کد خبر:22831
پ
Poster-Nezami_0-1

گزارش نشست 130: رونمایی و معرفی کتاب «زبان خیال‌انگیز نظامی»

یکصد و سی‌مین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به رونمایی و معرفی کتاب «زبان خیال‌انگیز نظامی» اختصاص داشت.

به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و سی‌مین نشست از سلسله نشست‌های این مؤسسه، با همکاری مؤسسۀ فرهنگی و هنری حکیم نظامی تبریز و انجمن ایران‌شناسی و با موضوع رونمایی و معرفی کتاب «زبان خیال‌انگیز نظامی» روز دوشنبه 6 مردادماه 1399 در بخش لایو (پخش زنده) صفحۀ اینستاگرام مؤسسۀ میراث مکتوب برگزار شد.

«زبان خیال‌انگیز نظامی» نوشتۀ هلموت ریتر (1971-1893) با ترجمۀ سعید فیروزآبادی از زبان آلمانی به فارسی و به عنوان سیصد ‌و چهلمین کتاب از مجموعۀ آثار مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب منتشر شده است.

در این نشست دکتر محمود جعفری دهقی، استاد گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران و رئیس انجمن علمی ایران‌شناسی، با موضوع «حکیم نظامی گنجه‌ای و ایران‌شناسان»، محمد خاکپور با موضوع «بوطیقای نظامی» و سعید فیروزآبادی با موضوع «هلموت ریتر آلمانی و اهمیت ترجمۀ کتاب زبان خیال‌انگیز نظامی» سخن گفتند.

در ادامه متن سخنرانی دکتر جعفری دهقی را، که مدیریت این نشست را نیز به عهده داشتند، می‌خوانید:

همه عالم تن است ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل

چون که ایران دل زمین باشد
جان ز تن به بود یقین باشد

نخست باید از مؤسسۀ میراث مکتوب به ویژه جناب آقای دکتر ایرانی تشکر کنم که با انتشار آثار گرانقدری چون زبان خیال‌انگیز نظامی چنین فرصتی را ایجاد می‌کنند که بنده در خدمت شما و آقای دکتر فیروزآبادی، مترجم محترم کتاب و آقای دکتر خاکپور، نماینده محترم مرکز نظامی‌پژوهی تبریز باشم. خوشبختانه با تفاهم‌نامه‌ای که میان مؤسسۀ میراث مکتوب و انجمن ایران‌شناسی برقرار است امکان استمرار این نشست‌ها انشاءلله در آینده نیز میسر خواهد بود.

جمال‌الدین ابومحمد الیاس بن یوسف نظامی، شاعر و داستانسرای نامدار قرن ششم در حدود 535 یا 537 هجری در شهر گنجه آذربایجان متولد شد. در کودکی پدر را از دست داد و تحت تربیت دایی خود قرار گرفت. آگاهی‌های اندکی دربارۀ زندگی او از سروده‌هایش به دست می‌آید. از جمله اینکه مادر او به نام رئیسه از اشراف کرد بود و بواسطۀ تمکن مالی، نظامی توانست علوم رایج زمان خود را بیاموزد. بنابر گفتۀ خود او پدرش هماند فردوسی از دهقانان بود که صاحب املاک فراوان بود و او این نکته را در منظومه لیلی و مجنون، ضمن اشاره به پدر خود چنین یاد می‌کند: دهقان فصیح پارسی‌زاد – از حال عرب چنین کند یاد.

حکیم نظامی شیوه‌های داستانسرایی را به اوج اعتلای خود رسانید. او صاحب سبک است. شعر غنایی و سروده‌های عاشقانۀ او از شاهکارهای ادبی جهان به شمار می‌رود. تشبیهات و استعاره‌هایی که در سروده‌هایش به کار برده بسیار بدیع و هنرمندانه است. به طوری که تصویرسازی‌ها و خیال‌پردازی‌های او در توصیف طبیعت و شخصیت‌پردازی‌های او الگوی شاعران دوره‌های پس از او شد. اصطلاحات علمی به کار رفته در اشعار او نشان‌دهندۀ تسلط و استادی او در علوم و دانش‌های گوناگون از فلسفه، ریاضی، موسیقی، نجوم و علوم دینی است. اندیشه‌های عرفانی و فلسفی او از پس سروده‌هایش هویدا است.

نظامی از فردوسی و فخرالدین اسعد گرگانی تأثیر پذیرفته. با خاقانی همزمان و دوست بوده و در سوگ او سروده که: به دل بودم که خاقانی دریغا گوی من گردد – دریغا زانکه من گشتم دریغا گوی خاقانی.

پس از نظامی خمسه‌سرایی در میان شاعران ایرانی رواج یافت و بسیاری از جمله امیرخسرو دهلوی، و عبدالرحمن جامی به این شیوه روی آوردند. اگرچه هیچیک نتوانستند همسنگ اشعار نظامی بسرایند.

اما شاهکار نظامی خمسه یا مثنوی پنج گنج است که از دیرباز از شهرت جهانی برخوردار بوده است. این مجموعه شامل نخست مخزن الاسرار که مثنوی تعلیمی است، دودیگر خسرو و شیرین، سدیگر لیلی و مجنون؛ چهارم هفت پیکر یا بهرام‌نامه که هفت گنبد نیز نامیده شده و شرح افسانه‌ای زندگی بهرام گور است؛ و پنجم اسکندرنامه شامل دو بخش شرفنامه و اقبالنامه است. افزون بر این، دیوان اشعار او شامل قصاید و غزلیات، قطعات و رباعیات است.

نظامی این آثار را به فرمانروایان عصر خود که بیشتر از اتابکان آذربایجان و سلجوقیان بودند تقدیم کرده است.

نظامی و ایران‌شناسان

توصیف سرزمین ایران در نگاه ایران‌شناسان، نخست برگرفته از شکوه و عظمت عهد باستان و حکمت ایرانشهری بود. دورانی که علی‌رغم برخی گزارش‌های مغرضانه مورخین باستان با وجود سه امپراتوری جهانی هخامنشی، اشکانی و ساسانی و نیز از دیدگاه اندیشۀ نوافلاطونی و هم در متون مقدس ادیان یهود و مسیحی به عنوان دورانی متعالی منعکس شده است.

در اوایل دوران اسلامی و زمانی که به اصطلاح، عصر طلایی ایران اسلامی خوانده می‌شود، یعنی دورانی که بیرونی‌ها، فارابی‌ها و بوعلی سیناها آن را برجسته کرده بودند، ایران اسلامی در چشم ایرانشناسان همچنان سرزمینی شگفت‌‌انگیز، گرانقدر و مقدس به شمار می‌رفت. اما به مرور و با گسترش و ترویج آیین مسیح توسط مبلغان دینی، آیین اسلام، بمرور مورد بی‌مهری آنان قرار گرفت و این احساس با آغاز جنگ‌های صلیبی به اوج خود رسید. بنابراین، تفکر قرون وسطایی نسبت به ایران و فرهنگ و ادب ایرانیان تفکری مخدوش و مغرضانه بود.

