ميراث مكتوب:دكتر معصومي همداني در نشست بررسي كتاب جامع العلوم ستيني گفت: بحث من اين است كه از نوع كتاب علمي فارسي مثل جامع العلوم چه استفادهاي در تاريخ علم ميتوان كرد؟
وي باتبريك به آقاي آل داوود گفت: موضوع صحبت من فقط يك باب از بابهاي كتاب جامعالعلوم است و آن باب هندسه است. بحث من اين است كه از نوع كتاب علمي فارسي مثل جامع العلوم چه استفادهاي در تاريخ علم ميتوان كرد؟ چون يك اعتقاد رايج در بين مورخين علم كه عملاً خيليها به آن اعتقاد دارند – گرچه بدان تصريح نكرده باشند- اين است كه آثار علمي فارسي در خور اعتنا نيست و بسياري از آنها تحريرهاي ساده شدة آثاري است كه به عربي نوشته شده و يا بسياري ديگر نيز به قصد استفاده عموم و سفارش پادشاهي يا خاني نوشته شده است. پس تا اندازهاي درست است ؛ آثاري كه ميتوان آثار بارز علمي و مهم اسلامي ناميد، غالباً به عربي است، ولي اين اعتقاد سبب شده كه بسياري از انديشههاي علمي در دو حوزه به طور موازي يا مكمل پيدا شوند؛ يعني گاهي فكري در اثر فارسي يك نويسنده،شروع شده و در آثار عربي او به كمال ميرسد. به عنوان نمونه كار خواجه نصير در مورد بعضي الگوهاي غيربطلميوسي چنين است. به هر حال تصويري كه با اتكا صرف به آثار عربي ظاهر ميشود، تصوير ناقصي است – ويژه از لحاظ تاريخ اجتماعي علم و تاريخ تحول انديشههاي علمي – زيان ديگر اينكه، حوزة تاريخ علم در زبان فارسي بيشتر از لحاظ زبان فارسي – يعني از لحاظ فوائد ادبي و زباني – توجه شده است.
وي ادامه داد: در مقالهاي كه قبلاً به اسم فخر رازي و ابن هيثم نوشتهام, نشان دادهام كه فخر رازي در تفسيرش صراحتاً از ابن هيثم نقل قول ميكند و با اودر مسئلهاي احتجاج ميكند كه البته حق با فخر رازي نيست و باز گفتهام كه در جامع العلوم هم تقسيمي كه براي مبصرات ميآورد,22 نوع موضوع يا متعلق براي املاك بصري ميشمارد. اين تقسيم از ابن هيثم است، به هر حال چون فخر رازي در تفسير هم صراحتاً به كتاب المناظر ارجاع ميدهد، اين مطلب را هم به احتمال بسيار زياد از كتاب المناظر گرفته است.
بعد از مقالة من ،رشدي را شد – كه در يك گفتگوي شفاهي به اين موضوع علاقهمند شده بود – اين موضوع را در چند اثر دنبال كرد و در يكي از آثارش نشان داده كه فخر رازي لااقل اين آثار را از آن ابن هيثم ميدانسته است. اين آثار عبارتند از: حل شكوك اقليدس في الاصول و شرح معاني, مقاله في المكان, رسالهاي دربارة قضيه اول از مقاله 10 اصول اقليدس كه نامش به احتمال زياد از في تقسيم مقدار ين مختلفين است – فخر رازي اسم رساله را ذكر نميكند – غلطهايي كه در كار صد پيش ميآيد. علاوه بر آنچه رشدي راشد مطرح كرده ،ميتوان مطالبي افزود كه از نظر رشدي راشد دورمانده است، مانند شرح المصادرات / شرح مصادرات كتاب اقليدس – كه فخر رازي در المطالب العاليه خود به اين كتاب اشاره ميكند و ميگويد در اين كتاب ابن هيثم سعي كرده كه ضمن يك بحث فلسفي اصل توازي اقليدس را ثابت بكند- بنابراين چندين اثر از ابن هيثم مطرح شد كه غالباً تصور ميشد كسي آنها را نميشناخته و كمتر مورد رجوع بوده ، در حاليكه فخر رازي كه غالباً در شرق ايران زندگي ميكرده، او را ميشناخته است و من ميخواهم به اين مجموع اضافه كنم كه بخش عمدة مقالة باب هندسة جامع العلوم هم مأخوذ از همين كتابي است كه فخر رازي در يك مورد به آن اشاره ميكند و آن كتاب حل شكوك اقليدس في الاصوله است.
در هر صورت آقاي آل داوود بسيار كار كردهاند و از ايشان سپاسگزارم و اين نكتهها چيزي از ارج كار ايشان ، كم نميكند.
از كتاب جامع العلوم چه استفادهاي در تاريخ علم ميتوان كرد؟
دكتر معصومي همداني در نشست بررسي كتاب جامع العلوم ستيني گفت: بحث من اين است كه از نوع كتاب علمي فارسي مثل جامع العلوم چه استفادهاي در تاريخ علم ميتوان كرد؟
مطالب مرتبط