میراث مکتوب- «سعدی» اگرچه شاعری پرکار و ماهر است، اما از لحاظ سطح موسیقایی، بیشتر به غزل های بدون ردیف توجه دارد؛ یعنی از ۶۳۷ غزل، تقریباً ۳۴۰ غزل او بدون ردیف است و تعادلی بین غزلیات بدون ردیف و مردف او وجود دارد. شاید دلیل این کار، بیشتر ساختار نحوی غزل باشد که سهل و ممتنع است.
سعدی بیش از آن که درگیر موسیقی کلام باشد، به شناخت معنای سخن توجه دارد. غزلش معنای خاص را بیان می کند. به همین دلیل، موسیقی و معنای غزلیاتش با هم هماهنگی دارند. در برخی از غزلیات او ردیف هایی آمده است که از نظر معنا دقیقاً تکمیل کننده است. به ویژه ردیف های فعلی که سبب شده است شاعر اجزای کلام را به جای خود قرار دهد:
معلمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و نار و عتاب و ستمگری آموخت
ردیف اسمی:
یار آن بود که صبر کند بر جفاییار
ترک رضای خویش کند در رضاییار
ردیف اسمی و حرفی:
ما همه چشمیم و تو نور ای صنم
چشم بد از روی تو دور ای صنم
ردیف حرفی و فعلی:
حدیث عشق به طومار در نمی گنجد
بیان دوست به گفتار در نمی گنجد
ردیف حرفی:
پیس ما رسم شکستن نبود عهد وفا را
الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را
ردیف گسترده:
بیشترین ردیف های گسترده در«غزلیات شمس» وجود دارد، اما سعدی نیز به زیبایی از این نوع ردیف استفاده می کند:
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت
ردیف ضمیری:
یار بیگانه نگیرد هرکه دارد یار خویش
ای که دستی چرب داری پیشتر دیوار خویش
ردیف قیدی:
بزرگ دولت آن کز درش تو آیی باز
بیا بیا که به خیر آمدیکجایی باز
یکی از نوآوری های سعدی در قافیه، تکرار آن است. علمای عروض، تکرار قافیه در غزل را اگر به فاصله هفت بیت باشد، عیب نمی شمارند؛ اما سعدی در غزل هایی بسیار، در فاصله کمتر از هفت بیت، قافیه قبل را تکرار کرده است که نه تنها عیب نیست بلکه نوعی زیبایی است.
زیرا قافیه یک بیت را در بیت دیگر زیباتر و مناسب تر به کار برده است و نکته دیگر آنکه چنان این هنرنمایی در بافت کلام خوش نشسته که خواننده محو هنر و سخن سحرانگیز شاعر می شود:
پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را
الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را
و در بیت چهارم همان غزل:
گر سرم می رود، از عهد تو سر باز نپیچم
تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را
ردّ القافیه در غزلیات سعدی
شیخ اجل چندان به ردّ القافیه علاقه ندارد و به همین دلیل بسامد آن در شعر او بسیار اندک است. از ۶۳۷ غزل، تقریباً تنها در ۱۵ غزل از ردّ القافیه استفاده کرده است:
عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست
کان که عاشق شد ازو حکم سلامت برخاست
هر که با شاهد گلروی به خلوت بنشست
نتوانـد ز سـر راه ملامـت بــرخـاسـت
یکی از زیباترین نوآوری های سعدی درباره قافیه غزلیات، استفاده از قوافی میانی است. او از این نوع قافیه بسیار بهره برده است و با نوعی موازنه در سطح مصراع فراهنجاری می کند و هر مصراع را به دو نیم مصراع تقسیم می کند که این کار سبب استحکام و زیبایی بیشتر شعر می شود:
ای ساربان آهسته رو کارام جانم می رود
و آن دل که با خود داشتم با دلستانم می رود
من مانده ام مهجور ازو بیچاره و رنجور ازو
گویی که نیشی دور ازو در استخوانم می رود…
محمل بدار ای ساربان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم می رود
اوج هنرنمایی سعدی را در این غزل می توان دید که جز در بیت نخست، تمامی ابیات قافیه میانی دارند. تکرار هجاهای همسان و حروف مشترک، باعث هماهنگی و توازن موسیقایی شده و یکی از زیباترین، دل انگیزین و ناب ترین غزلیات فارسی را پدید آورده است.
———————–
منابع:
ـ شرح غزلیات سعدی، دکتر فرح نیازکار
ـ شرح غزلیات سعدی، دکترمحمد رضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی
ـ بوی آشنایی ،شرح ۴۵ غزل سعدی، دکترعبدالرضا مدرس زاده
ـ دیوان غزلیات سعدی، دکتر خطیب رهبر
ـ آشنایی با عروض و قافیه، دکتر شمیسا
ـ زیباشناسی سخن فارسی، دکتر کزازی
دکتر نادر ابراهیمیان – شاعر و پژوهشگر
منبع: روزنامه اطلاعات