میراث مکتوب- در واپسین روزهای برگزاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، «شب ادبیات فارسی در فرارود»، از جمله نشستهای شبهای بخارا بهمدیریت علی دهباشی، با حضور بزرگان ادب فارسی ایرانی و تاجیکی در سالن سرای اهل قلم برگزار شد. موضوع این نشست، نقد و بررسی دو کتاب تازه منتشرشده «سه تار» مشتمل بر گلچین غزلیات فرزانه خجندی، شاعر ملی تاجیکستان، و «یک قافله شعر» اثر الهام نسفی، شاعر پارسیگوی ازبکستانی، بود.
تاریخ فرهنگی، مذهبی، و جغرافیایی غنی سرزمین ایران
احمد تمیمداری در این نشست گفت: زبان و ادبیات فارسی دو مقولهای است که در عین جدا نبودن، متفاوت است. همه کسانی که زبانشان فارسی است، تحقیق نکردهاند اما همه محققان زبان فارسی میدانند.
وی افزود: دکتر وارث کرمانی، استاد دانشگاه علیگر در هندوستان کتابی به نام رویاهای فراموش شده دارد که از ۶۰ تا ۷۰ شاعر هندی که تا به حال به ایران نیامدهاند نام میبرد که در هند فارسی یاد گرفتهاند.
تمیمداری درباره بحث اقالیم سبعه در کتب جغرافیایی قدیم تشریح کرد: کشورهای هفتگانه در آسیا مثل چین، هند، مصر و شام، روم، سرزمین ترکان و عربستان، شش کشور هستند که ایران در میان آنهاست. آن هم ایران بزرگ قدیم که مساحتش پنج برابر امروز بود و با شش اقلیم اطرافش در طول صدها سال مراودات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زبان فارسی داشت.
این پیشکسوت ادبیات در معرفی کتابی از ریچارد فولتس آمریکایی تحتعنوان «ایران در تاریخ جهان» افزود: این کتاب در سال ۲۰۱۶ برای اولین بار چاپ شده و مولف در آن نقل میکند که زبان و ادبیات فارسی، تاثیرات زیادی در آن شش اقلیم داشته و مساحت ایران پنج برابر فعلی بوده و مرزی از آن در چین و هند و سیبری و رم قرار داشته است.
وی با تأکید بر اینکه بر اساس این اظهارات ایران بسیار وسیع بوده اما در طول ایام بر اثر جنگها و… تقسیم شده است تصریح کرد: فولتس میگوید اگر ما ایران و تاریخ آن را نشناسیم، تاریخ اروپا، مصر و هندوستان و خیلی کشورهای دیگر را نخواهیم شناخت چراکه آنها وابسته ایران بودند. زبان فارسی فقط مخصوص ایران نیست بلکه کشورهای اطراف ایران هم زبان و ادبیات فارسی بهکار میبردند. کشورهای فراسوی مرزهای ایران نیز تحتتاثیر فرهنگ و لغات فارسی بودند و حتی ناآشنایان با زبان فارسی نیز با فرهنگ ایران ارتباط داشتند.
تمیمداری گفت: ایران منطقهای با مرزهای سیاسی خاص نیست و کمتر منطقهای وجود دارد که تحتتأثیر ایران نبوده باشد. مرزهای مذهبی شامل اعتقادات اسلامی یا قبل از آن فرهنگ زرتشتی و مانوی هم بسیار قابل توجهاند. روم اکنون شامل ۴۴ کشور اروپایی است اما اتحادیههای فرهنگی و نظامی و بازارها اگرچه در آنها جدا شده ولی از قرن ۱۸ به بعد با وحدتها به هم نزدیک شدند.
وی تأکید کرد: در آسیا هنوز به این نرسیدهایم که وحدت فرهنگی ایجاد کنیم و از دانشمندانی که درباره ایران مطالعه میکنند حداقل سالی یکبار برای گردهمآیی دعوت کنیم. علاوه بر مرزهای مذهبی، مرزهای فرهنگی هم داریم. مثلاً در هندوستان معبدی هست که لوحهایی سنگی دارد و دارای قصیدههای فارسی است؛ برای اینکه آنان زبانی سادهتر و روانتر از فارسی برای شعر گفتن نمیشناسند.
تمیمداری در پایان اظهاراتش پیشنهاداتی برای اعتلای زبان و ادبیات فارسی مطرح کرد. این پیشنهادات شامل تشکیل انجمن فرهنگی بزرگ آسیا متشکل از کشورهای آسیا چه اسلامی و چه غیر اسلامی، تشکیل بازار مشترک و تشکیل دانشگاه بزرگ آسیایی بود.
آفتاب خاوری، جلوهای از فرهنگ و ادب سرزمین ایران
ابراهیم خدایار عنوان آفتاب خاوری را برای سخنرانی خود برگزیده بود. وی با تأکید بر اهمیت مختصات قاره فرهنگی ایران گفت: چهار روایت اسطورهای و تاریخی در این خصوص هست. اسطورهها آمال و آرزوهایی هستند که سراغشان رفتهایم و از اجدادمان به ما رسیده است اما در تاریخ، آنچه که نویسندگان ایران و پژوهشگران خارجی گفتهاند ثبت شده است.
وی افزود: در مکانی به وسعت ۱۵ میلیون کیلومتر مربع که ۹ برابر ایران فعلی است، و جمعیت ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون نفر دارد با قاره فرهنگی ایران مواجه بودهایم شامل مناطق غرب آسیا یعنی آناتولی، بینالنهرین، قبرس و قفقاز جنوبی. جنوب این مکان شامل کشورهایی چون هند و بنگلادش و آسیای مرکزی شامل قزاقستان، ترکمنستان و امثالهم است. افغانستان و ایران نیز شامل این مجموعه وسیع بوده است.
