میراث مکتوب – هنوز از داغ مادر بیرون نشده ام که امروز خبر درگذشت دوست فاضل و دانشمند پرتلاش و محبوب جناب دکتر جعفری مذهب را شنیدم و داغی دیگر بر دلمان نشست. در آخرین جلسه دورهمی میراث مکتوب مشتاقانه او را زیارت کردیم و امیدداشتیم بزودی سلامتی خود را بازخواهد یافت، اما دریغ و درد که تقدیرالهی چیز دیگر بود و او به خواست حق رضا داد و دعوت حق را لبیک گفت.
حس ایران دوستی او بحدی بود که او را می توان تقویم زنده سالشمار مشاهیر ایران و اسلام و حتی ایرانشناسان دانست. در حقگویی از کسی واهمه نداشت و بصراحت نظر خود را می گفت. اصلاح مطالب علمی و نقد آثار دیگران از روی خیرخواهی را وظیفۀ خود می دانست و بی تفاوت از کنار کارهای منتشره نمی گذشت.
مرحوم دکتر محسن جعفری مذهب شخصیت قابل تحسینی بود. چند ویژگی پسندیده داشت. دوستانش کم نبودند چون انسانی بغایت دوست داشتنی بود.
۱- عزت نفس داشت. با کسی اهل معامله نبود. تعامل او هم با افراد حدّ و مرز داشت. روی سخن و مدعای خود پابرجا بود و به کسی باج نمی داد. با کسی رودربایستی نداشت، برای همین راهی جز انزوا نداشت. جای او در دانشگاه بود و تدریس، اما عضو هیأت علمی کتابخانۀ ملی شد، مدیرانی آمدند و رفتند ولی قدرش را ندانستند. چون زیربار خواسته ها و اوامر بی ربط کسی نمی رفت. خودش بود و مستقل و سلیم النفس. برغم توانمندیهای فراوان، سمت درخوری به او نمی دادند چون دوقدم جلوتر حرکت می کرد و تابع نبود.
۲- رک و صریح اللهجه بود. اهل تعارف و مجاملات روزمره نبود. گاهی ملاحظه مخاطب را نمی کرد و کام طرف مقابل تلخ می شد اما همه می دانستند که او خیرخواه است نه کینه ورز.
۳- منتقدی دردمند و بی پروا بود. باکسی تعارف نداشت. البته در نقد آثار دوستانش ادب را رعایت می کرد و با اسم مستعار می نوشت. برای همین ما در نشریات گزارش میراث و آینه میراث بیش از پنج نقد از ایشان چاپ کردیم با اسم مستعار کوشیار گیل. یکی از نقدها خالی طعنه و کنایه به رفقا نبود. بنده به عنوان سردبیرگزارش میراث، علی القاعده باید نام اصلی نویسنده را می دانستم. مدتی با افرادی که در مظان آن اسم مستعار بودند، کلنجار می رفتیم و بالاخره نویسنده زیرک را پیدا کردیم. آن روزها خیلی خاطراتش خوش بود.
۴-مسئولیت پذیر، کنجکاو و جستجوگر بود. بی تفاوت از کنار موضوعاتی که اندکی با مطالعات و تخصص او مرتبط می شد، براحتی نمی گذشت. سربزنگاه قلم به دست می گرفت و نقد خود را می نوشت هرچند گاه در چندخط و برای گزارش میراث یا درج در سایت می فرستاد. کمتر کسی بود که از نقد او بی بهره مانده باشد. این نکته حکایت از باریک بینی و حوصله و دقت نظر او داشت.
۵-جعفری مذهب مبتکر بود. ذهنی جوال و پویا داشت. هر وقت که او را می دیدی چند پیشنهاد در آستین داشت. برای هرکس متناسب کار و تخصصش. برگزاری نشستهای تخصصی برای مستشرقین و ایرانشناسان و بزرگان و مشاهیر را به ما می داد. برای همین او را سالشمار سیار خطاب می کردم. پنجاهمین سال و یکصدمین و هزارمین سال مشاهیر را رصد کرده بود و برای زنده نگه داشتن آنها دلسوزی می کرد و به مسئولان ذیربط اطلاع می داد. باز هم خواهم نوشت.
یادش گرامی و نامش جاوید.
اینجانب درگذشت این پژوهشگر نام آشنا را به همسرایشان که بسیار برای درمان و مراقبت ایشان کوشش کرد و به فرزندان عزیزشان تسلیت عرض می کنم و از خداوند منان برای آنها آرزوی صبر و بردباری و برای آن عزیز از دست رفته طلب غفران و رحمت الهی دارم.