میراث مکتوب- امروز آیین تکریم دکتر محمدعلی آذرشب در دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی برگزار شد. بنده هم توفیق شرکت در این مجلس بزرگداشت را داشتم و لوح تکریم مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب را به ایشان اهدا کردم. دکتر آذرشب یکی از مفاخر برجستهٔ ایران در حوزۀ زبان عربی است. ایشان شدیداً ایراندوست و شیفتهٔ فرهنگ و تمدنِ اسلام و ایران است. بنده این سعادت را داشتهام که در اوایل دههٔ 60 صرف و نحو عربی را نزد ایشان و مکالمهٔ عربی را از دکتر حامدصدقی فراگیرم. دکتر آذرشب «شرحِ ابن عقیل بر الفیهٔ ابن مالک»(هزار بیت) را برای ما تدریس فرمودند که چنین آغاز میشود و هنوز ابیاتی از آن را در حافظه دارم:
قال محمد هو ابن مالک
احمد ربیالله خیر مالک
مصلیا” علی النبی المصطفی
وآله المستکملین الشرفا
تسلطِ جناب دکتر آذرشب به زبان عربی بر کسی پوشیده نیست، ایشان هم استادِ زبانِ عربی بوده و هستند و هم آشنا به شعرِ عربی، چه شعرِ کلاسیک و قدیم و چه شعرِ جدید از شاعرانِ نوپرداز. تدریسِ ایشان همواره همراه با فروتنی و مهربانی بود که این کار، فراگیری نحو عربی را برای دانشجویان آسان میکرد.
استاد آذرشب به لحاظِ اینکه در فضایِ فرهنگِ اسلامی بالیده، چه در ایران و چه در عراق، تحتِ تأثیرِ مرحوم «شهید صدر»، بود که «اقتصادنا و فلسفتنا» را نوشت و به نوعی فلسفه و اقتصادِ اسلامی را، به زبانِ روز برای نسلِ جوان تبیین کرد. درواقع دکتر آذرشب در آن فضا رشد کرد و طبعاً برای ایجادِ یک نوع همدلی و همبستگی بینِ همهٔ ادیان و اقوام و مذاهب، از زبان عربی و فرهنگِ عربی استفاده نمود و به نوعی ایشان زبان عربی و فارسی را حلقهٔ اتصالِ بینِ دو فرهنگِ ایرانی و عربی میدانند.
دکتر آذرشب در سال ۱۳۶۲ از رسالهٔ دکتریشان باعنوان «تصحیح تفسیر مفاتيحالأسرار و مصابيحالأبرار عبدالکریم شهرستانی» دفاع کرد و ما آن را در سال ۱۳۷۶ (جلد اول) و در سال ۸۶ (جلد دوم) منتشر کردیم.
ایشان در سالهایی که در سودان و سوریه رایزنِ فرهنگی بودند، منشأ خدمات بسیاری بودند. یادم هست کنفرانسی ایشان در سوریه برگزار کردند با عنوان «نسخ خطی عربی در جهان اسلام». مؤسسهٔ میراث مکتوب هم با حدود ده دوازده نفر از اساتید بزرگ دانشگاه از جمله دکتر مهدی محقق، دکتر سیدمحمدباقر حجتی، مرحوم دکتر غلامرضا جمشیدنژاد اول، دکتر ابوالقاسم امامی، مرحوم دکتر پرویز اذکائی، و … شرکت کرد. الحمدلله کنفرانس خیلی مفید و خوبی برگزار شد.
نگاه ایشان به «زبان عربی» یک «نگاه تمدنی» است، و ایشان معتقدند که «وحدتِ تمدنیِ جهانِ اسلام در واقع نتیجهٔ همزیستی و تأملِ فرهنگها و زبانهای موجود در بلادِ اسلامی است و زبان عربی به عنوانِ زبانِ قرآن و زبانِ اسلام و سیره و سنتِ پیامبرِ در همان بدوِ ورودِ به ایران، نه به عنوانِ یک زبانِ قومی و زبانِ قومِ عرب، بلکه به عنوانِ زبانِ تمدنیِ اسلامی حضور پیدا کرد. از این جهت به زبانِ عربی نباید به زبانِ یک قومِ خاصی نگاه کرد، و آن را مثلاً تنها زبانِ عرب دانست. چون خدمات فراوانی که ایرانیان در شکلگیری و تحکیمِ قواعدِ صرف و نحو و مبانیِ بیان و بلاغت و … در زبانِ عربی داشتند، این خودش مهمترین شاهد هست بر این مدعا.
و از جمله ایشان هم در یکی از مقالاتشان مثال زدند که سفرِ شاعرِ بزرگِ عباسی «ابوتمام طایی»، وقتی که به ایران سفر کرد در شهرهای مختلفی چون خراسان و فارس و آذربایجان رفت، سفری هم به همدان رفت، و آنجا «دیوانِ حماسه» را نوشت که شاعران بزرگی چون خطیبِ تبریزی و مرزوقی اصفهانی و دیگران از ائمهٔ لغتِ ادب و فرهنگ، اینها را شرح کردند و این هم باز گواهِ دیگری است بر این حقیقت که زبانِ عربی در یک بسترِ وحدت تمدنی شکل گرفته…
دکتر آذرشب خدمت بزرگی به فرهنگ ایرانی در جهان اسلام و عرب کردهاند که همواره درخور ستایش است.
اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب