کد خبر:43176
پ
یاحقی

بررسی ردپای تاریخ در شاهنامه از دستاوردهای مهم فرزین غفوری بود

محمدجعفر یاحقی: فرزین غفوری در کتاب پژوهشی خود «سنجش منابع تاریخی شاهنامه» نشان داد یک یازدهم سروده‌های فردوسی در مقایسه با متون تاریخی دربردارنده گزارش‌های تاریخی بسیار با ارزش و گاه معتبرتر است .

میراث مکتوب- در پی درگذشت فرزین غفوری پژوهشگر ادبی و عضو انجمن واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، محمّدجعفر یاحقّی پژوهشگر و نویسنده، عضو پیوستهٔ شورای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و مدیر قطب علمی فردوسی‌شناسی و ادبیات خراسان در گفت‌وگویی بیان داشت: ارتباط فرزین غفوری با ادبیات بیشتر از منظر تاریخی بود.

فرزین غفوری در کتاب پژوهشی خود «سنجش منابع تاریخی شاهنامه» به بررسی منابعی پرداخت که حکیم ابوالقاسم فردوسی برای سرودن شاهنامه و به‌خصوص ابیات پادشاهی خسرو انوشیروان از آن‌ها کمک گرفته بود، همچنین مقالاتی که حاصل مطالعات اولیه اوست، نشان داد که پادشاهی انوشیروان در شاهنامه با بیش از ۴۵۰۰ بیت، یعنی تقریباً یک‌یازدهم کل سروده‌های فردوسی در مقایسه با متون تاریخی اوایل دوره اسلامی دربردارنده گزارش‌های بسیار با ارزش و گاه معتبرتر است و در پی آن این فرضیه به طور جدی مطرح گردید که فردوسی به منبع خاصی ازجمله کتاب «الکارنامج فی سیره انوشروان» دسترسی یافته بود و افزون بر استفاده از شاهنامه ابومنصوری، با استفاده از آن شرح پادشاهی خسروانوشیروان را در شاهنامه تکمیل کرده است.

محمدجعفر یاحقی با تاکید بر دستاوردهای پژوهشی فرزین غفوری ادامه داد: در پی پژوهش‌های غفوری، این فرضیه به طور جدی مطرح گردید که فردوسی به منبع خاصی ازجمله کتاب «الکارنامج فی سیرة انوشروان» دسترسی یافته بود و افزون بر آن با استفاده از شاهنامه ابومنصوری، شرح پادشاهی خسروانوشیروان را در شاهنامه تکمیل کرده است.

بررسی ردپای تاریخ در شاهنامه از دستاوردهای مهم فرزین غفوری بود

وی در ادامه تصریح کرد: تاکنون پژوهش‌هایی که از شاهنامه فردوسی وجود داشت به عنوان یک شاهکار ادبی و حماسی در ایران و جهان بود اما کتاب سنجش منابع تاریخی شاهنامه، ضمن بررسی این فرضیه به تبیین منابع خاص تاریخ پادشاهی خسروانوشیروان درمتون اوایل دوره اسلامی پرداخته است. به همین جهت این کتاب اثری عالی از فرزین غفوری است که خواندن آن را به تمام شاهنامه پژوهان توصیه می‌شود.
یاحقی درباره فوت شدن فرزین غفوری در سن پنجاه سالگی افزود: غفوری مدتی بود که از بیماری قلبی رنج می‌برد و احتمالاً به دلیل عدم رسیدگی و گرفتگی عروق از دنیا رفته است.
مدیر قطب علمی درباره این موضوع که شاهنامه تا چه اندازه در واقعیت تاریخی ریشه دارد، بیان کرد: اتفاقاً غفوری در مقالات و پژوهش‌هایش نیز به همین موارد می‌پردازد، البته قسمت‌های آخر شاهنامه بیشتر ریشه در تاریخ دارد. مخصوصاً انعکاس دوره ساسانی و پادشاهی انوشیروان که رد پای آن توسط غفوری روشن شده است.شاهنامه از مهمترین آثار در ایران در گونه ادبیات حماسی است.

