میراث مکتوب-بیان الحقایق مجموعه هفده رساله است. هفده رساله ای که در این مجموعه گرد آمده غالبا پیرامون مباحث کلامی و تفسیر قرآن است و منظور مؤلف از نگارش آنها آشتی دادن میان فلسفه و کلام است. این مجموعه گذشته از فواید ادبی از بهره ها و فایده های تاریخی اجتماعی و آشنایی با معارف زمانه خواجه رشیدالدین نیز خالی نیست.
«از نزدیک چهل سال پیش که به پیشنهاد یکی از دوستانِ همدرس و سپس تشویق زنده یاد حمید عنایت و استاد ایرج افشار تحقیق در کارِ دیوانسالاری رشیدالدین فضل الله همدانی (مقتول در جمادی الأوّل ۷۱۸ هـ.) طبیب و مورّخ و دانشمند و وزیر بزرگِ سه تن از پادشاهان سلسله ایلخانی، را برای پایان نامه ام اختیار کردم، تقدیر چنین بود که بخش عمده ای از وقت و تلاشم در همه این سالها صرف بررسی احوال و آثار این دانشی مرد سیاستمدار باشد، چندانکه سی و چند سال دوری از ایران این رشته پیوند را نگسلد و گاه به گاه به بخشی و بهره ای از آرا و آثار گرانقدر او بپردازم؛ هر چند که چند شاخه شدن کار تحقیق ناچیزم؛ بخصوص پس از آشنا شدن با کشور شمس طالع، فرصت اندکی برای ترتیب و تدوین یادداشتهایی که درباره زندگی و نوشته های تاریخی رشیدالدین فراهم آورده ام بازگذاشته است».
آنچه خواندید، بخشی از مقدمه بیان الحقایق (مجموعه هفده رساله) رشیدالدین فضل الله همدانی است که هاشم رجب زاده تحقیق و تصحیح آن را به عهده داشته است. این کتاب یکصد و شصت و سومین اثر از آثار مرکز پژوهشی میراث مکتوب است که با همکاری دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی برای نخستین بار در سال ۱۳۸۶ به چاپ رسیده است.
جدّ رشیدالدین، مؤفق الدوله همدانی، با خواجه نصیرالدین طوسی در قلاع اسماعیلیان قهستان سر می کرد، پس از تسلیم این قلعه ها به لشکر هولاکو (۶۵۴ هـ.) به خدمت مغول درآمد، و این خانواده در خدمت ایلخانان بودند و کار دیوانی داشتند. رشیدالدین با کار طبابت ندیم پادشاه شد و در عهد اباقاخان (۶۶۳ تا ۶۸۰ هـ.) مورد عنایت پادشاه قرار گرفت و در عهد ارغون خان (۶۹۴ تا ۷۰۳ هـ.) مرتبه ای بلند تر یافت. وی در دوره غازان خان به وزارت رسید و مأمور به تدوین جامع التواریخ گردید. در عهد اولجایتوخان هم منصب وزارت را داشت و رساله های خود را در عهد این ایلخان و پیش یا پس از ۷۱۰ هجری مرتب و مدوّن ساخت. سرانجام در دوره ابوسعید ایلخان عزل و سپس در جمادی الأول ۷۱۸ هـ به قتل رسید.
