میراث مکتوب- جُنگها و مجموعههای ادبی در کنارِ حفظ کردنِ نمونههایی از آثاری که ممکن است جایی ضبط نشده باشد، فوائدِ دیگری نیز دارند. از جملۀ مهمترینِ این فوائد، بازتابدادنِ ذوقِ فرهنگی و ادبیِ حاکم بر دورههای گوناگون و نواحیِ مختلف است. خوشبختانه قالبِ رباعی که ایرانیترین فرم شعرِ فارسی نیز است، در چند سفینه و مجموعۀ کهن جمعآوری شده است. از آن جمله است «مجمع الرباعیّاتِ» ابوحنیفه، «نزهة المجالسِ» جمالِ خلیلِ شروانی و «خلاصة الأشعار فی الرّباعیّات»ِ آمده در سفینۀ تبریز به انتخاب و خطّ محمدِ بنِ مسعودِ تبریزی. تمامیِ این مجموعهها در سدۀ هفتم و هشتم و در ناحیۀ شمالِ غربیِ ایران بهویژه در ارّان و شروان فراهم آمدهاند. از فوائدِ جنبیِ مجموعههای کهنِ رباعیات، پرتوی است که گاه بر مباحثِ خیّامپژوهی میافکنند. نمونه را بابِ پانزدهمِ نزهة المجالسِ شروانی نشان میدهد در همان سدهها رباعیسرایی به سبکِ خیام یا خیامیّاتسرایی شیوهای رایج بوده است. در نزهة المجالس بخشی جداگانه با عنوانِ «در معانیِ حکیم عمر خیّام» آمده است.
یکی از جنگهای رباعی که بههمّتِ پژوهشگرانِ فرهیخته دکتر ارحامِ مرادی و دکتر محمد افشینوفایی منتشر شده، «سفینۀ کهنِ رباعیّات» است. اثری که احتمالاً سدۀ هفتم یا هشتم تدوین شده و آثارِ بیش از هشتاد رباعیسرایِ بنام و گمنام در صدوسیویک باب در آن گنجانده شده است. براساسِ اشارۀ مصحّحانِ اثر، در این جنگ اختیاراتِ ابیاتِ گلستانِ سعدی و فوائدِ اشعارِ حدائق السّحرِ وطواط و منتخبی از اشعارِ دیگران نیز آمده است. در مقدّمۀ مصححان آمده «سفینه هیچ عنوان یا مقدّمهای ندارد (ص ۲۷). اما همانگونه که دربارۀ «محلّ تدوینِ» اثر اشاره کردهاند، از قرائن (بهویژه فراوانیِ حضورِ شاعرانِ گمنام از ناحیهٔ «ارّان و شروان و به طور کلی شمالِ غربِ ایران» و نیز ساختارِ مشابهِ اثر با «نزهة المجالس» و «خلاصة الأشعار فی الرّباعیاتِ سفینۀ تبریز»)، میتوان گفت «تدوینِ این سفینه نیز در شمالِ غربِ ایران صورت پذیرفته است» (ص ۲۸). گفتنی است این نکته که «سفینۀ کهنِ رباعیات» نیز در شمالِ غرب فراهم آمده، از منظرِ مطالعه در پراکندگیِ جغرافیاییِ قالبهای شعریِ زبانِ فارسی نیز مسئلۀ مفید و مغتنمی است. مصحّحان بر پایۀ قرائنی، تاریخِ کتابتِ سفینه را احتمالاً سدۀ هشتم و نیز براساسِ نشانههایی دیگر تاریخِ تدوینِ آن را احتمالاً سدۀ هفتم ارزیابی کردهاند: «لاجرم [باید] تدوینِ سفینه را پیش از زمانِ کتابتِ نسخه بدانیم» (ص ۲۷).خوشبختانه مصحّحان در مقدّمۀ سفینه، به پیروی از شیوۀ مرضیّه و محقّقانۀ استادِ زندهیاد امینریاحی در تصحیحِ نزهة المجالس، شاعرانِ مجموعه را کوتاه و مفید معرفی کردهاند و از چند و چون و کمیّت و کیفیّتِ حضورِ رباعیاتشان در دیگر مجموعهها نیز اطلاعاتی مفید ارائه دادهاند.
