میراث مکتوب – وضعيت نسخه هاي خطي در عصر جديد، باید در چند بُعد بررسي شود و براي ارتقاي وضيعت آن در هر بعد اقدامات و اصلاحاتي لازم و ضروري است.
1.دارندگان نسخه هاي خطي
مالكيت نسخه هاي خطي در ايران اسلامي به چند گروه تعلق دارد. بخش خصوصي، كتابخانه هاي عمومي، مدارس علميه، بقاع و اماكن متبركه. براي شناسايي و استفاده بهينه از نسخ موجود در دست افراد و خانواده هاي شخصي تاكنون هيچ راهكاري ارائه نشده و هيچ نهاد يا موسسهاي هم متكفل اين امر نگرديده است.
كتابخانههاي عمومي براي معرفي نسخههاي خطي خود، اقدامات جدي و در خور تحسيني را انجام دادهاند ولي با توجه به گستردگي نسخههاي خطي موجود در اين كتابخانه، حمايتهاي بيشتري لازم است تا نسخههاي فهرست نشده فهرست گرديده و خدمات و تسهيلات لازم براي مراجعهكنندگان به نسخ خطي فراهم آيد.
در مورد نسخههاي موجود در مدارس علميه ديني و بقاع و اماكن متبركه، هنوز آمار و اطلاعات دقيقي از کیفیت و کمیت اين نسخه ها منتشر نشده است. با توجه به اينكه اغلب مدارس علميه ديني كشور از قديمالايام داراي كتابخانه بودهاند هماكنون در اغلب اين كتابخانهها نسخۀ خطي وجود دارد. همچنين تعدادي از بقاع متبركه و امامزادگان داراي نسخههاي خطي هستند. و چون اکثر اين مدارس و اماكن موقوفه هستند، شايسته است كه سازمان اوقاف، بخشي را متصدي شناسايي و حفاظت و معرفي اين نسخه ها و تعيين وضعيت آنها نمايد.
2. فهرست نويسان
در رابطه با فهرست نويسان عرصۀ نسخههاي خطي بايد گفت از صد سال قبل كه فهرستنويسي نسخههاي خطي در ايران شروع شده، تعدادي از علاقهمندان و شيفتگان كتاب در اين عرصه تلاش نموده كه حاصل تلاش آنها امروزه مجموعه گرانسنگي از فهارس نسخ خطي را تشكيل داده كه تعداد آنها از هزار جلد متجاوز است. عليرغم عشق و اخلاص اين عزيزان و فعاليت در اين عرصه با حداقل امكانات و بدون هيچ توقع و چشمداشتي، بي توجهي نهادهاي فرهنگي به خدمات علمي اين محققان توجيهپذير نيست. ابتدا بايد فهرست نسخۀ خطي به عنوان يك كتاب علمي در جامعه علمي شناخته شود و از امتيازات يك اثر عملي برخوردار گردد. همچنين حمايت هاي مادي و معنوي از فهرست نويسان نسخ خطي – كه اغلب آنها در اثر كار زياد با نسخۀ خطي دچار آسيبهاي تنفسي و ريوي مي باشند – به عمل آيد تا بتوانند با توان و نيروي بيشتر اين كار ارزشمند را ادامه دهند. و نیز راهكارهايي برای تربيت فهرستنويسان جوان انتقال دانش و تجربه هاي آنان به نسل بعدي انديشيده شود.
3.مراجعه كنندگان
مراجعهكنندگان نقش مهمي در گسترش مطالعات نسخه هاي خطي دارند. مراجعه كنندگان نسخ خطي در ايران اغلب افراد حقيقي هستند. یکی از دلبستگی های اين افراد مطالعه نسخه هاي خطی است که عليرغم دشواري هاي دسترسي به نسخ خطي، با عشق و علاقه شخصي خود، به نسخهها مراجعه و تحقيق نموده وحاصل تلاش خود را به جامعۀ علمي تقديم ميکنند.
روي سخن در اينجا با اين افراد نيست. بلكه روي سخن با دانشگاهها و دانشكدههاي علمي است كه بايد مراجعهكننده اصلي و عمده نسخه هاي خطي باشند که نيستند. نسخه هاي خطي موجود در كتابخانه هاي كشور از نظر موضوعي به موضوعات متعدد تقسيم مي شوند كه تمامي رشتههاي علمي دانشگاه ها، بخش قابل توجهي از نسخههاي خطي را به خود اختصاص مي دهند. حال سوال اينجاست دانشگاه هايي كه در اين رشته هاي علمي مشغول فعاليت هستند آيا براي استفاده از اين نسخه ها چه برنامه اي دارند. آيا دانشگاه هاي پزشكي از نسخه هاي خطي پزشكي موجود در كتابخانه هاي عمومي اطلاع دارند؟. يا دانشگاههاي تفسير يا علوم حديث و ادبيات، چه اندازه از نسخههاي مربوط به رشته خود خبر دارند؟ آيا براي آشنايي دانشجويان خود با اين نسخهها برنامه هايي تنظيم نموده اند؟.