اما از حدود قرن هفدهم نگرش تازه‌ای از سوی ایران‌شناسان نسبت به ایران و ادبیات و تاریخ آن ایجاد شد. این نگاه با توجه به نگرش فلاسفه عصر روشنگری در سده‌های هجدهم میلادی روشن‌تر و مثبت‌تر بود. توجه به زبان فارسی و یادگیری آن و نیز فرهنگ و ادب فارسی حاصل همین دوران است. توجه به خانوادۀ زبان‌های هند و اروپایی و متعاقب آن زبان‌های ایرانی و نیز ادیان و سنت‌ها و فرهنگ ایران دوباره احیا شد و کسانی نظیر تاورنیه و شاردن آن را به تحسین نگریستند. از سوی دیگر، ترجمه هزار و یکشب در آغاز قرن هجدهم توسط گالان و تألیف نامه‌های ایرانی منتسکیو به جذابیت ایران و ایرانیان در نگاه ایران‌شناسان افزود. از همین زمان شعر و ادبیات فارسی به جهان غرب معرفی شد و موجب تحسین و حیرت جهانیان گردید.

نهضت ایرانشناسی

به این ترتیب، توجه ایران‌شناسان به ادبیات فارسی نخست به گلستان سعدی، کلیله و دمنه، رباعیات خیام، غزلیات حافظ، شاهنامه فردوسی و در مرحله دوم به مثنوی مولوی و خمسه نظامی و منطق الطیر عطار معطوف شد. از جمله، آثار نظامی به زبان‌های انگلیسی، آلمانی و فرانسه ترجمه و منتشر شد.

الف. کشورهای انگلسی زبان:

– در میان یادداشت‌ های سرویلیام جونز از ایران شناسان شهیر قرن هجدهم در انگلستان طرح‌هایی دربارۀ چاپ متن و ترجمه خمسه نظامی به انگلیسی موجود است. در پی نهضت ایران‌شناسی، ایرانشناسان این سامان به ترجمه، تصحیح و معرفی آثار شاعران ایرانی پرداختند.

– ناتانیل بلند (Nathaniel Bland) انگلیسی (متولد 1803) که تحقیقات مفصلی راجع به شطرنج کرده بود، به ادبیات فارسی نیز پرداخت و از جمله مخزن الاسرار نظامی را با عنوان:

 Makhzan ul Asrar of Nizami of Ganjah  در سال 1844 میلادی تصحیح و منتشر کرد.

– اتکینسون (Atkinson) منظومه لیلی و مجنون را در 1832 با عنوان  The love of Laili and Majnun به ترجمه منظوم درآورد.

– ویلبر فورس کلارک، مترجم دیوان حافظ بخش نخست اسکندرنامه نظامی را شامل دو قسمت اقبالنامه و خردنامه با دقت به نثر ترجمه کرد و همراه با حواشی و درج نسخه بدل ها در سال 1881 منتشر ساخت تا مورد استفاده دانشجویان زبان فارسی دانشگاه کمبریج قرار گیرد.

– رابینسون که شیفته زبان و ادبیات فارسی بود در سال 1873 کتاب زندگی و آثار شاعر ایرانی نظامی و تحلیل قسمت دوم اسکندرنامه ترجمه ویلیام باخر را از آلمانی به انگلیسی ترجمه کرد.

– الکساندر راجرز و روبرت گریفیث در سال 1889 داستان خسرو و شیرین را با عنوان “در روزگار زرین ایران” In Persia’s golden days به نثر ترجمه کردند و آن را به ناصرالدین شاه تقدیم نمودند (جوادی 372).

رابرت لاورنس بنین (Robert Laurence Binyon) 1943- 1869 اهل لانکستر انگلستان که در شعر و هنر بویژه نقاشی صاحب نظر بود نسخه خطی اشعار نظامی را شرح کرد. وی درباره شاهنامه فردوسی نیز تحقیق کرد و مقدمه‌ای بر شاهنامه نوشت.

– ادوارد براون نیز که در تاریخ ادبی ایران به نظامی نیز پرداخته نقش چشمگیری در این باره ایفا کرد.

– پیتر چلکوفسکی ایران‌شناس اهل لهستان و ساکن امریکا، تحصیل‌کرده دانشگاه لندن (SOAS) بود. در 1968 به ایران آمد و در مقطع دکتری رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تحصیل کرد و سپس به امریکا رفت و در دانشگاه نیویورک به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. او در زمینه‌های گوناگون ادبیات فارسی نظیر شاهنامه فردوسی، ابوریحان بیرونی و موضوع تعزیه در ایران تألیفات قابل توجهی دارد. اما تحقیقات او بیشتر بر نظامی‌پژوهی متمرکز بود. از جمله آثار او آیینه جهان ناپیدا یاMirror of the invisible World  ترجمۀ داستان‌هایی از خمسه نظامی (1975) است. دیگر اسکندرنامه نظامی 1977؛ و نظامی گنجوی 1995 است. وی می‌گوید که نظامی با دانشی که از فرهنگ ایران باستان و ایران عصر اسلامی داشته توانسته با سروده‌های خود پیوندی ناگسستنی میان این دو فرهنگ برقرار کند.

جولی اسکات میثمی استاد دانشگاه آکسفورد هفت پیکر نظامی را ترجمه و چاپ کرد.

کریستین رومبکه کتابی با عنوان دانش و شعر در ایرانی میانه نوشت و در آن به گیاه‌شناسی آثار نظامی پرداخت. این اثر در سال 2008 در کمبریج منتشر شد.

ب. روسیه:

– ایران‌شناسی روس، خلبینکوف با الهام از نظامی منظومه‌ای به نام لیلی و مجنون ساخت.

کنستانتین ایوانویچ چایکین (Chaikin) 1938- 1889 اهل مسکو در ادبیات فارسی تحصیل کرده بود. وی مترجم سفارت جمهوری آذربایجان نیز بود و به جرم جاسوسی اعدام شد. آثار متعددی در ادبیات فارسی از جمله دربارۀ نظامی از او به جای مانده است.

– یوگنی ادواردویچ برتلس (Bertels) متولد 1890 سن پیتربورگ. در دانشگاه حقوق و شرق شناسی زبان فارسی و ترکی آموخت. در موزه شرق‌شناسی آکادمی علوم شوروی کار کرد. در سال 1944 عضو افتخاری فرهنگستان ایران شد. در جشن هزاره فردوسی 1934 (= 1313) در ایران شرکت کرد. برای تدوین متن انتقادی اسکندرنامه (شرف‌نامه) نظامی جایزه استالین را دریافت کرد. وی درباره کتاب‌های خطی ایران، و نیز موسیقی ایرانی کار کرد. حدود 295 اثر از او باقی مانده است. درباره نظامی: 1- هفت پیکر 2- زندگی نظامی گنجوی 3- نظامی و تعلیمات او 4- نظامی شاعر بزرگ آذربایجان 5- نظامی و آثار او و … .

