کد خبر:22701
پ
Neshast-69-3-b

احتياج داريم با روش هاي مختلف به سراغ تفسير قرآن كريم برويم

حجت الاسلام دكتر سيد محمدعلي ايازي در نشستي با عنوان « نقد و بررسي كتاب مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار (تفسير شهرستاني)»، گفت: ما احتياج داريم با روش هاي مختلف به سراغ تفسير قرآن كريم برويم، چون شكي نيست كه قرآن كريم، لايه هاي گوناگوني دارد.

ميراث مكتوب- حجت الاسلام دكتر سيد محمدعلي ايازي در نشستي با عنوان « نقد و بررسي كتاب مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار (تفسير شهرستاني)»، گفت: ما احتياج داريم با روش هاي مختلف به سراغ تفسير قرآن كريم برويم، چون شكي نيست كه قرآن كريم، لايه هاي گوناگوني دارد.
وي در شصت و نهمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب كه روز دوشنبه 2 دي ماه 87 در اين مركز برگزار شد، افزود: عمر تفسير پژوهي را حداكثر در حد صد سال اخير مي دانيم. در گذشته اگر كاري در حوزه تفسير مي شده، حداكثر به عنوان طبعات مفسرين بوده است. آقاي سي يوتي كه در قرن دهم زندگي مي كرد، اولين كتابي كه به عنوان مفسرين نوشته، طبعات المفسرين سي يوتي است و بعد هم داوودي كه شاگرد سي يوتي بوده، اين كار را انجام داده و بعد از او هم، آقاي ابنبي آمده و در قرن يازدهم يك چنين كاري را انجام داده است. در واقع مي شود گفت كه در فاصله آن دوره و بعد از قرن يازدهم تا قرن چهاردهم، اثري كه در حوزه معرفي تفاسير باشد، ما نداريم و كاري نشده است، در حالي كه از قرن چهاردهم، كاري را كه آقاي گلدهر انجام داد و مذاهب الاسلامي في التفسير را شروع كرد، انگيزه اي شد كه بعدها آقاي محمد حسين سهوي، كتاب التفسير المفسرون را بنويسد. وقتي اين گرايش هاي تفسيري در بيان مسلمانان به زبان فارسي ترجمه شد و انتشارات ققنوس، چاپ كرد، من آنجا داستان آقاي گلدهر را با جرياناتش و مسايلش نوشتم و توضيح دادم كه چه مسايلي آنجا اتفاق افتاد، ولي هر چه كه بود، يك حركت بسيار ميمون و با بركتي شد كه مسلمان ها به اين فكر بيافتند و در حوزه هبنوتيك كتاب مقدس، كارهايي انجام داده و كار تفسير را پالايش كنند. كتاب مقدس، در اين پنجاه، صد سال اخير، يك تحولي را ايجاد كرد. هم اين تفسير پژوهي ها و هم كارهايي كه در حوزه نقد و بررسي و تحليل انديشه ها، مباني و روش هاي تفسيري انجام شد، تأثير گذار بود.
دكتر ايازي ادامه داد: وقتي به مناسبت كتاب سيرتتبع تفاسير شيعه، مي نوشتم، توجه اي به اين اثر و نتيجه كار خودم نداشتم. با اينكه من خيلي خلاصه كار كردم، طوري كه فكر مي كنم تا قرن چهاردهم شد، نيمي وقرن چهاردهمش هم نيمي ديگر. در حوزه ترجمه، اين سي سال كار در ترجمه فارسي يك طرف و واقعاً آن شش، پنج قرن و ده قرن يا چهارده قرن هم يك طرف. همين طور، در حوزه تفسير يك چنين كاري انجام شده و به نظر من يكي از آن جريانات بسيار مهم و اساسي كه در حوزه تفسير اتفاق افتاده، آوردن اين انديشه اجتماعي در حوزه مفاهيم قرآن بوده كه اين خودش خيلي مسأله مهمي است. در حقيقت، همه چالش هايي كه در حوزه معرفت ديني به وجود آمده، از آن وقتي شكل گرفته كه ما اين انديشه اجتماعي را در حوزه تفسير وارد كرديم. اين جرياني كه درحوزه تفسير پژوهي اتفاق افتاد، اثرات مبارك و ميموني را درحوزه معرفت ديني ما گذاشته و توانسته نقد و تحليل بشود و جلوي اين تحريف ها، غلوها و اين چيزهاي بي ربط را بگيرد.

