد از فوت مولف را برای آن گذاشته اند و این یکی از ظالمانه ترین قوانینی است که در حق علم می شود. اسناد و مدارک که در کتابخانه ملی بخش سازمان اسناد و دیگر مراکز مثل قوه قضائیه و جز آن هست. ما باید از مواردی که مشکل حقوقی ندارد شروع کنیم، اما متاسفانه همه اینها از نظر سامانه های خوب، ابزار اسکن کردن منابع، و وجود نیروهای کارآزموده، مشکل دارند. ما حتی متادیتای درستی هم از سرمایه های موجود نداریم. باز تأکید کنم، من از همین مقدار که در کتابخانه ملی با پژوهشگران همکاری می شود، یعنی در همین حد هم، از همه کارگزاران موجود در این حوزه متشکرم. جاهایی هست مثل کاخ گلستان که ورودی آنها از سد سکندر هم سخت تر است. جاهایی هست که می گویند سالی یک تصویر از نسخه خطی درخواستی شما می دهند. کتابخانه هایی هست که میلیون ها برگ سند دارند، اما یک مورد آن هم فهرست نشده است. حالا هم شروع کنند، تا پنجاه سال دیگر تمام نمی شود.

 

مراکزی که به آرشیوهای بزرگ دسترسی دارند، بودجه ای برای دیجیتالی کردن به عنوان راهی برای محافظت از آنها دارند؟

مشکل بودجه همه جا هست، اما همه مشکل، مساله بودجه نیست. جاهایی هستند که بودجه های کلانی دارند و صرف کارهایی می کنند که به آنها مربوط نیست، اما کار اصلی که تهیه اسکنر است و باید روزانه صدها کتاب را اسکن کنند تا لااقل چند سال دیگر بتوانیم نسخه الکترونیکی از موجودی داشته باشیم، انجام نمی شود. بله، البته اگر مجلس بودجه ای برای این کار بگذارد مناسب است، اما بعید می دانم سر سوزنی به فکر این امور باشند. تمام تلاش آنها هدایت خلق از طریق برنامه های تبلیغی روزانه است و در این زمینه موفق هم هستند، همین الان در محرم سیما را ببینید؛ اما کار علمی که مبتنی بر هزینه های بسیار زیاد و اختصاص بودجه های جدی به حوزه پژوهش است، در ایران رسم نیست. خواهش می کنم به مصاحبه ها و گفتارهایی که از آقای دکتر منصوری منتشر می شود نگاه کنید. آنها از جهاتی روشنگر هستند، اما جز چند دانشجو آنها را نمی خواند. گوش شنوا در این زمینه کم است.

 

از نظر امکانات سخت‌افزاری، چقدر امکان راه‌اندازی کتابخانه های دیجیتال و ارائه خدمات آنلاین وجود دارد؟

از نظر امکانات سخت افزاری و مهم تر از آن نرم افزاری بی مشکل نیستیم. مراکز دیتا سنتر که بتوانند کارهای شما را به آسانی انجام دهند و امن باشند، چندان زیاد نیستند و در این زمینه سرمایه گذاری های لازم نشده است. بالا رفتن هزینه ی داشتن سرورهای مفصل که بتواند حجم بالایی از اطلاعات را در خود جای دهد و پردازش کند، مشکل عمده است. از نظر تولید سامانه ها، چند شرکت بزرگ هستند که این قبیل کارها را انجام می دهند. برای کارهای معمولی، در حد حفظ متادیتا و ارائه فایل های الکترونیکی، ظاهرا مشکلی ندارند، اما به نظرم، ما پیشرفت های زیادی در این زمینه، یعنی کار دیجیتالی با امکانات هوشمند نداریم. مقایسه وبسایت های داخلی و خارجی می تواند این را به خوبی نشان دهد؛ به همان مقدار که گوگل بوک با برخی از پایگاههای ما فاصله دارد. طبعا نباید ناامید باشیم و برماست تا از  شرکت های خصوصی حمایت کنیم. با توجه به سقوط ارزش ریال، بسیاری از قراردادهایی که سه سال پیش در این زمینه تنظیم شده، ضرر و زیان قابل توجهی را به این مراکز زده است. نیروی زبده ای که بتواند فکورانه کار برنامه نویسی را انجام دهد، کمتر در اختیار است، و بسیاری از تحصیل کردگان آی تی طی سالهای گذشته از ایران رفته اند. من گاهی آدم بزرگی را می بینم که در جوانی سودای دیگری داشته و دست بر قضا گرفتار زندان و … نشده و امروز آدم بزرگی در این کشور است، پیش خودم می گویم ما چه قدر بابت رفتن این جوانان دانشجو خسارت می بینیم. این به خصوص در زمینه آی تی و فنی کاملا محسوس است. ما در انجام کارهایمان در خوف و رجا هستیم، حتی در دانشگاه تهران که نیروهای بسیار خوبی دارد، وضعیت خوبی نداریم. این نظر بنده است.