– مار (Marr) 1893 در سن پیترزبورگ متولد شد. به فارسی شعر گفت و در شناخت نظامی تألیفاتی دارد.

– میخاییل میخایلوویچ دیاکونوف 1907 اهل سن پیترزبورگ: هفت پیکر نظامی را منتشر نمود.

– آندری یوگنی یویچ برتلس:1926 اهل سن پیترزبورگ. وی فرزند یوگنی برتلس بود. خمسه نظامی را تصحیح و ترجمه نمود و بر آن مقدمه نوشت.

ج. کشورهای آلمانی زبان:

– اشپرینگر اهل اتریش بود. وی افزون بر تاریخ طبری و گلستان سعدی اسکندرنامه نظامی را در سال 1851 تصحیح و منتشر کرد.

– فردریش روکرت: در اثر آشنایی با یوزف هامر پورگشتال با ادبیات فارسی آشنا و علاقه‌مند شد. شاعری زبردست بود که اشعار بسیاری را از فردوسی، سعدی، حافظ  و مولوی به آلمانی ترجمه کرد. خلاصه‌ای از اسکندرنامه نظامی را در 1823 منتشر ساخت.

– هلموت ریتر: نزد بروکلمان و نلدکه تحصیل کرد. مدتی استاد دانشگاه هامبورگ بود چندی نیز در استانبول سرپرست انجمن شرق‌شناسان بود. زبان خیال‌انگیز نظامی را در 1927 منتشر کرد.

– یوهان کریستف بورگل: استاد دانشگاه برن و نخستین کسی است که آثار نظامی را بطور کامل به آلمانی ترجمه کرده است. خسرو و شیرین 1980، و توصیف نظامی از خودش در قصیده شاه شاهان از جمله کارهای اوست. وی همچنین مدخل نظامی را در ایرانیکا نوشته است.

د. آثار نظامی در دیگر سرزمین‌ها:

– آلساندرو بائوزانی ایتالیایی دکتر در زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه رم و 1944 تا 1951 استاد این زبان در همان دانشگاه بود. آثار بسیاری از ادبیات فارسی را به ایتالیای تصحیح و ترجمه کرد. از جمله باید به هفت پیکر نظامی اشاره کرد.

– پائولو اسراتی ایتالیایی نیز مدخل خسرو و شیرین دایرة المعارف ایرانیکا را نوشته است.

– یان ریپکا: اهل جمهوری چک بود. در جشن هزاره فردوسی به ایران آمد. مدت یکسال در ایران ماند و در نسخه‌های فارسی تحقیق کرد. در 1963 مجددا به ایران آمد و به عضویت فرهنگستان ایران درآمد. در 1934 هفت پیکر نظامی را ترجمه و ویرایش کرد. ریپکا آثار بسیار دیگر در فرهنگ و ادبی فارسی تدوین نمود.

– یری بچکا: شاگرد یان ریپکا و اهل پراگ جمهموری چک بود. فعالیت‌های بسیار در تاجیکستان، افغانستان و ایران نمود. از جمله اثری دارد به نام نظامی گنجوی در چکوسلواکی و یان ریپکا چاپ 1993.

ویلهلم باخر ایرانشناس مجار و از سعدی‌شناسان به نام بود. وی زندگی و آثار نظامی و اسکندرنامه را بررسی و ترجمه کرد. باخر در 1913 درگذشت.

– عبدانعیم محمد حسنین اهل مصر بود. پس از تحصیل در دانشگاه لندن (SOAS) در 1948 در زبان‌های شرقی به ایران آمد و در دانشگاه تهران تحصیل کرد. شاگرد استادانی چون ملک الشعرای بهار و علامه قزوینی، بهمنیار خطیبی و مقدم بود. سپس به مصر بازگشت و استاد ادبیات فارسی در دانشگاه عین الشمس شد. در کنگره هزاره فردوسی در مشهد حضور داشت. از جمله آثار او: نظامی گنجوی 1954؛ ترجمه مخزن الاسرار نظامی؛ ترجمه لیلی و مجنون است.

– جعفراف. که اهل لاهیج جمهوری آذربایجان بود، اسکندرنامه 1964 تا 1967را منتشر کرد. همچنین، اراسلی (Arasli) متولد 1909 گنجه بود. لیلی و مجنون را و اسدالله‌یف که متولد 1932 خجند بود. لیلی و مجنون در ادبیات فارسی را منتشر ساختند..

– در چین، دو تن، یکی جان هویی گزیده اشعار نظامی را در 1988 منتشر کرد و دیگر هون نین که در 1365 مدتی در ایران و در لغت‌نامه دهخدا به تحقیق پرداخت لیلی و مجنون نظامی را منتشر کرد. در ژاپن خانم امیکو اوکادا از شاگردان ایران‌شناس نامدار، کورویاناگی مترجم هفت پیکر نظامی بود. او چندی در ایران تحصیل کرد و سه اثر نظامی خسرو شیرین، لیلی و مجنون و اسکندرنامه را ترجمه و ویرایش کرد. در گرجستان: آلکساندر بارامیدزه: متخصص تاریخ و ادبیات ایران، که بیشتر بر شاهنامه و آثار حکیم نظامی تحقیق کرده است، روایات گرجی خسرو و شیرین را در 1934 و نظامی و ادبیات گرجی را در 1947 تألیف کرد. ماگالی تودوا: استاد دانشگاه دولتی تفلیس افزون بر ترجمه و تصحیح گلستان سعدی، غزلیات رودکی و ویس و رامین گرگانی، به تصحیح خسرو و شیرین نظامی نیز پرداخته است. در ترکیه: احمد آتش، شاگرد هلموت ریتر و بنیانگذار انجمن‌های علمی متعدد در زمینه ادبیات فارسی و شرق‌شناسی. مقالاتی نیز در باب نظامی تألیف کرد. وی در 1966 درگذشت. غلام سرور پاکستانی: کیمیا و اکسیر در شعر نظامی را به چاپ رساند.

در اینجا باید از استاد ابوالقاسم رادفر سپاسگزاری کنم که کتابشناسی آثار نظامی را با دقت بسیار تألیف کرده‌اند که اثر بسیار ارزنده‌ای در این زمینه است و منبع اصلی من در این گزارش است.

تأثیر نظامی بر ادبیات دیگر ملل

منظومه‌های نظامی بر آثار غنایی دیگر ملت‌ها نیز تأثیر نهاده است. از جمله شاعران اردو، ترک، کُرد به تأسی از نظامی به سرایش اینگونه آثار پرداختند. در ارمنستان منظومۀ آنوش از هوهانس تومانیان احتمالا متأثر از لیلی و مجنون نظامی بوده است. اما از همه شگفت‌انگیزتر تأثیر نظامی، شاعر قرن ششم هجری بر ویلیام شکسپیر، شاعر قرن هفدهم میلادی در انگلستان است. کارشناسان ادبیات به تأثیرپذیری شکسپیر از نظامی در داستان «رومئو و ژولیت» اشاره کرده‌اند. از جمله این که آغاز داستان رومئو و ژولیت مانند داستان لیلی و مجنون با یک ضیافت در خانۀ معشوق شروع می‌شود. جالب این که در این مجلس، همان‌طور که رومئو با تیبالت، پسر عموی ژولیت درگیر می‌شود، مجنون هم با یکی از پسرعموهای لیلی کشمکش دارد. ریتر بر آن است که سروده‌های نظامی بر گوته نیز تأثیر داشته و این شاعر آلمانی از او بسیار یاد کرده است.