این نویسنده و پژوهشگر ادبی در ارتباط با تفاوت ادبیات حماسی و ادبیات پایداری که گاهاً با آن اشتباه گرفته می‌شود، اذعان داشت: ادبیات حماسی یکی از ستون‌های ادبیات فارسی از دوران کهن است که سابقه چندین هزار ساله به عمر تاریخ ایران و شاهنامه دارد، اما ادبیات پایداری، گونه جدیدی است که از بعد از انقلاب آغاز شده است. مصداق بارز ادبیات حماسی شاهنامه است که وقایع آن به پیش از اسلام قرن چهارم و پنجم هجری برمی‌گردد.

او با تاکید بر اینکه ادبیات حماسی مربوط به موجی از داستان‌ها و قصه‌هایی است که از همان دوران به مضامینی چون پهلوانی و اساطیری که مورد علاقه مردم بود، می‌پرداختند، اظهار داشت: کتاب‌های زیادی از گونه ادبیات حماسی وجود دارد اما سایه شاهنامه بر سر همه آنها سنگین می‌کند. البته این کتاب‌ها در انواع مختلفی از ادبیات حماسی؛ مذهبی، تاریخی و غیره تقسیم بندی می‌شوند در واقع بعد از شاهنامه موضوع ادبیات پهلوانی شدت گرفت و شاعران و نویسندگان زیادی درباره ادبیات پهلوانی آثار زیادی را تولید و تالیف کرده اند.

مدیر قطب علمی فردوسی‌شناسی در خراسان، درباره اینکه در برخی مواقع مقوله ادبیات پایداری با ادبیات حماسی اشتباه گرفته می‌شود افزود: ادبیات پایداری اصطلاح جدیدی است که بعد از انقلاب و جنگ به وجود آمد. ادبیاتی که برگرفته از جنگ‌های منطقه‌ای موضوعاتی مانند استعمار غیره می‌پردازند. پایداری به نوعی مترادفی از ادبیات مقاومت است که بیشتر با محوریت فلسطین جان گرفت، یعنی همان گونه ادبی که در فلسطین با عنوان ادبیات مقاومت شکل گرفت در ترجمه فارسی به ادبیات پایداری تعبیر شد. در حالی که ادبیات حماسی بیشتر با ادبیات پهلوانی گره دارد و گستره آن به هزاران سال پیش در ادبیات جهان برمی‌گردد.

جعفر یا حقی درباره اینکه آیا در ادبیات معاصر ایران می‌توان رد پایی از ادبیات حماسی یافت یا خیر افزود: بله در آثاری می‌توان رنگ و بویی از ادبیات حماسی را یافت مانند آرش کمانگیر اثر سیاوش کسراییان و یا عمده اشعار اخوان مانندخان هشتم، شهر سنگستان و … که می‌توان آنها را وام دار از ادبیات حماسی به حساب آورد هرچند که کاملاً معرف ادبیات حماسی ملی نیستند اما در محورهای اصلی و استفاده از مولفه‌هایی همچون لحن، مضمون و… مشترک هستند. اما به طور کلی ادبیات حماسی به طور اخص و کامل در شاهنامه اجرا شده است.

جعفر یاحقی درباره میراث زبان فارسی ایرانی و پیوند آن با دیگر کشورها افزود؛ اخیراً با دوستانم سفری به کشور تاجیکستان داشتیم این کشور در پیوند با فرهنگ ایرانی است و شناخت آن برای همه ایرانیان و فارسی زبانان لازم است.

وی در ادامه افزود: تاجیکستان ازبکستان، خجند، سمرقند و شهر دوشنبه دارای جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی هستند که کاملاً نمایانگر زبان و ادبیات فارسی ماست. مردم این مناطق بیشتر از ما فردوسی را می‌شناسند و به زبان فارسی حرف می‌زنند. آنها احترام زیادی برای شاهنامه قائل هستند و به نوعی فردوسی را برای خود می‌دانند. همچنین سبک زندگی و روش و منش آنها کاملاً الهام گرفته از فردوسی و شاهنامه است.

او در ادامه گفت: ما در این گشت و گذار از کتابخانه ملی تاجیکستان شهر حصار و… بازدید کردیم و به خجند که یکی از شهرهای قدیمی تاجیکستان رفتیم که اهمیت تاریخی آن حتی از شهر دوشنبه نیز بیشتر است و شخصیت‌ها و شاعران بزرگی را پرورش داده است.

