میراث مکتوب- صدمین محفل ماهانه و دوستانۀ مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، موسوم به چهارشنبههای دیدار، در روز چهارشنبه، 31 مردادماه ۱۴۰۳، به یاد مرحوم دکتر محمد محمدی ملایری، ادیب، تاریخنگار و استاد دانشگاه، (1290 ـ 1 تیر 1381) برگزار شد.
در بخشی از این جلسه که به یادبود و بزرگداشت مرحوم ملایری اختصاص داشت در ابتدا کلیپی که به همت خانم اکرم سلطانی، مسئول کتابخانۀ دانشکده الهیات دانشگاه تهران و معاونت پژوهشی این دانشکده تهیه شده بود پخش شد. در این کلیپ بر اساس اسناد موجود در آرشیو دانشکده الهیات، مروری بر مراحل مختلف زندگی علمی و حرفهای زندهیاد ملایری، از استخدام در دانشگاه تهران، تأسیس کرسی ادبیات فارسی در دانشگاه آمریکایی بیروت و سالها فعالیت ایشان در این کشور و سپس بازگشت و خدمت در مقام ریاست دانشکده الهیات، و آثار او، شده بود.
در ادامه دکتر فتحالله مجتبایی دربارۀ مرحوم ملایری به بیان مطالبی پرداخت و با اشاره به سابقۀ آشناییاش با وی از سال 1340، گفت: در آن سالها من مأمور فرهنگی ایران در پاکستان بودم و آقای ملایری در لبنان حضور داشت. ایشان در آنجا نشریهای با عنوان الدراسات الادبیه را به چاپ میرساند که موضوع آن ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی بود و مقالاتی به فارسی عربی و انگلیسی در آن به چاپ میرسید. این نشریه در شبهقاره بسیار معروف و شناخته شده بود چرا که مجلۀ بسیار پربار و وزینی بود و من تا الان مجلهای به آن وزانت در باب فرهنگ ایران و اسلام ندیدهام. من در همان ایام سفری به بیروت داشتم و ایشان را دیدم و از همان جا ایشان قول داد که نشریه را برای ما بفرستد و تا زمانی هم که چاپ میشد ایشان بدون دریافت هیچ هزینهای این مجله را برای ما برای پخش در شبهقاره، یعنی پاکستان و بنگلادش و هند، میفرستاد.
وی ادامه داد: تا پیش از فعالیتهای دکتر ملایری زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در سوریه و لبنان شناخته نشده و مورد توجه نبود و ایشان آن را در دانشگاههای آن منطقه جا انداخت.
وی ضمن برشمردن برخی از ویژگیهای مرحوم ملایری گفت: ایشان بر زبانهای عربی و انگلیسی و فرانسه مسلط بود و با زبان آلمانی هم آشنایی داشت و این یک ویژگی بود که در آن دوره دیده نمیشد و ایشان را از دیگران متمایز میکرد. با این وجود و با تمام توانمندی علمیاش، ایشان بسیار اخلاقمند، متواضع و بیادعا بود. جمع شدن این مجموعه ویژگیها در یک فرد واقعا نادر است.
وی با اشاره به مراحل فعالیت کاری خود و حضور در ایران پس از مأموریت فرهنگی در پاکستان، گفت: در آن زمان من در دانشگاه تهران زبان سانسکریت آموزش میدادم ولی با توجه به این که بعد از چندی دانشجویی برای این درس وجود نداشت، قرار بود من دوباره به مأموریت فرهنگی بروم ولی آقای یحیی مهدوی اصرار کردند که درس حکمت شرق که پیش از آن آقای علیاصغر حکمت تدریس میکردهاند به من واگذار شود. از طرف دیگر هم آقای ملایری که در جریان امور قرار گرفت در سال 50-51 از من خواست که از دانشکده ادبیات به دانشکده الهیات بروم و گروه ادیان تطبیقی را تأسیس کنم و همین شروع کار این رشته در ایران و شروع کار من در این دانشکده بود.
وی با اشاره به یکی از آثار دکتر ملایری یعنی «تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی» که در شش جلد به چاپ رسیده، گفت: این کتاب یک اثر بینظیر و یک شاهکار است که نشان میدهد چگونه فرهنگ ایرانی در فرهنگ اسلامی تأثیر گذاشت. پیش از آن ما کتاب «دو قرن سکوت» مرحوم زرینکوب را داشتیم که به این موضوع پرداخته بود اما اثر ارزشمند دکتر ملایری نشان داد که آنچه بوده دو قرن سکوت نبوده بلکه پنج قرن حرکت بوده است.
در ادامه جلسه دکتر حسن انوری نیز دربارۀ این اثر سخن گفت و اظهار کرد: کتاب «تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی» یکی از بهترین کتابهایی است که در قرن 14 در ایران نوشته شده است.
وی سپس شرحی کوتاه از موضوع انواع تعریب که در این کتاب مطرح شده، (تعریب کلمات، تعریب کتابها و آثار، تعریب افراد و تعریب تاریخ) ارائه کرد.
در ادامه دکتر علیاشرف صادقی نیز در سخنانی کوتاه از دکتر محسن ذاکری که چندی پیش در آلمان فوت شده یاد کرد و گفت: کاری را که مرحوم محمدی ملایری شروع کرده بود، دکتر ذاکری ادامه داد. ایشان مقالات متعددی به انگلیسی در این حوزه و موضوع به چاپ رساند. ایشان در کتاب «خرد ایرانی در لباس عربی» به معرفی علی بن عبید ریحانی دانشمند ایرانی پرداخت که جایزه کتاب سال را هم دریافت کرد. همچنین کتابی هم با عنوان «سربازان ساسانی در جامعۀ آغازین اسلامی» نوشت که امیدواریم این اثر هم به فارسی ترجمه شود. متأسفانه با درگذشت ایشان بسیاری از کارهایشان ناتمام ماند و امیدواریم یادداشتهایشان در محل کار و زندگیشان موجود باشد و مورد استفاده قرار گیرد.