میراث مکتوب – امروز داشتم چند یادداشتی که در فیسبوک در رابطه با پاتریشیا نوشته شده است را می خواندم دیدم عمدتاً نویسندگان هموطن، دانشگاه پرینستون و مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون را یکی فرض کرده اند.
این دو مرکز آکادمیک و دانشگاهی از هم مستقلند، گرچه مناسبات و روابط تنگاتنگی دارند (دو دانشمند برجسته و صاحب نام آقایان پروفسور حسین مدرسی و پروفسور مایکل کوک در دانشگاه پرینستون تدریس می کنند). مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون که محل کار و پژوهش بزرگانی مانند انشتین بوده و از مهمترین و معتبرترین مراکز علمی و دانشگاهی جهان به حساب می آید، علاوه بر دو مدرسه ریاضیات و همچنین علوم طبیعی دو مدرسه دیگر هم دارد یکی علوم اجتماعی و دیگری مطالعات تاریخی. این یکی شامل چند رشته مختلف است و از آن جمله رشته مطالعات اسلامی که در طول سالهای گذشته پاتریشیا کرون صاحب کرسی آن بود و البته همین مدرسه همانند دیگر مدرسه های مؤسسه هر سال میزبان شماری محدود از محققان میهمان به عنوان عضو نیز می باشد. پاتریشیا تا سال ۲۰۱۴ یعنی تا سال گذشته صاحب این کرسی بود و بعد از بازنشستگی او دانشمند پروفسور زابینه اشمیتکه جانشین وی شد. من از سال ۲۰۰۹ توفیق آشنایی شخصی با پاتریشیا یافتم، گرچه شاید از حدود اواخر دهه شصت شمسی با تعدادی از آثارش آشنایی یافتم و تعدادی از آنها را در سالهای بعد خواندم و کارهایش را دنبال می کردم. شاید نخستین آن مقاله مهمی بود که در رابطه با مفهوم الرضا من آل محمد نوشته که مقاله ای است کلاسیک و مرجع در این زمینه. از سپتامبر ۲۰۱۳ هم که تاکنون عضو مدرسه مطالعات تاریخی مؤسسه پژوهشی پرینستون هستم این آشنایی طبعاَ عمیقتر شد. در ایران تاکنون دو سه مقاله ای از پاتریشیا کرون به فارسی ترجمه شده، علاوه بر کتاب مهمش در زمینه اندیشه سیاسی در اسلام که با ترجمه خوب دوست نازنینم جناب آقای دکتر مسعود جعفری جزی و به صورت شایسته ای منتشر شده است. همو کتاب دیگری از پاتریشیا را هم در دست انتشار داد. شنیده ام که کتاب پیامبران ایرانی او را هم شخص دیگری در دست ترجمه دارد. فوریه امسال مجلسی در بزرگداشت او و به همت زابینه اشمیتکه در مؤسسه مطالعات پیشرفته برگذار شد که من هم در آن سخنرانی کردم و درباره سهم پاتریشیا در مطالعات ایرانشناسی صحبت کردم. شاید متن آن در کتابی به زبان انگلیسی منتشر شود، امیدوارم به زودی. چند یادداشت به زبان فارسی در رابطه با پاتریشیا برای چند مجله و روزنامه در دست تحریر دارم که به زودی منتشر می شوند. باز هم درباره او در همین صفحه خواهم نوشت.
از ویژگیهای بسیار خوب او به عنوان یک محقق توانا آن بود که هر آنچه را که در کار پژوهشش از کسی بهره می برد، به شایستگی در آثارش تذکر می داد و حق هر کسی را پاس می داشت. این رسم خوب را که در میان بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران غربی دیده می شود باید پاس داشت و به ارزش آن که متأسفانه در میان ما کمتر دیده می شود خستو شد.
از نکات جالب درباره او این را هم اضافه کنم که وی تا آخرین روزهایی که به دفترش می آمد در جستجو و پژوهشی خستگی ناپذیر در متون فارسی، در کنار متون عربی بود. زبان فارسی را نیک می شناخت و منابع فارسی و حتی پژوهشها به زبان فارسی را دنبال می کرد و در آثارش به بحث می گذاشت. چند سال پیش آنگاه که دانشمند عالی مقام دکتر شفیعی کدکنی به عنوان عضو مؤسسه حدود یک سالی در آمریکا بود فرصتی برای پاتریشیا کرون فراهم شد که آشناییش را با متون فارسی عمیقتر کند. کما اینکه آقای دکتر جعفری که مترجم آثارش بود با او در زمینه منابع فارسی همکاری داشت. امسال برای مدتی مجالسی داشتیم با او و با حضور چند تنی دیگر و با همت و خواستاری زابینه اشمیتکه و حضورش و در آن به همراه هم متنی کلامی به زبان فارسی را می خواندیم. او با وجود بیماری جانکاهش مجدانه در این مجالس فارسی خوانی شرکت می کرد و تفسیرهای شایسته عرضه می داشت. پاتریشیا کرون دلبستۀ شخصیت ابو ریحان بیرونی بود، دانشمندی که دائماً در طلب بود و پرسش.
حسن انصاری
منبع: از رهگذر ایام