این استاد ادبیات فارسی با اشاره به اینکه سمرقند پایتخت گردشگری آسیای میانه است، تاکید کرد که این شهر دارای بناهای تاریخی و فرهنگی بسیار فوق العاده‌ای است که قدمت آن از اصفهان نیز بیشتر است و به دوران تیموریان برمی‌گردد بناهای این شهر توسط معماران ایرانی است که به دوران گورکانیان برمی‌گردند، همچنین منطقه ریگستان در سمرقند جزو مناطق مهم در گردشگری است توصیه من به کسانی که به ادبیات فارسی و شعر فارسی علاقه دارند این است که حتماً به این مناطق سر بزنند تا نقش و رنگ، شعر و زبان فارسی را به وضوح ببینند.

او در ادامه گفت: فرهنگ، نوع غذاها و سبک زندگی که مردم در این مناطق دارند کاملاً بر سبک زندگی ایران باستان است، آنها شبیه به اجداد ما زندگی می‌کنند سبک زندگی ایی که در ایران رنگ باخته و به فرنگی شدن گرائیده است. اما خوشبختانه مولفه‌های باستانی در سبک زندگی این مناطق حفظ شده و به طور کلی ما در آنجا احساس غریبگی نمی‌کنیم و وقتی به این شهرها پا می‌گذاریم گویا در زمان به ایران باستان سفر کرده‌ایم. این نویسنده درباره زبان در این مناطق گفت: زبان فارسی آنها با گویشی خاص است که برای ما قابل فهم است هرچند بعضی کلمات و تعبیرات مختص به خود را نیز دارد.‌

عضو ثابت شورای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در رابطه با رسانه و اینکه در شناسایی شناسایی اندیشمندان ایرانی تا چه اندازه موثر بوده است گفت: رسانه در شناسایی این افراد به ما کوتاهی کرده است هرچند که عمده پژوهشگران ما خیلی اهل رسانه نیستند. البته مرگ آقای غفوری بسیار زود هنگام بود ایشان برای ادامه پژوهش‌های خود و راهی که در پیش گرفته بودند جوان بودند و اگر اجل مهلت‌شان می‌داد، می‌توانستند کمک‌های شایانی به مقوله تاریخ و شاهنامه داشته باشد.

او با تاکید بر اینکه وظیفه رسانه است که به سراغ این افراد برود و از آنها درباره چالش‌های مختلف ادبی و فرهنگی پرسش داشته باشد اضافه کرد: تنها با اتکا به این رویکردهاست که می‌توان اندیشه، فرهنگ و معرفت را در جامعه اشاعه داد.

وی در ادامه بیان کرد: به عنوان مثال از خود بنده مستندی تهیه شده که تا به حال ده‌ها بار از رسانه پخش شده اما اینکه بخواهیم با یک رویکرد نو و یک چالش جدید و پرسش جریان ساز به سراغ پژوهشگران بروند، خیر متاسفانه هنوز جای خالی این اقدام‌ها احساس می‌شود.

محمد جعفر یاحقی یکی از دلایل فقدان این مسئله را ناآشنایی مسئولان رسانه به این حوزه‌ها دانست و عنوان کرد: برنامه‌سازان رسانه‌ای خصوصاً در عرصه تصویر، آشنا به این حوزه‌ها نیستند و به همین خاطر نیز از تاثیر آن بر جامعه آگاه نیستند و لازم است که از مشاوران در این موارد استفاده کنند تا متخصصان و اندیشمندان در هر حوزه را شناسایی کرده و به جامعه معرفی کنند.

وی در پایان افزود: از طرفی وقتی جایگاه افراد صاحب نظر در رسانه حفظ نمی‌شود آنها نیز تمایلی برای همکاری با رسانه ندارند. رویکرد رسانه در در طول سالیان اخیر به گونه ای بوده که عمدتاً مخاطب را در عوام نگه داشته است در حالی که می‌بایست مخاطب هدفمند و خاص بیشتری را تربیت می‌کرد و وجهه معرفت شناسی او را تغذیه و پررنگ می‌نمود. مردم ما امروز بازیگران و فوتبالیست‌های جهان را بهتر از اندیشمندان داخلی خود می‌شناسند با این حال کار رسانه شما, خبرگزاری کتاب در این چالش قابل تحسین است و این گام‌ها می‌تواند ما را به معرفت بیشتر درباره اندیشمندان روزگار خود برساند.

سمیه خاتونی

منبع: ایبنا

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612