کتاب مستطاب زبان خیال انگیز نظامی

آقای دکتر سعید فیروزآبادی، مترجم کتاب زبان خیال‌انگیز نظامی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، مدرس دانشکدۀ مطالعات جهان و دانشکدۀ ادبیات فارسی دانشگاه تهران، متخصص ادبیات تطبیقی و زبان و ادبیات آلمانی و صاحب آثار گرانقدری، از جمله فرهنگ خاورشناسان و ده‌ها اثر تألیفی و ترجمه از آلمانی به فارسی دربارۀ مولانا، حافظ و تأثیر ادبیات ایران و آلمان بر یکدیگر، هستند.

معرفی کتاب ریتر از سوی دکتر صادقی

کتاب زبان خیال‌انگیز نظامی را آقای دکتر علی‌اشرف صادقی سال‌ها پیش ابتیاع کرده و در همایش بین‌المللی نظامی که سال پیش در تبریز برگزار شد، پیشنهاد ترجمه آن را مطرح کرده بودند. میراث مکتوب از این پیشهاد استقبال کرد و ترجمه آن را به دکتر فیروزابادی سفارش کردند. اینک این ترجمه در دسترس است.

کتاب با مقدمۀ مترجم آغاز می‌شود. فیروزآبادی گزارش کوتاه اما سودمندی دربارۀ سیر معرفی و ترجمۀ آثار نظامی در آلمان ارائه می‌دهد. نکتۀ قابل توجه این که شرق‌شناسان آلمانی غالبا از طریق ادبیات و متون عثمانی با ادبیات فارسی آشنا شدند. در حالی که انگلیسی‌ها این مسیر را از طریق شبه قاره پیمودند. مهمترین نظامی‌شناسان آلمانی‌زبان پس از ریتر که تألیف بسیار ارزنده دریای جان در شرح اندیشه‌های عطار نیشابوری را از او می‌شناسیم، ترجمه استاد زریاب خویی، دودا با ترجمه فرهاد و شیرین (1933)، رودلف گلپه با ترجمه هفت پیکر در 1959 و لیلی و مجنون در 1963 و کریستف بورگل سویسی با ترجمه خسرو و شیرین در 1984 و رناته ورش با ترجمۀ مخزن الاسرار در 2005 بوده‌اند.

مقدمه بعدی کتاب متعلق به خود ریتر است. چند نکته برجسته آن یکی این که ریتر می‌نویسد: «اگر چه همه آثار نظامی به زبان آلمانی ترجمه شده اما اگر از ما بپرسند ویژگی بارز این آثار چیست، پاسخ روشنی نمی‌دانیم». ریتر سپس به هدف خود از نگارش این اثر اشاره می‌ کند که عبارت از “شرح کارکردهای زیبایی‌شناختی بیان استعاری در شعر نظامی” است (صفحه 22 مقدمه).

بدین ترتیب، کتاب از پنج بخش با عناوین “توصیف طبیعت”، “انسان موضوع نگرش و توصیف”، “انسان و طبیعت”، “انسان در مقام موضوعی دارای رفتار و تجربه حسی” و “تأثیر ایجابی صور خیال در شعر” تشکیل می‌شود.

ریتر ضمن طرح این موضوع که در شعر نظامی استعاره کاربرد بسیار دارد، نگاه نظامی را به طبیعت اینگونه توصیف می‌کند: «… گویی کودکی خوشبخت با نگاهی متفاوت از انسانی معمولی، از سوراخ کلیدی به جشن بزرگ طبیعت می‌نگرد. با تداوم این نگاه، اشیا به حرکت درمی‌آیند و گل‌ها و بوته‌زاران همچون آدمیان جان می‌گیرند و سکوت و آرامش بدل به جنبشی رنگارنگ، زنده و عاشقانه می‌شود. … گویی چشم شاعر هرگز از تماشای این شکل‌ها سیراب نخواهد شد و به دنبال درک حسی بیشتر از آنهاست (ص 30)».

– ریتر بر آن است که اینگونه توصیفات از ایران کهن به دورۀ عباسی انتقال یافته و ویژگی شعر فارسی را از شعر عرب متمایز ساخته است. او می‌گوید «… شعرهای جرجانی نشان می‌دهد که این سبک “فارسی” توصیف و تشبیه که در ادبیات عرب دورۀ عباسی ایجاد شده است، احتمالا تحت تأثیر سنت فارسی یا یونانی بوده است». کتاب ترجمه‌ای روان و ویراسته دارد و چند نکته جزیی ویرایشی آن نیاز به اصلاح مختصر دارد.

در خاتمه انتشار این اثر را به مترجم گرامی و مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب تبریک می‌گویم و آرزومند استمرار اینگونه آثار ارزشمند باشیم. آمین.

آقای دکتر محمد خاکپور دانشیار ادبیات فارسی در دانشگاه تبریزند و آثار مهمی در زمینه ادبیات فارسی به ویژه نظامی گنجوی منتشر کرده‌اند و برخی نیز در دست تألیف و انتشار دارند. ایشان همچنین مسئول مؤسسه نظامی پژوهی تبریز هستند. ضمن آرزوی موفقیت برای ایشان خوهش می‌کنم مطالب خودتان را ایراد بفرمایید.

بوطیقای نظامی

در ادامۀ این نشست دکتر محمد خاکپور، دانشیار ادبیات فارسی دانشگاه تبریز و از اعضای انجمن نظامی‌پژوهی تبریز به بیان سخنان خود پرداخت که گزارش آن را در ادامه می‌خوانید.

بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم

فاتحه فکرت و ختم سخن
یاد خدای است بر او ختم کن

از عزیزانی که در این نشست شرکت کرده‌اند و از آقای دکتر ایرانی و همکاران‌شان در مؤسسۀ میراث مکتوب و عزیزانی که در تبریز در مؤسسۀ حکیم نظامی این کتاب زیبا را آماده نشر کرده‌اند سپاسگزارم. کتاب زبان خیال‌انگیز نظامی، تألیف هلموت ریتر، که امروز به همت دکتر ایرانی و همکاران‌شان با همکاری مؤسسۀ پژوهشی حکیم نظامی تبریز رونمایی می‌شود یکی از زیباترین و بهترین کتاب‌ها دربارۀ نظامی است که جای آن خالی بوده و ترجمۀ آن ضرورت بالایی داشت. چاپ این کتاب مهم را باید مغتنم شمرد و از آقای دکتر سعید فیروزآبادی، که زحمت ترجمۀ این کتاب را به عهده داشته‌اند، تشکر ویژه کرد. در عین حال من از آقای دکتر ایرانی و دکتر فیروزآبادی خواهشمندم نقایصی را که بعدا خدمتشان اعلام خواهم کرد، در چاپ‌های بعدی رفع کنند. در اینجا سپاس و امتنان قلبی خود را به جهت خدمت به نظامی و حمایت از نظامی‌پژوهی ابراز می‌دارم.

مؤسسۀ حکیم نظامی توسط آقای دکتر علی پولاد، اندیشمند، دانش‌پژوه، دانش‌دوست و یکی از فرهنگ‌دوستان اصیل تبریزی و با حمایت مالی ایشان و بدون دریافت هیچ حمایت دیگری ایجاد شده است. آقای پولاد این مؤسسه را صرفا از روی عشق و علاقه به نظامی و فرهنگ ایرانی و بازشناسی هویت اصلی نظامی راه‌اندازی کرده‌اند.

تا کنون بیش از 100 طرح پژوهشی در کمیتۀ علمی مؤسسۀ حکیم نظامی به ریاست استاد علیزاده، مدرس، شاعر و محقق، به تصویب رسیده است که به عقیدۀ ما کارهایی اساسی در عالم نظامی‌پژوهی به حساب می‌آید و در حال حاضر 20 مورد از آن‌ها در مرحله چاپ قرار دارد. ما در مؤسسه حکیم نظامی طرح‌های مشترکی هم با مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب داریم که تا الان دو مورد جامۀ عمل پوشیده که یکی از آن‌ها همین کتاب «زبان خیال‌انگیز نظامی» است.

از دیگر برنامه‌های مؤسسه می‌توان به برگزاری کلاس‌های نظامی‌پژوهی به صورت هفتگی و نشست‌های علمی ـ تخصصی اشاره کرد. علاوه بر این مقرر بود کنگره بین المللی نظامی را در سال 1400 داشته باشیم و همزمان از 20 کتاب دربارۀ نظامی رونمایی کنیم که این آثار نیز مراحل تألیف را پشت سر می‌گذارند.

موضوع سخنرانی من «بوطیقای نظامی» است اما منظور من از بوطیقا، آن گونه که معمولا در ترجمه‌ها آمده، فن شعر نیست؛ هر چند می‌توان فن شعر را هم بخشی از آن دانست. بوطیقا به معنای مورد نظر من شامل کنشگرهای سیاسی و تاریخی و اجتماعی و مسائل زبانی و فکری و خیلی از تحولات هم می‌شود و به طور کلی من زمینه‌ها، عناصر و اجزای ایجادکننده و تشکیل دهنده آثار حکیم نظامی گنجوی را بوطیقا می‌نامم.

تا قرن ششم، در منطقه خراسان، همه قالب‌های شعری و انواع ادبی به نهایت کمال خود رسیده بود و بنابراین پس از آن کسانی که می‌خواستند در عرصۀ شعر بروزی داشته باشند یا باید خلاقیتی به ظهور می‌رساندند و کارهایی اساسی انجام می‌دادند یا اگر نوآوری نداشتند و به تقلید از گذشتگان می‌پرداختند، به حاشیه می‌رفتند.

در این شرایط نظامی و خاقانی به عنوان دو سرسلسله و سردمدار این جریان کارهای مهمی انجام می‌دهند، به ویژه اینکه زبان را از زبان ویژۀ دورۀ خراسان به مسیر دیگری می‌برند. عزیزان می‌دانند که شعرای بسیار بزرگی در مقبرة الشعرای تبریز مدفون هستند که از فرغانه و توس آمده‌اند و علت حضور آن‌ها در تبریز همین انقلاب ادبی است که به وسیلۀ نظامی و خاقانی به وجود آمده و به واسطۀ آن یک بوطیقای جدید شکل گرفته است.

برخی از ویژگی‌های بوطیقای نظامی

یکی از مهمترین ویژگی‌های بوطیقای نظامی تنوع ژانر است. نظامی برخلاف سایر شعرای هم عصر خود و پیشینیان و پسینیان تنوع ژانر دارد. انواع عاشقانه، حکمی و عرفانی، تمثیلی و حماسی را در اشعار نظامی شاهد هستیم که هر کدام از این انواع با  این که قصه و داستان و مثنوی هستند اما آرایش‌های ویژه خود را دارند و نظامی بر اساس نبوغ و شگردهایش این ویژگی‌ها را در اشعار خود منعکس کرده است. بنابراین همه انواع شعری در اشعار نظامی در عین حال که اشتراکاتی با هم دارند تفاوت‌هایی هم با هم دارند.

یکی دیگر از ویژگی‌های بوطیقای شکل داده شده از سوی نظامی گسترش‌پذیری زبان است. نظامی و خاقانی در شمال غرب و غرب ایران زبان را گسترش می‌دهند. منتها این گسترش دادن به خودی خود مهم نیست بلکه اهمیت آن در کارکرد هنری و جنبۀ رسانگی است که رعایت شده است.

مهمترین ویژگی بوطیقای نظامی بحث ترکیب‌سازی است. ما ترکیبات عجیب و غریبی در اشعار نظامی و خاقانی می‌بینیم. شاید ترکیباتی را که این دو شاعر ساخته‌اند با کل شاعران قرن ششم برابری کند. در اینجا هم کارکردهای هنری برای ما مهم است و این که چه اندازه از ترکیبات به دوره‌های بعد رسیده و چه اندازه نرسیده است.

یک بحث بسیار مهم که باید مورد توجه قرار بگیرد استفاده از استعارات نوظهور است. استعارات، مجازات، تشبیه‌ها و کنایات بخشی از این بوطیقا را تشکیل می‌دهد. نظامی در لیلی و مجنون می‌گوید:

سلطان سریر صبح‌خیزان / سرخیل سپاه اشک‌ریزان
متواری راه دلنوازی / زنجیری کوی عشقبازی
قانون مغنینان بغداد / بیاع معاملان فریاد
طبال نفیر آهنین کوس / رهیان کلیسیای افسوس

ما در یک منظومه کاملا غنایی که یکی از سوزناک‌ترین و زیباترین منظومه‌های شرق است، این استعاره‌ها را می‌بینیم که همه به مجنون اشاره دارد. البته در این بوطیقا (به جز در مخزن الاسرار) گاهی تراکم استعارات به تزاحم می‌رسد و کار را دشوار می‌کند و در نتیجه همین امر است که شروح آثار نظامی به وجود می‌آیند. این شگرد در مخزن الاسرار هم، که یکدست‌ترین و منسجم‌ترین اثر نظامی است، دیده می‌شود، اما در جاهای دیگر هم هست و وقتی این تراکم به تزاحم می‌انجامد اینجاست که «و آرایش کردنی ز حد بیش / رخسارۀ قصه را کند ریش».