وي همچنين گفت: به نظر من اولين كاري كه مي شود در فوائد حوزه تفسير پژوهي ذكر كرد، در اين است كه ما را با سير تتبع تفاسير آشنا مي كند و شرايط تفسير و فراز و نشيب هاش را كاملاَ نمايان مي كند. دومين كار اين است كه ما را با مذاهب و جريان هاي اعتقادي و كلامي آشنا مي كند تا ببينيم كه بستر گاه اين افكار، چگونه است. بسياري از اين عقايد ريشه در انگيزه ها، خاستگاه ها و بسترهاي فكري دارد. ما امروزه درباره شهرستاني، فقط در باب عقايدش صحبت مي كنيم، ولي يك نكته اساسي كه شايد آقاي شهرستاني را متمايز كرده، اين است كه آدمي اهل تصامح و تساهل بوده و اهل اين بوده كه علاوه بر اينكه عقايد خودش را داشته، تحمل عقايد مخالف خودش را هم داشته و اين براي يك دانشمند و عالم، خيلي نكته مهمي است. بالاخره يك واقعيتي هست كه انسان دانشمند و فرهيخته، اهل تحمل و اهل درك نظريات ديگران هم هست.
دكتر ايازي، افزود: ما احتياج داريم با روش هاي مختلف به سراغ تفسير قرآن كريم برويم، چون شكي نيست كه قرآن كريم، لايه هاي گوناگوني دارد. آدم عارف از نكات عرفانيش استفاده مي كند، فيلسوف از نكات فلسفي اش بهره مي برد. كسي كه در حوزه مسائل اجتماعي است، از مسائل اجتماعي اش استفاده مي كند و آن كه مسائل اخلاقيش هست، از مسائل اخلاقي. نكته ديگر اين كه جامعه اي كه نتواند مقايسه و تطبيق كند، اين جامعه علمي در حال تكامل نخواهد بود. اگر زمينه طرح عقايد گوناگون نباشد، اين رشد علمي هم نخواهد بود. اميرالمؤمنين در روايتي كه مرحوم نائلي نقل مي كند، مي فرمايد: « كون نقاد الكلام » اصلا نقد به عنوان يك  فرهنگ بايد در جامعه ديني ما به وجود بيايد. يكي از كارهايي كه روش هاي تفسيري مي كند، اين است كه بحث زمينه مقايسه و موازنه بايد در جامعه ديني ما به وجود بيايد. يعني كاري در تفسير پژوهي مي شود، اين است كه آدم راحت مي تواند در ميان چند تا تفسير مقايسه وتطبيق كند، امتيازات و نكات قوت و منفي را بررسي نموده تا بتواند راه جديدي را بدست بياورد. از سوي ديگر، قهراً به ضعف ها و اشكالات تفسير، توجه مي شود. ما شخصيت هاي بزرگي در عالم تفسير داشتيم، ولي اين كارهاي تفسير پژوهي به ما كمك كرده كه بتوانيم با همه بزرگي شان به نقاط ضعف شان هم برسيم و اصلاح بكنيم. به عنوان نمونه، در تفسير الميزان آقاي طباطبايي كه واقعاً تفسير بسيار مهم و واقعا فوق العاده اي است، دكتر عبدالرحمان وحد الرومي از وهابي هاي عربستان در اتجاحات تفسير في القرن الرابعه مي گويد كه اگر كسي از من سؤال كند كه الميزان را جگونه ديدي؟مي گويم: « لو من احسن التفاسير في القرن الرابع العشر لو التفخر في التشيع » مي گويد: نقطه عطف تاريخ است، ولي در عين حال آقاي سيد محمد حسين فضل الله در تفسير من وحي القرآن، اين تفسير را نقد كرده و من وحي القرآن در حقيقت نقد الميزان، بر اساس همين ايده و الگو است و نكات خيلي قابل توجهي هم در اين نقد هست.
وي در پايان گفت: من يك كتابي دارم به نام قرآن و تفسير عصري، اعتقادم اين است كه هم ترجمه و هم تفسير عصري هستند، هم به لحاظ ادبيات، هم به لحاظ فرهنگ و هم به لحاظ معرفت. يعني همين طور كه در زبان تحول پيدا مي شود، تو بايد نثر و ادبيات ترجمه و تفسير هم عوض شود. فكر و فرهنگ هم عوض شود. قهراً آقاي طباطبايي مي گويد كه هر 2سال يك بار، ما بايد تفسير بنويسيم، من چنين جرأتي ندارم كه بگويم هر دو سال يك بار، ولي گفتم تفسير عصري بايد باشد. تفسير عصري وقتي مي تواند محقق بشود كه آدم كارهاي قبلي را ببيند، به نكات قوت و ضعفش پي ببرد و ببيند كه مخاطبش امروز چي مي خواهد. خواسته هاي امروز چيست و براساس آن تفسير بنويسد. بالاخره ما با يك ميراث غني از فرهنگ ديني خودمان مواجه هستيم و شخصيت هاي بزرگي كه ما كي بايد اين ها را بشناسيم. ما امروز واقعاَ احتياج داريم كه اين ها را بشناسيم، امروز بايد واقعاَ شهرستاني را بشناسيم. يكي از منابع اين است كه آخرين آثارش را ببينيم، مصابيح الابرار، ظاهراً آخرين اثر شهرستاني است و دوره پختكي و تجربه و ما به بركت اين نقدها و بررسي ها مي توانيم اين شخصيت ها را بشناسيم و راه و روش آنها و نقاط مثبت آنها را برجسته و الگو كنيم.

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612