مولانا در آفرینش مثنوی سهم سترگی داشت و اصولا یکی از ویژگی های این نگرش این است که مثنوی نام خاص یک شعر است اما آنقدر مثنوی مولانا جلال الدین بلخی مشهور و زبانزد است که زمانی که نامی از مثنوی می گویند تنها از مثنوی معنوی مولانا صحبت به میان می آید. در ادبیات فارسی پیش از مولانا و پس از او، منظومه های مثنوی بسیار سروده شد اما سترگی کار مولانا این است تا می گویند مثنوی ، تنها نام جلال الدین برجسته و نمایان می گردد.
این موضوع نشان دهندۀ معجزۀ این کار است که ما از نظر شعری و از نظر سبکی قویتر از جلال الدین بلخی در ادبیات داریم اما هیچ کدام مانند مثنوی معنوی زبانزد نیست. حتی اگر از لحاظ سبکی بخواهیم نمره ای به مثنوی دهیم، از این نظر هم مثنوی نمرۀ بالایی دارد.
هنر نیکلسن تنها تصحیح نبود بلکه هنر بزرگ او در کنار تصحیح، این بود که مثنوی را به صورت شعری زیور داد و عمر خود را وقف معرفی زبان فارسی کرد. نیکلسن به پیروی از براون که تاریخ ادبیات فارسی را نوشت، تاریخ ادبیات عرب را تألیف کرد و درخور یادآوری است که نیکلسن در هند استعداد درخشان اقبال لاهوری را کشف کرد و در دفتر شعر اقبال دیباچه ای انگلیسی نوشت و این ها خدماتی است که فراموش نمی شود. نیکلسن انگیزۀ معرفی مثنوی به جهان خاورشناسی شد. آنچه ما از مثنوی نیکلسن داریم نخستین و تا اکنون صحیح ترین و بهترین کار است.
از دیگر کسانی که به مولانا خدمت کرده اند خانم آنه ماری شیمل بود که سرسختانه با ترجمه های بازاری مثنوی در آمریکا مخالف و در مقاله ای آن را نقد کرده بود. ما باید فراموش نکنیم جاودانی زبان فارسی در این است که به زبان های گوناگون عرضه شود تا آنها بدانند که ما دارای چه فرهنگ و تمدنی در جهان هستیم و نخستین پیام صلح بعد از قرآن مجید، در ادبیات فارسی می توان یافت. اهمیت ادبیات فارسی در صلح جهانی از موضوعاتی است که کمتر به آن پرداخته شده است.
بخش هایی از سخنرانی استاد محمدحسین ساکت در نشست رونمایی از دوره چهارجلدی مثنوی معنوی آخرین تصحیح نیکلسون به کوشش زنده یاد حسن لاهوتی