 

شیوع کرونا باعث شد که بسیاری از کتابخانه های معتبر در جهان بر سرعت و کیفیت ارائه خدمات آنلاین خود بیفزایند. به نظر شما این پدیده در ایران هم تاثیری مشابه داشته است؟

مسلما، کرونا زمینه ذهنی بهتری را برای کار در فضای مجازی پدید آورده است، اما به نظرم جز چند کار بسیار جزیی که به راحتی می شود از آنها صرف نظر کرد، اقدامی نشده است. فکر کنید، گذاشتن تعدادی کتاب رمان، یا آزاد کردن چند صد کتاب چاپی از سوی فلان دانشگاه، اینها مشکل ما را حل نمی کند. ما نیاز به یک انقلاب دیجیتالی در زمینه کتاب و مقاله داریم. این کار، نه از نظر ذهنی و نه عملی، زمینه جدی برای اجرا ندارد. شما ببینید، این ایرانداک باید فعال ترین مرکز برای ارائه پایان نامه ها و رساله های دکتری باشد. همین الان شما سرانگشتی تعداد رساله ها و پایان نامه های کشور را در همه مراکز تحصیلات عالی حساب کنید و ببینید موجودی ایرانداک چه اندازه است. من فکر نمی کنم ده تا بیست درصد هم بشود. اگر شما همه مراکز آموزش عالی را در تهران و همه شهرها، در دانشگاهها و حوزه ها شمارش کنید خواهید دانست که حجم چه قدر عظیم است گرچه از محتوا خبر ندارم. این معنایش این است که ما در این زمینه کار جدی نکرده ایم.

 

اگر بخواهید از چند آرشیو دیجیتالی خوب منابع ایرانی که فکر می کنید به کار محققان می آید نام ببرید به چه نام هایی اشاره می کنید؟

عجالتا در حوزه علوم انسانی پایگاه نور مگز، قوی ترین پایگاه است. مرکز علوم اسلامی نور که متعلق به قم است، این زحمت را برای همه علوم انسانی کشیده و شاید قریب یک و نیم ملیون مقاله را در این پایگاه در اختیار خواستاران قرار داده است. این مهم ترین پایگاه در این حوزه  است. پرتال جامع علوم انسانی هم که چند سال قبل فعالیت خود را آغاز کرد و حجم زیادی مقاله را در اختیار گذاشت پایگاه مفیدی است گرچه هیچ خبری ندارم که در حال حاضر از نظر گذاشتن منابع جدید فعال هست یا خیر. ایرانداک در زمینه رساله ها و پایان نامه های دکتری، منبع خوبی است، گرچه جامعیت ندارد و به همین دلیل شما نمی توانید اعتماد کنید، آیا هر آنچه در این زمینه هست، اطلاعاتش در اختیار شما قرار می گیرد یا خیر. مگیران پایگاه نشریات کشور است که جزو پایگاه های سودمند است. بسیاری از دانشگاهها، برای نشریات علمی پژوهشی خود پایگاهی را دارند که قابل استفاده است، اما متاسفانه تمرکز در این زمینه میان همه مراکز دانشگاهی نیست. بسیاری مقالاتشان را به نورمگز می دهند که کار بسیار خوبی است. سیویلیکا پایگاهی برای مقالات ارائه شده در سمینارها و همایشهاست که قابل استفاده است. پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی هم یکی از پایگاههای فعال است. مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری در شیراز هم زمانی فعال و بروز بود.  از برخی از کتابخانه های بزرگ هم مثل مجلس و ملی و ملک هم یاد کردم. بسیاری از رشته های فرعی هم برای خود پایگاههای دارند. طبعا اطلاعات بنده در این زمینه چندان گسترده نیست و باید در این زمینه بیشتر جستجو کرد.

 

تازه ترین فعالیت ها در این زمینه کدام هستند؟ آیا اطلاعی در باره برنامه های آتی مراکز موجود دارید؟

تازه ترین گزارش این کارها، اقدامی است که امروز کتابخانه ملی تحت عنوان حافظه ملی ایرانیان انجام داد و طی آن چند برنامه در کتابخانه ملی رونمایی شد که بنده توسط معاون پژوهشی آن کتابخانه، سرکار خانم دکتر توحید لو کم و بیش از آن اطلاع داشتم. سامانه نخست که برای من اهمیت دارد، شبکه کتابخانه کشور است که بتوان تمام متادیتای کتابخانه های بزرگ را یک جا داشت. پیش از این پایگاه lib.ir در این زمینه فعال بود که آفلاین، داده های بیشتر کتابخانه های بزرگ را داشت و برای پژوهشگران بسیار مفید بود و هست اما متاسفانه مدتی است که تغییری نکرده است. امروز مشابه آن سامانه، در کتابخانه ملی ایجاد شده که امیدوارم کارایی آن بیشتر و طبعا آنلاین عمل کند. بررسی های اولیه در این برنامه، شروع خوبی را نشان می دهد اما مسلما باید منتظر بود تا نتایج بهتری بدست آید. سامانه دیگر، در باره سرچ یکپارچه نسخ خطی است. می دانید طی سالهای گذشته، جناب استاد مصطفی درایتی، فهرستگان نسخ خطی ایران را آماده کرد. قبل از ایشان، پایگاه آقابزرگ دات آی آر (aghabozorg.ir) بود و هست که اطلاعات نزدیک به 250 هزار نسخه در آن هست، (نه متن نسخه ها) آقای درایتی با نگارش دنا (چاپ مجلس در زمان مدیریت بنده) و بعدا انتشار «فنخا» در دوره جدید، به صورت فیزیکی و چاپی، این اطلاعات را باز در حد همان داده های کتابشناسانه بیشتر کرد. اخیرا، این برنامه، شامل متادیتای نسخه های خطی بالغ بر یک میلیون از نسخه های ایران و عراق، در پایگاهی در کتابخانه ملی عرضه شده است که کار سودمندی است. طبعا این همان برنامه آقای درایتی است که خوشبختانه این بار راضی شده است تا نه به صورت کتاب، بلکه به صورت الکترونیکی و در قالب یک اپلیکیشن عرضه کند، کاری که باید ده سال قبل می شد و ایشان راضی به این کار نمی شد. همچنین، پایگاه نشریات کشور، در حد متادیتا نسبت به عناوین نشریات و دیدن شماری از نشریات دیجیتال شده، جزو پایگاه هایی است که امروز در ملی افتتاح شده است. باید صبر کرد و دید این سامانه ها تا چه اندازه کارآیی دارد. این اقدامات، نه در زمینه دیجیتایز کردن کتابها، بلکه در حد متادیتا کارهای خوبی است، مشروط بر آن که در ارائه نقصی نداشته باشد. از شروع آن باید خوش حال بود. مشکل عمده کارهای ما نداشتن برنامه برای تداوم و جامعیت است این که شما نمی دانید وقتی سرچ می کنید، همه منابع را دیده اید یا خیر. کتابخانه مرکزی دانشگاه در دادن دیتاهای کتابخانه های خود در حوزه  کتاب و نشریات، همکاری کاملی با کتابخانه ملی داشت، و امید دارد که این همکاری نیز ادامه یابد. آنچه ما نیاز داریم، علاوه بر یکپارچه کردن معلومات کتابشناسانه، گسترش کتابخانه دیجیتال از نظر اشتمال بر محتوای متون است. بحث هم نباید صرفا گذاشتن فایل باشد، بلکه سرچ در آنها وجود او سی آر و امکانات هوشمندی دیگر در جستجو، می باید مورد توجه ما قرار گیرد. در اینجا، داشتن نیروهای زبده، مدیریت خوب و متمرکز، پرهیز از حاشیه روی، و اختصاص بودجه های مورد نیاز است. پیش شرط همه اینها، داشتن درک درست از این مسائل است.

 

و آخرین نکته در باره مباحث حقوقی مربوط به مالکیت معنوی

 شاید لازم باشد این را هم اضافه کنم که مشکل اصلی کتابخانه های دیجیتال، بویژه نسبت به منابع داخلی، قوانین حقوقی است که به هیچ روی مساعد این اوضاع و احوال نیست. دو سه هفته قبل، بنده لایحه ای را در این زمینه مشتمل بر سیزده ماده در کانال تلگرامی خودم منتشر کردم. در آنجا راه های ساده تری برای ترویج علم از طریق گسترش کتابخانه دیجیتال را ارائه کردم. چند روز بعد، وزیر محترم ارشاد، پاسخ بخش حقوقی و امور مجلس وزارت خانه را بر آن لایحه برای بنده فرستادند و البته فرمودند انتشار نیابد، چون بحث ادامه دارد. نگرانی ها، عمدتا از سوی ناشران و در واقع بحث مالکیت فکری است. مسلما با محافظه کاری و اصرار بر محدودیت های بیشتر در حوزه علم، ما نخواهیم توانست گامی به جلو برداریم.شرایط کشورها ،مانند کشورهای اروپایی نیست که از این نظر استقرار دارند، ما نیاز به جهش های علمی جدی داریم و الا فاصله ما همیشه با آنها باقی مانده و مطمئنا بیشتر هم خواهیم شد. هر نوع محدودیتی در این زمینه، دست و پای ما بیشتر خواهد بست. ضمن آن که البته و البته باید مسائل حقوقی را هم در نظر داشت.

منبع: روزنامه همشهری

 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612