خدایار گفت: جایگاه تولد زرتشت پیامبر و نخستین اقامتگاه آریاییتبارها پس از مهاجرت از جنوب سیبری این مکان بوده است. همچین در کتب پهلوی نوشتهاند که پس از عرضه اوستا بر کِیگشتاسب، دستور ثبت آن داده شد که پیرو آن، اوستا در ۱۲ هزار پوست گاو نر یا لوح زرین ثبت شده است. اسطورهها میگویند محل ثبت این گنجینه عظیم اینجاست.
این پیشکسوت زبان و ادب فارسی با تأکید بر اینکه بر اساس اسطورهها فریدون بعد از پیروزی بر ضحاک سرزمین ایران را به ایرج داده است گفت: بر اساس تاریخ طبری، که منبعی بسیار معتبر است، زبان رسمی حاکم بر این منطقه وسیع، فارسی بوده است.
وی همچنین در ادامه با ذکر مستندات تاریخی و فرهنگی در اثبات ریشهدار بودن سرزمین ایران، گفتارش را با شعری از الهام نسفی به پایان رساند که با این بیت به انتها میرسید: «شش جهت از پرتو حسنش بود آیینهدار / آفتاب خاوری باشد زبان پارسی». خدایار بر این اساس علت نامگذاری سخنرانی خود را تبیین کرد.
زبان و ادبیات فارسی و بزرگان آن عالمگیر شدهاند
فرزانه خجندی، مولف کتاب «سهتار»، در این نشست گفت: خیلی به این مقوله میاندیشم که زبان فارسی با این شوکت و عظمت چگونه توانسته دل اهل آفاق را فتح کند که همه جهان به یاد فردوسی و حافظ باشند.
خجندی گفت: الکساندر پوشکین پیوسته به روح سعدی و مولانا درود میفرستد و ایوان بونین برنده نوبل گفته است در تمام سفرهای واقعی و مجازی یک همسفر دائمی دارم و آن گلستان سعدی است. همین زبان فارسی است که در هزاران سال نه تنها اهل عجم را بلکه عالم را الهامی برای تجدد میدهد. شب
وی با تأکید بر اینکه زبان فارسی با قدرت و نیروی فراوان آفاقگیر شده است ادامه داد: دلیل اعتلای زبان و ادبیات فارسی، بزرگان و نخبگانی است که این زبان را زبان محبت کردند و هرچه بزرگان عالم در این خصوص تلاش میکنند، پاسخ به نامه عشق حافظ، مولانا، رودکی و… است.
مولف کتاب «سهتار» تصریح کرد: استاد علی دهباشی مجسمه شوکت و عظمت سرزمین عجم است و ما مدیون خدمات ایشان هستیم و از خداوند میخواهیم برای ادامه خدمت شایسته به ایشان عمر با عزت دهد.
خجندی آنگاه با اشاره به شعر ناصر خسرو با مطلع «چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشت» گفت: این شعر مرز زمان و مکان را درنوردیده و شعر همین امروز نیز هست. رسالت زبان آن است که باید خود را بدون گزند برای امروز و فردا حفظ کند. در شعر و ادبیات باید از توحید و وصل بگویند، انسانهای عالم را به همگرایی بخوانند و جنگ و پرخاش را با قلم دور بیندازند.
خجندی سخنان خود را با ذکر تعابیر زیبای زبان و ادبیات فارسی به پایان رساند. وی تأکید کرد که در این زبان زیبا، واژه عشق سه حرف دارد اما به جهان طنین وصل را ترنم میکند.
برای به آرامش رسیدن تاجیکستان با فردوسی نیایش کردم
طالب آذرخش، ادیب تاجیک و همسر فرزانه خجندی نیز در این نشست ضمن تبریک بزرگداشت زبان و ادب فارسی و گرامیداشت مقام فردوسی گفت: امروز باران زیبایی بارید و این فضا را زیباتر کرد. من یاد سفری افتادم که حدود ۳۵ سال پیش به شهر توس داشتم و بارگاه فردوسی را زیارت کردم.
آذرخش گفت: در بارگاه فردوسی به شعری از این شاعر بزرگ فکر میکردم که میگوید: «پی افکندم از نظم کاخی بلند / که از باد و بارانش ناید گزند». یادم میآید که در میانه جنگ مردم تاجیک بودیم. شب که به خانه رفتم، برای فردوسی نامه نوشتم و از او خواستم پدران و پسران تاجیک را به سرنوشت رستم و سهراب دچار نکرده و آنها را با هم آشتی دهد.
وی با تأکید بر اینکه پس از این جنگ شهروندی، پهلوانان تاجیک با هم آشتی کردند، تصریح کرد: تاجیکستان امروز از شکوفاترین مملکتهای دنیاست.
این پیشکسوت ادبیات گفت: منطقه زرافشان تا قطرههای آخر آب خود را به بخارا میدهد. زرافشان راه وسیعی را طی کرده و آوازه آن دنیا را گرفته است. مردم تاجیک مردمی دلداده هستند. بهطور کلی مردم فارسیزبان لطفشان زیاد است.
آذرخش در پایان درخصوص مقام والای علی دهباشی گفت: علاوه بر حافظ، علی دهباشی هم سمرقند و بخارا را به هیچ نداد. بهنوعی باید ایشان را شهرباشی و یا حتی جهانباشی خواند.
در این نشست، همچنین مغفرت یوسفی، ابراهیمجان دوستعلیزاده، سبحان اعظمزاد، کاملجان رحیماف که همگی شاعران تاجیک هستند و همچنین مهتاب سلیمی، شاعر ایرانی، به خواندن اشعاری پرداختند.
سایه برین
منبع: ایبنا