کد خبر:8072
پ
molana_0

مولانا و اخلاقی زیستن

مؤلف در این کتاب کوشیده شده ضمن تبیین چیستی اخلاق و عناصر دخیل در آن، به موانع اخلاقی زیستن و نیز عوامل یاریگر در حیات اخلاقی از منظر مولانا پرداخته شود.

میراث مکتوب – مؤلف در این کتاب کوشیده شده ضمن تبیین چیستی اخلاق و عناصر دخیل در آن، به موانع اخلاقی زیستن و نیز عوامل یاریگر در حیات اخلاقی از منظر مولانا پرداخته شود.

اخلاق در اصطلاح عموم اندیشمندان مسلمان عبارت است از صفات و هیأت‌های پایدار نفسانی (ملکات) که بدون نیاز به تفکر و تأمل، انسان را به انجام کار وامی‌دارد. در این کتاب آنچه مولانا دربارۀ اخلاق بیان کرده، مورد تحقیق قرار داده شده است. بدین منظور تصویری اجمالی از برخی مباحث مذکور در آثار وی ارائه شده است. از رهگذر بحث از این امور می‌توان چرایی و چگونگی اخلاقی زیستن از منظر مولانا دریافت می‌شود و اینکه چرا انسان باید اخلاقی زیست کند و چگونه این مهم را به انجام برساند. مولانا هم در باب اختیار آدمی و هم در باب غایت فعل اخلاقی سخن گفته و هم انسان‌شناسی مفصلی ارائه کرده است. او همچنین به دلیل دیدگاهی که در مبحث جبر و اختیار دارد، باور دارد انسان‌ها اجمالاً توانایی بر تشخیص خوب و بد را ندارند و از این‌رو مورد خطاب و عتاب و امر و نهی قرار می‌گیرند.

از منظر مولانا بسیاری از احوال خوش و ناخوش ما در این عالم نشانه‌هایی از تأثیر افعال نیک و بد در روان و جان ماست. اگر غصه‌ای و افسردگی‌ای رخ می‌نماید، از این‌روست که تو با عمل ناپسندت در حال شکل دادن سیرت غالب و صورتی بر مقتضای آن در خودی که موجبات آزار خود و دیگران را فراهم می‌آورد. اگر دانستی و بازگشتی که از این مهلکه رهایی خواهی یافت، وگرنه پس از آشکارشدن حقایق و افتادن پرده، به چنان عذاب و عقابی در آخرت گرفتار می‌شوی که مجازات‌ها و مکافات‌های دنیا در مقابلش بازی‌ای بیش نیست:

ای دریرده پوستین یوسفان                                      گر بدرّد گرگت، آن از خویش دان

زانکه می‌بافی، همه‌ساله بپوش                                 زانکه می‌کاری، همه‌ساله بنوش

فعل توست این غصه‌های دَم به دَم                           این بود معنی «قد جفّ القلم»

که نگردد سنّت ما از رشد                                        نیک را نیکی بود، بد راست بد

مولانا معتقد است اخلاقی زیستن افزون بر غایت اصلی مذکور، پیامدهای مهمی در زندگی فردی فاعل و دیگر افراد انسانی نیز دارد. حتی می‌توان بیان دیگری از این دیدگاه مولانا ارائه داد و گفت او افزون بر غایت مذکور که به حقیقت وجود ناظر است، برای کسانی که چنین درک عمیقی از اخلاق زیستن ندارند، غایتی مصلحت‌اندیشانه را در میان می‌آورد و می‌گوید اگر با چنان نگرشی به این امر نمی‌نگرید، دست‌کم بدانید که اخلاقی زیستن به سوی زندگی دنیوی‌تان است. در مثنوی به این مطلب اینگونه اشاره کرده است.

