میراث مکتوب – سیر تألیف آثار عرفانی از سدۀ دوم هجری آغاز شد. از سدۀ سوم شمار و تنوع آنها فزونی یافت و در دور های بعد پویا و پرثمر ادامه پیدا کرد. حاصل این جریان بزرگ فکری و فرهنگی شکل گیری مجموعۀ بزرگی از تألیفات متنوع عرفانی است که به عنوان یک میراث بزرگعلمی و فرهنگی در اختیار ما قرار دارد.
آثار عرفانی پایان سدۀ چهارم و اوایل سدۀ پنجم هجری به زبان عربی تألیف می شد و تا این روزگار هنوز هیچ اثر عرفانی یافت نشده است که به زبان فارسی تألیف شده باشد. از اوایل سدۀ پنجم اهل معرفت برای تألیف متون عرفانی به زبان فارسی همت گماردند و با نگارش منابع مهم عرفانی به زبان فارسی هم در سیر تطور عرفان و تصوف و هم در حوزۀ زبان و ادب فارسی تحول بزرگی پدید آوردند.
از نخستین متون عرفانی عربی به فارسی برگردانده شد می توان به کتاب التعرف ابوبکر کلابادی اشاره کرد که در سدۀ چهارم تألیف شد، مستملی بخاری در اواخر سدۀ چهارم و اوایل سدۀ پنجم این کتاب را شرکرد. وی در شرح خود که به نام شرح تعرف شهرت یافت ضمن بیان و تفسیر عبارات و آراء کلابادی نوعی ترجمۀ آن را نیز به دست داد. بعد از التعرف کتاب مهم دیگری به نام الرسالة القشیریه به فارسی ترجمه شد. الرسالة کتاب مهمی به زبان عربی بود که شاگردان ابوالقاسم قشیری آن را در اواخر عمر مؤلف یا کمی بعد از درگذشت وی به فارسی برگرداندند.
الرسالة القشیریه از امهات متون عرفانی است که بعد از تألیف در کانون توجه اهل معرفت قرار گرفت، بدان سبب که حوزۀ مخاطبان این اثر خواص و عوام بودند و عامۀ مردم اغلب با زبان اهل عم یعنی عربی آشنایی نداشتند و نمی توانستند سهل و بی واسطه از این منبع عرفانی استفاده کنند. از خواص شاگردان قشیری خواستند تا این اثر را به فارسی برگردانند.
این ترجمه از این جهت که مبانی فکری و تعالیم قشیری را به زبان فارسی تبیین می کند اهمیت خاصی دارد و در سیر تألیفات عرفانی فارسی نقش مهمی ایفا می کند.
ابوعلي بناحمد العثماني، ترجمه رساله قشيريه، تصحیح: علياصغر ميرباقری فرد و مریم روضاتیان، تهران، سخن، 894 صفحه، قطع: وزیری، بها: 950000 ریال، 1396.