کتاب درآمدی بر اسطوره شناسی در 10 فصل به رشته تحرير درآمده است و عنوان فصول آن عبارت است از «پیدایش و گسترش دانش اسطوره شناسی»، «اسطورهشناسی تطبیقی، فیلولوژی»، «اسطوره شناسی تطبیقی، کنشگرایی»، «تک اسطوره» و «اسطوره – گونهشناسی» «اسطوره سنجی»، «اسطوره کاوی»، «بوطیقای اسطورهای»، «اسطوره – متن» و «سر اسطوره».
همچنین در این کتاب مهمترین نظریهها و روشهای اسطوره پژوهی نیز معرفی و شرح شدهاند. برخی از این نظریهها عبارتند از «نظریه تطبیقی فیلولوژیک» از ماکس مولر، «نظریه تکاسطوره» از جوزف کمبل، «نظریه گونهشناسانه» از نورتروپ فرای و «نظریه بوطیقای اسطورهای» از پیر برونل و دومینیک ژلی.
بهمن نامورمطلق در بخشی از پیشگفتار خود بر این کتاب نوشته است: «کتاب حاضر میکوشد تا نظریهها و روش های شکل گرفته در اسطوره شناسی ادبی – هنری را از آغاز تا به امروز معرفی کند و در این مورد بیشتر بر روی نظریهها و روشهایی در روابط بینارشتهای اسطوره و ادبیات – هنر متمرکز شده است.»
از نظر اسطورهپژوهان در حوزۀ ادبیات و هنر، عنصر اساسی و کانونی آثار یا دست کم بخشی از آثار مربوط به اسطوره میشود. بنابراین شناخت اسطوره ای یک اثر شناخت کانونی و مرکزی آن است و با رمزگشایی از این عنصر، مهمترین و اساسیترین بخش یک اثر رمزگشایی میشود. به همین دلیل برخی از محققان بزرگ زندگی خویش را وقف شناسایی رمزگان اسطورهای کردهاند. در این باره نظریهها و روشهای گوناگونی شکل گرفتند که هر یک در پاسخ به شرایط گفتمان دوران خویش و پارادایم مسلط انجام شده است.
اسطورهشناسان و محققان ادبی ـ هنری اسطورهها توانستهاند همگام با این پارادایمها، نظریهها و روشها حتی تعاریف تازهای از اسطوره و راهبردهای نوینی برای مطالعۀ آن ارائه دهند.
جایگاه مطالعات اسطوره شناسی در نظام نقد ادبی و هنری نیز یکی دیگر از مباحث ارزشمند این کتاب است که پیشتر منابعی درباره آن وجود نداشت. نویسنده در این کتاب ضمن بیان مباحث بیشماری که در نقد ادبی و هنری با رویکرد اسطورهشناختی وجود دارد، کاربرد این رویکرد در مطالعه آثار ادبی و هنری حوزه فرهنگ و تمدن ایران را نیز نشان میدهد.
نامورمطلق، بهمن: درآمدی بر اسطورهشناسی: نظریهها و کاربردها، تهران، سخن، 676 صفحه، 1392.