البته بايد ياد آور شد كه تعدادي از دانشگاهها دانشجويان خود تشويق نمودهاند تا موضوع پايان نامههاي ارشد و دكتراي خود را، تصحيح نسخ خطي قرار دهند كه این امر قابل تقدير است ولي در حد كافي نيست.
4.عصر ديجيتال نسخه هاي خطي
با ورود ابزارهاي ديجيتالي و الكترونيكي در شناسايي و انتشار نسخ خطي، عصر جديدی در نسخه هاي خطي آغاز شد كه تاكنون بي سابقه است. اين امر موجب انتشار بيش از دويست جلد فهرست نسخه هاي خطي از سال 80 تاكنون گرديده است. در عرصۀ ديجيتالسازي هم اغلب كتابخانههاي بزرگ كشور اقدام به تهيۀ تصوير ديجيتالي از نسخه هاي خطي خود نموده اند كه اقدام بسيار شايسته و ستودني است. راه اندازي سايتهاي كتابخانههاي عمومي در فضاي مجازي كه بخشي از آنها اختصاص به نسخ خطي دارد و در برخي نيز تصوير نسخ خطي عرضه شده، نمود ديگري از شروع عصر جديد در عرصۀ نسخههاي خطي است. به نظر مي رسد با اين تحولات، راه براي برداشتن گام هاي فراتر هموار شده است.
5.پيشنهادها
با عنايت به مطالب ياد شده، چند نظر و پيشنهاد ارائه مي گردد:
الف) تأسيس كتابخانههاي خطي ديجيتالي: برآوردن اين ايده و آرزو كه جامعه علمي تا ده سال قبل حتي تصور آن را نمي توانست بكند، امروزه براي جامعۀ علمي فراهم گرديده است. با حمايت نهادهاي علمي و فرهنگي و با تنظيم تفاهم نامههاي همكاري علمي بين كتابخانههاي عمومي كشور ميتوان – حداقل در مركز هر استان – كتابخانهاي ديجيتالي تأسيس كرد. اين كتابخانهها ميتوانند كليه نسخههاي خطي ديجيتال شده را براي استفاده محققان ارائه نمايند که به راحتي بتوانند در هر نقطه اي از كشور به اين نسخهها دسترسي داشته باشند. متأسفانه اين كار مهم فرهنگي هنوز – عليرغم آماده بودن زمينه هاي آن – در كشور ما شروع نشده است.
ب) فهرست هاي تكميلي: فهرست هاي نسخ خطي كه تاكنون براي كتابخانه هاي مختلف كشور نوشته شده، با مراجعۀ مستقيم به نسخهها صورت گرفته و اين مسئله با توجه به محدويت زماني كتابخانهها براي در اختيار گزاردن نسخه خطي و محدوديت وقت فهرست نويسان براي تنظيم فهرست، موجب گرديده كه در فهارس به ارائۀ اطلاعات مهم و دست اول اكتفا گردد و اطلاعات ديگر منعكس نشود. در عصر جديد براي تكميل فهارس نسخ خطي در چند محور باید اقدام گردد:
اول: شناسايي نسخه هاي مجهولالعنوان و مجهولالمؤلف: نسخه هايي كه مؤلف و عنوان آنها شناسايي نشده، در فهارس نسخ خطي بسياري از كتابها با عبارت هاي «مجهول المولف»، «مجهول العنوان»، معرفي شده است. براي شناسايي اين نسخه ها، كتابخانهها ميتوانند تصوير اين نسخه ها را در اختيار محققان و فهرستنويسان قرار دهند و فهرستنويس بدون اينكه الزامي به حضور در كتابخانه داشته باشد، ميتواند نسخه را بررسي و اطلاعات استخراج نشده را ثبت نمايد يا با تتبع و مراجعه به مصادر ديگر مؤلف اثر را شناسايي نمايد.
دوم: معرفي تفصيلي جُنگها و مجموعهها: برخي از نسخهها به اصطلاح تك كتابي هستند يعني داراي يك كتاب مي باشند، كه در اغلب موارد اين نوع نسخهها در فهارس به درستي و كامل معرفي گرديده است. ولي بخش مهمي از نسخه ها تك كتابي نيستند، و به اصطلاح نسخه شناسي، «مجموعه» داراي چند كتاب مستقل، يا «جنگ» و «كشكول» هستند، كه مطالب متنوع در آنها تحرير گرديده است. در معرفي اين نسخه ها در فهارس، نواقص زيادي وجود دارد. كه در عصر جديد بايد به كمك ابزارهاي جديد و استمداد از محققان برطرف گردد.
