میراث مکتوب- حکیم عمر بن ابراهیم خیّام نیشابوری، معروفترین شاعر ایرانی در ایران و خارج از ایران است و این معروفیت به سبب حدود ۷۰ یا ۸۰ رباعیای است که از وی به جا مانده و صدها رباعی که بدو منسوب است. درواقع، نیمی از شهرت شاعری خیّام مدیون رباعیاتی است که شاعران دیگر در طول سدۀ ششم تا نهم هجری سرودهاند و اشتباهاً به نام او شهرت یافته است.
پارهای از رباعیات منسوب به خیّام چنان با سبک و سیاق زبان و تفکر او همخوانی و تناسب دارد که تمایز بین آنها و رباعیات اصیل خیّام بسیار دشوار و مستلزم کند و کاو نسخههای خطی معتبر و معتمد دیوان شاعران فارسی است. فیالمثل رباعی:
می خور که بسی زیر گلت باید خفت
بی مونس و بی حریف و بی باده و جفت
زنهار مگو به کس تو این راز نهفت
کان لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
که شباهت زیادی با رباعیات خیّام دارد، از نجیبالدین جرفادقانی [گلپایگانی] شاعر کمشهرت قرن هفتم هجری است و بی جهت در مجموعههای رباعیات خیّام راه یافته است.
پارهای دیگر از رباعیات منسوب به خیّام چنان است که اگرچه فضای مشابهی با اندیشههای او دارد، اما با توجه به قراین و معیارهای سبکشناختی نمیتوان آنها را به دورۀ زندگانی خیّام و شیوۀ سخنسرایی او مربوط دانست. زبان نرم و شسته و رُفتۀ بسیاری از این رباعیات متعلق به قرن هفتم و هشتم هجری است و با لحن تلخ و محکم خیّام تضاد و تباینی آشکار دارد.
گروه سوم رباعیاتی است که نه از لحاظ فکر و اندیشه به رباعیات خیّام ماننده است و نه از استواری و ایجاز و استحکام کلام خیّام در آنها اثری دیده میشود.
بهدرستی معلوم نیست که این اختلاط از چه زمانی صورت گرفته است، اما میتوان نشانههایی از آن را در حول و حوش قرن هشتم هجری و سپس شیوع آن را در قرن نهم هجری مشاهده کرد. در ضمن هیچکدام از مجموعههای مدون رباعیات خیّام که هماکنون در دست است، از نیمۀ نخست قرن نهم هجری قدیمتر نیست و این نشان میدهد که در این دوره خواهندگان و خوانندگان چنین شعرهایی به طرز شگفتآوری زیاد شدهاند و این تب تقاضا بازار عرضۀ چنین رباعیاتی را داغ کرده و در نتیجه مجموعههای متنوعی از رباعیات خیّام یا شبیه به آن تولید شده است.
سید علی میرافضلی
[«رباعیات خیّام در شش جُنگ کهن فارسی»، سید علی میرافضلی
نشر دانش، مرداد و شهریور ۱۳۷۴، شمارۀ ۸۹، صص ۴ – ۱۶]
منبع: روزنامه اطلاعات