یک بحث بسیار مهم که باید به آن توجه داشته باشیم ارجاعات برون متنی در آثار نظامی است. او همه معلومات خود را در حوزه‌های نجوم، فقه، حدیث، کلام و تفسیر وارد شعر می‌کند و جالب است که وقتی همۀ این‌ها با هم جمع می‌شوند ما باید اول بیرون از شعر مطالب را بفهمیم و بعدا وارد شعر بشویم. برای مثال در مخزن الاسرار می‌خوانیم: «چون ز کمان تیر شکر زخمه ریخت / زهر ز بزغاله خوانش گریخت»؛ این بیت در کنار این که به ماجرای مسموم کردن حضرت رسول (ص) با بزغالۀ زهرآلود تلمیح دارد، واژه‌هایش نیز، یعنی کمان، تیر، زخمه، بزغاله، خوان و گریخت، از اصطلاحات موسیقی کهن ایرانی هستند و فهم این موضوع برای مخاطب دشوار است. همچنین در بیت «دل راست كن از بلا مينديش / ياقوت خور از وبا مينديش» اطلاعات و ارجاع برون متنی دربارۀ وبا و دفع آن به وسیله یاقوت دیده می‌شود.

موضوع مهم دیگری که باید در این بوطیقا مورد توجه قرار بگیرد روانشناسی است. نظامی کاملا روانشناس است؛ منتها روانشناسی در مفهوم کهن. این نوع نگرش نظامی به مسائل را در همه منظومه‌های پنجگانه می‌توان دید.

در شعر داستان کودک مجروح در مخزن الاسرار که با بیت «کودکی از جملۀ آزادگان / رفت برون با دو سه همزادگان» آغاز می‌شود نمونه‌ای است که برای همه واضح و آشکار است. نتیجه‌گیری‌ای که در آنجا دیده می‌شود بیانی از یک نگرش روانشناسانه است. همچنین در ماجرای رفتن اسکندر به ظلمات در منظومۀ اقبال‌نامه، اشارات و نگرش روانشناسانه را می‌توان آشکارا دید.

روانشناسی به عنوان بخشی از بوطیقای نظامی در واقع با حکمت و خردگرایی نظامی ارتباط دارد. در این موضوع حتما باید کنشگرهای تاریخی را در نظر بگیریم. تا قرن ششم ستون فقرات خردگرایی بر اثر نزاع اشاعره و معتزله شکسته شد، منتها شگردی که نظامی دارد این است که از یک طرف از عشق سخن می‌گوید ولی از طرف دیگر خردگرایی هم دارد. عشق یکی از مهمترین دستاوردهای اشاعره است و در پی عشق است که عنایت و تفضل الهی مطرح می‌شود. از سوی دیگر نظامی که اشعارش سخن عشق است، در آغاز همۀ منظومه‌ها و پایان بعضی از آنها، دربارۀ نظام آفرینش سؤالاتی را مطرح می‌کند و بر مبنای حکمت خود به آن‌ها جواب می‌دهد.

یکی دیگر از ویژگی‌های بوطیقای نظامی این است که چیزی از زندگی خود بیان نمی‌کند و برای این موضوع معمولا از رسم الخط کلمات استفاده می‌کند. ما در نسخه‌های کهن اعراب گذاری و نقطه‌گذاری نداریم و و نظامی از این طریق زندگی خود و وقایع آن را پنهان می‌کند و به طور برجسته نشان نمی‌دهد. در حالی که در خاقانی واقع‌گرایی را داریم در نظامی این ویژگی دیده نمی‌شود.

موضوع بعدی جهان‌بینی است. شاید در ادبیات ما 20 شاعر باشند که دارای جهان‌بینی هستند. من اگر بخواهم جهان‌بینی نظامی را خلاصه کنم باید بگویم که مبتنی بر دو رکن مهم ایران‌گرایی و ایمان‌مداری است. نظامی فردی است کاملا الهیاتی که هرگز پای از این دایره بیرون نگذاشته است. یکی از نشانه‌های ایمان‌گرایی نظامی را می‌توانیم در مورد اسکندر ببینیم. اسکندر تاریخی با اسکندری که در اشعار نظامی داریم کاملا دو شخصیت متفاوت هستند. کار نظامی یک تصرف فرهنگی است. ایرانی‌ها و از جمله نظامی، که از منابع هم استفاده کرده است، هرگز شکست را تحمل نمی‌کند. ایرانی‌ها چهرۀ بیگانه را خودی می‌کنند. این امر در اسکندرنامه‌ها به وضوح دیده می‌شود و نظامی هم، به جهت ایران‌دوستی‌اش، همین کار را می‌کند.

در سخن از بوطیقای نظامی باید به زهد او نیز بپردازیم. نظامی زاهد است و در این زهد کانونی داریم به نام اشعری‌گری که نظامی به آن گرایش دارد. شما اگر به آثار نظامی دقت بفرمایید می‌بینید که در آنجا از عشق به عنوان تفضل و عنایت الهی و علت غایی نظام آفرینش سخن رفته است و اشاعره هم چنین اعتقادی دارند. در سرتاسر آثار نظامی می‌توانیم زهد را ببینیم. نظامی در مثنوی‌های عاشقانه‌اش از دایرۀ عفاف بیرون نمی‌رود و همه چیز در پرده لفافه بیان می‌شود. به عنوان مثال در آغاز سرایش خسرو و شیرین، دوستان نظامی او را مورد سرزنش قرار داده‌اند که تویی که مخزن الاسرار را ساخته‌ای چرا می‌خواهی هوس‌نامه بسازی، و او می‌گوید به پایان کار نگاه کنید. و می‌بینیم که وقتی در منظومه‌های خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از عشق صحبت می‌کند آدمی را به تحیر وا می‌دارد.

بر که پناهیم، تویی بی نظیر / بر که گریزیم، تویی دستگیر

جز در تو قبله نخواهیم ساخت / گر ننوازی تو که خواهد نواخت

چاره ما کن که پناهنده‌ایم / در گذر از جرم که خواهنده‌ایم

اهمیت ترجمۀ کتاب زبان خیال‌انگیز نظامی

در ادامه نشست دکتر سعید فیروزآبادی، مترجم کتاب به بیان مطالب خود پرداخت که گزارش آن را در ادامه می‌خوانید:

این کتاب از طریق مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به من سفارش ترجمه داده شد و من متوجه شدم که آقای دکتر علی‌اشرف صادقی خواستار ترجمۀ این کتاب بوده‌اند و محبت کرده و نسخۀ متعلق به خودشان را برای انجام این ترجمه در اختیار مؤسسه قرار داده‌اند.

نکتۀ اصلی و اساسی دربارۀ این کتاب و اصولا کارهای آلمانی‌ها در این حوزه، نگاه ویژه فیلولوژیک آنان است. این نگاه در کل این اثر حاکم است.

خود عنوان اثر به زبان آلمانی Uber die bildersprache Nizamis است. واژۀ bildersprache یک اصطلاح کاملا تخصصی در زبان آلمانی است. من بسیار در ترجمۀ این واژه درنگ کردم و در منابع موجود برای آن جستجو کردم. آقای دکتر رادفر، که به ایشان ارادت دارم و سال‌ها در خدمتشان بودم، در کتابشناسی خود عنوان این اثر را «تشبیه در آثار نظامی» ذکر کرده‌اند؛ در صورتی که منظور مؤلف چنین چیزی نبوده و بسیار فراتر از تشبیه، یعنی همان زبان خیال‌انگیز را مد نظر داشته است. چند اثر دیگر هم در این حوزه وجود دارد که من یکی از آنها را از خانم آنه ماری شیمل 14 سال پیش ترجمه کردم. در عنوان آن کتاب هم «گل و ستاره» آمده بود اما من اسم ترجمه آن کتاب را «دنیای تصویرها در شعر فارسی» گذاشتم.

یک نکته مهم دربارۀ پژوهش‌های آلمانی‌ها این است که اصولا بهترین پژوهشگران آلمان در دانشگاه‌ها نبوده‌اند و در بیرون از دانشگاه کار کرده‌اند. این پدیده را باید به حساب نظام آموزشی بسیار سخت‌گیر در آلمان گذاشت. برای مثال یوهان رایسکه، در پایان قرن هجدهم، تلاش می‌کرد زبان و ادبیات فارسی و عربی و ترکی را در دانشگاه درس بدهد، اما این تلاش منجر به اخراج او از دانشگاه شد. معمولا کسانی وارد این حوزه شده‌اند و قدم‌های بزرگ را کسانی برداشته‌اند که در خارج از حوزه دانشگاهی بوده‌اند.

نمونه بسیار بزرگ آن یوزف فون هامر پورگشتال است که یکی از بزرگترین چهره‌ها در معرفی ادبیات فارسی است. از اولین کارهای او ترجمۀ بخشی از منظومه خسرو شیرین و انتشار در نشریه مرکور در 1798 است که بعدها هم آن را به صورت کتاب منتشر کرد. آقای هامر کتاب دیگری با عنوان «تاریخ سخنوری در ایران» دارد که اولین کتاب تاریخ ادبیات فارسی در حوزه آلمانی زبان است. این کتاب در سال 1818 و درست زمانی منتشر شده است که ادبیات تطبیقی دارد در اروپا شکل می‌گیرد و بحث کاملا جدیدی است.

هامر در آن کتاب فصلی را به نظامی اختصاص می‌دهد و او را بسیار گرامی می‌دارد و او را با جووانی بوکاچو، نویسنده مشهور ایتالیایی، مقایسه می‌کند. حتما  می‌دانید که تمام ادبیات اروپا تا قرن‌ها متأثر از بوکاچو بوده است. شاید زمینۀ این مقایسه آن باشد که از دیدگاه هامر، نظامی هم توانسته بر نویسندگان و شاعران ایرانی اثر بگذارد. او به طور خاص از جامی و امیرخسرو دهلوی یاد می‌کند که از نظامی بسیار تأثیر پذیرفته‌اند. هامر در بخشی هم که به فردوسی اختصاص داده است، این نکته را بیان می‌کند که تنها شاعر ایرانی که می‌توان او را با فردوسی مقایسه کرد نظامی است. این هم نکته بسیار مهمی است.

گوته هم در دیوان غربی شرقی خود از نظامی یاد کرده و برای او اهمیت قائل شده و فصلی را به نظامی اختصاص داده است. هر چند شناخت گوته از ادبیات مشرق زمین بسیار اندک بوده است و تازه با ترجمۀ غزلیات حافظ هامر با ادبیات فارسی آشنا شده است.

خوب است در این نکته تأمل کنیم که ریتر کتابش را با شعری از گوته آغاز و آن را با شعر نظامی مقایسه می‌کند. باور ریتر بر این است که شعر گوته اصلا برای شاعران پارسی‌گوی پذیرفتنی نیست و از جنبه سبک، از جنبه جان‌بخشی به اشیا، از جنبه تشبیه و استعاره‌ای که به کار برده در برابر شعر نظامی بسیار کودکانه است. این نکته خیلی مهمی است.

شاعر و مترجم بسیار بزرگ آلمانی که کارهای زیادی کرده و همچنان در ایران ناشناخته مانده فردریش روکرت است که ترجمه‌هایی از 26 زبان، از جمله از عربی و فارسی، انجام داده است. او در زمینۀ شاهنامه کار کرده و قرآن و مقامات حریری را ترجمه کرده است. سیلوست پوساسی می‌گوید اگر می‌خواهید مقامات حریری را بخوانید لازم نیست متن عربی دشوار آن را بخوانید؛ اگر همین ترجمه روکرت را بخوانید مطلب را می‌فهمید. روکرت کتابی با عنوان «دستور زبان و بلاغت نزد ایرانیان» دارد که در آنجا فصلی را به نظامی اختصاص می‌دهد.

در آلمان به موضوع اسکندر و اسکندرنامه نظامی توجه زیادی شده است. نمونه بارز آن رساله دکترای آقای ویلهلم باخر است. رسالۀ او دو بخش دارد؛ بخش اول بررسی تاریخی و سیر تکوینی آثار نظامی است که نشان می‌دهد تصویرها و شکل‌ها در آثار نظامی به چه صورتی تغییر کرده است و بخش دوم ترجمه‌ایست از اسکندرنامه و در بخشی از آن هم متن اسکندرنامه را تصحیح کرده است.

به طور کلی در دورۀ معاصر در آلمان ما با مکتبی روبرو هستیم که من از آنها تحت عنوان رمانتیک یا نورمانتیک‌ها نام می‌برم. این مکتب از هامر شروع می‌شود، روکرت ادامه راه آن است و بعدها با الکس اشپرنگر و به خصوص رودلف گلکه ادامه پیدا می‌کند. گلکه سال‌ها در ایران بود و از بهترین مترجمان فارسی به آلمانی است. او هفت پیکر و لیلی و مجنون را به آلمانی ترجمه کرده است.

به طور کلی سنت ایران‌شناسی و اصولاً شرق‌شناسی آلمانی‌ها پیوند خیلی زیادی با فیلولوژی دارد. منظور از فیلولوژی کار پژوهشی بر پایۀ متون مکتوب دربارۀ فرهنگ، تاریخ، زبان و اندیشه یک ملت است. از این دیدگاه باید به هلموت ریتر هم نگاه کرد. کاری که ریتر انجام داده ادامه کار فیلولوژیک است. در عین حال کتاب ریتر دربارۀ نظامی برای من از چندین جنبه کار جدیدی بود که همه مؤلفه‌های کافی برای پژوهش‌های ایران‌شناسی را دارد.

دربارۀ هلموت ریتر و آثار وی

هلموت ریتر فردی به اصطلاح جامع الاطراف و کاملا مسلط به علوم زمان خودش است؛ آن هم نه صرفا علومی که با رشته خودش مرتبط باشد. او پس از تحصیل در دانشگاه، سال‌ها در شرق زندگی کرده است. ریتر از 1914 تا 1918 در جنگ جهانی اول در عراق و ترکیۀ امروزی که تحت کنترل عثمانی بوده حضور داشته و در فلسطین هم به عنوان مترجم ساکن بوده است. او بعد از بازگشت به آلمان در سال 1918، بدون نگاشتن رسالۀ استادی که در آلمان برای تدریس در دانشگاه الزامی است، به تدریس دعوت می‌شود؛ هر چند چندان اهل تدریس نبوده است.

