میراث مکتوب – شهر گز با جمعیت 21911 نفر (طبق سرشماری 1390) در 18 کیلومتری شمال شهر اصفهان و در کنارۀ شرقی اتوبان اصفهان به تهران واقع شده است.
این شهر طبق تقسیمات جدید کشوری جزء بخش مرکزی شهرستان شاهینشهر و میمه محسوب میگردد؛ ولی از لحاظ تاریخی همواره جزئی از منطقۀ «بُرخوار» بوده و به همین جهت به «گزِ بُرخوار» معروف است. منطقۀ برخوار که در تداول «بُلخار» نامیده میشود، دشتی است وسیع که از سمت جنوب به شهر اصفهان، از شمال و شمال غربی به نطنز و میمه، از مشرق به اردستان و از طرف مغرب به نجفآباد محدود میگردد. دشت برخوار که در منابع قدیمی از آن به عنوان نخستین منزلگاه بین اصفهان و قم و کاشان و ری نام بردهاند؛ دارای آب و هوایی نیمهصحرایی، گرم و خشک در تابستان و سرد و خشک در زمستان است.
گز که در برخی منابع قدیمی با املای «جَز» از آن نام برده شده، از شهرهای قدیمی منطقۀ برخوار است که احتمالاً سابقه آن به پیش از اسلام نیز میرسد. بافت این شهر قدیمی بوده، هر چند در سالهای اخیر تعییراتی یافته و سبک معماری جدید در آن متداول شده است. اولین اشاره به گز مربوط به کتاب «معجم البلدان» یاقوت حموی (قرن 7 هجری) است. از اماکن تاریخی و مذهبی این شهر، میتوان از مسجد جامع گز نام برد که قدمت آن به عهد سلجوقی میرسد و گویا در محل یک آتشکدۀ قدیمی بنا شده است.
درویش عباس گزی (1264 ـ 1323 هجری) متخلص به «جَزی» از شعرای عهد قاجار است که دیوان شعری به نام «ارشاد الولد» به گویش گزی دارد.
گویش گزی (به گویش محل «اَزون گِزی») از گویشهای مرکزی ایران محسوب میشود و در گروه زبانهای ایرانی شمال غربی قرار دارد. این گویش با دیگر گویشهای منطقۀ اصفهان از جمله گویش کلیمیان اصفهان، خورزوقی و سدهی وجه تشابه بسیار دارد. به همین دلیل محققان خارجی این گویش را در دستهای کوچکتر از گویشهای مرکزی ایران به نام جنوب غربی قرار دادهاند.
گویشهای مرکزی در گذشته در سراسر منطقۀ اصفهان و حتی شهر اصفهان رایج بودهاند. ولی ظاهراً از زمان صفویه و با بسط و گسترش زبان فارسی در شهر و مناطق اطراف، به تدریج این گویشها رو به زوال رفتند که این موضوع کماکان نیز ادامه دارد.
در منطقۀ برخوار غیر از گز، در دو نقطۀ دیگر یعنی شهر خورزوق (به گویش محل/ xorzuk/) و روستای کُمشِچه (در گویش محل/kumse/)، گونهای گویشی از مجموعۀ گویشهای مرکزی هنوز اندک رواجی دارد. گونۀ رایج در خورزوق به خاطر فاصلۀ بسیار کم دو شهر گز و خورزوق به گویش گزی بسیار شبیه است. دیگر روستاهای منطقۀ برخوار همگی فارسیزباناند.
گزی به واسطۀ وجود دیوان درویش عباس گزی از معدود گویشهای ایرانی است که از آن اثر مکتوبی به جای مانده است. بررسی زبان بهکاررفته در دیوان درویش عباس گزی نشاندهندۀ آن است که این گویش در طول بیش از یکصدسال گذشته، دستخوش تغییراتی شده است. از تغییرات آوایی چشمگیر میتوان به حذف همخوان پایانی مادۀ مضارع فعل «گفتن» یعنی /vaz -/ و حذف سایشی چاکنایی از آغاز برخی کلمات اشاره کرد. یکی دیگر از این تغییرات، تغییر تلفظی ضمایر پیبستی است. به عنوان مثال ضمایر پیبستی دوم و سوم شخص مفرد که در دیوان درویش عباس به صورت /-ot/ و /-os/ به کار رفتهاند.
کتاب ژوکُفسکی (1922) قدیمیترین اثر دربارۀ این گویش است. این اثر که نتیجۀ سفر این محقق روس به ایران در دهۀ 1880 میلادی است؛ شامل چند جمله، متن و واژهنامه به گویش گزی است. حجم زیادی از واژهنامه را در واقع صورتهای صرفشدۀ افعال به خود اختصاص داده است.
این کتاب نتیجۀ تحقیقی میدانی است که گردآوری مواد گویشی آن در سالهای 1373 و 1374 انجام گرفته است. تحقیق تکمیلی دیگری نیز برای رفع برخی ابهامات در تابستان سال 1381 به انجام رسیده است. در این تحقیق عمدتاً از چهار گویشور منطقه کمک گرفته شده است. این کتاب در چهار فصل گردآوری شده است که فصل اول آن به نظام واجی پرداخته شده است. فصل دوم واجشناسی درزمانی را مورد بررسی قرار داده است. فصل سوم کتاب دربارۀ صرف سخن گفته است و فصل چهارم نیز نحو این زبان را بررسی کرده است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل اول: نظام واجی
فصل دوم: واجشناسی درزمانی
فصل سوم: صرف
فصل چهارم: نحو
یک متن و تعدادی جمله
فهرست افعال ساده و پیشوندی
واژهنامۀ گزی به فارسی
واژهنامۀ فارسی به گزی
کتابنامه