میراث مکتوب – نويسنده در کتاب حاضر با اهتمام به ضرورت کارآمدی دانش تاريخ، معاصريت فهم تاريخی را در بستر بازخواني متفاوت ومؤثر تاريخنگاری اسلامي درنظر داشته است.
این کتاب در دو بخش تنظیم شده است مطالب بخش اول در قالب دو فصل با عناوین «ملاحظههایی درباره تاریخ و تاریخنگاری»، در راستای طرح مفاهیم و مبانی نظری مؤثر بر فهم تاریخنگاری اسلامی و بینش و روش در تاریخنگاری اسلامی در راستای طرح اهمیت و جایگاه تاریخنگاری اسلامی در وجوه سلبی و ایجابی ـ در حد بضاعت نگارنده پردازش شده است.
این مطالب با این انگیزه طرح شده است که ضمن مفهوم پردازی و طرح مباحث نظری موضوع و در حکم پیش درآمدی بر مباحث بخش دوم، مروری کلی بر سیر تحول تاریخنگاری داشته باشد. آنچه در این بخش آمده است بیشتر با رویکردی آسیبشناختی و نگرش سلبی مطرح شده است. بخش دوم جایگاه تاریخ نگارانه چهار مورخی که در قرون سوم تا ششم هجری میزیستهاند، بررسی میکند. این تاریخنگاران یا قومیت ایرانی و اصل و نسب پارسی داشتهاند، یا به زبان فارسی مینوشتهاند.
فصول بخشها عبارتند از: بخش اول: تاریخنگاری و جایگاه آن در اسلام ـ فصل اول: ملاحظه هایی درباره تاریخ و تاریخنگاری ـ فصل دوم: بینش و روش در تاریخنگاری اسلامی
بخش دوم: جایگاه تاریخنگارانه مورخان ایرانی ـ فصل اول: جایگاه تاریخنگارانه یعقوبی ـ فصل دوم: جایگاه تاریخنگارانه مقدسی ـ بخش سوم: جایگاه تاریخنگارانه گردیزی ـ بخش چهارم: جایگاه تاریخنگارانۀ ابنفندوق.
بخش دوم که بیشترین مطالب نوشتار حاضر را در برمی گیرد، جایگاه تاریخ نگارانه چهار مورخی که در قرون سوم تا ششم هجری می زیسته اند را مورد بررسی قرار می دهد. احمدبن ابی یعقوب معروف به «ابن واضح» (متوفای اواخر قرن سوم هجری) صاحب «تاریخ یعقوبی»، «ابو نصر مطهر بن طاهر مقدسی»(متوفای نیمه دوم قرن چهارم هجری) صاحب «البداء و التاریخ»، ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی (متوفای نیمه قرن پنجم هجری) صاحب«تاریخ گردیزی»، و «ابوالحسن علی بن زید بیهقی» مشهور به «ابن فُندُق» (متوفای نیمه دوم قرن ششم هجری) و صاحب «تاریخ بیهق» چهار مورخ مورد نظر در پژوهش پیش رو هستند.
این تاریخ نگاران یا قومیت ایرانی و اصل و نسب پارسی داشته اند، یا به زبان فارسی می نوشته اند. اگر هم به زبان عربی تاریخ خویش را تألیف کرده اند به فرهنگ ایرانی تعلق خاطر داشته اند. مهمتر اینکه هر چهار نفر گرایش شیعی داشته و یا با مدارای اعتقادی قابل اعتنایی به تاریخ پرداخته و برای شیعیان حرمت فراوان قائل بوده اند. به علاوه هر چهار مورخ به نحو تحسین برانگیزی عدل و انصاف را در تاریخ نگاری رعایت کرده و واقع گرایانه به نگارش تاریخ پرداخته اند.
از اینها گذشته انتخاب هر یک از این تاریخ نگاران علت جداگانه ای نیز داشته است. یعقوبی تاریخ نگاری است که در طلیعه تکوین تاریخ نگاری اسلامی به نگارش تاریخ پرداخته و در این جهت رویکرد فرهنگی و اجتماعی قابل اعتنایی دارد؛ مطهربن طاهر مقدسی که تاریخی دائرة المعارف گونه را پردازش کرده، اطلاعات جالبی دربارۀ علم و معرفت شناسی ارائه داده و تاریخ او سرشار از داده های کلامی با رویکرد ملل و نحل نویسی است. به علاوه داده های قوم شناختی و مردم شناختی فراوانی را جمع آوری نموده و به ویژه در خصوص اسطوره ها و سنن ایرانی مطالب جالب توجهی دارد.
گردیزی اهتمام ویژه ای به تاریخ ایران و مفهوم ایرانشهر داشته است و بر خلاف بسیاری از تاریخ نگارانی که تاریخ ایران را در ذیل تاریخ قلمرو اسلامی مطرح میکردند به صورتی برجسته به تاریخ ایران پرداخته و در پرتو نهضت فرهنگی ادبی عصر سامانی – غزنوی، سعی در تقویت و استمرار هویت ایرانی و حفظ زبان پارسی کرده است. به علاوه در قیاس با همگنان خویش، تاریخ نگاری وی سرشار از داده هایی است که می تواند وی را در شمار تاریخ نگاران جهانی قلمداد کند. ابن فُندُق، تاریخ نگار و اندیشمند پرکاری که اثر اصلی او در حوزه تاریخ نگاری – مشارب التجارب و غوارب الغرایب – از میان رفته اما خوشبختانه تاریخ بیهق او باقی مانده است؛ او به عنوان تاریخ نگاری محلی و البته موفق ترین چهره در این حوزه بوده است که در روزگار کم فروغی تاریخ نگاری ایرانی- در قیاس با دوران قبل و بعد از زمانۀ حیات وی- الگوی تاریخ نگارانه موفقی را ارائه کرده است.
رضوی، سیدابوالفضل، درآمدی بر تاریخ نگاری ایرانی ـ اسلامی با تأکید بر(یعقوبی، مقدسی، گردیزی و ابن فندق)، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 332 صفحه، شمارگان: 300 نسخه، قطع: رقعی، بها: 200000 ریال، 1394.