جالب است که خانم شیمل در زندگینامه‌اش با عنوان «زندگی شرقی غربی من»، که سال‌ها پیش من آن را ترجمه کردم، می‌گوید وقتی در همان زمان جنگ جهانی اول درسم در دانشگاه گوتینگن تازه تمام شده بود و قصد داشتم جایی برای کار پیدا کنم به من پیشنهاد شد نزد آقای ریتر در شعبه انجمن شرق‌شناسی آلمان در استانبول بروم. این انجمن از اواخر قرن 19 تا امروز فعالیت بسیار زیادی داشته و نشریه‌ای بسیار با کیفیت و علمی منتشر می‌کند. خانم شیمل می‌گوید من ترسیدم چون می‌دانستم ریتر بسیار سخت‌گیر و در کارش بسیار دقیق است.

ما حضور پر رنگ ریتر را فقط در این دوره نمی‌بینیم، بلکه در دوره‌های بعدی هم هست. فقط کافی است به شخصی مانند فریتس مایر، با آن همه آثار ارزشمند دربارۀ ادبیات عرفانی ایران و کتاب بسیار برجستۀ «مهستی زیبا»، اشاره کرد که در تمام آثارش از مکتب ریتر تأثیر پذیرفته است. بنابراین خدمات ریتر فقط محدود به آثار شخص خود او نیست، بلکه زمینه‌ای را برای پژوهش‌های دیگران نیز فراهم کرده است. خود ریتر بارها در این کتاب می‌گوید اگر قرار باشد فیلولوژی در آینده کاری انجام دهد، پژوهش دربارۀ نظامی یکی از شاخه‌هایی است که باید حتما در آن فعالیت شود.

البته ریتر فردی پرنویس با فهرستی طولانی از آثار نیست، ولی تک تک آثار او ارزشمند است؛ چه آن چه دربارۀ کیمیای سعادت امام محمد غزالی انجام داده، چه در «دریای جان» دربارۀ عطار که مرحوم دکتر زریاب خویی و خانم دکتر مهرآفاق بایبوردی ترجمه کرده‌اند و به طور کلی در تمام آثارش جامع‌نگری را می‌توان دید.

کتاب حاضر هم چندان کتاب بزرگ و قطوری نیست. نسخۀ آلمانی آن 70 صفحه بوده و در ابتدا به عنوان ضمیمۀ مجلۀ شرق‌شناسی آلمان و بعدا مستقل و جداگانه چاپ شده است. هلموت ریتر در این کتاب از تمام زمینه‌های ممکن استفاده می‌کند و برای مثال از کتاب «فلسفه صورت‌های سمبولیک» ارنست کاسیرر که یک فیلسوف بزرگ در آن دوره است، در شیوۀ پژوهش خود بهره برده است. آنجا که ریتر از اسطوره، زبان و اسطوره، ادبیات و جان‌بخشی به اسطوره‌ها و طبیعت سخن می‌گوید کاملا تحت تأثیر کاسیرر است و یک نگاه فلسفی را در مطالب او شاهد هستیم.

یک نکته بسیار مهمتر این است که ریتر با بلاغت به معنای واقعی سر و کار داشته است. او 20 سال روی «اسرار البلاغه» جرجانی کار کرده و بر این مباحث، بر زبان عربی، فرهنگ سامی و ادبیات عرب کاملا مسلط است. او در عین حال با فرهنگ یونانی بیگانه نیست و در جایی این بحث را، که از نکته‌های بسیار جذاب در حوزۀ ادبیات تطبیقی است، مطرح می‌کند که پیشینه زبان و ادبیات در بین فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف دائم در حال داد و ستد است و برای مثال مشخص است که از یونان بخشی به ادبیات فارسی در ایران باستان یا در دوره‌های بعدی وارد شده و از اینجا به ادبیات عرب هم رسیده است و در عین حال این چرخش دائما ادامه داشته و هیچ وقت تعطیل نبوده است.

نکته جالبی که بارها در این کتاب به آن اشاره می‌کند تفاوت‌های نژادی است. نباید فراموش کرد که در آن دوره، به خصوص بین دو جنگ جهانی، زمینه برای این نوع مباحث وجود داشته است. البته بحث اصلی‌تری که می‌تواند زمینه برای کارهای ایرانشناسی باشد بحث هویتی و پرداختن به مسائلی از این دست است که هویت ایرانی چیست؟ ایران فرهنگی کجاست؟ و کجا نمادهای این هویت را می‌شود دید؟ این بحثی است که در این کتاب به خوبی می‌شود آن را دید. برای مثال ریتر نژاد سامی را از نژاد ایرانیان جدا کرده و عنوان می‌کند که سامیان بیشتر از راه گوش حس را می‌پذیرفته‌اند، ولی تأثیرپذیری ایرانیان بیشتر از طریق دیدار بوده است. به همین دلیل است که صحبت از حرام بودن تصویرگری و مجسمه‌سازی است، در حالی که در ایران یک ارتباط متفاوت با طبیعت وجود دارد و با توصیفی که از طبیعت ارائه می‌شود، به آن جان بخشیده می‌شود؛ هر چند اصل ماجرا طبیعت نیست و انسان و طبیعت در کنار یکدیگر قرار دارند.

نکتۀ دیگری که به نظر من این پژوهش را درجه یک می‌کند آن است که با این که تقریبا 93 سال پیش نوشته شده همچنان نکته‌هایی در آن وجود دارد که قابل تحقیق است. ریتر در جای جای این اثر اشاره می‌کند که من نمی‌توانم به این حوزه به صورت کامل بپردازم. بنابراین مقصود او باز کردن دریچه‌ای برای پژوهش‌های آیندگان است.

در پایان هم باید عرض کنم که من در ترجمۀ بخش عمده‌ای از متون عربی این کتاب از یکی از همکاران دانشگاه فرهنگیان کمک گرفتم که از ایشان تشکر می‌کنم. همچنین از مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب هم که در روند انتشار همکاری بسیار زیادی کردند، سپاسگزارم. مسلم است که هر کتابی که منتشر می‌شود عاری از خطا نخواهد بود و بدیهی است که ممکن است اشتباهاتی در آن راه یافته باشد. خود من وقتی دوباره کتاب را خواندم به مواردی برخوردم که احتیاج به تصحیح داشت. من به روش همیشگی خود یک نسخه را برای تصحیح در نظر گرفته‌ام که موارد نیاز به اصلاح و پیشنهادات دوستان را در آن یاداشت خواهم کرد تا اگر توفیق تجدید چاپ این کتاب دست داد تمام اشکالات برطرف شود.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612