ج) تعريف كاربرد هاي جديد براي نسخ خطي: امروزه با رشد امكانات خصوصاً ابزار ديجيتالي و گرافيكي، مي توان در عرضۀ نسخ خطي كاربري هاي جديد و متنوعي را ايجاد كرد تا مراجعه و استفاده از نسخ خطي به فرهنگ عمومي تبديل گردد. مهمترين راهكار آن است كه از جمود و اكتفا نمودن در كاربردهاي محدود و اندك قبلي بايد فراتر رفت. كاربريهاي قبلي محدود به تصحيح و انتشار كتابهاي مهم و نسخ منحصر ميشد و عملاً نسخ ديگر در كنار آنها بيارزش و فاقد ارزش علمي و اجتماعي معرفي ميگرديد. با رويکردهاي جديد ميتوان براي نمونه كاربريهاي جديدي از اين قبيل براي نسخهها ايجاد نمود:
1 : تأسيس رشته تحقيق و تصحيح و فهرست نويسي نسخ خطي در مقطي كارشناسي ارشد.
2 : تشكيل گروه مطالعات نسخ خطي براي فراهم سازي دسترسي و آشنايي دانشجويان به نسخ خطي.
3: انتخاب و معرفي متون مناسب براي پايان نامه هاي دانشجويي؛
4: عنوان مشاور نسخ خطي يا كارشناس نسخ خطي: بدين معني كه در پايان نامه هايي كه موضوع آنها تصحيح نسخ خطي است علاوه بر استاد راهنما و مشاور كه براي موضوع مورد بحث در پايان نامه لازم است، مشاور نسخ خطي نيز الزامي گردد تا امور مربوط به شناسايي نسخه و تخصصهاي مربوط به انتخاب نسخه و قرائت آن و ضبط نسخهبدلها، زير نظر وي انجام گيرد. اين مشاور لزوماً بايد از ميان فهرستنويسان و آشنايان به نسخ خطي انتخاب گردد تا روند انتخاب نسخه براي پاياننامهها – كه امروزه متأسفانه به عنوان مسئله لاينحلي در آمده – حل گردد و همچنين متخصصين اين عرصه ها در دانشگاهها به عنوان كارشناس اين رشته ها شناسايي و معرفي شوند.
5: انتشار ديجيتالي موضوعي نسخ خطي. براي نمونه مي توان صد نسخه مهم از «نهج البلاغه» يا «ديوان حافظ» يا «شاهنامه» را در يك دي وي دي با ذكر مشخصات هر كدام تهيه نمود، تا اساتيد بتوانند در كلاس هاي درس مربوط به آن كتاب، از نسخه هاي خطي آن استفاده نموده و محور درس خود را تجزيه و تحليل آن كتاب بر اساس تصاوير نسخه ها قرار دهند تا دانشجو عملاً با نسخه خطي و كاربرد هاي آن آشنا گردند.
6: توجه به كاتبان و خوشنويسان: بسياري از كاتبان نسخه ها متعلق به شهرهاي مختلف كشور هستند حتي از روستاها و آباديهاي دورافتاده، كاتبان متعددي وجود دارد كه نسخ نوشته شده به دست آنها در كتابخانههاي كشور نگهداري ميشود. نمونهاي از اين نسخهها ميتوان به صورت تابلو در آورد تا به عنوان نمادي از رواج علم و انديشه در آبادي و شهر در آيد.
7: توجه به تملكها: دانشمندان سرشناس كشور از قديم تا زمان حاضر در آغاز نسخه هاي خطي دست خط هايي با عنوان تملك نوشته و آن را امضا نموده اند. كه به عنوان نمونه مي تواند از يادداشت ها و امضاهاي: خواجه نصير، شيخ بهايي، علامه حلي، شيخ طوسي، مححق حلي، ملاصدرا، فيض كاشاني،علامه مجلسي،شيخ حر عاملي و صدها دانشمند ديگر ياد كرد. مي توان از اين يادداشتها و امضاها، به عنوان نماد در تابلوها و تنديسها استفاده نمود و در مراكز و اماكن مختلف شهرها نصب كرد.
به اميد روزي كه نسخه هاي خطي كشور در دسترس همگان قرار گيرد و تمامي انسانهاي اين مرز و بوم توانايي و عشق و علاقه استفاده از آنها را داشته باشند.
علی صدرایی خویی
منبع: ویژه نامۀ چهاردهمین آیین بزرگداشت حامیان نسخ خطی