خیر کن با خلق بهر ایزدت                           یا برای راحت جان خود

تا هماره دوست بینی در نظر                         در دلت ناید ز کین ناخوش صور

مولانا بیشترین قرابت را در علم اخلاق با عارفان پیش از خود دارد و بی‌شک وامدار کسانی چون حارث بن اسد محاسبی، ابوطالب مکی، ابوسعد خرگوشی و از همه افزون‌تر ابوحامد غزالی است.  اخلاقیات غزالی هرچند اندکی متأثر از یونانیان است، اما بخش عمدۀ آن در متون دینی و انسان‌شناسی و جهان‌نگری صوفیانه ریشه دارد و عمدتاً در پی آن است که آدمی چگونه می‌تواند رشتۀ تعلق دنیا و نفسانیات را ببرد و خود را برای خدا تزکیه کند و آینه‌ای برای درک معرفت و خشیت و محبت الهی شود و تخلق به صفات و اخلاق الهی بیابد. این راه و غایتی به کلی متفاوت از اخلاق یونانی است که در مولانا به اوج می‌رسد. مولانا به دنبال درافکندن نظامی در اخلاق و فرااخلاق نیست و تنها می‌کوشد به هر شیوه و بیان ممکن، راه رهایی از رذایل و پیوستن به فضایل را برای ما تشریح کند و در این راه از ابزارهای مختلف استفاده می‌کند.

در فصل اول این کتاب چهار مبحث اختیار، حسن و قبح، انسان‌شناسی و غایت فعل اخلاقی از منظر مولانا مورد تحقیق قرار داده شده و پرتوهایی بر مبانی اخلاقی زیستن از دیدگاه او انداخته شده است.

 

پیراستگی از نفس اماره، هوا، شیطان و دنیادوستی و همۀ مظاهر و مصادیقش همان تزکیه موردنظر قرآن و عرفان است و در اخلاقی زیستن نیز همین امور است که مانع می‌شود و موجبات فریب انسان را فراهم می‌آورد. در فصل دوم کوشش نویسنده بر این بوده که اجمالاً منظر مولانا دربارۀ این امور مورد تحقیق و بررسی قرار دهد و نشان داده که چرا او اینها را مانع از اخلاقی زیستن می‌داند. در این فصل به شش مانع پرداخته شده و رذایل نفسانی مذکور در بحث از اخلاق هنجاری مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

مولانا افزون بر اینکه به ما می‌گوید که این موانع را از سر راه خود بردارید، برای بهبود و سهولت زندگی اخلاقی عواملی را مطرح می‌کند که در فصل سوم به مهم‌ترین آنها پرداخته شده است؛ از قبیل داشتن استاد، تخیل، نوع‌دوستی و شفقت بر خلق، شناخت عمیق از دیگران و …. .

مولانا در آثار خود از بسیاری از رذایل و فضایل اخلاقی سخن گفته و گاه به علل و آثار آنها و نیز راه‌های رهایی از رذایل و وصول به فضایل پرداخته است. فصل چهارم کوششی است در معرفی مهم‌ترین رذایل و فضایلی که او در آثارش بدان پرداخته است.

در آخرین کتاب نیز به بحث ادب نزد مولانا پرداخته شده که ارتباط نزدیکی به مباحث اخلاقی وی دارد، هرچند از آن متمایز است.

فهرست مطالب کتاب:

پیش‌گفتار

فصل اول: چیستی اخلاق و عناصر مرتبط با آن در اندیشه مولانا

فصل دوم: موانع اخلاقی زیستن

فصل سوم: عوامل مؤثر در بهبود زیست اخلاقی

فصل چهارم: سیری در رذایل و فضایل اخلاقی

فصل پنجم: چیستی ادب و گسترۀ آن

برچسب ها

مولانا

چیستی اخلاق

اخلاق در ادبیات

کمپانی زارع: مهدی، مولانا و اخلاقی زیستن، تهران، نگاه معاصر،324 صفحه،  شمارگان: 1100 نسخه، بها: 160000 ریال، 1394.

منبع: کتابخانۀ تخصصی ادبیات

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612