بیان الحقایق مشتمل بر هفده رساله است که عبارتند از:
رساله اول: سؤال سلطان ـ خلّد مُلکه
رساله دوم: نصیحت سلطان ـ خلّد مُلکه
رساله سوم: سؤالات علما
رساله چهارم: تفسیر آیت «و لَو شئنا لآتینا»
رساله پنجم: تفسیر آیت «و لَو علم الله فیهم خیراً»
رساله ششم: تفسیر سورۀ «إنّا انزلناه»
رساله هفتم: در بیان حقیقت الوان و تفسیر آیت «الله نور السموات»
رساله هشتم: در حروف و تحقیق مباحث آن
رساله نهم: در بیان فواید زیارت مشاهد تربت های بزرگان
رساله دهم: در نصیحه الاخوان
رساله یازدهم: در تحقیق سبب جُدری و اعتراضات بر آنچه اطبّا گفته اند
رساله دوازدهم: در بیان حوادث و انواع آن
رساله سیزدهم: ذیل نفایس الآفکار در بیان دوام خلود در بهشت و دوزخ
رساله چهاردهم: در بیان حقیقت خرقه و مناسبت نسبت به امیرالمؤمنین به کرّم الله وجهه
رساله پانزدهم: در شرح حدیث «أنا مدینه العلم و علیّ بابها»
رساله شانزدهم: در شرح معقول و منقول
رساله هفدهم: در ناسخ و منسوخ
«از نزدیک چهل سال پیش که به پیشنهاد یکی از دوستانِ همدرس و سپس تشویق زنده یاد حمید عنایت و استاد ایرج افشار تحقیق در کارِ دیوانسالاری رشیدالدین فضل الله همدانی (مقتول در جمادی الأوّل ۷۱۸ هـ.) طبیب و مورّخ و دانشمند و وزیر بزرگِ سه تن از پادشاهان سلسله ایلخانی، را برای پایان نامه ام اختیار کردم، تقدیر چنین بود که بخش عمده ای از وقت و تلاشم در همه این سالها صرف بررسی احوال و آثار این دانشی مرد سیاستمدار باشد، چندانکه سی و چند سال دوری از ایران این رشته پیوند را نگسلد و گاه به گاه به بخشی و بهره ای از آرا و آثار گرانقدر او بپردازم؛ هر چند که چند شاخه شدن کار تحقیق ناچیزم؛ بخصوص پس از آشنا شدن با کشور شمس طالع، فرصت اندکی برای ترتیب و تدوین یادداشتهایی که درباره زندگی و نوشته های تاریخی رشیدالدین فراهم آورده ام بازگذاشته است».
آنچه خواندید، بخشی از مقدمه بیان الحقایق (مجموعه هفده رساله) رشیدالدین فضل الله همدانی است که هاشم رجب زاده تحقیق و تصحیح آن را به عهده داشته است. این کتاب یکصد و شصت و سومین اثر از آثار مرکز پژوهشی میراث مکتوب است که با همکاری دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی برای نخستین بار در سال ۱۳۸۶ به چاپ رسیده است.
جدّ رشیدالدین، مؤفق الدوله همدانی، با خواجه نصیرالدین طوسی در قلاع اسماعیلیان قهستان سر می کرد، پس از تسلیم این قلعه ها به لشکر هولاکو (۶۵۴ هـ.) به خدمت مغول درآمد، و این خانواده در خدمت ایلخانان بودند و کار دیوانی داشتند. رشیدالدین با کار طبابت ندیم پادشاه شد و در عهد اباقاخان (۶۶۳ تا ۶۸۰ هـ.) مورد عنایت پادشاه قرار گرفت و در عهد ارغون خان (۶۹۴ تا ۷۰۳ هـ.) مرتبه ای بلند تر یافت. وی در دوره غازان خان به وزارت رسید و مأمور به تدوین جامع التواریخ گردید. در عهد اولجایتوخان هم منصب وزارت را داشت و رساله های خود را در عهد این ایلخان و پیش یا پس از ۷۱۰ هجری مرتب و مدوّن ساخت. سرانجام در دوره ابوسعید ایلخان عزل و سپس در جمادی الأول ۷۱۸ هـ به قتل رسید.
بیان الحقایق مشتمل بر هفده رساله است که عبارتند از:
رساله اول: سؤال سلطان ـ خلّد مُلکه
رساله دوم: نصیحت سلطان ـ خلّد مُلکه
رساله سوم: سؤالات علما
رساله چهارم: تفسیر آیت «و لَو شئنا لآتینا»
رساله پنجم: تفسیر آیت «و لَو علم الله فیهم خیراً»
رساله ششم: تفسیر سورۀ «إنّا انزلناه»
رساله هفتم: در بیان حقیقت الوان و تفسیر آیت «الله نور السموات»
رساله هشتم: در حروف و تحقیق مباحث آن
رساله نهم: در بیان فواید زیارت مشاهد تربت های بزرگان
رساله دهم: در نصیحه الاخوان
رساله یازدهم: در تحقیق سبب جُدری و اعتراضات بر آنچه اطبّا گفته اند
رساله دوازدهم: در بیان حوادث و انواع آن
رساله سیزدهم: ذیل نفایس الآفکار در بیان دوام خلود در بهشت و دوزخ
رساله چهاردهم: در بیان حقیقت خرقه و مناسبت نسبت به امیرالمؤمنین به کرّم الله وجهه
رساله پانزدهم: در شرح حدیث «أنا مدینه العلم و علیّ بابها»
رساله شانزدهم: در شرح معقول و منقول
رساله هفدهم: در ناسخ و منسوخ
برای خرید کتاب بیان الحقایق اینجا کلیک کنید.
معرفی کتاب از زکیه بیات