هویّتِ تدوینکنندهٔ این اثر نامشخص است. هدف از این یادداشت نیز حدسی است دربارهٔ نامِ تدوینگرِ احتمالیِ این سفینه. طبیعی است که در این مجموعه بیشترین رباعیها میبایست از اوحدالدینِ کرمانی (۱۳۲ رباعی)، کمالالدینِ اسماعیل (۱۰۸ رباعی)، خیام (۴۴ رباعی) و نیز مهستی گنجوی (۱۸ رباعی) نقلمیشد. اما تدوینگر تنها از یک شاعر که هیچ شهرتی نیز نداشته و نمونههایی از شعرش منحصر به جنگهای رباعیِ فراهمآمده در همان نواحی بوده، ۱۹۸ رباعی نقلکردهاست! مصححّان خود در مقدمّه به این مسألهٔ غیرعادی توجهداشتهاند: […] که «درواقع بالاترین تعدادِ رباعی زیرِ یک نامِ واحد در سفینهٔ حاضر بهشمارمیآید» (ص ۵۹).بهگمانم این خلافِ عرف و عادت، دستکم میبایست مصحّحان را به حدس و احتمالی رهنمونمیشد.اگر به این واقعیّت توجّهکنیم که از گذشتههای دور تا همین امروز، شاعران و گاه متشاعرانی که دست به تدوینِ جنگ و سفینه زدهاند اغلب نمونه و گاه حتی نمونههایی بیشمار از آثارِ خود را نیز در کارِ خویش گنجاندهاند، انتخابِ تعدادِ فراوانی از رباعیاتِ شمسِ گنجه در این مجموعه نباید بیسببی بودهباشد. اینان که گاه خود سرِ سوزن ذوقکی نیز داشتهاند، خواستهاند با چنین تمهید و ترفند، و درحقیقت تقلّبی نامِ خود را در روزگاران و شعرِ خویش را در تاریخِ بیرحمِ شعرِ فارسی زورچپانکنند! بساکه انگیزهٔ اصلیِ تدوینِ برخی از اینگونه جنگها و سفینهها نیز صرفِ همین میلِ مفرط به جاودانگی بودهباشد! و این شیوهای است که جمالِ خلیلِ شروانی، تدوینگرِ نزهةالمجالس نیز آن را درپیشگرفتهاست. او نیز ۱۷۸ رباعی و قصیدهای سیبیتی از خویش را در اثر خود گنجاندهاست. علاء مرندی نیز، که خوشبخانه در جنگِ تدوینشده از جانبِ او، ۴۸ غزلِ حافظ (که در روزگارِ حیاتِ خودِ خواجه کتابتشده) حفظشده، در ابتدای مجموعه، چندین غزل از خویش را گنجاندهاست!این شیوه و ترفند را در بسیاری از مجموعهها و انتخابها از شعرِ امروز نیز میتوان ملاحظهکرد. کسی که ذوقکی دارد و شعرکی اینجا و آنجا منتشرکرده و احتمالاً شاعرِ شکستخوردهای است، ناگهان بهفکر فراهمآوردنِ «گزیدهٔ غزلِ نو» یا «جنگِ موجِ نو» میافتد؛ و وقتی کتاب را تورّقمیکنی، تعداد غزلها یا قطعاتی که از خویش در کار گنجانده دوبرابرِ منزوی و بهمنی یا احمدرضا احمدی است!!! منطقیترین و میانهروانهترین گزینشها را بهگمانم در «شعرِ نو از آغاز تا امروز» (دو جلدی) اثرِ زندهیاد محمدِ حقوقی و نیز «هفتادسال شعرِ عاشقانهٔ» زندهیاد محمدِ مختاری میتوان ملاحظهکرد. در این دو اثر نیز تقریباً به تعدادِ شعرِ شاعرانِ طرازِ اول از خود تدوینگران نیز شعر انتخابشده است. و البته ترفندِ برخیها در این سالها در این زمینه، بسیار رقّتبرانگیز بوده و نیاز به نمونهآوردن ندارد!
بهگمانِ نویسنده، بهدلایلی، از جمله وفورِ شاعرانِ شهرِ گنجه در این اثر (مهستی، عزیز، عمر، کریم، نجیب، نظام) درکنارِ گزینشِ نمونههای فراوان از آثارِ آنان، و نیز شیوهٔ رایج سفینهپردازان که در یادداشت به آن اشارهشد، بهاحتمالِ فراوان تدوینگرِ «جنگِ سفینهٔ کهن» کسی نیست جز خودِ شمسِ گنجه.
در پایان یادآوری میکنم، براساسِ بررسیِ استاد ریاحی، بیشترین شاعرانِ نزهةالمجالس نیز بهترتیب منسوب به شهرِ گنجه (۲۴ شاعر) و شروان (۱۸ شاعر) بودهاند (انتشاراتِ علمی، چ دوم، ۱۳۷۵، ص ۱۹).
* سفینهٔ کهنِ رباعیّات، تصحیح و تحقیق: ارحامِ مرادی و محمدِ افشینوفایی، انتشاراتِ سخن، ۱۳۸۵.
احمدرضا بهرامپور عمران
منبع: پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب